کتابی که به شبهات درباره اربعین پاسخ میدهد
قاضی طباطبایی در کتاب " تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا" به پرسشهای متعددی درباره اربعین پاسخ داده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هجدهمین نشست از سلسله نشستهای صد کتاب ماندگار با معرفی "تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)" اثر سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی صبح امروز، پنجم شهریورماه، با حضور محمد اسفندیاری پژوهشگر مطالعات دینی، و محمدکاظم رحمتی عضو هیات علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در کتابخانه ملی برگزار شد.
رحمتی در ابتدای این نشست با بیان اینکه ثبت وقایع عاشورا به عنوان یکی از کارهایی است که در ادوار مختلف تاریخ مورد توجه مقتلنویسان و مورخان بوده است، گفت: توجه به واقعه عاشورا به عنوان یک پدیده تاریخی در میان شیعیان و غیر شیعیان رواج داشته است. از جمله، میتوان به سنت مقتلخوانی در تاجیکستان در محیطی غیر شیعی آن هم در دوره حاکمیت کمونیستها اشاره کرد. در خراسان بزرگ نیز ما سنت مجلسخوانی داشتیم. علاوه بر این، میتوان به منبر مقتلخوانی ابن جوزی در بغداد در عاشورا اشاره کرد.
وی با بیان اینکه ادبیات مقتلنویسی سابقه طولانی دارد، ادامه داد: در میان شیعیان توجه به ابعاد تاریخی و زنده نگاه داشتن واقعه عاشورا تأکید شده است. امام صادق(ع) در دو سالی که در کوفه تحت الحفظ حضور داشتند، از مراجعان میپرسیدند که در چه فاصله زمانی به کربلا میروید؟ آنها میگفتند گاه و بیگاه، اما امام(ع) بر زیارت پیوسته کربلا تأکید داشتند. با این حال برخی این مسائل را مطرح میکنند که زیارت مرقد امام حسین(ع)، به جا آوردن سنتهای مختلف مانند خواندن زیارت عاشورا و... سابقاً وجود نداشته، قدیمی نیست و جدید است.
این پژوهشگر با اشاره به رویکرد ادوار مختلف تاریخ به واقعه عاشورا، از دوره قاجار یاد کرد و گفت: ادبیات مقتلنویسی در دوره قاجار گسترش یافت و ما با ژانر گستردهای در این دوره مواجه هستیم، مقاتل مختلفی نوشته شده و مجالس متعددی برگزار شده است؛ از این جهت موضوع مهمی در حوزه پژوهشی است.
وی ادامه داد: در این میان، کتاب "اسرارالشهاده" دربندی توجهات را به خود جلب کرد و افرادی مانند نوری با نگارش کتابی تحت عنوان "لولو و مرجان" نقدهایی بر این اثر نوشتند از جمله میوزد حسین نوری. نویسنده در کتاب خود این مسئله را مطرح میکند و در رسیدن اسرا و اهل بیت امام حسین(ع) به کربلا در چهلمین روز شهادت امام(ع) تردید میکند. شاگردان نوری نیز به پیروی از استاد خود طرح این تردید را در آثار خود ادامه دادند. این مسئله در ادبیات آن دوره تکرار شد تا اینکه فردی به نام جنابزاده از تبریز از قاضی طباطبایی درباره سند این موضوع پرسید که این پرسش و پاسخ تبدیل به کتاب مورد بحث امروز میشود.
رحمتی با بیان اینکه در کتاب قاضی موضوعات متعددی مطرح شده و موضوع اصلی که اربعین است، مورد غفلت پژوهشگران قرار گرفته است، یادآور شد: در کتاب "تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع) با نویسندهای مواجه میشویم که ذهنی نقاد دارد و نسبت به برخی مقاتل دوران خود انتقادات تندی وارد میکند. کتاب حاوی مطالب جالبی است که از جمله این موارد میتوان به بحث درباره کتاب فقهالرضا اشاره کرد. اطلاعاتی که قاضی درباره معاصران خود میدهد نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که میتواند در علم تراجمنویسی یاریدهنده باشد. از سوی دیگر، گاه نویسنده خود را درگیر برخی از مشهورات نیز میکند که در نوع خود جالب است که از این جمله میتوان به بررسی موضوعاتی مانند عروسی قاسم و ... اشاره کرد. این امر دانش گسترده او و اطرافش بر منابع متعدد را نشان میدهد.
این پژوهشگر در ادامه به حوزه علمیه نجف و تاثیر این مرکز در پرورش استعدادها اشاره کرد و با تاکید بر اینکه جهان بزرگ تشیع در نجف جمع شده بود، اضافه کرد: کتاب مرحوم قاضی پرحجم است و با توجه به پربرگی آن ممکن است در حوصله مخاطب امروز نگنجد، اما این اثر حاوی مطالب جالبی است. هرچند کتاب حاضر با هدف پرداختن به موضوع اربعین نوشته شده اما برخی از کارشناسان توضیحات قاضی درباره اربعین را محل تأمل میدانند با وجود این، کتاب همچنان از حیث ارائه مطالب متعدد، خواندنی و قابل تأمل است.
در ادامه این نشست نیز اسفندیاری به بیان ویژگیهای کتاب قاضی پرداخت و گفت: سوال این است که آیا اسیران کربلا و اهل بیت امام(ع) وقتی از شام آزاد میشوند، در چهلمین روز شهادت امام به کربلا و زیارت امام میآیند یا چهلم سال بعد میرسند؟ دو دیدگاه در اینباره وجود دارد. نخست قول سید ابن طاووس است که میگوید خانواده امام نتوانستند در اربعین همان سال به زیارت امام بیایند و سال بعد موفق شدهاند به کربلا برسند. افرادی مانند میرزا حسین نوری در "لولو و مرجان" نیز همین قول سید ابن طاووس را تقویت میکند و میگوید این راه طولانی بوده است. قول دیگر، نظر مرحوم قاضی طباطبایی است که میگوید در اربعین و سر چهلمین روز آمدهاند.
به گفته اسفندیاری؛ اینکه کدام قول بر دیگری ارجحیت دارد، سخت است؛ چرا که تا زمانی تعارض میان تاریخ و کلام ما حل نشود، این مسئله و صدها مسئله ارجحیت دیگر حل نخواهد شد.
این پژوهشگر در ادامه به بیان برخی ویژگیهای کتاب "تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)" پرداخت و گفت: نخست آنکه، این کتاب مسئلهمحور است نه موضوعمحور. درباره امام حسین(ع) حدود شش هزار کتاب به فارسی و عربی نوشته شده که اغلب موضوع محورند. به این صورت که از تولد یا قیام امام آغاز کرده و تا شهادت ادامه دادهاند و یک موضوع کلی را پیگیری کردهاند. در مقابل معدودی آثاری داریم که مسئله محور باشند؛ این در حالی است که این دسته از آثار کاروان علم را جلو میبرد.
وی ادامه داد: ویژگی دوم این است که این مسئلهای که نویسنده در کتاب خود طرح کرده است، واقعاً مسئله بود نه مسئلهنما. خیلی از کتابهایی که نوشته میشود مسئله نیست، مسئلهنماست. از این مسئلهنماها باید بپرهیزیم.
به گفته او؛ ویژگی سوم این است که این کتاب متتبعانه نوشته شده است. نویسنده به 600 اثر به عنوان منبع پژوهش رجوع کرده است. قاضی انسان کثیرالتتبعی بوده است؛ این در حالی است که دسترسی به منابع همانند امروز آسان نبوده است. از سوی دیگر، تاریخ علم نقلی است و اگر بخواهید به آن وارد شوید، باید تتبع کنید، این علم جای اندیشیدن زیاد نیست.
انتهای پیام/