چرا باید تابآوری سازهها و زیرساختهای شهری را جدی گرفت؟
پیامدهای فجایع طبیعی و انسانساز نشان میدهد که جوامع میتوانند به شدت تحتتاثیر سوانح و رخدادهای فاجعهبار نظیر زلزله در زیرساختها و تأسیسات حیاتی خود قرار گیرند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، تابآوری در برابر بلایا نشاندهنده توانایی یک سیستم برای مقاومت در برابر یک رویداد شدید و آسیبهای غیرقابل برگشت، جذب تاثیر آن و بازگشت در سریعترین زمان ممکن به سطح عملکردی مناسب، تعریف میشود.
پیامدهای فجایع طبیعی و انسانساز نشان میدهد که جوامع میتوانند به شدت تحتتاثیر سوانح و رخدادهای فاجعهبار نظیر زلزله در زیرساختها و تأسیسات حیاتی خود قرار گیرند. اگر شبکه زیرساخت شهری بتواند سطوح قابلقبولی از عملکرد را در خلال و بعد از وقوع زمینلرزه حفظ کند، شهر به لحاظ فنی در برابر رویدادهای مخرب از این دست تابآور خواهد بود و میتواند پاسخ اضطراری کارآمد و پایداری را در مواجهه با مخاطرات فاجعه بار از خود نشان دهد.
پلها و شبکههای معابر شهری نقش مهمی در واکنش اضطراری به رویدادهای لرزهای و خطرات مربوط به آن ایفا میکنند. در این راستا، تعاریف کیفی متفاوتی از تابآوری پلها و معابر شهری برای ارزیابی رتبهبندی وضعیت، کاهش خطر و سازگاری، طراحی و نگهداری بهینه، مقاومسازی و مرمت مورد بازبینی قرار گرفتهاند.
در طول دهه گذشته، روشهای خاصی برای ارزیابی کمی احتمالاتی تابآوری در مخاطرات لرزهای پلها و شبکه معابر شهری بر اساس رویدادهای سناریوهای محتمل یا با تکیه بر شبیهسازی یکپارچه، بسط و توسعه یافتهاند.
باید توجه شود که سیستمهای سازهای نه تنها در معرض رویدادهای مخرب ناگهانی قرار میگیرند، بلکه ضروری است که برای مقابله با مکانیسمهای زوال و پیری نیز آمادگی لازم را داشته باشند لذا، عملکرد سازهها و زیرساختها باید در گذر زمان در شرایط احتمالی ارزیابی شود و عدم قطعیتهای مرتبط با بارهای وارده و مقاومت اجزای سازنده آنها در نظر گرفته شود.
به عبارتی دیگر، روشهای طراحی فعلی نیاز به بازنگری دارند تا بتوانند به توصیفی دقیقتر از رفتار واقعی سیستمهای سازهای در کل چرخه عمر آنها دست یابند بنابراین، عملکرد سازه در طول عمر مفید خود باید بر اساس شاخصهای متغیر بر حسب زمان مانند قابلیت اطمینان، مقاومت و سختی، سطح خطرپذیری و پایداری بررسی شود.
از طرفی دیگر، مفروضات اصلی حاکم بر روشهای متعارف تحلیل احتمالاتی خطر لرزهای برای زمینلرزه اصلی معتبر هستند و این در حالی است که باید چارچوبهای جایگزینی با در نظر گرفتن مخاطرات ناشی از پس لرزهها و عدم قطعیتهای مرتبط با آن مورد توجه قرار گیرد.
میتوان اظهار داشت، اثرات زوال و تغییرات محیطی میتواند بر میزان عملکرد و تابآوری زیرساختهای شهری بسیار تاثیرگذار باشد. از اینرو، وابستگی به زمان باید در برآورد تابآوری سیستمها لحاظ شد.
تابآوری لرزهای هر سازه در گذر زمان، ناشی از فرآیندهای زوال به میزان قابل توجهی به سناریوهای حرکت زمین و متغیرهای مرتبط با آن ازجمله بزرگی زلزله، فاصله کانونی و ویژگیهای لرزهای مرجع وابسته است.
عوامل زیستمحیطی نیز میتواند سبب تشدید اثرات رخدادهای لرزهای بر تابآوری زیرساختها شود و احتمال افت عملکرد شدید و نتیجتا تطویل فرآیندهای بازسازی را افزایش دهد.
تلاشهای زیادی برای ترکیب مدلهای ارزیابی خطرپذیری و چارچوبهای احتمالاتی تابآوری برای تصمیمگیریهای کلان مدیران شهری در راستای اقداماتی نظیر مقاومسازی مطرح شده است.
متغیرهای متعدد حاکم بر فرآیندهای مورد بررسی، از جمله آسیبپذیری لرزهای پلها بر حسب زمان در شبکههای حملونقل، زمان و الگوهای بازیابی مؤثر بر تابآوری پس از زلزله، برای حالات محتمل خرابی با عدم قطعیتهای قابل توجهی مواجه هستند.
چنین عدم قطعیتهایی با افزایش عمر زیرساختها و شدت عامل تخریب افزایش مییابد. دستیابی به درک کاملتری از فرآیندهای دخیل در اختلالات عملکرد سازهها و زیرساختها، به ویژه پلها و شبکههای معابر شهری، ناشی از زلزله و بازیابی موثر آنها با توجه به اولویتبندی اقدامات تعمیر و نگهداری، نیازمند اهتمام ویژهای است.
فرآیند بازیابی نیز باید برای ویژگیهای مختلف تابع زمان، مانند زمان وقفه، عملکرد هدف و زمان و نیمرخ بازیابی با توجه به نوع، شدت و محل آسیب لرزهای موردتوجه قرار گیرد.
علاوه بر این، مدلهای بازیابی باید به منظور تخمین مناسب از پارامترهای آنها و ترکیب متغیرهای مرتبط با فرآیند تعمیر، تعداد و ظرفیت شرکتهای سازهای موجود، وضعیت تنظیم بازار در شرایط اضطراری، برنامهریزی ساماندهی همزمان پلها و در دسترس بودن منابع مالی باید مورد توجه قرار گیرد.
اثرات فعالیتهای تعمیر و نگهداری باید در چارچوبهای موجود برای ارزیابی احتمالاتی تابآوری لرزهای سازهها و زیرساختهای در حال تخریب گنجانده شود. در ارزیابی آسیبپذیری پلها و زیرساختهای قدیمی، چارچوبهای موجود باید برای در نظر گرفتن دانش عمیقتر در خصوص تعامل مخاطرات مرتبط با زلزله در سازههای آسیبپذیرمانند زمینلغزش، اثرات روانگرایی و آسیب تجمعی ناشی از چندین لرزه اصلی یا توالی پس لرزه اصلی سازگار شوند و توسعه یابند.
علاوه بر این، اثرات تغییر اقلیم بر تابآوری لرزهای چرخه عمر سازهها و سیستمهای زیرساختی در حال فرسودگی باید مورد بررسی قرار گیرد تا تأثیر مخرب سناریوهای گرمشدن زمین بر روند زوال سازههای موجود در معابر شهری و افزایش احتمال وقوع رخدادهای غیرمترقبه دیگر لحاظ شود.
تعریف روشهای مقاومسازی پیشگیرانه و بهینه و همچنین اقدامات بازیابی موثر برای اجزای کلیدی سیستم به منظور اطمینانبخشی از سطوح تابآوری مناسب شبکههای زیرساخت جادهای ضروریست.
امید است با شناسایی و مدیریت عدم قطعیتهای مختلف، گام مهمی در ارزیابی مناسب تابآوری سازهها و زیرساختها در کلانشهر تهران و ارتقای ایمنی آن برداشته شود.
کوثر یزدان نجاد؛ پژوهشگر فنی و عمرانی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران
انتهای پیام/