نگاه به شرق|توان ایران در نقشآفرینی سازمان شانگهای و بریکس
علیرضا پیمان پاک، رییس سابق سازمان توسعه تجارت معتقد است: نوتاسیس بودن سازمان همکاریهای شانگهای و گروه بریکس سبب میشود تا با استفاده از کارگروههای موجود در این تشکل ها همچون بانکی، تجاری، صنعتی و غیره، منافع ملی را تامین کنیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری تسنیم، در پروندهای با عنوان «شریک راه ابریشم» به ارزیابی راهبرد نگاه به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و روابط دوجانبۀ میان ایران و چین پرداخته است. مطالب این پرونده شامل گفتوگوهای تفصیلی و یادداشتهای مرتبط با این راهبرد است، قسمت یازدهم این برنامه به ابعاد اقتصادی، تجاری و فرصت ها و تهدیدهای این رابطه توجه کرده است.
در این راستا بردیا عطاران کارشناس سیاست خارجی به ابعاد همکاریهای تجاری، اقتصادی، سرمایه گذاری و تبادلات خارجی تهران ـ پکن پرداخته است. این مهم در گفتوگو با علیرضا پیمان پاک، قائم مقام وزارت کشاورزی و رئیس سابق سازمان توسعه و تجارت که از صاحبنظران در حوزه تجارت است، انجام شده است.
تسنیم: سوال اولم را با این بحث شروع میکنم که عمده فعالیتهایی که در حوزه شرق آسیا چه در زمانی که تصدی سازمان توسعه تجارت و چه در وزارت جهاد کشاورزی بودید چه مواردی بوده و دولت سیزدهم در چه حوزههایی با شرکای شرقی ارتباط برقرار کرده است؟
پیمان پاک: یکی از رویکردهای دولت سیزدهم، ایجاد توازن در تعاملات بینالمللی و دیپلماسی اقتصادی بود یعنی اینکه تمرکزمان را به کلیه مناطق جغرافیایی و سیاسی که واقعاً فرصتهای خوبی را پیش روی ما میگذارند، تعمیم بدهیم و بتوانیم از فرصتهای مختلف استفاده کنیم. دولت چند حوزه را هدفگذاری کرد، هدف گذاری با همسایگان یکی از موضوعات مهمی بود که به طور ویژه پیگیری شد. مسئله بازارهای بکر جدید مثل حوزه آفریقا که واقعاً دولت به طور جدی کار را جلو برد و بحث ایجاد ارتباط با آن مناطق و آن نقاط جغرافیایی مثل حوزه اوراسیا، جنوب شرق آسیا، شرق آسیا، شبه قاره هند، آمریکای لاتین و فرصتهای بسیار بکری که آنجا بود مورد توجه دولت قرار گرفت.
با وجود حفظ تحریمها و عدم تغییرات جدی در تنگناهایی که غرب برای ایران ایجاد کرده بود، واقعاً شاهد یک رشد جدی در صادرات غیر نفتی و حتی صادرات نفتی ایران بودیم و واقعاً توانستیم منابع ارزی خوبی را ایجاد کنیم؛ تجارت رکوردهای تاریخی را زدند به عنوان مثال ما در سال 1401 بیش از 53 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داشتیم که این عدد بیسابقهای بود حتی در زمان برجام هم ما به این اعداد نرسیده بودیم.
اینها همه از رهگذر همین ایجاد روابط با کشورهای مستقل و آن متعادل کردن سیاست خارجی با ایجاد توازن و استفاده از فرصتها و ظرفیتهایی بود که به یکی دو منطقه خاص محدود نمی شد. این فرایندها یک سری زیرساختها میخواهد، مثلا اگر در فضای سیاسی تعاملات با یک کشور را افزایش بدهید، سفرها را بیشتر کنید، مقامات را پذیرش کنید، تلاش کنید برای توسعه روابط سیاسی اما در سوی دیگر زیرساختهای اقتصادی و تجاری را برایش فراهم نکنید، طبیعتاً نمیتوانید آثار خوبی از آن بگیرید و بهرهمند شوید.
ایجاد موافقتنامههای تجاری مثلاً در جنوب شرق آسیا به امضا و تصویب و اجرایی شدن رسید. موافقتنامه تجارت ترجیحی را با اندونزی که بعد از 16 سال توقف با یک کار تیمی شبانه روزی ظرف 6 ماه در دولت سیزدهم به سرانجام رسید و به مجلس ارجاع دادند و الحمدالله یک ماه قبل مصوب شد و همچنین بحث تجارت آزاد اوراسیا که این یک اقدام تاریخی است.
اولین تجارت آزاد چند کشوری است که ما در جمهوری اسلامی امضا کردیم، این تجارت آزاد بین ایران و 5 کشور عضو اتحادیه اوراسیاست ازجمله: روسیه، بلاروس، ارمنستان، قزاقستان و قرقیزستان که میشود گفت ظرفیت تجاری 700 میلیارد دلاری دارند، بیش از 350 تا 400 میلیارد دلار واردات این کشورهاست و بیش از مثلاً 300 تا 400 میلیارد دلار صادرات این کشورها است.
یک ظرفیت خوبی پیش روی ما گذاشته که بیش از 80 درصد کل کالاهایی که ما تجارت میکنیم، تعرفهاش بین این 5 کشور با جمهوری اسلامی صفر میشود و این یک ظرفیت بسیار عالی را برای صادرات کالای ایران به آنجا فراهم میکند. این اتحادیه هم اقتصادش کاملاً مکمل با اقتصاد جمهوری اسلامی است یعنی کالاهایی که ما تولید میکنیم مورد نیازشان است آنها صادراتشان عموماً مواد اولیه محصولات معدنی است که ما مورد نیازمان هست و همچنین تحریم روسیه یک فضای بسیار خوبی را پیش روی ما گذاشته است.
این موارد از جمله اقدامات دولت سیزدهم بود، بحث فعالسازی و شروع مذاکرات تجارت ترجیحی با چین نیز در دستور کار است. بحث زیرساختهای بانکی زیرساختهای پرداختی بحث استفاده از پولهای منطقهای و به عبارتی تمرکز بر نظام دوجانبه و پیمانهای پولی دو جانبه بوده است. مسئله برقراری ارتباطات بانکی با بسیاری از کشورهایی که واقعاً برقرار شده و الان در حال استفاده است. فعال کردن ضمانتنامهها و بیمههای صادراتی چیزی که واقعاً سالهای سال یکی از معضلات اصلی تجارمان بود؛ فعال شدن صندوق ضمانت صادرات ما و عقد قرارداد و به عبارتی ضمانتهای اجرایی بیمهای در حوزه صادرات با بیش از 12 کشور دنیا که در این دولت اتفاق افتاد.
فعال کردن ظرفیتهای صادرات خدمات فنی مهندسی که کاملا 8-7 سال خوابیده بود و مورد غفلت قرار گرفته بود و مجدداً در دولت سیزدهم فعال شد. توجه ویژه به بحث مسائل گمرکی، پیمانهای گمرکی بین ایران و سایر کشورهایی که نقاط مقصد بودند. ایجاد کریدورهای سبز گمرکی که واقعاً در این دولت در بسیاری از کشورها محقق شد و مسئله بسیار مهم لجستیک و همچنین مهمتر از آن رفع برخی از مشکلاتی که در حوزه تجاری ما در داخل کشور داشتیم و الان هم البته گرفتار بعضی هایشان هستیم که خوب شاید بشود گفت اینها مهمترین عامل بودند برای اینکه ما به آن اهدافی که گذاشتیم در توسعه روابط اقتصادی با این کشورها نتوانستیم دست پیدا کنیم.
تسنیم: چون شما نام رئیس جمهورمان را بردید و شما هم در سفرهای خارجی خصوصاً در چین هم همراه جناب آقای رئیسی بودید، میخواهم نقش آقای رئیسی را خصوصاً در ارتباطات و مراودات تجاری ما در کشورهای آسیایی جویا شوم. یعنی نگاه کشورها و بازیگران منطقهای در شرق آسیا نسبت به آقای رئیسی چه بود و کلاً سیاست آقای رئیسی نسبت به همکاری با کشورهای منطقه شرق آسیا خصوصاً چین چه چیزی بود؟
پیمان پاک: یکی از نقاطی که مد نظر دولت قرار گرفت، بحث شرق آسیا بود و بحث توسعه روابط اقتصادی با کشورهای مختلفی که در آنجا میتوانستند واقعاً کمک کنند و برای توسعه روابط آمادگی داشتند. شما شاهد بودید در آن منطقه ما دو سفر داشتیم یکی به چین و یکی اندونزی.
در پرونده چین، سفر آقای مخبر را نیز مد نظر قراردهید و در همین مدت کوتاه سه سال ما دو سفر سطح بالا را شاهد بودیم. غیر از بحث سفرها و هیئتهای بزرگی که از بانک مرکزی، وزارت صمت، وزارت کشاورزی و دستگاههای مختلف اقتصادی و همچنین پذیرش هیئتهای سیاسی وجود داشت، در عین حال به فعال شدن رفت و آمد و ظرفیتهای خوب تجاری بین دو کشور، یعنی هیئتهای تجاری که به آنجا عزیمت کردند میتوان اشاره کرد. در زمینه دو نمایشگاه بزرگ اکسپویی که ما امسال و سال قبل برگزار کردیم و واقعا بیشترین حجم بازدیدکنندگان و تجاری که حضور داشتند تجار چینی بود که واقعاً توافقات و قراردادهای بسیار خوبی بسته شد.
حضور بسیار پررنگ و موثر و منسجم شرکتهای ایرانی در نمایشگاههای بزرگ چین مثل نمایشگاه واردات، خدمات که با حضورهای پراکنده و کوچیکی که سالهای قبل داشتیم تفاوت فاحش داشت. فعال شدن ظرفیتهای اتاق بازرگانی در این حوزه از جمله فعالیتهایی بود که صورت گرفت و واقعاً همه اینها با آن اراده و خواست و پیگیریهای ویژه شخص خود آقای رئیس جمهور بود که واقعاً دنبال میکردند. توجه ویژه ای به حوزه کشورهای مستقل و خصوصاً فرصتهایی که برای ما پیش آمده بود مثل چین، در حوزه توسعه روابط اقتصادی و تجاری ایشان واقعاً دنبال میکردند.
جلسات مستمر و منظمی برای مطالبه در زمینه آثار اجرایی و خروجی این روابط داشتند. واقعاً نمیپذیرفتند اینکه بگوییم یک توافقنامهای امضا شده یا تفاهمنامه تصویب شده است، همیشه تاکید داشتند اینها که یک سری مسائل جاری است از این ارتباطها چه چیزی به دست آمده؟ حتی بعضاً مطرح میکردیم ما سال گذشته یک رشد 50 -60 درصدی صادرات محصولات کشاورزی به چین داشتیم، ایشان بعد از این هم میگفتند این هم خوب است بالاخره یک کار اجرایی است اما آثارش در زندگی مردم چیست؟ چه آثار مستقیمی را ایجاد کردید برای اینکه مردم از این توسعه روابط و تجارت واقعاً نفع ببرند و آن را در زندگی خودشان به صورت مستقیم لمس کنند؟
اینها مواردی بود که مرتباً پیگیری میشد و آقایان وزرا و به عبارتی مجموعههای ذیل میدانستند که نمیتوانند با یک سری گزارش صوری و معمولی و با یک سری کارهایی که عموماً در قالب مجلدات و گزارشات و توافقنامه و تفاهمنامه بود از کنار این موضوع بگذرند. لذا ما شاهدیم حداقل در حوزه کشاورزی اتفاقات خوبی در چین رقم خورد. به عبارتی بحث موافقتنامههای گیاهی و قرنطینه حفظ نباتاتی که منجر به صادرات محصولات جدیدی از ایران به کشور چین شد، کاهش برخی از تعرفهها، ایجاد پلتفرمهای تخصصی برای عرضه B2C و به عبارتی خرده فروشی چین که مثلاً بعضی از محصولاتمان مثل گلاب، زعفران، بعضی از محصولات خشکباری را الان در پلتفرمهای آنلاین خردهفروشی عرضه میکنیم و همین ارزش افزوده بیشتری را نصیب کشور و خصوصاً نصیب کشاورزهای ما در این زمینه میکند.
تمام موارد آثار همان پیگیریهای جدی بود که رئیس جمهور فقط در قالب مثلاً یک سری سفرهای سیاسی و یک سری توافقات به کار اکتفا نمیکرد و همواره پیگیر بود، همواره دنبال میکرد و نقش آقای رئیس جمهور هم به عنوان یک وزنهای که به عبارتی در سفرها در مناسبات در همان اجلاسهای بینالمللی و عضویت ایران در پیمانها و در آن موافقتنامهها و به عبارتی آن تشکلهای بینالمللی که شما شاهد بودید در عرض همین سه سال ما به نوعی می شود گفت واقعاً دستاوردهای بزرگی را داشتیم که عموماً به خاطر وزن خود آقای رئیس جمهور بود. پیشران توسعه و پیشرفت دیپلماسی بینالمللی بودند و خودشان مسائل را شخصاً پیگیری میکردند، رایزنی میکردند، سفرها را دنبال میکردند، از مقامات دعوت میکردند و واقعاً همواره دنبال این بودند که یک نتایج ویژه خصوصاً در حوزههای اقتصادی بتواند برای کشور از این روابط و آن گسترش تعاملات بینالمللی رقم بخورد.
تسنیم: مشخصاً وارد حوزه چین شویم و گفتگو کنیم. در چه حوزههایی میتوانیم با چینیها روابط تجاری مان را عمیق کنیم؟ من میخواهم سوالم را یک کمی دقیقتر کنم. ما با تمام کشورها از جمله چین یک رابطه کالایی منظم و مشخص داریم. یک چیزهایی را صادر میکنیم یک چیزهایی را وارد میکنیم نه با چین با خیلی از کشورها، ولی چین به عنوان یک قدرت نوظهور و یک قدرت جدید این زمینه را ایجاد کرده که ما می توانیم در زنجیره ارزش چینی قرار بگیریم. ما در چه حوزه هایی می توانیم در زنجیره ارزش چینی قرار بگیریم. این تمایل آیا از طرف آنها هم وجود دارد یا خیر؟
پیمان پاک:ما در دو مقوله میتوانیم این موضوع را بررسی کنیم. یکی بحث صادرات و یکی هم مسئله واردات؛ در بحث صادرات می شود گفت مجموعه ای از کالاهای سنتی بوده مثل نفت، پتروشیمی، محصولات معدنی سنگ آهن که به صورت سنتی به کشور چین صادر می شد اما در بعضی از حوزههای دیگر ما کاملاً غفلت کرده بودیم. به عنوان مثال در همین زمینه محصولات کشاورزی که خدمت شما عرض کردم.
بعضی از محصولات غذایی مثل حوزه شیلات ما ظرفیتهای بسیار بالایی را داریم برای اینکه بتوانیم صادرات خیلی خوبی به چین داشته باشیم. در زمینه محصولات کشاورزی مثال میزنم فقط در حوزه مرکبات ما با ایجاد یک سری ارتباطات و حل یک سری نواقصی که داریم من جمله مثلاً در مسائل لوجستیکی میتوانیم تمام مشکل حوزه مرکباتمان را حل کنیم. شما شاهدید ما طی این سالهای اخیر با توجه به رشد تولید و با توجه به بارندگی هایی که داشتیم حجم قابل توجهی مرکبات را اضافه بر نیاز داخل داریم. اینها را واقعاً لازم است صادر کنیم یا مثلاً تبدیل به محصولات مثل کنستانتره کرده و صادر کنیم. این ظرفیت واقعا در چین وجود دارد.
یکی از کارهایی که انجام شد ما در سفرهای رئیس جمهور مرکبات ایران به چین رجیستر شد، رجیستر شدن کالا در چین به این سادگی نیست، یعنی شما سالهای سال هست پای مرغ به چین صادر میکنید، هنوز به ویتنام به صورت قاچاق می رود. در این دولت به صورت ویژه دنبال شد یک سری مسائل دامپزشکی حل شد و انشالله به زودی حاصل سه سال فعالیت در دولت سیزدهم در یکی دو ماه آینده این مسئله هم در حوزه دامپزشکی حل می شود. عسل، لبنیات، برخی از محصولات خشکباری اینها همه بحثهایی بود که اینجا از نظر بهداشتی و آن مسائل استانداردی همه تطبیق داده شد و همه در چین مورد پذیرش قرار گرفت.
اگر بتوانیم زیرساختهایمان را حل مشکل کنیم که خود چینیها آمادگی دارند، بسیاری از مشکلات حل می شود. یکی از مشکلات این است که واقعاً لوجستیک زنجیرههای سرد را نداریم به عنوان مثال همان مرکباتی که من خدمت شما عرض کردم این محصول پرتقال را در یک دمای مثلاً دو درجه بالای صفر بتوانیم این چند هزار کیلومتر را صادر کنیم. این ظرفیت در کشور ما وجود ندارد. خب ما مشکلات متعددی داریم. بعضی وقتها این کانتینرها در بنادر دچار مشکل می شوند، برقشان قطع میشود، شوک وارد می شود و روی کشتی دچار مشکل میشوند یک شوک دیگر میدهد، تا محصول بخواهد برسد به بازار مقصد آن کیفیت اولیه را ندارد و این در صادرات به هند ممکن است خیلی جدی نباشد در صادرات به کشورهای عربی که نزدیکند تاثیر زیادی روی کیفیت ندارد، در حوزه روسیه شاید مشکلی برای ما ایجاد نکند، ولی وقتی شما مثلاً در کشتی 30 روز، 35 روز این کالا را می خواهید حمل کنید این نیاز به یک تکنولوژی درست با یک زنجیره درست دارد که بتواند در زمینه محصولات کشاورزی آن حفظ کیفیت کند.
در این زمینهها خلاء داریم، خود چینیها آمادگی را داشتند برای اینکه بیایند سرمایهگذاری کنند و یک اقداماتی هم داشت صورت میگرفت. مثال دیگر در زمینه محصولات دریایی کاملاً چینیها آمادگی داشتند برای اینکه بیایند سرمایهگذاری کنند و محصولات دریایی را در اینجا تولید کنند و به چین صادر بکنند. این ظرفیت بسیار بالایی است، صادرات ما تقریبا می شود گفت از 9 میلیارد دلار به 14.7 میلیارد دلار در دولت سیزدهم رسید اما این عدد نسبت به آن بازار بسیار بزرگ چین کاملاً ناچیز است.
شاید چهار پنج میلیارد دلار برای ما خیلی واقعاً عدد قابل توجهی باشد اما نسبت به آن دریا و نسبت به آن ظرفیت بالایی که وجود دارد، عملاً کار جدی انجام ندادهایم. بنابراین در این حوزهها میتوانیم یک ارزآوری خوبی داشته باشیم، هم رونق تولید بدهیم، زنجیرههایی را که به کشاورزی مرتبط می شود، به تولید دامپروری و شیلات ما مرتبط می شود و شاید ضعیفترین با قشر جامعه سر و کار دارد میتواند واقعاً یک درآمدهای خوبی را نصیب کشاورز و دامپرور و تولید کننده کند.
این در حوزه صادرات بود. در زمینه های دیگر حتی در آن حوزه هایی که سنتی هست مثل معدن ما ظرفیتهای بسیار خوبی را داریم، چینیها کاملاً آماده بودند مثلاً در زمینه مس با ایران همکاری کنند. مس یکی از بازارهای بسیار بزرگش چین است، چین با توجه به رشد سریع صنعتی و گسترش زیرساختهای الکترونیکی که دارد به مس نیاز دارد. یکی از بزرگترین معادن و مخازن مس را در ایران داریم، هم آماده سرمایهگذاری برای ایجاد ظرفیت هستند و هم افزایش ضریب برداشت و صادرات به چین است.
جالب اینجاست که در حوزه مس بیشترین ارزش افزوده را در حوزه معدنی داریم تا بعضی از جاها واقعاً 80 درصد ارزش افزوده و درآمد نصیب کشور میکند. چینیها آمادگی کامل داشتند مذاکراتی صورت گرفت اما این مذاکرات بعضاً به خاطر برخی از بروکراسیهای اداری و بعضاً برخی از محافظهکاری یک سری از دوستان، این سرعت نگرفت و به نتیجه نرسید. لذا ضرورت دارد ما در حوزههای معدنی حتی در حوزههای برخی از محصولات شیمیایی و پتروشیمی همکاری کنیم.
اگر به عبارتی طرف چینی در کل زنجیر شریک شود حتی در حالتی که تحریمها تغییر هم کند، سختتر هم شود؛ مشکلات هم بیشتر شود به دلیل اینکه سرمایهگذاری کرده و منابع مالی خودش را درگیر کرده نه تنها این خیلی تحت تاثیر قرار نمیگیرد و کاهش پیدا نمیکند بلکه به عبارتی سرمایهگذاران و آن طرف چینی خودش یک عاملی میشود برای پیگیری کردن معافیت گرفتنها و کاهش فشارهای تحریمی. لذا حضور در کل زنجیره ارزش هم به نفع طرف چینی است هم به نفع منافع جمهوری اسلامی ایران است.
تسنیم: ما صنعت خودروسازی را نمی توانیم به گونه ای به صنعت خودروسازی چینی متصل کنیم که هم بتوانیم خودرو سازیمان را بهرهور کنیم و هم بتوانیم به صادرات خودرو بپردازیم.
پیمان پاک: یکی از موضوعات دیگری که من عرض کردم مسئله واردات است. در حوزه واردات ما عموماً در برخی از بخشها مثل قطعات خودرو کار میکنیم. آن کاری که الان ما داریم انجام میدهیم یک سری از قطعات را از چین وارد میکنیم و اینها را با تکنولوژی خودمان یا با خطوط تولید یا عمق ساخت داخلش بیشتر است و یا نه کمتر به صورت مونتاژکاری کار میکنیم. شما میبینید بخش عمدهای از واردات چین در قالب مونتاژ است.
بعضی از کارخانهها را نگاه کنید شاید چند تا سوله بیشتر نباشند این سولهها فقط کالا را به هم میچسبانند، تحت عنوان یک برند خاص و آن را با برند ایرانی عرضه میکنند. این برند ایرانی وقتی عرضه میشود طرف چینی در خصوص بحث ضمانت و خدمات پس از فروش و کیفیت خیلی مسئولیتی ندارد. بنابراین ممکن است کالای کم کیفیت به ایران بدهد ممکن است اصلاً طرف ایرانی برود کالای کم کیفیت بگیرد یا اینکه مثلاً در همان فناوری مونتاژ هم دقت نشود یا اصلاً برای طرف چینی رقابت مفهوم نداشته باشد، قیمت کالای تمام شده اینجا ارزان شود تا بتواند آن برندش را جا بیندازد چون برند، برند چینی نیست.
لذا ما واقعاً از پتانسیل و پیشرفتها و سطح تکنولوژی چین نمیتوانیم استفاده کنیم. این کاری که شما فرمودید یک کار مناسبی است. بیاییم واحدهای تولیدی را به نحوی با مشارکت طرف چینی سهامدار کنیم. قطعاً منجر به این می شود که تکنولوژی های روز چینی هم اینجا بیاید. منجر به این می شود که آخرین فناوریهای تولید را استفاده کنند، منجر میشود که در رقابت واقعاً تلاش کنند، با قیمت پایینتر و با کیفیت بالاتر کالا را عرضه کنند که آن برند بتواند این بازار 85 میلیونی ما را بگیرد و مهمتر از آن برخی از بازارهای کشورهای منطقه را هم بتوانند از طریق تولید در ایران بگیرند.
بسیاری از کشورهای اطراف منابع انرژی ندارند، نیروی کار ارزان قیمت ندارند، اینها همه پتانسیلهایی است که در ایران وجود دارد و حتی برخی از حوزه ها من جمله مثل بازار روسیه طرف چینی با حضور در ایران تولید و صادرات مجدد میتواند از این ظرفیت تحریمی روسیه و بحثهای ژئوپلوتیکی و جغرافیایی ما هم استفاده جدی ببرد. از این پتانسیلهایمان غافل بودیم و فقط به عنوان حمایت از ساخت داخل -که بعضاً میبینید عموم مردم حداقل در زمینه خودرو از این موضوع ناراضی هستند- با یک سری شعارهای کلیشهای همیشه مانع از استفاده از این ظرفیتها شده است. اگر این ظرفیتها استفاده شود نه تنها تولید داخل ضربه نمیخورد بلکه خودش باعث می شود تولید کارآمدتر، تولید به روزتر و تولید با رقابتی داشته باشیم و با آن صادراتی هم که به کشورهای اطراف داریم از آن جایگاه جغرافیایی ایران استفاده کنیم واقعاً میتوانیم درآمد ارزی هم برای آن حوزه خودمان رقم بزنیم.
تسنیم: در دولت سیزدهم و زمانی که شما مسئولیت هم داشتید؛ ما هم عضو گروه اقتصادی بریکس شدیم هم در سازمان همکاری شانگهای عضویتمان رسمی شد، به نظرتان از این دو سازمان شرقی چگونه می شود در حوزههای اقتصادی استفاده کرد و این سازمانها را از این پتانسیل ایجاد شده از منظر سیاسی و امنیتی این را یک جوری در حوزه اقتصاد نقد شود.
پیمان پاک: این سازمانها خصوصا شانگهای سازمانهای نوتاسیس حوزه اقتصادی است و سبقه امنیتی داشتند. الان در فضای اقتصادی آمدند. اتفاقاً اینجا ظرفیت خوبی برایما است یعنی اگر اینها سازمانهای بالغی بودند اگر در حوزههای اقتصادی شکل گرفته بودند پخته شده بودند، حضور دربعضی از حوزهها سخت بود. اما اینکه ابتدای کار هستیم و به نوعی می شود گفت در مراحل اولیه هستیم، میتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم.
کارگروهها و کمیتههای مختلفی زیر مجموعه این پیمانها و سازمانها است. حضور فعال و جدی ما در این بخشها از جمله کارگروههای مالی، بانکی، پولی، بخشهای بیمهای، صنعتی، تجاری و بخشهای گردشگری میتواند واقعاً درآمدهای خیلی خوبی را برای ما رقم بزند. شاید حضور در این پیمانها آثار چندانی در زمین اقتصادی نداشته باشد اما اگر رویکرد فعالی داشته باشیم میتوانیم با استفاده از آن ظرفیتهای ویژهای که این پیمانها و این تشکلهای منطقهای میدهد ما بخش عمدهای از آن منافع خودمان را تامین کنیم. کما اینکه واقعاً دوستان ما در حوزه گردشگری فعالیتهای خوبی را برای استفاده از این ظرفیتها داشتند.
برگزاری نشستها برای معرفی دستاوردها و ظرفیتهای ایران، برای معرفی فرصتهای سرمایهگذاری ایران، برای ایجاد بانکهای مشترک، برای ایجاد شبکههای مالی مشترک، بحثهای بیمه ای اینها کارهایی بود که واقعاً شروع شده ذیل این پیمانها و این توافقات منطقهای و واقعاً اگر به صورت جدی ادامه پیدا کند میتواند اثرات خیلی موثری در حوزه اقتصادی داشته باشد.
تسنیم: شما هم در حوزه بریکس اشاره کردید هم در حوزه خودرو اشاره کردید، من برآیندم از فرمایشات شما این است که چینیها و به صورت کلی شرقی ها تمایل به ارتباط و عمق دادن به رابطه با جمهوری اسلامی ایران هستند. اما در واقع میبینیم که این اتفاق به صورت یک نمودار با رشد ثابت نیست. یک بار بالا می رود دوباره برمیگردد و کارها مقطعی است، مانع اصلی ارتباط ما با چینیها چیست؟
پیمان پاک: حداقل تحلیل من این بود در این دو سه سالی که فعالیت داشتم، آن بروکراسی اداری و آن پیچیدگیهای دستگاهی و برخی از محافظه کاری های مجموعه های سیاستگذار و تصمیمگیر و مجری است.این مهم از دو عامل نشأت میگیرد یک عامل اینکه برخی از بالاخره مدیران ما در لایههای میانی حتی لایههای پایین دست بالاخره تمایلی به تعامل با شرق ندارند؛ برایشان تعامل با غرب جذابتر است. همچنان در سودای توسعه روابط با غرب سعی میکنند. واقعاً من این را در بعضی از بخشها دیدم. من این را به عینه در حوزه لجستیک لمس کردم.
زمانی که در سازمان توسعه تجارت بودم یکی از علل و عوامل عدم موفقیت در راستای دستیابی به آن اهداف چند میلیارد دلاری که برای صادرات به روسیه گذاشته بودیم، عامل اصلی رویکرد برخی از مدیران در حوزه لجستیک و حمل و نقل بود.اذعان میکردند که خیلی روابط بلند مدت نیست، استراتژیک نیست، خیلی جدی توجه نکنید، سرمایه گذاری نکنید، نروید کشتی تان را فعال کنید، نروید کانتینر بخرید اینجا اضافه کنید، نروید زیرساخت ایجاد کنید، یک سال یا دو سال است تمام می شود، فردا باید جواب بدهید. اصلاً از نظر اقتصادی رابطه نداشتیم ما که با روسیه رابطه نداشتیم چرا برویم سرمایه گذاری کنیم. غافل از اینکه همین سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت هاست که منجر به رشد و توسعه بازار میشود و همین خودش عاملی می شود برای ایجاد بازارهای جدید و درآمدهای پایدار وقتی شما بازاریابی میکنید.
درخصوص مرکبات که گفتم، اگر زیرساختش را نداشته باشید، با اینکه می روید کیفیت محصول را میبیند، محصول را رجیستر میکند، محصول را تبلیغ میکند و طرف مقابل کاملاً اذعان میکند. به بالا بودن کیفیت کالای ایرانی، به خوش قیمت بودنش و تقاضا دارد، چون سیستم حمل و نقل ندارید، نمیتوانید به موقع کالا برسانید، نمی توانید با کیفیت برسانید، خودش یک عامل ضد ارزش می شود.
بنابراین وقتی کالا می رسد میگوید کیفیت کالای ایرانی آنی نبود که تبلیغ میشد، آنی نبود که دنبالش میشد. ما توجه نداریم که این زیرساخت ایجاد نشده است. اگر زیرساخت درستی را داشتیم برای اینکه واقعاً ما بتوانیم کالا را به موقع برسانیم، اگر ما سیاست گذاری درستی داشتیم، اگر ما در حوزه مثلاً تطبیق سیاستها و آن زیرساختهای تولیدمان با استانداردهای بازار مقصد فعال بودیم، واقعاً میتوانستیم بازار آنجا را به دست بگیریم اما واقعاً برای دوستان ما در حوزه بخش دولتی خیلی آن بازارها را بازارهای آیندهدار و بلند مدتی نمیدیدند یا اینکه بعضا محافظه کار بودند.
مثلا بیشتر بررسی کنیم 6 ماه یک سال دو سال واقعا در برخی از حوزههای سرمایهگذاری من این را به عینه می دیدم که افراد تصمیم نمیگرفتند. میگفتند بگذارید یک استعلام دیگر بگیریم، مناقصه برگزار کنیم. طرف میگفت می خواهم سرمایه گذاری کنم و من حاضر نیستم در مناقصه شما شرکت کنم. این روش نیست من یک FS دارم، یک طرحی دارم، تو میبینی میصرفد نمیصرفد؟ با من همکاری میکنید یا نمیکنید؟ با این مدلها که تو میگویی من نمیتوانم کار بکنم.
ببینید مدلهای ما یک جاهایی مدلهایی بود که جذاب نبود. طرف مقابل می گفت در شرایط تحریم من میخواهم سرمایهگذاری کنم، تو اصلاً چه تضمینی می دهی برای اینکه سرمایه من تحت تاثیر قرار نگیرد؟ سرمایه من دچار مشکل نشود؟ قوانین ارزی ما بعضاً واقعاً دچار مشکل میکرد. طرف مقابل می گفت بیایم سرمایهگذاری کنم بعد ارز را با چه نرخی بگیرم؟ نرخ دستوری؟ من نمیتوانم.
ببینید یک خلاهایی وجود دارد که وقتی طرف می آمد، وقتی آقای رئیس جمهور میرفت واقعاً فضا را ایجاد میکرد برای حضور فعالین اقتصادی مثلاً چین، روسیه، هند یا جای دیگر آن فعالینی که حضور پیدا میکردند، شاید با دیدن برخی از رویکردهای ما، آن سرعت کند می شد. بروکراسی بالا، عدم میل و حتی قوانین دست و پاگیر ما حاصل حضور برخی از آن ظرفیتهای است.
اگر بخواهیم از این ظرفیتها استفاده کنیم، واقعاً به یک انقلابی در زمینه روابط بینالمللی و تجاری و صنعتیمان نیاز داریم و واقعاً باید چابک و پویا کنیم. کما این که بالاخره این چینیها میلیونها و میلیاردها دلار در مجموعههای مختلف مثل آفریقا مثل آمریکای لاتین مثل کشورهای عربی سرمایه گذاری کردند. یک مثال شما فقط بروید حضور چین را در دو سال گذشته در بازار روسیه مقایسه کنید. روسیه هم بیشترین تحریمها را دارد. بالاترین تحریمها را دارد، تحریمهای اروپا و آمریکا را دارد، اما با چه شیوه و سرعتی چینیها در آن بازار حضور پیدا کردند و به سرعت جای برندهای غربی را گرفتند. چرا؟ چون آنجا سرعت تصمیم گیری بالا بود، چون اراده بر انجام کار بود، چون این تفکیک غرب و شرق نبود، آنجا بحث منفعت بود.
یک دلار چینی، با یک دلار آفریقایی، با یک دلار اروپایی فرقی ندارد. یک دلار است. شما نمی گویید من یک دلار از آلمان درآوردم این یک دلار از بورکینافاسو درآوردم یا از چین. درآمد ارزی حرف می زند، تعاملات و توسعه تجارت حرف میزند، توسعه صنعت حرف میزند، جذب سرمایهگذاری حرف میزند، کسی نمیداند این سرمایه مالی کیست؟ سرمایه آوردی؟ ارز آوردی؟ رونق تولید آوردی؟ نگاه کنید هر چقدر زور بزنیم بازار اروپا سقفش معلوم است.در بالاترین سقف و بلوغ صنعتی و اقتصادی خودش است اما در حال رکود است در حالی که بازار چین یک بازار رو به رشد بازار رو به رونق بازاری است که متقاضی برای افزایش واردات است.
شما میتوانید کالای خودتان را آنجا به راحتی عرضه کنید، با لایههای مختلف استانداردی و لایههای مختلف تقاضا یعنی این کالای شما نمی ماند و برای قشر لاکچری متقضایی وجود دارد با قیمتهای بالا، گروههایی هم هستند که متوسط و رو به پایین هست. بنابراین شما در قیمت میتوانید رقابت کنید، در کیفیت میتوانید رقابت کنید، در شرایط عرضه میتوانید رقابت کنید، حجم بازار بسیار بزرگ است.
لذا واقعاً ما دچار این چالش فکری هم در مدیران و حتی در بخش خصوصی هستیم. مثال بزنم ما همان ابتدای سال 1401 که جنگ اوکراین و روسیه شکل گرفته بود، ما آمدیم گفتیم بالاخره دولت با دولت قبلی فرق داشته باشد مثلاً یک اتفاقی بین ترکیه و روسیه میافتد ماهیچ استفادهای نمیکنیم، از این ظرفیت باید استفاده کنیم. سریعاً بنا به دستور رئیس جمهور من در تلاش بودم با کمک دوستان وزارت خارجه یک هیئتی هماهنگ کردیم بیش از 75 تاجر ایرانی را بردیم که همانجا قراردادهای بسیار بزرگی بسته شد. اما نکته جالب اینجا بود بخش عمدهای از بخش خصوصی ما حاضر نبود روسیه بیاید.
البته این رویکرد در این دو ساله کاملاً حل شده توجه ویژهای تجار پیدا کردند، من در این زمان بعضی از تجاری که به چین سفر می کردند دیگر برنمی گشتند و می گفتند چقدر ظرفیت بالایی وجود دارد. میخواهم بگویم این تفکر حتی در بخش خصوصی، اقتصادی ما هم هست. این تفکر واقعاً آنجا هم رسوخ پیدا کرده که البته نسبت به بخش دولتی ما خیلی سریعتر حل میشود و تغییر پیدا میکند. چون بخش خصوصی به لحظه دنبال منفعت خودش است. وقتی بازار را تشخیص می دهد که یک بازار خوب و به عبارتی جذابی است سریع شرایطش را تغییر می دهد و استفاده میکند. در بخشهای دولتی خیلی سرعتش بالانیست بعضی وقتها واقعاً حرفپذیر نیست. این مهمترین مسئلهای است که به نظر من واقعاً باعث شد ما نتوانیم از این ظرفیت و پتانسیلهای بسیار بالایی که وجود دارد استفاده کنیم.
تسنیم: من در خلال حرفهایتان یک چیزی را متوجه شدم. اگر بخواهیم تحلیل کنیم که موانع ارتباط ما با چین یا شرق آسیا چیست، شما عمده مشکلات را به مسائل داخلی احاله کردید. گفتید بدنه کارشناسی، ساختار بروکراتیک یا چیزهای شبیه به این مانع شده است. ولی از طرف دیگر گفتید که تحریم ها برای چینیها اهمیت آنچنانی ندارد. کما اینکه در بازار آفریقا یا روسیه وارد شده.
سوال اینجاست یکی از چیزهایی که طرف چینی را دلسرد میکند دوباره به آن اشاره کردید ارز یعنی تلاطمها و تغییرات دائمی در آیین نامهها دستورات و قیمت گذاری ارز و چیزهایی شبیه به این است که خود معلول تحریمهاست و طبعاً باعث دلسردی میشود ما این دوگانه را چگونه میتوانیم حل کنیم و به آن فائق بیاییم؟
پیمان پاک: نمی شود گفت که لین علت اصلیش تحریمهاست. بله از آن ممکن است نشأت بگیرد. ولی علت اصلی آن این جزیره عمل کردن ماست.
تسنیم:یعنی ما درآمدهای ارزیمان کافی است ولی چون جزیره عمل میکنیم هدر می رود؟
پیمان پاک: شما در یک زمانی دچار تلاطم ارزی می شوید، به خاطر حل مسئله یک قواعدی میگذارید که صادرات را دچار مشکل میکند، تجارت را با موانع روبرو میکند. همین که صادرات را دچار مشکل میکند، یعنی درآمد ارزی را کاهش میدهد. این کاهش دوباره اثر میگذارد روی آن بحران ارزی و دوباره ممکن است دستورالعمل دیگر ایجاد کند. همین به عبارتی مثل یک سیکل میآید، در سیکل باطل میافتید.
در حوزه گمرکی همین طور است، در حوزه پولی همینطور است، در حوزه زیرساختها همینطور است. در حوزه زیرساختهای لجستیکی همینطور است. اگر این مسائل واقعا تصمیمات را حداقل در حوزه بین المللی ما تصمیمات جزیره ای نکنیم، ما تصمیمات به این حالت تبدیل نکنیم، هر بخش خودش مجزا برای خودش یک تصمیمی بگیرد و یک ابلاغیه و بخشنامه بزند که ممکن است در یک وزارتخانه و یک دستگاه و یک خودروی دیگر اثرگذار باشد، اینها می تواند تا حدی کمک کند.
یک نکته دیگر واقعاً باید ما به نوعی یک متولی داشته باشیم که این تعاملات بینالمللی را تسریع کند اگر واقعاً میبینیم چارچوب قوانین دست و پاگیر است، مقرراتمان دست و پاگیر است واقعاً باید این قوانین را تسهیل کنیم. بالاخره شاید آن مدیر معدنی که من عرض میکنم نگران آینده خودش است، می گوید من تصمیم میگیرم امروز یک اقدام میکنم تسهیل میکنم، حضور طرف چینی را بعد دو سال دیگر، سه سال دیگر نیستم؛ باید بیایم جواب این تصمیم را بدهم.
افرادی که سالم هستند اینگونه اند. آنهایی که ناسالم هستند درآمدهایشان بالاست جور دیگری رفتار میکنند. افرادی که سالم تصمیم میگیرند میگویند مگر ما چقدر درآمد داریم؟ هم آبرویمان را بگذاریم هم درآمدمان را بگذاریم که گرفتار شویم. این اتفاقات زیاد افتاده است. افرادی که تصمیمات درست گرفتند منافع ملی را دیدند ولی به هرحال این تصمیمات چون با آن بروکراسی اداری نمی خواند و حالا دادگاه و پاسگاه و .. پاسخگو باشد.
اینها باید حل شود با این رویکردها اگر حرکت کنیم. همین شیب را داریم، خیلی هنر کنیم رئیس جمهوری بیاید شاید بشود گفت. اگر هر هفته یک سفر برود، تعامل داشته باشد، پویا باشد بخواهد دولت را هل بدهد، همین وضعیت افزایش صادرات 20 و 30 و 15 درصد را خواهیم داشت. ما درآمد ارزی 80-90 میلیارد دلاری کشور ایجاد کردیم، نسبت به دولت قبل که 40 میلیارد دلار بود دوبرابر کردیم، ولی این اعداد شوخی است. آن مجموع صادرات واردات سه هزار میلیارد دلاری چین نگاه می کنیم می بینیم خیلی شوخی است.
وقتی با یک فرصت 500 میلیارد دلاری روسیه نگاه میکنیم اصلا هیچ چیز استفاده نکردیم، صادرات ما به روسیه میلیارد دلاری شد خیلیها ذوق کردند، ما از یک صادراتی 400 میلیون دلار بوده به یک میلیارد دلار رساندیم، هیچ وقت سقف 500 میلیون دلار صادرات به روسیه را نزدیم. اما یک میلیارد دلار در ازای 250 میلیارد دلار 270 میلیارد دلار واردات روسیه با این ارتباط نزدیک سیاسی چیست؟ ما خیلی از بازارها را میلیارد دلاری کردیم عمان، پاکستان، افریقا بوده ولی واقعاً اینها نسبت به آن ظرفیتهای ملی بسیار پایین است-حالا شوخی هم کنیم یک اره برقی داریم روشن نمی کنید هی زور می زنید واقعا اگر دکمه اش را روشن کنید می بینید چه جهشی اتفاق میافتد- پس با این شرایط با این وضعیت دست و پاگیر با این بروکراسی نمیتوانید آن جهش را رقم بزنیم و این صدها بار از تحریمها سم مهلکتری برای اقتصاد تجارت و توسعه کشور است.
تسنیم: به نظرم به نکته خیلی مهمی اشاره کردید گفتید باید برای اینکه بر موانع ارتباطمان با شرق فائق بیاییم، نیازمند تمرکز هستیم. ما در خصوص پرونده با چین بعد از اینکه در انتهای دولت آقای روحانی تفاهمنامه 25 ساله ای امضا شد، یک ابتکاری را ایران به خرج داد و پرونده ایران و چین را به آقای دکتر لاریجانی به عنوان مسئول این پرونده دادند. میخواهم ببینم این تمرکز دادن به یک شخص یا یک نهاد یا یک مجموعه چقدر توانسته در تقویت روابط دوجانبه و توسعه آن موثر باشد؟
پیمان پاک: تمرکز دادن که خیلی خوب است بالاخره یک نفر مسئول پروژه می شود. البته شاید بشود گفت یکی از نقاط ضعفی که ما داشتیم اینجا بحث این بود که در دولت سیزدهم آقای معاون اول را که واقعاً روحیه بسیار خوبی برای پیگیری داشتند، خود آقای دکتر مخبر به جد پیگیری میکنند، دست ایشان سپرده شد. اما آقای مخبر دغدغهها و مشغلههای بسیار زیادی داشتند. علیرغم تمام توانی که واقعاً با تمام جان و دل واقعاً وقت گذاشتند روی این موضوعات چرا به معاون اول دادند؟ برای اینکه بالاترین سطح باشد.
اما چون بالاخره ایشان تنظیم بازار داشت، مسائل اجتماعی را داشت مسائل اقتصادی را داشت، مسئله ارز را داشت، مسائل مختلف بود بحثهای عمرانی دست آقای مخبر بود، یک نفر در این فضایی که همه سست هستند، نمیتواند بنده خدا همه حوزهها را هل بدهد، جلو ببرد. ضمن اینکه کار درست و موثری بود به نظر می آید، ما موفق باشیم و بتوانیم بر این مشکلات غلبه کنیم. باید یک فرد یا یک ساختار با زمان وقتی که به صورت ویژه بگذارد.
واقعا ظرفیت بالایی وجود دارد. فقط تجارت نیست، بحث تامین مالی چین خودش یک دنیا پروژه و کار است و بحث خطوط اعتباری که فعال کردند، شاید یک نفر هم نتواند یک ساختار می خواهد دبیرخانه میخواهد تا مسائل را پیگیری کند. بحث کارگروه های تخصصی نیاز دارد و واقعاً میارزد. وقت گذاشتن برای چین و ایجاد همچنین ساختاری اما این ساختارها باید ضمانت اجرایی داشته باشد.
به نظر من، واقعا شاید نیازمند برخی از مصوبات و قوانین و حتی مصوبات سرانی هستیم که بتواند این ظرفیت را فعال کند، ما در زمینه فروش نفت که واقعا موفق بودیم، یک سری مصوبات و مجوزهای خاصی گرفتیم که در زمینه کنترل ارز موثر واقع شد. آیا لازم نیست در زمینه چین هم یک سری مجوزهای خاص بدهیم؟ چرا پس امروز که ما این فضا را ایجاد کردیم میدانیم این بازار نتیجه اش را هم دیدیم، ما واقعاً بینصیب نبودیم خوب رشدهای خیلی خوبی داشتیم. در تعامل با این کشورهایی مثل چین مثل روسیه مثل هند. اما ما الان چی داریم میگوییم رشد خیلی خوبی بود ولی نسبت به آن پتانسیل هیچ بوده است. اگر ما بخواهیم یک جهشی داشته باشیم که واقعاً کشور را هل بدهد و کشور را تغییر بدهد شرایط ارزی و اقتصادی و صنعتی اش را نیازمند آن ساختارها هستیم. نه فقط تبدیل آن فرد که به عبارتی مدیر پروژه است به یک ساختار مدیریت کننده پروژه؛ مثلاً چین با اختیارات و مجوزهای خاص و ویژه اگر این کار اتفاق بیفتد قطعاً ما جهشهای جدی را در تعامل عموم کشورها شاهد هستیم.
تسنیم: مسئله کریدوری کشور، احیا و باز تعریف سواحل مکران؛ ما چند ساحل مهم و بندر مهم در این سواحل داریم که در راس همه آنها بندر چابهار است. برخی معتقدند که بندر چابهار یک بندر شمالی جنوبی باید تعریف شود و برای این کار طبعاً در اختیار هندیها اگر قرار بگیرد به خاطر نیازشان بهتر است. برخی هم معتقدند چون رقابتی با بندر گوادر محسوب میشود باید به چینیها بدهیم که تکمیل آن ظرفیت باشد. به نظر شما بندر چابهار و سواحل مکران را چگونه باید احیا کنیم؟ با چه ظرفیتی میتواند برای کشور فرصت ایجاد کنیم؟
پیمان پاک: اینکه دست چه کشوری داده شود یک مقدار پیچیده است. مسائل امنیتی سیاسی اجتماعی مسائل اقتصادی طبیعتا به عهده من نیست و من نمی توانیم خیلی نظر خاصی بدهم اما از منظر اهمیت اشاره کنم، که واقعاً پتانسیل بالایی دارد. برای اینکه بسیاری از کشورهای حوزه CIS شدیداً به دنبال دستیابی به این بندر یا بندرعباس بودند که قطعاً بندر چابهار برایشان با توجه به معافیتهای مالی و بحث نزدیکی به آبهای آزاد بسیار ارزشمندتر است. کشورهای ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان قزاقستان اینها واقعاً در مسیر نسبتاً بنبستی هستند.
مذاکراتی داشتند، اعلام آمادگی کردند ما باید به یک سری تصمیمها برسیم باز آن مجوزهایی که گفتم آن اختیارات مهم است. این که طرف مثلاً میخواهد یک منطقهای را بگیرد خودش توسعه بدهد و از آن ظرفیت ایجاد کند، یک سری بالاخره حالا نیازهای قانونی دارد، در زمینه تجارت آزاد اوراسیا آن پنج کشور بردند، تصویب شد. امروز هم آقای پوتین این را امضا کرد اما هنوز کار ما در مجلس شورای اسلامی جلو میرود. این زمان کشنده است، سم مهلک است.
پس ما چیکار باید بکنیم؟ این مسئله، مسئله مهمی است. ما در این حوزه واقعاً میتوانیم از ظرفیت کشورهای سیآیاس استفاده کنیم. برای فعال کردن این مسیر و واقعاً علاقمند هستند هم مدیر پروژه را می خواهد برای پیگیری ویژه. هم واقعاً نیازمند یک سری زیرساختهای قانونی و مالی هستیم ولی واقعاً این کریدور یک کریدوری است که میتواند موفق شود چون امروز نبرد کریدورهاست. بالاخره این شرایط بین المللی که شما میبینید جنگهای منطقهای که اتفاق میافتد خصوصاً هم با توجه به نقش ویژه جغرافیایی و ژئوپلتیکی ایران واقعاً ما میتوانیم نقش ویژه ای ایفا کنیم درآمدهای بسیار خوبی را برای خودمان ایجاد کنیم.
نه فقط از کریدور بلکه ظرفیتهای این کریدورها مثل هاب غلات ایران میتواند با توجه به ظرفیتهای کارخانجات آرد و خوراک دام و فرآوری که دارد و عموماً ظرفیتهای چند برابر میزان نیاز داخل مثلاً از غلات تولید شده در روسیه و قزاقستان استفاده کند بیاورد، در کارخانه خودش فرآوری کند و فقط ترانزیت نباشد. فراوری کند، ارزش افزوده ایجاد کند. شغل ایجاد کند. توسعه صنعت ایجاد کند، و این را به کشورهای اطراف و هند و شرق آفریقا وشرق آسیا صادر کند و از این ظرفیتها بتواند به بهترین نحو استفاده کند. این دوباره در آن فضا می رویم که این کریدورها و این هابها هم جزو اولویتهای فراموش شده در جمهوری اسلامی است که میتواند درآمدهای پایدار ارزی را برای ما رقم بزند هنوز متولی معلوم نیست متولی وزارت راه است؟ گمرک است؟ مسائل ارزی را چکار کنیم؟ سازمان توسعه تجارت است؟ وزارت جهاد کشاورزی است؟
بحث مکران کنار من بحث کریدور را می گویم و این ظرفیت ویژه ای است و همان بحث سرمایه گذاری هم برگشت ارز است. یک مسائلی است که مثلا آن مدیر پروژه ای که شما می گذارید یا هم ارز یا پایین تر از رئیس بانک مرکزی است او که نمیتواند سیاست ارزی کشور را دستور بدهد. اما اگر یک مجموعه بالاتر باشد یک شورایی باشد یک سیستمی باشد میتواند یک سری استثنائات یک سری قواعد جدید را برای بحث مکران بگذارد.
انتهای پیام/