رمز محبوبیت کاسب نزد خدا چیست؟

محبوبیت نزد خداوند و پیامبر(ص) تنها به کسب و کارهای مادی محدود نمی‌شود بلکه به تلاش در راه کسب حلال، معنویت، دیانت و خدمات به جامعه نیز برمی‌گردد. کاسب محبوب خداوند کسی است که در مسیر درست و با نیت خالص برای تأمین معاش حلال و خدمت به جامعه تلاش کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، استاد حوزه علمیه، شامگاه سه‌شنبه، 13 شهریور ماه، در حسینیه هدایت تهران به مناسبت ایام ماه صفر به ایراد سخنرانی پرداخت.

بخش‌هایی از سخنان این عالم دینی را در ادامه می‌خوانید:

سرانجام پیروی از راه‌های بیگانه با خدا

سخن درباره نگاه انسان به انسان است که این نگاه، به تدریج تبدیل به راهی شد و بسیاری از انسان‌ها در طول تاریخ، مسافر این راه شدند و سرمایه‌های وجودی خود را بر باد دادند. قرآن مجید نیز در سوره انعام به ما هشدار داده است که « وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُل فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِیلِهِ؛ و از راه های دیگر پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده می کند» یعنی از دنبال کردن جاده‌هایی که برایتان ساخته شده پرهیز کنید زیرا این جاده‌ها می‌توانند شخصیت شما را متلاشی کنند و خانه انسانیت شما را ویران سازند.

خداوند در قرآن به ما از جاده‌های باطل خبر داده که همگی اختراعی از سوی برخی افراد هستند. بعضی از این جاده‌ها آسیب کمتری دارند، بعضی آسیب بیشتری و برخی مانند فرهنگ‌هایی که غربیان پایه‌گذاری کرده‌اند، آسیب فراوانی به همراه دارند. این جاده‌ها، خطراتی به همراه دارند و سازندگان این جاده‌ها در قرآن به نام «شیطان» معرفی شده‌اند.

شیطان، در اینجا به معنای عام است و شامل هر کسی می‌شود که در مسیر انسان قرار گرفته و ارزش‌های انسانی را به سرقت می‌برد. این شیاطین می‌توانند مرد یا زن باشند.

برخلاف این شیاطین، نگاه خداوند به انسان، نگاهی تربیتی و کمال‌گرایانه است. در قرآن مجید، خداوند به عنوان مالک واقعی انسان و مربی او معرفی شده ست و این نگاه در آیات زیادی از قرآن آمده است.

چرا کاسب حبیب خداست؟

خداوند در قرآن می‌فرماید که او به همه انسان‌ها محبت دارد و هیچ تفاوتی بین عرب و عجم، سیاه و سفید، مرد و زن، شرقی و غربی نمی‌گذارد. او به تمامی انسان‌ها عشق و محبت دارد و در قرآن بارها اعلام کرده که «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین»؛ یعنی خداوند دوست‌دار توبه‌کنندگان و پاکیزگان است.

عشق و محبت خداوند به انسان‌ها، برخلاف عشق‌های مجازی، نیاز به معشوق ندارد و از خود آغاز می‌شود. این محبت و عشق، هنگامی که در وجود انسان طلوع می‌کند، انسان را به جستجوی بیشتری درباره ارزش‌ها و معانی حقیقی زندگی سوق می‌دهد.

در احادیث آمده است که پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: «الکاسب حبیب الله»، به معنای اینکه کاسب محبوب خداوند است. این حدیث به این نکته اشاره دارد که کسب حلال و تلاش برای تأمین معاش، نزد خداوند عزیز و مورد محبت است. حال، این مسئله که چه نوع کسب و کارهایی مورد نظر است، در اینجا روشن می‌شود.

برای روشن‌تر شدن این موضوع، به مثال‌های تاریخی از شخصیت‌های اسلامی می‌پردازیم. سلمان فارسی، علیرغم اینکه در زمان حیاتش نقش‌های مختلفی داشت، به عنوان یک کاسب و مفسر بزرگ در نظر گرفته می‌شود. پیامبر (ص) او را با عنوانی توصیف کردند، به معنای دریایی که عمق و وسعتش به اندازه‌ای است که قابل اندازه‌گیری نیست.

ابوذر غفاری نیز از شخصیت‌های برجسته‌ای است که کسب و کار او به صورت روحانی و معنوی بود. وقتی که او به تبعید رفت، امام حسن و امام حسین (ع) برای بدرقه‌اش رفتند و این نشان‌دهنده ارزش معنوی و اخلاقی او است. عمار یاسر، با وجود کهولت سن و نقش‌های مختلف در جنگ‌های اسلامی، به عنوان محبوب خدا شناخته می‌شود. حتی وقتی عمار شهید شد، امام علی (ع) بر او گریه کرد و نشان داد که مقام او بسیار بالا بوده است.

مالک اشتر نیز یکی از کسانی است که مقام و شأن بالایی دارد و امام علی (ع) درباره او چنین گفت که دیگر مادری پیدا نمی‌کنم که چنین فرزندی به دنیا آورد. عبدالله بن عفور نیز با کسب و کار خود و دیانتش محبوب خدا و پیامبر (ص) بود. او در حالی که در سنین بالا از دنیا رفت، امام صادق (ع) درباره او به احترام و ستایش پرداخت.

این مثال‌ها نشان می‌دهد که محبوبیت نزد خداوند و پیامبر (ص) تنها به کسب و کارهای مادی محدود نمی‌شود، بلکه به تلاش در راه کسب حلال، معنویت، دیانت و خدمات به جامعه نیز برمی‌گردد. بنابراین، کاسب محبوب خداوند کسی است که در مسیر درست و با نیت خالص برای تأمین معاش حلال و خدمت به جامعه تلاش کند.

ادعای بزرگی، انسان را بزرگ نمی‌کند

اگر کسی ادعای بزرگی کند و برای حضور در مراسم‌ها مبالغ کلانی درخواست کند، این مسئله با معیارهای حقیقی کسب حلال و محبوبیت نزد خداوند سازگار نیست. خداوند بر روی نیت‌ها و کردارها می‌نگرد و تلاش‌های صادقانه و درست را مورد توجه قرار می‌دهد.

اسماعیل بزندی، داستانی از زندگی امام رضا (ع) را نقل می‌کند. او به ذکر این مسئله می‌پردازد که روزی در خانه حضرت رضا، در زمانی که به سمت مغرب آمده بودند، در را به صدا درآورده و خواسته بود تا به سؤالش پاسخ داده شود. اسماعیل بزندی به این نکته اشاره می‌کند که وقتی حضرت رضا (ع) با او صحبت کردند، به او گفتند که: «من پاسخ سؤال تو را در کنار در خانه نمی‌دهم، بیا داخل و در اتاق من صحبت کنیم.» هنگامی که وارد اتاق شدند و پاسخ سؤالش را دریافت کرد، امام اجازه ندادند که او برود، بلکه خواستند که با هم شام بخورند و او نیز به میهمانی حضرت رضا (ع) پاسخ مثبت داد.

حضرت رضا (ع) این شام ساده را با کمال احترام و محبت فراهم کردند و حتی دستور دادند که از تشک و رختخواب خاص خود برای میهمان استفاده شود. حضرت رضا (ع) با این عمل، به مهمان خود نشان دادند که ارزش‌ها و محبت‌های واقعی در ساده‌زیستی و احترام به دیگران است.

این داستان به وضوح نشان می‌دهد که چگونه شخصیت‌های بزرگ اسلامی با توجه به موقعیت و شأن خود، به اصول انسانی و اخلاقی پایبند بودند. حضرت رضا (ع) به این ترتیب، رفتارهای انسان‌دوستانه و محبت‌آمیز خود را به نمایش گذاشتند، که به وضوح بیانگر عمق تربیت الهی ایشان است.

تربیت الهی شهدای کربلا

در ادامه، به مسئله «الکاسب حبیب الله» اشاره می‌شود که در اینجا به معنای محبت خداوند به کسی است که با کسب حلال و تلاش برای تأمین معاش زندگی می‌کند. شخصیت‌های تاریخی مانند حبیب بن مظاهر که در کربلا شهید شد، و دیگران که به خاطر دیانت و تلاش‌های معنوی‌شان محبوب خداوند هستند، نمونه‌های بارز این محبت و احترام هستند.

نکته دیگر این است که در نگاه خداوند، انسان مالک واقعی هیچ چیز نیست و تنها خداوند مالک مطلق است. تربیت الهی، که در شخصیت‌های بزرگ اسلامی همچون پیامبر اسلام و دیگر پیامبران و ائمه معصومین تجلی یافته است، نمونه‌ای از تربیت خداوندی است که در زندگی این افراد مشهود است.

در نهایت، اشاره به این که تربیت الهی چگونه در شخصیت‌های بزرگ اسلامی نمود پیدا کرده و چطور می‌تواند به عنوان الگویی برای انسان‌های دیگر مطرح شود، نشان‌دهنده اهمیت فهم عمیق از ارزش‌های انسانی و اخلاقی است.

داستانی که نقل می‌شود، به وصف شرایط سخت و دشوار امام حسین (ع) در شب عاشورا و تسلیم کامل او به اراده الهی و ایمان عمیقش به خداوند پرداخته است. در شب یازدهم محرم، امام حسین (ع) که در میان هجوم دشمنان و مصیبت‌های بی‌شمار قرار دارد، به رغم همه دردها و سختی‌ها، در سجده بر خاک، به پروردگارش ابراز عشق و تسلیم می‌کند. او با این حال، که شاهد بدن‌های بریده و خیمه‌های در حال سوختن است و می‌داند که فردا صبح خانواده و زنان را اسیر خواهند کرد، همچنان در حال سجده و دعاست و به عشق الهی و تسلیم به اراده خداوند ادامه می‌دهد.

شاعر زیبایی را توصیف می‌کند که در شب یازدهم محرم، به زمین و آسمان و چراغ‌ها و ماه و روشنایی آنها اشاره می‌کند و می‌گوید که هیچ نوری نمی‌تواند به اندازه نوری که از وجود ابی عبدالله گرفته شده باشد. او در این شب تاریک و دشوار، به عنوان نمونه‌ای از تربیت الهی، در کنار دیگر تربیت‌شدگان الهی همچون قمر بنی‌هاشم (عباس بن علی)، علی اکبر، قاسم و سکینه سلام‌الله علیهم قرار دارد.

قمر بنی‌هاشم، علی اکبر، قاسم و سکینه، نمونه‌هایی از تربیت‌شدگان الهی هستند که در سخت‌ترین شرایط نیز، ارزش‌های الهی را حفظ کرده و به آنها عمل کرده‌اند. این افراد با داشتن صفات الهی و تلاش برای پیروی از آموزه‌های دین، محبوب خداوند و نمونه‌های بارز تربیت الهی به شمار می‌روند.

اهمیت عبادت و تلاش در کسب ارزش‌های دینی در عالم برزخ

در پایان، به داستان آیت‌الله العظمی حاج شیخ مرتضی آشتیانی پرداخته می‌شود که مرجع و مدرس بزرگ و شناخته شده‌ای بود. او با عمر پربرکت خود، به کسب ارزش‌های دینی، عبادت و تربیت دیگران پرداخت. پس از مرگش، در عالم رویا، به او نشان داده می‌شود که در برزخ، به خاطر عبادات و تلاش‌هایش، مورد محبت و احترام ویژه قرار گرفته است. در این دیدار، پیامبر (ص) و دیگر امامان معصوم در برزخ به احترام او حاضر شده و از او استقبال می‌کنند. پیامبر (ص) در این دیدار، با محبت و احترام، از تلاش‌های او در زندگی دنیا قدردانی می‌کند و این نشان‌دهنده اهمیت عبادت، تلاش در کسب ارزش‌های دینی و محبت الهی در زندگی و پس از مرگ است.

این داستان‌ها و توصیف‌ها نشان می‌دهند که ارزش‌های انسانی و تربیت الهی چگونه در زندگی و پس از مرگ، به شکل‌های مختلف تجلی می‌یابند و این نمونه‌های تربیت‌شدگان الهی، نشان‌دهنده موفقیت در پیروی از اصول و ارزش‌های الهی هستند.

بابا طاهر، شاعر و عارف برجسته‌ای است که آثارش به خاطر عمق معنوی و بیان زیبای احساسات انسانی شناخته می‌شود.  می‌گوید: از آن روز که ما را آفریدی/ به غیر از معصیت چیزی ندیدی/ خداوندا به حق هشت و چارت/ زما بگذر شتر دیدی ندیدی.

این رباعی به وضوح نشان‌دهنده اعتراف به گناه و درخواست از خداوند برای گذشت است. اشاره به "هشت و چارت" در اینجا به دوازده امام علیهم السلام اشاره دارد که در اعتقادات شیعه به عنوان مقامات مقدس و هدایتگر شناخته می‌شوند. شاعر در اینجا با استفاده از این اشاره‌های مذهبی، از خداوند درخواست می‌کند که با توجه به مقام و عظمت این امامان، بر گناهان او چشم‌پوشی کند و از او بگذرد.

این متن همچنین به این نکته اشاره می‌کند که بابا طاهر ممکن است از اعتقادات شیعه اثناعشری بهره‌مند بوده باشد و این موضوع به نظر می‌رسد که توسط دانشمندان قرن هفتم تأیید شده است. این مسئله نشان‌دهنده تأثیر عمیق و گسترده مذهب شیعه در آثار ادبی و عرفانی آن زمان است.

در جای دیگری می‌گوید: دلا غافل ز سبحانی چه حاصل؟ این رباعی ما را به تفکر در مورد ارزش واقعی زندگی و بهره‌برداری از آن دعوت می‌کند. بابا طاهر با بیان این اشعار، ما را به خودشناسی و بازنگری در اعمال و رفتارهای‌مان تشویق می‌کند. او از ما می‌پرسد که با تمام این رفت‌وآمدها و فعالیت‌های بی‌ثمر، چه چیزی به دست آورده‌ایم؟ او ما را به توجه به ارزش‌های واقعی و الهی، و دوری از تبعیت از نفس و شیطان دعوت می‌کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط