حکایت طلبه شهیدی که به دبستان چوار عزت داد


نام مدارسی که در آنها تحصیل کرده‌ایم همیشه در ذهنمان باقی می‌ماند، بویژه دبستان که یادآور خاطرات شیرین ورود به مدرسه و علم آموزی است؛ آنهم دبستانی که مزین به نام شهیدی است که جان خود را برای بقا و اعتلا و آبادی این سرزمین تقدیم کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از ایلام، همیشه نام مدارسی که در آنها تحصیل کرده ایم در ذهنمان باقی می ماند، بویژه دبستان، که یادآور خاطرات شیرین ورود به مدرسه و علم آموزی است.

در شهر چوار دبستانی به اسم شهید عبادالله همتی وجود دارد که از اوایل دهه 70 با نمای سنگ مرمر سفید محل حضور دانش آموزان دبستانی زیادی بوده و هست.

من دوران شیرین ابتدای را در این مدرسه گذراندم، یک روز که از راهروی مدرسه به حیاط می‌رفتم، چشمم به قاب عکسی از یک شهید روحانی افتاد ( شهید عبدالله همتی از روستای مورت)؛ من تا آن لحظه نمی‌دانستم، شهید همتی که مدرسه به نام او نامگذاری شده، از فرزندان یکی از روستاهای شهر خودم باشد و برایم خیلی جالب بود که این شهید یک طلبه جوان بوده است.

چندی پیش از کنار همان دبستان که نزدیک خانه پدری است، رد شدم و خاطرات شیرین این دبستان برایم تداعی شد.

تولد و تحصیلات 

شهید عبدالله همتی در هشتم فروردین  سال 1348 در روستای مورت از توابع شهرستان چوار استان ایلام چشم به جهان گشود. پنج سال ابتدائی را در زادگاهش با موفقیت طی کرد و راهی مدرسه راهنمایی در شهر چوار شد. زیربنای اعتقادی‌اش با پیروزی انقلاب در دوران نوجوانی شکل گرفت و همزمان با تحصیل در مقطع راهنمایی، در کلاس‌های تبلیغات نیز شرکت داشت و همین امر باعث شد تا با روحانیون آگاه و دلسوز آشنایی بیشتری پیدا کرده و در این راه علاقه بسیاری به حوزه پیدا کند.

پس از پایان سال اول دبیرستان، به حوزه علمیه آشتیان رفت و از همنشینی با خوبان بهره مند شد.

عزت الله همتی از برادر شهیدش می‌گوید

 سال 1348 که برادرم به دنیا آمد، چرخه روزگار از همان ابتدا او را از آغوش گرم مادر جدا کرد و برادرم عبادالله با سرپرستی پدر و عمه‌ام این دوره پرمشقت را گذراند، بعد از گذراندن دوران ابتدایی در مدرسه راهنمایی شبانه روزی در شهر چوار به ادامه تحصیل پرداخت.

در همان روزها با چند روحانی آشنا شد و  انگیزه اش برای حضور در حوزه علمیه شکل گرفت و وارد حوزه علمیه شد.

خلق و خوی مهربان برادر شهیدم زبانزد عام و خاص بود، وقتی که از حوزه علمیه به روستا برمی‌گشت، هیچ وقت دست خالی نبود و برای من و بقیه اعضای خانواده لباس و هدیه به همراه داشت.

همیشه ما را به رعایت اخلاق و احترام به والدین نصیحت می‌کرد. برادرم به دلیل علاقه به مسائل دینی و مذهبی در ابتدای نوجوانی وارد حوزه علمیه شد و در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران به عنوان طلبه بسیجی به سپاه پاسداران پیوست و راهی جبهه‌های نبرد با متجاوزان بعثی شد.

شهید همتی، نیروی ویژه خط شکن شهر فاو

این شهید والا مقام با سن کم و در 16 سالگی  دین خویش را به میهن ادا کرد و راهی جبهه شد تا خواری دشمن زبون را بیش از پیش نشان دهد.

این طلبه شهید در ده‌ها عملیات شرکت کرد و دلاورانه جنگید، لشگر 17 علی بن ابی طالب ( ع ) هیچ‌گاه حضور این طلبه جوان و بی باک و شجاع ایلامی را از یاد نخواهد برد.

شهید همتی که در جبهه آبدیده شده بود، به عنوان نیروهای ویژه خط شکن شهر فاو در عملیات والفجر 8 انتخاب شد و سرانجام در ساعات اولیه همان عملیات در 23 اسفند سال 64 پس از باز کردن راه برای سپاه اسلام با گشودن موانع دشمن، خود نیز به ضرب ترکش خمپاره‌ شهید شد.

پیکر پاک این طلبه شهید والا مقام در گلزار شهدای بهشت علی صالح به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت نامه شهید

در مسجد براى من ختم بگذارید و قرآن بخوانید که هیچ مونسى در شب اول قبر بهتر از قرآن نیست.

 از تمام مردم مورت (روستای محل زندگی) معذرت مى‌خواهم اگر نتوانستم به شما خدمتى کرده باشم، انشاءالله در آخرت جبران مى‌کنم. براى من ختم بگذارید و قرآن بخوانید که هیچ مونسى در شب اول قبر بهتر از قرآن نیست. شبهاى جمعه فاتحه و قرآن براى من بخوانید؛ دعا براى امام را فراموش نفرمائید.

انتهای پیام/180