پسلرزههای سومین ترور در بیروت!
ترور شهید ابراهیم عقیل از فرماندهان ارشد حزبالله به دستیابی تلآویو به بانک اطلاعاتی مهمی از طریق همان بیسیمها و پیجرهای انفجاری مرتبط است؟
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، رژیم صهیونیستی حملهای هوایی به ساختمانی در ضاحیه جنوبی بیروت پایگاه حزبالله انجام داده که هدف آن ترور ابراهیم عقیل فرمانده عملیاتهای ویژه حزبالله و طراح طرح سیطره بر الجلیل در جنگ احتمالی بود. ساعاتی نگذشت که حزبالله لبنان در بیانیهای شهادت «ابراهیم عقیل» ملقب به «حاج عبدالقادر» بههمراه 15 نفر دیگر را در حمله هوایی عصر جمعه اسرائیل به منطقه ضاحیه در جنوب بیروت تأیید کرد. هرچند حضور این تعداد فرمانده حزبالله در یک مکان واحد در این وضعیت جنگی و پس از انفجار پیجرها و بیسیمها یک اشتباه امنیتی بزرگ است، این پرسش کانونی نیز مطرح شده است که چرا از قبل ترتیبات امنیتی پیچیدهای برای چنین مواقعی همچون احداث تونلهای عمیق مانند غزه در ضاحیه برای چنین نشستهای حساسی لحاظ نشده است. حمله اخیر به بیروت در بحبوحه تشدید حملات به حزبالله واجد دلالتهای جدیدی است، اما در همین جنگ غزه مسبوق به سابقه بوده و با ترور ابراهیم عقیل سومین حادثه ترور در نوع خود در بیروت پس از ترور ابراهیم العاروری نایبرئیس حماس و فؤاد شکر فرمانده ارشد حزبالله است، ازاینرو، از قبل از موج جدید حملات، اسرائیل با اولین ترور در بیروت ژانویه گذشته قواعد درگیری متعارف با حزبالله را شکسته و با ترور دوم و سوم در صرافت تثبیت این معادله در چارچوب راهبرد جدید خود در جبهه شمالی است. تکرار ترور رهبران و فرماندهان عالی در بیروت از گستردگی شبکه نفوذ در لبنان و احتمال دستیابی اسرائیل به اطلاعات حساس امنیتی درباره مقامات و نیروهای حزبالله از طریق کار گذاشتن ادوات شنود و ردیابی در سیستمهای ارتباطی حکایت دارد و نیز تأکیدی بر این است که پاسخ به دو ترور قبلی در سطحی بازدارنده برای جلوگیری از تکرار ترورها نبوده است.
مسئله دیگر این که در جنگ فراگیر 2006، اسرائیل نتوانست این تعداد فرمانده عالی حزبالله را ترور کند و عماد مغنیه هم دو سال بعد از آن در دمشق تــــرور شد، اما در جنگ غیرفراگیر کنونی چند فرمانده کلیدی را ترور کرده است و این پرسش نیز مطرح میشود؛ آیا این امر به دستیابی تلآویو به بانک اطلاعاتی مهمی از طریق همان پیجرها و بیسیمها مرتبط است؟ بهنظر میرسد که حزبالله با هدف جلوگیری از وقوع جنگ فراگیر از واکنشهای سنگین به ترورهای قبلی پرهیز میکرد و کنار سطحی از واکنش میخواست با تداوم فرسایشی کردن جبهه شمال برای اسرائیل و بهتبع آن انباشت تدریجی دستاوردهای میدانی راهبرد خود را پیش ببرد.
اما در مقابل دولت اسرائیل از یک طرف تداوم وضعیت فرسایشی بیسابقه در شمال را در آستانه یکسالگی برای خود بهویژه در سایه اعتراضات مستمر شهرکنشینان کوچکرده از شهرکهای مرزی غیرقابل تحمل میدانست و تصویر تخلیه بخشی از مناطق شمالی بدون تغییر این معادله فرسایشی را مکمل هفتم اکتبر میدانست.
از دیگر سو، دولت اسرائیل پس از تداوم یکساله بنبست در غزه و شکست مذاکرات، با دریافتن نگرانی طرف مقابل نسبت به وقوع جنگی تمامعیار و پرهیز آن از افزایش متقابل سطح تنش و همچنین وجود فرصتی برای کسب دستاوردهای امنیتی تصمیم گرفته که تمرکز خود را به جبهه شمالی برای متوقف کردن جنگ فرسایشی حزبالله منتقل کند.
اکنون حزبالله کنار ادامه حملات فرسایشی، احتمالاً خود را ناچار به پاسخ شدید به اسرائیل برای جلوگیری از تغییر تصاعدی قواعد درگیری و موازنه ببیند، اما جدا از این که با وضعیت پیشآمده تا چهاندازه چنین پاسخی هماکنون میسر است، انجام آن ممکن است موجب شعلهور شدن همان جنگ تمامعیاری شود که حزبالله پاسخهای قبلی خود را معطوف به عدموقوع آن تنظیم میکرد و اگر هم واکنشی درخور نشان داده نشود، اسرائیل جریتر از قبل میشود و جلوتر میآید؛ در حالی که بهگفته برخی ناظران اگر قبلاً به اولین اقدام قاعدهشکن اسرائیل در جبهه شمالی همان پاسخی که اکنون حزبالله بیش از هر زمانی ناچار به آن است، داده میشد، احتمال اینکه موجب جنگی گسترده شود، کمتر از امروز بود و از سوی دیگر، احتمالاً اسرائیل را در حرکت به جلو به درنگ و توقف وامیداشت، شرایط و لحظات خطیر و حساسی است.
منبع: خراسان
انتهای پیام/+