سناریوهای جنگ لبنان

شاهکار مقاومت در لبنان اما ذخیره‌سازی پنهانی حجم بالایی از تسلیحات پیشرفته است. در یک جنگ سنگین، صهیونیست‌ها می‌توانند با بمباران شدید لبنان انبارهای سلاح این کشور را از بین ببرند اما مقاومت موفق شده با به کارگیری تمهیدات مختلف، مانع این کار شود.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، زدوخوردها میان لبنان و رژیم‌صهیونیستی پس از انفجار پیجرها در روز سه‌شنبه هفته‌گذشته رشد قابل‌ملاحظه‌ای داشته است. هرچند طرفین به‌صورت رسمی ورود به جنگ را نمی‌پذیرند اما برخی ناظران نظامی معتقدند باید نام درگیری‌های کنونی را «جنگ‌ سوم لبنان و رژیم‌صهیونیستی» دانست. پرتلفات‌ترین روزهای این درگیری، سه‌شنبه هفته‌گذشته و دوشنبه هفته جاری بوده‌اند. در روز سه‌شنبه با شکست اهداف حداکثری رژیم که تصمیم داشت با انفجار پیجرها هزاران نفر را به قتل برساند، چهارهزار نفر زخمی شده و تنها چهارده نفر به شهادت رسیدند. با‌ وجود شکست اهداف حداکثری رژیم اما تلفات برجای مانده نیز قابل‌ملاحظه بود، به‌گونه‌ای که پانصد نفر چشمان خود را به‌طور کامل از دست دادند. روز دوشنبه هفته جاری با وجود تعداد تلفات کلی کمتر، خونین‌تر بود. در این روز پانصد نفر شهید و 1650 نفر زخمی شدند. 

روز گذشته نیز صهیونیست‌ها تا غروب سه موج حمله علیه لبنان انجام دادند تا مجموع شهدا به همراه تلفات روز دوشنبه به 558 تن برسد. از این تعداد 54 نفر کودک و 94 نفر زن بودند. در مقابل حملات وحشیانه صهیونیست‌ها در این دو روز، مقاومت لبنان نیز بر دامنه اقدامات خود افزوده است. لبنانی‌ها روز گذشته برای اولین‌بار موشک‌های «فادی3» را به‌کار گرفتند. تنها در یک واقعه پس از تلاش صهیونیست‌ها برای ترور فرمانده موشکی مقاومت لبنان در ضاحیه بیروت، 105 راکت به‌سمت شمال سرزمین‌های اشغالی پرتاب شد. تصاویر و فیلم‌های منتشرشده نشان می‌دهد ده‌ها اصابت موفق به پایگاه‌های نظامی رژیم صورت گرفته است. علی‌رغم ویرانی‌های گسترده، تل‌آویو تنها به زخمی شدن 9 صهیونیست اعتراف کرده است. پایگاه شمسون مرکز تجهیز فرماندهی و واحد تجهیز منطقه‌ای، یکی از این پایگاه‌هاست که با راکت‌های سنگین فادی3 مورد حمله واقع شده است. مقاومت همچنین شهرک صهیونیستی «روش‌بینا» را در شهر صفد در شمال فلسطین اشغالی هدف قرار داد. مخازن موجود در پایگاه «نیمرا» دیگر هدف لبنان در اراضی شمال فلسطین اشغالی بود. این گروه طی دو روز اخیر فرودگاه نظامی «مگیدو» در غرب «العفوله» را سه‌بار و همچنین پایگاه «رامات دیوید»، «عاموس» و کارخانه مواد منفجره را هدف قرار داده است. رشد کمی و کیفی پاسخ‌های مقاومت لبنان علیه صهیونیست‌ها در حوزه اهداف و تسلیحات به‌کار گرفته این واقعیت را آشکار ساخته که لبنانی‌ها طعمه‌ای گلوگیر برای جبهه مقابلند. به‌نظر نمی‌رسد از آنجا که جنگ برای تل‌آویو تبدیل به جنگ برای بقا شده است، صهیونیست‌ها پس از تحمل ضربات لبنان دست از شرارت بکشند، اما این اتفاق با وجود ضایعاتی که برای مقاومت دارد، می‌تواند عمق بحران برای رژیم را افزایش دهد. 

 

وضعیت نظامی 
زد و خوردهای سنگین روزهای اخیر میان لبنان و رژیم‌صهیونیستی، میان یک گروه شبه‌نظامی و یک ارتش کلاسیک جریان دارد. در لبنان، گروه مقاومت این کشور متولی نبرد است و در مقابلش ارتش رژیم با شاخه‌های چندگانه و رایج نیروهای مسلح شامل هوایی، زمینی و دریایی صف‌آرایی کرده است. 

با وجود آنکه نیروهای لبنانی، در قالب یک گروه شبه‌نظامی سازمان‌یافته‌اند اما تسلیحات و نحوه فرماندهی آنان پیچیده‌تر از دیگر گروه‌های شبه‌نظامی در جهان است. اغلب گروه‌های شبه‌نظامی جهان، تنها به سلاح‌های سبک یا نیمه‌سنگین مجهزند، اما مقاومت لبنان در حوزه راکتی و موشکی نه‌تنها به تسلیحات سنگین مجهز شده بلکه آنها را در تعداد بالا در خدمت دارد. 

تعداد راکت و موشک‌های مقاومت لبنان تا 150 هزار تیره تخمین زده می‌شود. در بین آنها هزاران راکت ارتقا یافته و صدها موشک بالستیک تاکتیکی یافت می‌شود. تجهیز یک گروه شبه‌نظامی به موشک‌های بالستیک تاکتیکی نقطه زن درحالی صورت گرفته که بسیاری از ارتش‌ها فاقد آنند. اوکراین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان سلاح و کشوری با 43 میلیون جمعیت، چندین ماه پس از حمله روسیه موفق شد تعدادی موشک بالستیک نقطه زن از آمریکا دریافت کند؛ آن‌هم در شرایطی که برخی از تاسیسات تولید سلاح شوروی که از سازندگان موشک‌های بالستیک بود، در این کشور باقی مانده است. مقایسه مقاومت لبنان با اوکراین نشان می‌دهد تجهیز این گروه به موشک‌های بالستیک تاکتیکی نقطه‌زن، تحولی بزرگ به شمار می‌رود. 

به غیر از قوای راکتی و موشکی، مقاومت لبنان به مجموعه بزرگی از موشک‌های هدایت‌شونده ضد‌زره مجهز است. طی 12 ماه جنگ، لبنانی‌ها نزدیک یک هزار موشک هدایت‌شونده به سمت فلسطین اشغالی پرتاب کرده‌اند که عددی خیره‌کننده به حساب می‌آید. تعدادی از ارتش‌های جهان کماکان فاقد حجم قابل توجهی از موشک‌های ضد‌زره‌اند چه برسد که بتوانند به راحتی نزدیک یک هزار تیره از آنان را مورد استفاده قرار دهند. بهترین سلاح لبنانی‌ها در این حوزه، موشک‌های سری الماس است که منابع رسانه‌ای ادعا کرده‌اند، ساخت ایرانند. این موشک‌ها تاپ اتک بوده و از بالا تانک و دیگر اهداف خود را مورد هدف قرار می‌دهند. در جهان تنها سه کشور چنین موشک‌هایی تولید کرده‌اند که شامل سری موشک‌های اسپایک رژیم صهیونیستی، جاولین آمریکایی و اچ جی-12 چینی می‌شود. لبنان به وفور از موشک الماس استفاده کرده که دولت‌های جهان در حسرت در اختیار داشتن آنند. 

شاهکار مقاومت در لبنان اما ذخیره‌سازی پنهانی حجم بالایی از تسلیحات پیشرفته است. در یک جنگ سنگین، صهیونیست‌ها می‌توانند با بمباران شدید لبنان انبارهای سلاح این کشور را از بین ببرند اما مقاومت موفق شده با به کارگیری تمهیدات مختلف، مانع این کار شود. به نظر می‌رسد عامل موفقیت لبنانی‌ها، ایجاد تاسیسات گسترده زیرزمینی باشد. آن‌ها اواخر مرداد ماه فیلم و تصاویری از یک شهر موشکی زیرزمینی با نام عماد-4 منتشر کردند که در دل کوه واقع شده بود. به دلیل عمق زیاد چنین شهرهایی، صهیونیست‌ها با وجود استفاده از بمب‌های قدرتمند سنگر‌شکن قادر به نفوذ در آنها نیستند. 

در مقابل یکی از بزرگ‌ترین، مجهزترین، با‌انگیزه‌ترین و پرتجربه‌ترین گروه‌های شبه‌نظامی جهان، ارتش رژیمی تا بن دندان مسلح قرار دارد. صهیونیست‌ها دارای 410 فروند جنگنده عملیاتی بسیار پیشرفته، صدها تانک و ده‌ها سلاح اتمی‌اند. 
تل‌آویو همچنین می‌تواند در ترکیب نظامیان رسمی و فراخوان نظامیان ذخیره به سرعت 300 هزار تا نیم میلیون نفر را زیر پرچم گرد‌آوری کند. 

پاشنه‌آشیل این ارتش قدرتمند اما عمق اندک سرزمین‌های اشغالی است. این ضعف بزرگ باعث شده تا مقاومت لبنان بتواند دهه‌ها با اتکا به راکت‌ها، گرفتاری بزرگی برای تل‌آویو ایجاد کند. اغلب حملات لبنانی‌ها علیه مواضع صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی با اتکا به راکت‌های گراد انجام شده که حداکثر بردشان 40 کیلومتر است. 

لبنانی‌ها برای اقدام علیه موجودیت رژیم کار بسیار آسانی پیش‌رو دارند. تمام دار و ندار صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی در دو شهر تل‌آویو و حیفا متمرکز است. این دو شهر تمام داشته‌های جمعیتی و امکانات رژیم را در اختیار دارند. شهر بندری حیفا که مرکز فناوری رژیم و بزرگ‌ترین محل ورود و خروج کالا به سرزمین‌های اشغالی است تنها 45 کیلومتر با مرزهای لبنان فاصله دارد. فاصله تل‌آویو تا لبنان نیز به 110 کیلومتر می‌رسد. مقاومت برای حمله به این دو شهر می‌تواند بدون آنکه از موشک‌های بالستیک بهره گیرد، آنها را آماج حملات راکتی قرار دهد. راکت‌های سنگین در اختیار مقاومت لبنان بردی از 45 تا 200 کیلومتر دارند. 

کلید برقراری موازنه میان لبنان و رژیم، دو نکته است که شاید مهم‌ترین آن عمق اندک فلسطین اشغالی باشد. اگر سرزمین‌های اشغالی عمق زیادی داشت، حتی با وجود ممتاز بودن مقاومت لبنان در میان گروه‌های شبه‌نظامی، برقراری موازنه میان این دو بی‌معنا بود. با این‌حال، ضعف عمق استراتژیک باعث شده رژیمی که خود را دارای پنجمین ارتش بزرگ جهان می‌داند، ضرباتی بزرگ از مقاومت دریافت کند. کلید دوم، محورمقاومت و عملکرد خط پشتیبانی است. این خط پشتیبانی به انحای مختلف گروه مقاومت لبنان را با ارسال تسلیحات و تدارکات تقویت کرده و در معنای جدید پشتیبانی، از آن حمایت عملیاتی می‌کند. 

در روزهای اخیر با تشدید حملات صهیونیست‌ها به لبنان، گروه‌های مقاومت عراقی هم‌قسم شده‌اند در صورت ادامه تهاجم، دست به پرتاب انبوه موشک و پهپادهای انتحاری زده و در صورت وقوع جنگ زمینی، قوای خود را به شامات منتقل کنند. 

هرچند صهیونیست‌ها در غزه تخریب و کشتار بزرگی انجام دادند اما تکرار آن علیه لبنان امکان‌پذیر نیست. حتی اگر آمریکا و رژیم به صورت هماهنگ تصمیم به حمله علیه لبنان بگیرند، کلیدهایی که نزدیک این گروه قرار دارد، مانع از سقوط لبنان خواهد شد. در طی چنین جنگی رژیم ویران و مواضع آمریکا در منطقه زیر آتش اضلاع محور مقاومت قرار خواهد گرفت. 

 

اهداف و سناریوها
غرب و رژیم، اهداف و سناریوهای مختلفی علیه لبنان طراحی کرده‌اند که در ادامه بررسی شده‌اند. 

1. تعیین‌تکلیف شمال
رهبران رژیم به شکل علنی در رسانه‌ها و همچنین در پیام‌های خود از طریق واسطه‌ها تاکید کرده‌اند هدف‌شان بازگرداندن ساکنان شمال به خانه است. براساس نقل‌های مختلف بین شصت تا دویست هزار شهرک‌نشین پس از آغاز حملات مقاومت لبنان از هشت اکتبر، منازل خود در شمال را ترک کرده‌اند. شهرک‌نشینان آواره معتقدند امکان وقوع حمله‌ای مشابه هفت اکتبر از سمت لبنان وجود دارد و تا ارتش نتواند منطقه حائلی میان آنها و مقاومت ایجاد کند، به منازل خود باز نخواهند گشت. بر همین اساس تل‌آویو طی دوازده ماه گذشته تلاش کرده با اعمال فشار، مقاومت لبنان را مجبور به عقب‌نشینی تا پشت رودخانه لیطانی کند. این رودخانه بین ده تا سی کیلومتر با مرز فلسطین اشغالی فاصله دارد. صهیونیست‌ها در ابتدای جنگ خواهان برچیدن زیرساخت‌های مقاومت در آن بودند اما برخی اخبار نشان می‌دهد آنها امروزه خواستار تخلیه جمعیتی این منطقه شده‌اند. از این رو حملات صهیونیست‌ها بر نوار جنوبی متمرکز است و تهاجم‌ها علیه اهدافی در بیروت نیز به بهانه مسائل جنوب صورت گرفته است؛ ازجمله حمله به جلسه شورای فرماندهی یگان رضوان که وظیفه حمله به الجلیل در یک جنگ گسترده را برعهده دارد.

2. جنگ محدود برای تضعیف مقاومت لبنان
صهیونیست‌ها سیاستی به نام «چمن‌زنی» دارند که بیشتر علیه مقاومت غزه اجرایی شده است. براساس این سیاست، تل‌آویو در مقاطع زمانی مختلف برای نابودی زیرساخت‌ها و امکاناتی که به‌مرور زمان ایجاد و انباشت شده‌، جنگی کوتاه را ایجاد می‌کند. با وجود اجرای مکرر آن علیه غزه، اما از زمان جنگ 33 روزه سال 2006 فرصت تکرار آن علیه لبنان به وجود نیامده بود. صهیونیست‌ها بر این گمانند که اگر طی جنگ طوفان‌الاقصی ضرباتی سنگین به لبنان وارد نکنند، احتمالا تا سال‌ها چنین فرصتی به دست نخواهد آمد. از بین بردن بافت کشاورزی و مسکونی جنوب برای آواره کردن مردم متحد مقاومت، ترور رهبران و بمباران زیرساخت‌های تولید و ذخیره سلاح ازجمله اهداف صهیونیست‌ها در این راستاست. 

3. تسلط بر لبنان 
تا پیش از حمله پیشدستانه هفت اکتبر، جمع‌بندی جبهه غربی-صهیونیستی تحرکات هماهنگ برای سرکوب مرحله‌ای مقاومت از فلسطین، لبنان تا عراق بود. با این‌حال حمله پیشدستانه هفت اکتبر و غرق شدن ناگهانی صهیونیست‌ها در غزه، ورق را تا حدی برگرداند. ضربات مختلف وارد شده به رژیم در طول جنگ برای صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها آشکار ساخته اجرایی کردن طرح سرکوب مرحله‌ای مقاومت آسان نیست. آنها این نکته را در روزهای اخیر نیز دریافته‌اند. پس از توطئه انفجار پیجرها در سه‌شنبه هفته گذشته و واقعه مشابه انفجار بی‌سیم‌ها در روز چهارشنبه که برای قتل پنج هزار نفر طراحی شده بود، مقاومت لبنان بر شدت حملات خود علیه مواضع رژیم در سرزمین‌های اشغالی افزود تا ظرفیت بالای خود را به رخ آنان بکشد. مقاومت و ظرفیت هضم بالای ضربات توسط لبنان، تردیدهایی جدی را درخصوص امکان سلطه بر این کشور به وجود آورده است. 

جمع‌بندی
به نظر می‌رسد رژیم و آمریکا درحال حاضر توانی برای یکسره کردن کار لبنان نداشته باشند اما تلاش خواهند کرد طی ماه‌های آینده چنین امکانی را برای خود فراهم کنند. در برهه کنونی، اهداف رژیم در «تعیین‌تکلیف شمال» و «جنگ محدود برای تضعیف» منحصر خواهد ماند. اگر جبهه غربی-صهیونیستی موفق به تامین منافع خود در این دو هدف شود، قطعا در ماه‌های آینده به سمت تامین هدفش مبنی‌بر «تسلط بر لبنان» خواهد رفت؛ سناریویی که همزمان با لبنان، سوریه را نیز دربرگرفته و پس از آن سرکوب مقاومت عراق در دستور کار خواهد بود. 

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط