معمای پنج گنج ایتن؛ خمسه نظامی چطور سر از انگلیس درآورد؟
علی میرانصاری در جستوجوی پنج گنج نظامی گنجوی، به نسخهای منحصر به فرد در دانشگاه ایتن در انگلستان برخورده که توسط سفیر بریتانیا به این کشور منتقل شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نظامی گنجوی با «پنج گنج»، نام خود را برای همیشه تاریخ به عنوان یکی از قلههای ادب فارسی ثبت کرد؛ پنج اثری که پس از او مورد تقلید و تتبع بسیاری دیگر از شاعران و سخنوران قرار گرفت، اما هیچکدام این توفیق را نداشتند که حداقل همپایه آثار او باشند، آنها که مهارت و ذوق ادبی بیشتری داشتند، تنها به یک مقلد موفق بودن اکتفا کردند؛ گویی هرآنچه پس از او در وادی داستانسرایی منظوم خلق شد، در سایه «پنج گنج» قرار گرفت.
قرن ششم را باید یکی از دورههای طلایی و درخشان ادب فارسی در نظر گرفت. سیری که از قرن سوم برای رشد ادب فارسی آغاز شده بود، در این قرن با حضور شاعرانی چون نظامی، خاقانی و... به اعتلای خود رسید و توانست برگ زرینی در تاریخ ادب فارسی رقم بزند. نظامی گنجوی در این میان، با سرودن اولین اثر از «پنج گنج» کوشید تا توانایی خود در شاعری را به رخ دیگر همقطاران بکشاند. «مخزنالاسرار» که اولین اثر او در این مجموعه پنج جلدی است، به لحاظ زبانی، دیریابتر از دیگر آثار اوست؛ بسیاری بر این باورند که چون این اولین اثر او به شمار میآید، نظامی تلاش داشته تا در اولین قدم به اصطلاح میخ خود را محکمتر بکوبد و مهارت خود در سخنوری را به دیگر سخنوران نشان دهد.
پنج گنج نظامی همواره مورد توجه و تأمل پژوهشگران و محققان بوده است. تاکنون آثار متعددی چه در قالب مقاله و چه در قالب کتاب درباره میراث ماندگار نظامی منتشر شده است. علی میرانصاری، پژوهشگر، یک سالی است که تلاش دارد نسخههای متعددی از پنج گنج را بررسی کند که در کتابخانههای ایران و خارج از ایران نگهداری میشود. او در چند روز اخیر بخشی از یافتههای خود را در این سفر یک ساله به اشتراک گذاشته است. در این یادداشتها شرح سفر نسخهای از پنج گنج به بریتانیا و اهدای آن به دانشگاه ایتن آمده که خواندنی است. بخشهایی از آن را میتوانید در ادامه بخوانید:
به دنبال پنج گنجِ نظامیِ گنجهای
یک سالی هست که از شهری به شهری و از کشوری به کشوری دیگر روان هستم. از تهران به مشهد، به کابل، سمرقند، باکو، استانبول، کمبریج و حالا، اینجا در آکسفورد. به هر کتابخانهای که رسیدم، نسخهای خطی از پنجگنج را طلب کردم و به خواندن گرفتم. در این رهگذر و از این تکاپو، تجارب و نتایجی جدید در چند حوزۀ نسخهشناسی، کتابشناسی و بعضاً متنشناسیِ این اثر فراهم آوردم. حال تصمیم دارم تا این تجارب را با دوستان فرهیختهام، علاقمندان به زبان و ادب فارسی و نیز دوستداران آثار نظامیِ گنجهای به اشتراک بگذارم. بدین لحاظ، صفحهای غیر از صفحۀ اصلیام در اینستاگرام، گشودم تا موضوعات و تجارب جدید را در آن ارائه کنم. ...
دانشگاه ایـتِن
سال قبل، درست در روز بیست و یکم اسفند ماه، روز حکیم نظامیِ گنجهای، کمر همت بربستم و گام در راهی نهادم که پایانش بر من چندان روشن نبود و آن، سیر و سلوک در میانِ میراثِ بهجا مانده از حکیمِ گنجه بود.
آن زمان فکر نمیکردم که بتوانم در طول یک سال، کتابخانههای بسیاری را در شهرهای مختلفِ ایران و بیرون از ایران، از نزدیک ببینم و نیز تصور نمیکردم که پس از یک سال، بتوانم به یکی از دستنیافتنیترین مراکزِ آموزشی بریتانیا، یعنی دانشگاه ایـتِن وارد گردم و یکی از ارزشمندترین نسخههای خطی فارسی آنجا یعنی خمسۀ نظامی را از نزدیک ببینم.
روز دوشنبه، بیست و یکم اسفند، در روز بزرگداشت حکیم نظامی و در سالروزِ آغازِ حرکتم، این اتفاق روی داد و در کتابخانۀ ایتِن، به خمسهٔ مورد نظر دست یافتم. ایـتِن، قدیمیترین دانشگاه بریتانیا است که در سال یکهزار و چهارصد و چهلِ میلادی، (یعنی در دورۀ حکومتِ شاهرخ تیموری)، در 30 کیلومتری لندن بنا شد. در این شش سده، مهمترین چهرههای سیاسی و علمی بریتانیا از همین دانشگاه دانشآموخته شدهاند. کتابخانۀ آن، پیشینهای تقریباً برابر با عمرِ خودِ دانشگاه دارد.
در سال یکهزار و هفتصد و هشتاد و هشت میلادی، شخصی به نام ادوارد افرایم پوت، از وابستگان کمپانی هند شرقی، در بنگال، مجموعهای مشتمل بر 550 نسخۀ خطی به زبانهای فارسی، سانسکریت و عربی خریداری کرد و دو سالِ بعد، در بازگشت به بریتانیا در سالِ یکهزار و هفتصد و نود میلادی، بخشی از این مجموعه را به کالج ایتِن و بخشی دیگر را به کینگز کالج در دانشگاه کمبریج سپارد.
خمسۀ مورد اشاره، یکی از نُسخِ مجموعۀ پوت بود. این نسخه متعلق به سدۀ نُهم- دهم ق، است و کتابت آن به نستعلیق خوش صورت گرفته است. نسخه دارایِ دو صفحۀ افتتاح بسیار زیبا، پنج سرلوح و 48 نگاره است که همگی در اوج ظرافت و زیبایی تهیه شده است. شیوۀ کتابت و ترسیم سرلوحها و نگارهها، نشان از سبک خراسانی آنها دارد . به نظر من، مهمترین ویژگیِ نسخه، نگارههای آن است زیرا، علاوه بر کمیت بالای آنها، اولاً ظرافتِ هنرِ نگارگری در ترسیم نگارهها و خلقِ آثاری بدیع، بدقت لحاظ شده است و ثانیاً انتخاب هوشمندانۀ نگارگر در موضوعات نگارهها هم محل اعتنا است چرا که موضوعات نگارههای او غیر تکراری است و در نسخههای دیگر کمتر دیده شده است.
معمایِ پنج گنج ایتـِن
در یادداشتِ پیش، گفتم که خمسۀ کالجِ ایـتِن، جزء مجموعهای 550 نسخهای بود که یکی از وابستگانِ کمپانیِ هند شرقی به نامِ ادوارد پوت، در 1788، آن را در بنگال خریداری و در 1790 به کالجِ ایـتِن و دانشگاه کمبریج هدیه کرد. دربارۀ این انتقال گفته شده که این مجموعه، بدون توقف و مستقیماً از بنگال به بریتانیا رفته است. ولی نمونههایی در نسخه دیده میشود که این گفته را نقض میکند. بر پایۀ این شواهد، میتوان مدعی شد که مجموعۀ مذکور و یا دستِ کم، خمسۀ مورد بحث در سفر به بریتانیا، برای مدتی نامعلوم، در ایران رحل اقامت افکنده بود؛ زیرا از میان 48 نگارۀ نسخه، یک نگاره به لحاظِ زمانی و نیز سبک ترسیم، تفاوتی فاحش نسبت به سایر نگارهها دارد. بدین معنی که اولاً، نزدیک به دو سده، اختلاف زمانی میان ترسیم این تک نگاره و 47 نگارۀ دیگر وجود دارد.
ثانیاً، آن تک نگاره با سبک قاجار، یعنی سبکِ زندیه- قاجاریه، در سدۀ دوازدهم منطبق است درحالی که 47 نگارۀ دیگر با سبک خراسانی، در سدۀ نهم- دهم انطباق دارد. ثالثاً، آن تک نگاره، خصوصیات نگارگری شیراز را در خود فراهم آورده، ولی 47 نگارۀ دیگر، حال و هوای نگارگری بخارا را القا میکند. رابعاً، آن تک نگاره، بر کاغذ فرنگی کتابت و ترسیم شده ولی 47 نگارۀ دیگر، بر کاغذ بخارایی جلوهگری میکند.
این اتفاق چطور میتوانست روی دهد؟ من اعتقاد دارم، باید نگاهمان را متوجه بندر بوشهر به عنوان پایگاهِ منطقهای کمپانیِ هندِ شرقی کنیم که آن زمان، زیر چتر حوزۀ فرهنگیِ شیراز قرار داشت. این بندر و نیز شیراز و حوزۀ فرهنگیِ مرتبطِ با این شهر، محل آمد و شدِ مستمرِ وابستگان به کمپانی بود و نیز(به دلایلی که در پستهای بعدی خواهم آورد) مراکزی بودند که از آنجا نسخههای خطی فارسی تهیه میشد و به بریتانیا ارسال میگردید. بنابراین کاملاً قابل حدس است که ادوارد پوت، مالک نسخه در مسیر سفر به بریتانیا در میانۀ سالهای 1788- 1790، توقفی در بوشهر داشته و در آنجا، خمسه را که یک برگ آن افتادگی داشته، به هنرمند و یا هنرمندان شیرازی سپرده و آنها بر اساسِ موازین روز و سبک شیراز، آن تک نگاره را بر کاغذِ در دسترس، یعنی کاغذ فرنگی، کتابت و ترسیم کرده و به نسخه الصاق نمودهاند و نسخه هم به خیر و خوشی، روانۀ کالج ایـتِن شده است.
رِندانِ با چراغ
بیشترِ نسخههای پنج گنج که توسط گور اُوزلی، سفیر بریتانیا و برادرش ویلیام از ایران خارج شدند، نسخههایی بودند که پیشتر، با موازین سبک شیراز فراهم آمده بودند. این موضوع البته مربوط میشد به دورهای که این دو برادر در منطقۀ عمومی فارس به سر میبردند و دسترسی آسانتری به نسخههای این سبک از مخطوطات فارسی داشتند.
بحث و داوری در بابِ دسترسیِ این دو نفر به نسخههای خطی فارسی و انتقال آنها به بریتانیا، مجال گستردهتری را میطلبد که فضای محدودِ اینستاگرام، تناسبی با این موضوع ندارد. همین اندازه میتوانم بگویم که این دو برادر، رِندانی بودند "با چراغ" و آگاه به تمام ظرائف و دقائقِ مخطوطات و حتّا متونِ فارسی، چنان که قدیمیترین نسخۀ پنج گنج در بادلیان که در 766 قمری کتابت شده بود؛ گزیده و انتخابِ یکی از ایشان، یعنی ویلیام اوزلی است.
این نسخه، به لحاظ برخورداری از سبک شیراز و نیز به دلیل دارا بودنِ ضبطهایی اصیل و نادر، ارزش بسیار دارد. به نظر من، اُوزلی متوجهِ ارزشهای چندگانۀ نسخه بود چنان که آسیب فراوان در برگهای اولیۀ آن، نه تنها وی را از خرید نسخه منصرف نکرد، که آن را فراهم آورد، خود به بازسازی برگهای آسیبدیده اقدام نمود و با قلم خویش، خطوطِ از بین رفته را هم بازنویسی کرد. در تصاویرِ ضمیمه، تلاش اُوزلی برای احیایِ نسخه کاملاً مشهود است. این نسخه در سال 1843، یعنی یک سال پس از مرگ اُوزلی، احتمالاً توسط خانوادهاش به کتابخانۀ بادلیان فروخته شد.
***
در یادداشتهای پیشین، خیلی کوتاه از کسانی سخن گفتم که مخطوطات فارسی را به بریتانیا منتقل میساختند. در این نقل و انتقال، برادران اُوزلی(ویلیام و گُور) به دلیل آگاهی از ادب فارسی و فرهنگ ایرانی و نیز برخورداری از مناصبِ سیاسیِ مؤثر، نقشی به سزا و البته چراغی هم در دست داشتند.
برادر کوچکتر یعنی گُور، سفیر کبیر بریتانیا در ایران و عاقِدِ قرارداد گلستان میان ایران و روسیۀ تزاری بود. وی پیش از دوران سفارتش در ایران و هنگام اقامت در هند، احاطۀ کاملی نسبت به زبان و ادب فارسی فراهم آورده بود تا جاییکه گلستان را زیر نظر او در لندن به چاپ رسانده بودند.
در سال 1811، زمانی که گُور اُوزلی در فارس بسر میبرد، نسخهای بسیار نفیس از خمسه به دست وی رسید. این نسخه دقیقاً 201 سال پیش از این تاریخ یعنی پیش از 1811، توسط یکی از نستعلیق نویسان برجستۀ سدۀ یازدهم، از شاگردانِ شاخص میرعماد یعنی عبدالجبّار اصفهانی، به زیبایی و استادی تمام در اصفهان کتابت شده بود.
نسخهای که اوزلی دریافت کرد، فاقد هر گونه نگارهای بود ولی کاتب، جای 26 نگاره را خالی رها کرده بود تا بعداً نگارههای مناسب در آنجاها ترسیم گردد. اوزلی رویِ این نسخه چند کار انجام داد. او صحافی نسخه را تجدید کرد و حدوداً 10 برگ به ابتدا و انتهای آن به عنوان بدرقه افزود. فهرستی در ابتدای نسخه اضافه کرد و سپس تحلیلی بر خمسه نوشت و در شش صفحه از بدرقۀ اوّل جای داد. اُوزلی بعد از آن به هند رفت. در آنجا نسخه را به دست نگارگران آن دیار سپرد تا بر جای خالی، نگارههایی به تناسب موضوع، ترسیم کنند. نگارگران هندی هم بدین کار همت گماشتند و 18 نگاره به سبک و سیاقِ رایج در هند ترسیم و جای هشت نگاره را هم خالی رها کردند.
چند سالی بعد، بسیاری از نسخههای خطی که اُوزلی از ایران به هند برده بود، از جمله همین خمسه، به دست جان باردو الیوت، دیگر ایرانشناسِ بریتانیاییِ مقیمِ هند افتاد و او همۀ آنها را به بریتانیا منتقل ساخت و در سال 1859، به کتابخانۀ بادلیان هدیه کرد. گذشته از مسائل بالا، این نسخه برخوردار از ارزشهای نسخهشناسیِ بسیاری است، مانند: جلدِ نفیسِ لاکی، خط بسیار زیبای عبدالجبار اصفهانی، سرلوحهایی که به سبکِ مکتبِ اصفهان، با هنرمندی ترسیم شدهاند؛ و همچنین برخوردار از ارزشهایِ متن شناسیِ چشمگیر. ...
انتهای پیام/