حکمرانی خردمندانه
تاکید مقام معظم رهبری بر حکمرانی خردمندانه و اندیشهورزانه، نشان از اعتقاد راسخ ایشان به استفاده از کارشناسان در اداره امور دارد. ایشان اداره خوب کشور را منحصر در قوه مجریه نمیدانند، با این حال دولت نقش اصلی را در این باره بازی میکند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، جعفر علیاننژادی در یادداشتی نوشت: تاکید مقام معظم رهبری بر حکمرانی خردمندانه و اندیشهورزانه، نشان از اعتقاد راسخ ایشان به استفاده از کارشناسان در اداره امور دارد. نکته مهم اما اینجاست که کارشناسی به درد دولت جمهوری اسلامی میخورد که دارای خرد و اندیشه حکمرانی باشد. خرد و اندیشه حکمرانی چیزی ورای علم و تخصص صرف کارشناسی است. این خرد یا عقل حکمرانی است که راه صحیح استفاده از علم را از راه غلط آن جدا میکند. مقلد صرف نظریات و مخدوم معلومات علمی خود نیست. بلکه با محک عقل و خرد آنها را ورز میدهد و به خدمت میگیرد. خرد حکمرانی به کارشناس در میدان عمل نگاه واقعی میدهد و به او برای پیدا کردن راه حل مشکلات و موانع کمک میکند. پس علم کارشناس، دستیار مدیریت عقلانی او است نه راهبر نهایی او. کارشناس خردمند میداند برای هر مشکلی راهحل وجود دارد و با امید به حل آن حرکت میکند، اهل یأس نیست. خودباور است، نوگراست و برای مشورتخواهی و مشورتگیری عقلی روحیه گشوده و همیارانه دارد. توصیهناپذیر است، محفلی تصمیم نمیگیرد و رفاقتی مهرهچینی نمیکند، چون تابع فرمان عقل است. همه این توصیفات نشان میدهد تنها با حکمرانی خردمندانه و اندیشهورزانه میتوان به اداره خوب کشور پرداخت. در نگاه مقام معظم رهبری اداره خوب کشور به عنوان اصلیترین مصداق خدمت مسؤولان به مردم دانسته شده است.
اما اداره خوب کشور به چه معناست؟ فقرات ذیل سیر مختصری در فهم معنای اداره خوب کشور نزد مقام معظم رهبری است و میتواند تا حدی حدود و ثغور حکمرانی خردمندانه را معلوم کند. ایشان اداره خوب کشور را منحصر در قوه مجریه نمیدانند، با این حال دولت نقش اصلی را در این باره بازی میکند. نقشی که باید در نقشه کلی اداره خوب کشور فهم شود.
1- اداره خوب یک کشور، حاصل تلاشهای جمعی همه مسؤولان و کارگزاران نظام، قوای سهگانه و نیروهای مسلح است.
2- جمهوری اسلامی، این امکان را برای همه مردم مسلمان فراهم کرده است که در اداره خوب کشور صاحب نقش بوده و شریک مسؤولان باشند.
3- اداره خوب کشور، حاصل اقدام هماهنگ، همبسته و همجهت همه اجزای نظام (مردم و مسؤولان) است.
4- ویژگی و جهت اصلی اداره خوب، مدیریت عقلانی کشور است.
5- مدیریت عقلانی کشور، به معنای اداره کشور به شیوه اسلامی است.
6- اداره کشور به شیوه اسلامی، یعنی نظام باید به طور همزمان و هماهنگ و همبسته برای پیشرفت مادی و تعالی معنوی کشور برنامه داشته باشد.
نتیجه: اداره خوب کشور که همان مدیریت عقلانی کشور است و مدیریت عقلانی که همان اداره کشور به شیوه اسلامی حامل چند پیام ویژه به مسؤولان و سپس مردم است:
- هر نهاد باید نقش خود را در 2 محور عمودی و افقی بیابد. در محور عمودی نقشش (وظیفه و کارویژه) را در نسبت با کلیت ماموریت اداره خوب کشور و جایگاهش در نظام پیدا کند. در محور افقی، برنامههایش را برای ایفای این نقش، در جهت پیشرفت و تعالی مادی و معنوی آن بخش شناسایی و اجرا کند.
- نتیجه این اقدام هماهنگ عمودی و افقی، باید عقلانیترین خدمت به مردم و حرکت کلی کشور باشد. هم رضایت، امید و اعتماد را در مردم ایجاد کند و هم حرکت کلی کشور را به سمت اهداف متعالی پیش ببرد.
- دیدهبانی و جلوگیری از انحراف حرکت کلی کشور، یا مدیریت کلان اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی، بر عهده ولی فقیه است که در قالب سیاستها و اسناد بالادستی، مواضع، احکام و گفتارهای عمومی عرضه میدارد.
- همین دیدهبانی منجر به تشخیص نیازهای عاجل، فوری و حیاتی کشور شده و اولویتهایی را پیش روی مقام معظم رهبری میگذارد. حرکت هماهنگ مجموعه نظام، درک چنین حساسیتها و اولویتبندیها و حرکت به سمت آنهاست.
- حرکت کلی و جمعی صحیح به سمت اهداف میسر نمیشود مگر اینکه حرکت فردی مردم و مسؤولان نیز جهتدار و عقلانی باشد. توصیههای ولیفقیه در دیدارهای متعدد سالانه با مسؤولان و مردم، با چنین درکی قابل انجام است. جهتدهی عقلانی (اسلامی) به کارها، میزان کارایی و خدمترسانی را چند برابر میکند.
- بستر اصلی کارآمدی دولت و توفیق خدمات بخشهای مختلف نظام و اداره خوب کشور، اعتماد مردم به مسؤولان است که ضامن دوام و ارتقای اعتماد و آگاهی صحیح مردم از حقایق سیاسی کشور است. حکومت اسلامی بر پایه آگاهی مردم بنا شده است. مسؤولان باید برای تحقق این موضوع مدیریت عقلانی بر اساس حق (شیوه اسلامی: احسان و عدالت)، صداقت و مدارا داشته باشند و ثانیا با اطلاعرسانی دقیق و صحیح، حقایق را به اطلاع مردم برسانند.
- نکته پایانی آنکه مقام معظم رهبری اسم رمز دولتها را رضای الهی و کار برای مردم دانستهاند. به این معنا که کار اساسی برای مردم نیاز به انگیزه ویژه دارد. انگیزه ویژه یعنی نگاه خدا را بر نمایش کار به مردم ترجیح بدهد، یعنی مسؤولان در زمان غیراداری که کارشان دیده نمیشود، برای رضای خدا کار کنند. انگیزه باید کار برای مردم، به خاطر خدا باشد. معظم له بر این اساس خدمت مسؤولان به خدا را، خدمت به مردم دانستهاند. یعنی کار مسؤول در جمهوری اسلامی جهت معقول و اسلامی دارد و عمل صالح محسوب میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/