درباره نامه فائزه هاشمی/ سلام به واقعیت در نیم قدمی مرگ؟


فائزه هاشمی نامه مهمی درباره وضعیت زندانیان امنیتی منتشر کرده است؛ او می‌گوید حتی بیم جان خود را از دست آنان دارد! این نامه را چطور تفسیر کنیم؟

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- فائزه هاشمی که به دلیل ایفای نقش رسانه‌ای و میدانی در آشوب‌های متعددی از جمله سال 88 و 1401 محکومیت دریافت کرده و چندین بار حبس را تجربه کرده است، در چند روز اخیر نامه‌ای را از درون زندان منتشر کرده که محتوای آن کاملاً بر خلاف روایت‌هایی است که سال‌هاست توسط رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی معاند به مخاطبانشان ارائه می‌شده و فائزه هاشمی نیز آن را تائید می‌کرده است. فائزه هاشمی در این نامه همچنین نظرات سیاسی را مطرح کرده است ایده‌های براندازانه پیشین او را رد می‌کند.

تازه فهمیدید در زندان چه خبر است!

فائزه هاشمی در فروردین ماه سال 1402 مدعی شد زانوهای «مهوش ثابت» یکی از عناصر فرقه ضاله بهاییت را در زندان شکسته‌ بودند.

در فایل صوتی که در اینباره منتشر شده بود هاشمی می گوید: «مهوش تعریف می‌کند در هنگام بازجویی، بازجو می‌زده روی صندلی و چون ایشان رو به دیوار نشسته بوده، زانوهایش به دیوار می‌خورده. حالا در زندان عکسبرداری کرده‌اند و به او گفته‌اند که زانوهایت شکستگی دارد.»

او حالا با تجربه کردن فضای زندان نظرش در مورد ادعاهای جعلی زندانیان سیاسی عوض شده و ادبیات اعتراضی آن‌ها را اینگونه به سخره می‌گیرد: «در فرهنگ لغات آنها ممنوع‌الملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و… چندبار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه از جمله لبنیات و حبوبات و برنج و … و دریافت ناهار و شام آماده بصورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود یعنی حمله. بدنی کبود یعنی یک نقطه سرخ شده به اندازه حداکثر 2 در 2 سانتی‌متر.»

آنچه اکنون فائزه هاشمی در مورد وضعیت زندان‌های ایران به آن معترف است را پیش از این می‌توانست با مرور روایت‌های جعلی مشابهی همچون ادعای حسین رونقی از اعتصاب غذا و شکسته شدن پاهایش درک کند اما مخالفت با جمهوری اسلامی باعث شده بود تا او صرفاً با شنیدن ادعاهای شخصیت‌هایی همچون مهوش ثابت اقدام به جعل روایت علیه کشور کند حالا حضور در زندان چشم‌های او را باز کرده تا خود واقعیتی که آن را قبول نداشت به چشم ببیند.

زندان برای برخی محل کسب شهرت است

سال 94 زمانی که گردهمایی با عنوان «یاران نرگس محمدی» برای ابراز نگرانی نسبت به وضعیت نرگس محمدی در زندان اوین برگزار شد، فائزه هاشمی نیز با حضور در این گردهمایی درباره نرگس محمدی اظهار داشت: «احساسم این بود که او واقعاَ دغدغه جامعه مدنی دارد. با توجه به همین میزان شناخت من نسبت به خانم محمدی می خواهم بگویم که او زنی است که در راستای قوانین موجود و در راستای مبارزه با نقض حقوق بشر کار می کرد. اینها فعالیت هایی است که قطعاَ انسان دوستانه است و هیچ کس با حقوق بشر مخالفتی ندارد.»

حال اما به نظر می‌رسد که هاشمی شناخت بیشتری نسبت به منادیان حقوق بشری پیدا کرده که جایزه سیاسی صلح نوبل را دریافت کرده‌اند اما برای کشته شدن زنان و کودکان غزه حتی یک بارهم اظهار نظر نکرده‌اند.

اگرچه هاشمی در نامه اخیر خود نامی از نرگس محمدی نبرده اما گزاره‌هایی که مطرح می‌کند نشان می‌دهد او دل پری از کسی دارد که زمانی خود را حامی او می‌دانست.

فائزه هاشمی در نامه خود رفتار برخی از زندانی های سیاسی هم بند خود را به گروه‌های چپ و سلطنت طلبان تشبیه می‌کند و در توصیف این رفتار می گوید: «هرجا و هر زمان که تعدادشان زیاد می‌شود، باند تشکیل می‌دهند، دسته‌جمعی به دیگران تهاجم می‌کنند، از خطاهای هم حمایت می‌کنند و دیگران را به خاک سیاه می‌نشانند.»

او پس از آنکه هم بندی‌های خود در زندان زنان را نظریه پردازانی از درون تهی معرفی می کند نسبت به افرادی که عنوان مدافع حقوق بشر را یدک می‌کشند اما با گروه های رادیکال همراهی می کنند معترض می‌شود و می نویسد: «متأسفانه برخی مدافعین حقوق بشر زندانی نیز به این‌ها پیوسته‌اند. انگاری تقسیم کار کرده‌اند در سلطه بر دیگران ولی با نقش‌های متفاوت. وضعیتی که در اپوزیسیون در داخل و خارج کشور و در فضای مجازی نیز مشاهده می‌شود.»

منظور هاشمی از مدافعان حقوق بشر زمانی بهتر درک می‌شود که ادامه جمله او را دنبال کنیم: «برای برخی از این مبارزین زندان مکانی است که با آن شخصیت و اعتبار و شهرت کسب کرده و می‌کنند. فقط بودن در زندان برایشان ارزش است و عملاً در تعارض با آرمان‌های سابق خود روزگار سپری می‌کنند.»

در این جمله 2 کُد داده شده است که تطابق ان با سابقه رفتاری نرگس محمدی نشان می‌دهد او ضمیر غایب همه اعتراضاتی است که در نامه فائزه هاشمی آمده است. «برای برخی زندان مکان کسب اعتبار و شهرت است» و «فقط بودن در زندان برایشان ارزش است.» پیش از این برخی رسانه‌ها توضیح داده بودند که او عمداً از فرصت قانونی خود برای مرخصی از زندان استفاده نمی کند.

در گزارشی که یکی از خبرگزاری‌ها منتشر کرده آمده است: «محمدی از فرصت‌های درمانی داخل زندان استفاده نمی‌کند، دائما در حال طراحی و اجرای اقداماتی خلاف نظم زندان و برهم زننده فضای آرامش سایر زندانیان است و اقدامات دامنه دار تبلیغی را آغاز کرده که شامل دروغ‌هایی همچون تهدید جانی وی در زندان و مواردی از این دست می‌شود.»

مهر ماه سال گذشته در حالی که کمیته نوبل در حال بررسی گزینه‌های خود برای اعطای جایزه صلح نوبل بود پیام‌هایی از سمت شیرین عبادی و عبدالکریم لاهیجی به نرگس محمدی ارسال شده که چنانچه وی رفتار‌های تند و افراطی خود را تشدید کند، آن‌ها می‌توانند نظر اعضای کمیته نوبل برای اعطای این جایزه سیاسی به وی را جلب کنند.

نهایتاً نیز همین رفتارها توانست جایزه کاملاً سیاسی صلح نوبل را برای نرگس محمدی به ارمغان بیاورد.

مرور این اتفاقات و مورد توجه قرار دادن  اظهارات فائزه هاشمی نشان می‌دهد حضور نرگس محمدی در زندان و جنجال سازی های بی پایه و اساس او با هدف کسب شهرت و اعتبار در فضای سیاسی و رسانه‌ای ضد ایرانی بوده و منافعی را نیز برایش تامین می‌کند.

چرا فائزه هاشمی به ضد خود تبدیل شد؟

اگرچه فائزه هاشمی علت بیان گزاره هایی که خلاف ادعاهای پیشینی او بوده است را حق مردم برای دانستن عنوان می کند اما با توجه به متن نامه به نظر می‌رسد دلایل دیگری نیز وجود دارد که فائزه را نسبت به وجود چنین حقی برای مردم قانع کرده است.

او در بخش‌هایی از نامه نسبت به برخوردهای رادیکال با هم بندی هایش توسط برخی چهره‌های مشهور برانداز معترض می‌شود اما محتوا نشان می دهد که این برخوردهای احتمالاً شرح حال شخصی فائزه هاشمی بوده و او حتی بیم آن دارد که توسط هم بندی های خود جانش را نیز از دست بدهد.

هاشمی پس از آنکه اعلام می‌کند مشاهداتش در زندان حالش را از هر مبارزه ای به هم می‌زند و این مشاهدات او را بر سر دوراهی قرار داده است چرایی آن را اینگونه تشریح می‌کند: «هم‌بندی (بخوانید گروه فشار داخل بند) هم‌بندی را می‌پاید، برای او تعیین تکلیف و خط قرمز مشخص می‌کند، آزادی او را سلب می‌کند، به او انگ و تهمت می‌زند، او را تهدید می‌کند، آرای او را دور می‌ریزد، ضرب و شتم نثارش می‌کند، فضای وحشت و خفقان می‌آفریند. چرا؟ چون با او همراه نشده، یا نقدی بر او وارد کرده و پا روی سلطه و اقتدار او نهاده. و عجیب‌تر سکوت یا همراهی و ادامه‌ی دوستی برخی دیگر از مشاهیر در بند با این اندک سلطه‌گران است... وضعیت به گونه‌ای است که جز زندانیان ریشه‌دار و یا قدیمی، جدیدالورودها (بالای 90%) در کمتر از حداکثر یک هفته، البته اگر ماندگار شوند، شوکه و مبهوت و پشیمان که این‌ها بودند چهره‌هایی که آرزوی دیدارشان را داشتیم؟»

هاشمی در پایان متن خود تلویحاً به تهدید جانی خود در زندان اشاره می‌کند تا نشان دهد همه آنچه در مورد برخوردهای چهره‌های مدافع حقوق بشر با زندانیان گفته شرح حالی از برخوردهایی است که با خود او شده است: «دختر عمویم که به تعبیر خواب‌هایش باور جدی دارد، چندی پیش در خواب دیده که در زندان توسط هم‌بندی‌ها کشته می‌شوم. از ما گفتن بود، خود دانید.»

طعم براندازی هاشمی را وادار به عقبگرد به سمت اصلاحات کرد

سال گذشته پس از آنکه حسین مرعشی در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا کسانی را که دعوت به عدم شرکت در انتخابات می‌کنند را خالی از راه حال دانست و تحریم انتخابات را بی‌اثر توصیف کرده بود فائزه هاشمی با نامه ای از داخل زندان به این سخنان واکنش نشان داد داد و با «خطا» دانستن دعوت مردم به انتخابات گفت که مردم راه‌حلشان را در انجام «نافرمانی‌های مدنی»،‌ «بی‌اعتنایی» به خواسته‌های حاکمان و افزایش فشار بر حکومت یافتند.

او در بخشی از نامه خود نوشت: «در دورانی که هر روز قانونی می‌نویسند تا بی‌عدالتی و فساد را قانونی کنند، چه چشم‌اندازی برای رقابتی بودن انتخابات، سلامت انتخابات، آزادی عمل منتخبین در تحقق وعده‌ها و مهم‌تر از همه وجود اراده‌ای در منتخبین برای انجام شعارها وجود دارد؟»

حال تجربه برخوردهای رادیکال زندانیان مدعی براندازی نظر هاشمی را برگردانده و او را به مدافع انتخابات تبدیل کرده است. او در نامه اخیر خود می‌نویسد که در زندان آموخته تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و به ویژه اصلاحات ساختاری است. او در این متن مبارزین را طبل توخالی و دیکتاتورهای حقیری توصیف می کند که سرود آزادی و عدالت سر می‌دهند و در چرخه زندگی ستم تولید می‌کنند.

فائزه هاشمی که در نامه به مرعشی انتخابات را خطا توصیف کرده بود، در نامه اخیر خود به مدافع صندوق رای تبدیل شده و با تشریح اقداماتی که برخی زندانیان برای ممانعت از رای گیری در زندان انجام می دادند معترض می‌شود.

او این اقدامات را اینگونه تشریح می کند: «با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر شدند. از 8 صبح تا 12 شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، هم‌بندی‌های‌شان را چون مأموران امنیتی پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا به قدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرأت باز کردن درب برای عبور رأی دهندگان را نداشتند و این 8 نفر نتوانستند رأی بدهند.» او همراهی سایر زندانیان با افدامات اعتراضی را نیز نگرانی از طرد و تهدید دانسته و می‌گوید:«برخی از زندانیان به دلیل نگرانی از طرد و تنها و تهدید شدن در محیط بسته زندان و بدون تمایل قلبی با برنامه‌های اعتراضی زندانیان همراهی می‌کنند.»

انتهای پیام/