فلسفه قیام اباعبدالله (ع)؛ از اسلام اموی تا اربعین حسینی

پیش از قیام امام حسین علیه‌السلام، اسلام تحت حاکمیت سبک اموی قرار گرفته بود. اسلامی که پذیرفته بود افرادی پست مانند معاویه فاسق و یزید شرابخوار بر مردم حکومت کرده، به تدریج دین را از ریشه نابود کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زیارت اربعین زیارتى است که شیخ طوسی آن را در کتاب‌های خود تهذیب الاحکام و «مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد و سِلاحُ الْمُتَعَبّد» که از کتب ادعیه محسوب می‌شود، روایت کرده است. ایشان می‌نویسد که صفوان جمال از یاران امام صادق علیه‌السلام گفت: مولایم به من فرمود در اربعین هنگامى که روز بلند شده باشد، این زیارت را می‌خوانی. در فرازی از این زیارتنامه درباره فلسفه‌ی کلیِ قیام اباعبدالله علیه‌السلام می‌خوانیم:

«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلاَلَةِ»؛ یعنی «امام حسین (ع) جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و حیرت گمراهی برهاند.»

اولین نکته‌ای که می‌توان از این فراز برداشت کرد، این است که آیا این تبیین تنها به عصر امام حسین علیه‌السلام مربوط می‌شود یا تمامی اعصار را شامل می‌گردد؟ پاسخ این است که هر دو وجه را می‌توان در نظر گرفت، با این تفاوت که مصداق جهالت و گمراهی در هر دوره‌ای می‌تواند متفاوت باشد. اما در عصر امام حسین علیه‌السلام، جهالت و گمراهی چه مصداقی داشت و از کجا نشأت می‌گرفت؟ و چه اتفاقی افتاد که امت پیامبر صلی الله علیه و آله با وجود فاصله‌ی اندکی از وفات آن حضرت، گرفتار این دو چالش شدند؟

تبعات جهل امت نبوی

لازم است ابتدا از جهت مفهومی نگاهی به عبارت‌های «جهالت» و «حیرت ضلالت» داشته باشیم. جهالت ضد عقلانیت است،‌ یعنی هرجا که عقل و عقلانیت حاکم نباشد،‌ جهل حاکم است؛ عقل سلیم انسان را به سوی هدایت و نجات از مهلکه‌های دنیا سوق می‌دهد و او را در دنیا و آخرت سعادتمند می‌کند، اما جهل برعکس عمل می‌کند؛ به این معنا که انسان را به گمراهی سوق می‌دهد و او را گرفتار عذاب خدا در دنیا و آخرت می‌کند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در این باره فرمود «العَقلُ یَهدی و یُنجی و الجَهلُ یُغوی و یُردی»؛ یعنی عقل هدایت مى‌کند و نجات می‌دهد، در حالی که جهل  گمراه مى‌کند و به هلاکت مى‌افکند.» با این توصیف،‌ هر خصلت مثبتی که انسان به آن روی بیاورد، از جنود عقل است و هر خصلت منفی‌ جزئی از لشکریان جهل محسوب می‌شود.

با این توصیف، امت نبوی به جای آنکه مسیر عقلانیت را در پیش گیرد و به این وسیله مشمول هدایت الهی شود و نجات یابد، گرفتار سپاهیان جهل شد و به راه گمراهی و هلاکت قدم نهاد. عقلانیت امت، در گروی همان مسیری بود که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در غدیر ترسیم کردند؛ یعنی تمامی امت باید تحت امامت و ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار می‌گرفتند تا به سعادت دنیا و آخرت دست یابند، اما با فاصله‌ای اندک از وفات پیامبرشان، پیمان خویش را شکستند، حق امیرالمؤمنین را غصب کردند و امت را به عصر جاهلیت بازگرداندند. در کنار آن، سناریوی تخریب خاندان وحی را در پیش گرفتند و فضایل ایشان را که بارها از زبان پیامبر اسلام شنیده بودند، با سیاست‌هایی همچون منع کتابت و منع نقل حدیث، پنهان کردند. معاویه نیز به این اقدامات بسنده نکرد و با جعل احادیثی علیه سیدالأوصیاء، کاری کرد که این امت جاهل، سالیان دراز در منابر، ایشان را سبّ و لعن کنند.

تبعات گمراهی امت نبوی

دومین مسئله‌ای که امام صادق علیه‌السلام در زیارت اربعین به عنوان فلسفه قیام امام حسین علیه‌السلام و ریخته شدن خون مبارک ایشان به آن اشاره می‌کند، رهایی از «حَیْرَةِ الضَّلاَلَةِ» است. این عبارت به معنای گمراهی همراه با حیرت و سردرگمی است؛ وضعیتی که در آن انسان‌ها نه تنها از مسیر درست منحرف شده‌اند، بلکه در سردرگمی و بی‌راهی به سر می‌برند و قادر به یافتن راه صحیح نیستند. این چالش در عصر قیام امام حسین علیه‌السلام بروز یافت و به تبعات جهل امت ارتباط داشت؛ یعنی کسانی که باید مسیر عقلانیت را در پرتو ولایت عترت پیش می‌گرفتند تا به هدایت، نجات و رستگاری دست یابند، به جای آن، مسیر جهل را انتخاب کرده و دچار گمراهی عمیق شدند و راه خود را گم کردند. برخی به لشکریان باطل پیوستند و برخی نیز از همراهی با امام بازماندند. هرچند عده‌ای که از همراهی با امام بازمانده بودند، پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام تلاش کردند تا با جبران خطاهای خود، رضایت خداوند را جلب کنند، اما آنان که در مقابل امام ایستادند، به جهنم دنیا و آخرت گرفتار شدند.

در چنین وضعیتی بود که خداوند به امام حسین علیه‌السلام اذن قیام داد تا با ریخته شدن خون مبارک ایشان، تلنگری به امت پیامبر وارد شود و آنان را به مسیر صحیح بازگرداند. اگر امت پیامبر با همان مسیر پیشین به راه خود ادامه می‌داد، اسلام به کلی نابود می‌شد؛ همان‌گونه که پیش از قیام امام حسین علیه‌السلام، اسلام تحت حاکمیت سبک اموی قرار گرفته بود. اسلامی که پذیرفته بود افرادی پست مانند معاویه فاسق و یزید شرابخوار بر مردم حکومت کرده،‌ به تدریج دین را از ریشه نابود کنند؛ به طوری که نه نامی از خدا باقی می‌ماند و نه از پیامبرش.

افزون بر این، شهادت امام حسین علیه‌السلام در طول اعصار سبب شد تا بسیاری از مردم با یاد مصائب ایشان و درس‌های مکتب عاشورا به مسیر صحیح هدایت یابند و به رشد، سرافرازی و عزت دست یابند. قیام حسینی نه تنها برای شیعیان و مسلمانان جاودانه ماند، بلکه الگویی برای تمامی آزادگان جهان و رهبران آزادی‌خواه و نیز بیداری ملت‌های مظلوم شد. این بیداری تا عصر قیام قائم عجل الله تعالی فرجه ادامه خواهد داشت و امروز صحنه اربعین حسینی، در امتداد همان مسیر جانفشانی سید و سالار شهیدان قرار گرفته است؛ صحنه‌ای که امت‌ها و ملت‌ها را، فارغ از هرگونه نگاه نژادی، ملیتی و قومیتی، یکپارچه کرده تا پذیرای ظهور حجت خدا باشند.

انتهای‌پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط