سیاوشان در آغوش آتش/ گفتوگوی تسنیم با آتشنشانان خرمآباد
آتشنشانان جانشان روی کف دست است و به نبرد با آتش سرکش، دود، آوار و انفجار میروند. خبرگزاری تسنیم با آتشنشانان خرمآباد گفتوگو کردهاست.
خبرگزاری تسنیم، لرستان ـ فاطمه نیازی: روزهای عملیات که میشود آتشنشانان جانشان را میبرند میان آتش و دود. از آن سو چشمهایی نگران میشود که ممکن است یک مأموریت ساده جان عزیزانشان را میان خروارها داغ بگیرد.
جان برای جان که میرود آن سوی آتش را فقط برای نجات میبیند و نه گدازانشدن تن که رفتهاند با جانی روی کف دست و گمشده میان آتش سرکش.
آتش اگر افسارش گسیخته شود، رَم میکند و قیقاج میرود روی ویرانهها تا آوار ماتم شود بر سر آتشنشانان، درست شبیه 30دی 1395 در ساختمان پلاسکوی تهران که 16 آتشنشان را در زیر آوار گرفتار کرد.
حالا هشت سال گذشتهاست و شاید کمتر کسی آن سوگ را بهیاد بیاورد و نبرد سیاوشان با آتش را و آن جانهای رفتهای که با آتش زیر خروارها خاک خوابیدهاست.
پلاسکو برای آتشنشانان، امّا مانند یک مرغ بِسمل است و جان همکارانی که اسماعیلوار ابراهیم شدند و یَله در گرمای 200 تا 600 درجهای تا جانهای دیگری در آن جهنم بیانتها ذرهذره نشود از آن بیکرانگی پرمهیب.
آتشنشانان حتی در سقوط و آوارها زمان را برای نجات نمیشناسند، اما هفتم مهر روزی است برای آنان که ترکتازی آتش را بر خیال آرام گزیدند تا جانهایی نه دلخراش شود و نه صورتهایی خراش از گیسوان داغ.
خبرگزاری تسنیم به مناسبت روز هفتم مهر که به نام آتشنشان نامگذاری شده به یکی از ایستگاههای آتشنشانی خرمآباد رفتهاست و با تنی چند از آتشنشانان خوکرده به آتش گفتوگو کردهاست تا از این نبرد با لهیبهای بیرحم سخن بگویند.
تسنیم: چگونه میشود که برخی از بین تمام شغلها آتشنشانی را و حریفشدن با شعلههای آتش را انتخاب میکنند؟
رضا پوربهرام:20 سال است که آتشنشان شدهام و یک آتشنشان باید به حرفهاش عشق بورزد که اگر عشق نباشد طی این راه نیمهتمام میشود.
آتشنشانان چون همیشه با آتش سروکار دارند و ساختمانهای درگیر حادثه، باید از آمادگی جسمانی بالایی برخوردار باشند تا در هنگام آتشسوزیها بتوانند بهخوبی از عهدۀ وظیفهشان بربیایند.
کامران صابری: 18 سال است که آتشنشان شدهام و هر صبح آرزو میکنم که آتشی شعله نشود و جانی گرفتار، امّا حادثه که خبر نمیدهد و باید همه هستیمان را جا بگذاریم و به عملیات برویم. ما آموزشهای امدادونجات و دورههای آمادگی جسمانی را باید در شیفتهای مختلف طی کنیم تا بتوانیم در هر عملیات از روشهای ویژۀ نجات استفاده کنیم.
آتشنشانان در ایستگاههای دومنظوره باید برای هر حادثهای آماده باشند و باید هر روز توانمندیهایشان را برای مقابله با آتش و سایر حوادث بیشتر کنند.
آرمان بیرانوند: 14سال است که آتشنشان شدهام و دورههای مختلف آموزشی را پشتسر گذاشتهام تا بتوانم تا همیشه یک آتشنشان بمانم. ما در دورههای آموزشی با شیوههای مهار آتشسوزی، کمکهای اولیه، امدادونجات جادهای، کار در ارتفاع و سایر تخصصها آشنا میشویم.
حجت کاظمی: 16 سال است که آتشنشان شدهام و عشق به کار، مردم و وطن سبب شد که این شغل را برگزینم. هدف ما جلوگیری از شدتیافتن حادثهها است تا جان مردم در آرامش و امنیت باشد. ما از هیچ تلاشی دریغ نمیکنیم. جانمان را برای خدمت به مردم روی کف دست گذاشتهایم.
عابدین عزتیان: 13 سال است که آتشنشان شدهام در شغلی دشوار و گاهی نبود تجهیزات روند کارمان را مختل میکند. ناوگان شهرداری خرمآباد قدیمی است و چون درآمد ندارند نمیتوانند تجهیزات را بهروز کنند.
از سوی دیگر ازدحام مردم گوشیبهدست در حوادث نیز کار ما را در زمانی که حتی ثانیهها ارزش دارند با کندی روبهرو میکنند. ما از مردم خواهش میکنیم که هرگز در مکان حوادث تجمع نکنند.
تسنیم: یکی از گلایههای مردم دچار حادثه به دیررسیدن آتشنشانان برای امدادونجات بازمیگردد. دلیل این گاهی دیررسیدنها چیست؟
رضا پوربهرام: یک ایستگاه آتشنشانی را بهازای هر 51 هزار نفر سالهای گذشته در خرمآباد احداث کردهایم تا بتوانیم هرچه سریعتر به مکان حوادث اعزام شویم. آتشنشانان در شبانهروز سهشیفته هستند و در هر لحظه آمادهباش. آتشنشانان هنگام بهصدا درآمدن آژیر خطر بدون هیچ درنگی به مأموریت اعزام میشوند.
دیررسیدنی در کار نیست، امّا گاهی حادثهدیدهها مکان موردنظر را بهاشتباه به سامانه 125 گزارش میدهند و مرکز با حادثهدیدگان برای اعلام نشانی دقیق تماس میگیرد. ترافیک حین مسیر نیز زمان رسیدن به حوادث را کند میکند. رانندگانی پیدا میشوند که اجازۀ عبور به ما نمیدهند و راه را بهروی شتاب ما قفل میکنند! ما این ترافیک را به مرکز سامانه گزارش میدهیم.
تسنیم: از خاطرات خود در سالهای مشقت و آتشنشانی برای ما بگویید.
رضا پوربهرام: یک آتشنشان خاطرات خوب، جذاب و تلخی را توأمان دارد. ما روزانه با حوادث مختلفی روبهرو میشویم و نجات جان آدمی پیشۀ ما میشود. نجات جان هر نفر در حوادث برای ما خرسندی وصفنشدنیای ندارد.
در یکی از مأموریتها به خانهای اعزام شدیم که دو پسر با کبریت آتشی در خانهشان برافروخته بودند و پردۀ خانه آتش گرفته بود. این اتفاق که رخ میدهد آن دو پسربچه به گوشهای دیگر از خانه پناه میبرند و آتشسوزی را به پدرشان گزارش میدهند. پدر نیز با سامانه 125 تماس میگیرد و به آن خانه اعزام شدیم.
نیروهای اعزامی آتشنشانی به دو دسته تقسیم شدند و گروه نخست مهار آتش و تهویه دود را برای ورود گروه دوم انجام داد. دود گسترده از آتشسوزی دید ما را برای لحظاتی تار کرد. سپس به سراغ بچهها رفتیم تا دود آنان را خفه نکند. آنان را که سلامت یافتیم دستگاه تنفس را به دهانشان وصل کردیم و لباسهای خودمان را اندازۀ تن دودگرفتۀ آنان کردیم.
ما اگر حتی یک دقیقه دیرتر رسیده بودیم دود جان بچهها را گرفته بود. بچههای نجاتیافته از آتش با گریه ما را در آغوش کشیدند و همین خستگی را از ما زدود.
تسنیم: آیا در این سالها با حوادث عجیبی در امدادونجات روبهرو شدهاید؟
رضا پوربهرام: یکی از عملیاتهای اعزام ما برای گزارش ورود حیواناتی مانند گربهها به خانهها است. در یکی از این عملیاتها یک صاحبخانه که مردی تنومند بود از ورود گربهای به خانهاش شاکی بود و عاصی. ما هم به او گفتیم اگر تو راه را برای گربه باز کنی از خانه بیرون میرود و گربه از تو ترسیدهاست!
دست مرد با سبیلهای تافته را گرفتم و او را به کناری بردم. مرد که دورتر شد گربه هم از خانهاش بیرون جهید. ما به او گفتیم با این هیکل چرا از گربه میترسی؟ او هم گفت که من از او ترسیدم و او هم از من!
تسنیم: رویارویی با حوادث ناگوار یک شرح سوگ برای آتشنشانان است. از لمس این روایتهای آمیخته به مصیبت بگویید.
رضا پوربهرام: واژگونی یک خودرو چند وقت پیش در جادۀ خرمآباد به پل زال به ما گزارش شد. به مکان حادثه که رسیدیم یک زن باردار در صحنۀ تصادف بودند، با فرزند و شوهرش. جان زن را نجات دادیم، امّا شوهر و کودک او در این تصادف جان باختند.
جنین زن باردار زنده ماند، امّا مادر او گفت که وقتی پسرم و شوهرم فوت کردهاند زندگی ما بیآنان بیرمق شدهاست و ارزشی برای ما ندارد. ما با شنیدن این حرف او اندوهناک شدیم، چون آن زن هم تکیهگاه خود و هم یکی از فرزندانش را از دست داده بود.
تسنیم: از مردم در صحنههای حوادث چه انتظاراتی دارید؟
رضا پوربهرام: مردم باید نشانی مکان حادثه را بهطور دقیق به سامانه 125 گزارش دهند تا بیدرنگ به موقعیت اعزام شویم. ازدحام جمعیت در حوادث کار آتشنشانان را دشوار میکند و گاهی نیز با ما درگیر میشوند!
وقتیکه برخی مردم راه امدادونجات را بر ما تنگ میکنند به پلیس گزارش میدهیم تا زمان را برای امداد از دست ندهیم. عملیات امدادونجات در تصادفهای منجر به حبس سرنشینان نیاز به آموزشهای کمکهای اولیه دارد. هر کسی نباید وارد نجات برای مصدومان شود، چون ممکن است که یک حرکت اشتباه منجر به ضایعۀ نخاعی برای یک مصدوم شود.
حالا 44 سال از روزی که برای آتشنشانان شد میگذرد و این سالها آنان فروریختنها، ماتمها، بیپدر شدنها، شیونها و حتی فراموششدنها را هم تجربه کردهاند و از آنان هم در این سالها شهید شدهاند.
ابراهیمی باید که او را آتش نسوزد
7 مهر سال 1359 بود که عراق به پالایشگاه آبادان حملۀ هوایی کرد. آتشنشانان برای مهار آتش به این پالایشگاه رفتند، امّا بمبها آنجا را بمباران کردند، 12 آتشنشان شهید شدند و جاودانه در تاریخ.
تندیس شهیدان «علی حیاتی»، «نوروز میرزایی»، «غلامحسین نظافت»، «مرتضی عمارستانی»، «عبدالرضا دیراوینژاد»، «محمد صادق صدیقی»، «احمد صمیمی»، «محمدحسین زاده دشتی»، «علی اکبر بری هندیجانی»، «کیامرث پرویززاده»، «عبدالغنی ثامری» و «قاسم تنگستانی» مقابل ساختمان آتشنشانی پالایشگاه آبادان نصب شدهاست.
95 آتشنشان از 26 تیر 1350 تا 6 اسفند 1401 میان ریزش آوار، استنشاق دود، سقوط از کوهستان، آتش ترانس برق، انفجار مواد شیمایی، انفجار گاز شهری، سقوط در چاه، انفجار کپسول گاز مایع، تصادف، برقگرفتگی، سقوط از نردبان، سوختگی، تروما و خفگی، ریزش چاه در تونل، غواصی، پرش تمرینی از ارتفاع، سقوط به زیرزمین و نجات غریق شهید شدهاند.
مردان آتش همیشه جانشان ارزانی جانهای دیگر است تا بگویند که ابراهیمی باید که او را آتش نسوزد.
فیلم از رضا قبادی
انتهای پیام/ 644