چالشهای روابط خارجی اسرائیل پس از طوفان الاقصی
چالشهای روابط رژیم صهیونیستی پس ازطوفان الاقصی را باید در پنج حوزه روابط با حامیان سنتی»، «روابط با کشورهای منطقه خاورمیانه»، «روابط با سازمانهای بینالمللی»، «تعاملات با افکار عمومی بینالمللی» و «الگوی مناسبات با سازمانهای مردم نهاد» برشمرد.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- دکتر هادی برهانی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران:
رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر سال گذشته (2023)، عملیات سنگین و خونینی را علیه گروه مقاومت اسلامی حماس و در واقع ساکنان باریکه غزه آغاز کرد که هنوز ادامه دارد. در این عملیات زمینی، که پس از بمباران سنگین نیروی هوایی اسرائیل انجام شد، تقریباً همه مناطق این باریکه اشغال، «پاکسازی» و سپس تخلیه شد. اینک تنها دو منطقه کریدور فیلادلفیا در مرز مصر و محور نتساریم در مرکز غزه در اشغال نیروهای نظامی صهیونیستی باقی مانده است، اما این نیروها گاه و بیگاه و به بهانه فعالیت مجدد و تمرکز مبارزان فلسطینی به این مناطق حمله کرده، مجدداً آن را تصرف کرده و نهایتاً آنجا را ترک میکنند.
اخبار و گزارشهای تجاوز نظامی به باریکه غزه و بمباران وحشیانه آن در این مدت چیزی نبود که در مرزهای مناطق تحت سیطره رژیم صهیونیستی متوقف شده و جهان از آن بی خبر بماند. جنایات رژیم در این مدت انعکاس وسیعی در جهان و کشورهای مختلف داشته و بر روابط خارجی اسرائیل تاثیر گذاشته است. در این مقاله کوتاه چالشهای اسرائیل در این رابطه مرور و تحلیل میشود.
بطور کلی میتوان چالشهای رژیم اسرائیل در حوزه روابط خارجی در این دوره را به پنج حوزه مجزا تقسیم کرد:
- چالش در روابط با حامیان سنتی: روابط قوی و مستحکم اسرائیل با حامیان سنتی آن، کشورهای غربی، در این دوره تحت فشار قرار گرفت. آمریکا، به عنوان مهمترین حامی اسرائیل برای دهههای متمادی، از این تاثیرپذیری مستثنی نبود. اگر چه جو بایدن، به عنوان رئیس جمهور آمریکا وفاداری غیرمنتظرهای نسبت به اسرائیل نشان داد، اما هم قطاران معدودی در حزب دموکرات آمریکا با او در این موضع گیری همراهی کردند. حتی معاون اول او، و کاندیدای فعلی حزب دموکرات برای منصب ریاست جمهوری، خانم کامالا هریس نیز مواضع نسبتاً متفاوتی در قبال اسرائیل اتخاذ میکند. فضای هواداران حزب و ردههای پایینتر نسبت به اسرائیل بسیار انتقادیتر است. بسیاری از آنها خواهان توقف کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل شدهاند و از به رسمیت شناختن فلسطین و تاسیس یک کشور مستقل فلسطینی حمایت میکند. همین فضا موجب شد «جاش شاپیرو» که نامزد معاون اولی هریس بود، به دلیل مواضع اسرائیلگرایانه شانس تصدی این منصب را از دست داده و جای خود را به فردی متعادلتر (نسبت به این مناقشه)، تیم والز، بدهد.[1]
در همین مدت زمامداران آمریکا بارها از عملکرد اسرائیل در نوار غزه انتقاد کرده و حداقل در یک مورد صادرات برخی سلاحهای آمریکایی به اسرائیل را به حالت تعلیق درآوردند. در این رابطه، موضع باقی دنیای غرب، به ویژه اتحادیه اروپا، نسبت به جنایات اسرائیل در غزه انتقادیتر و جدیتر بود. انتقادات کمیسر روابط خارجی اتحادیه اروپا، جوزف بورل، از اسرائیل آن چنان شدت و مداومت داشت که اسرائیل رسماً او را به یهودی ستیزی متهم کرد. علاوه بر این، چند کشور اروپایی، از جمله اسپانیا، ایرلند و نروژ، کشور فلسطین را به رسمیت شناختند. انگلستان نیز پس از پیروزی حزب کارگر در انتخابات اخیر صدور برخی تسلیحات به اسرائیل را متوقف کرد.
- چالش در روابط با کشورهای منطقه خاورمیانه: روابط اسرائیل با کشورهای منطقه پیش از عملیات طوفان الاقصی در وضعیت خوبی به نظر میرسید. روند عادیسازی روابط تلآویو با کشورهای عربی شدت گرفته بود و تحت عنوان «پیمان ابراهیم» کشورهای متعددی در جهان عرب، از جمله امارات، بحرین، مراکش و سودان، اسرائیل را به رسمیت شناخته و با آن روابط رسمی برقرار کردند. در این دوره، همچنین، مشکلات روابط با ترکیه کاهش یافته و دو طرف در مسیر اصلاح روابط خود حرکت کردند. علاوه بر اینها، گزارشهای زیادی از نزدیکی عربستان و اسرائیل و عادیسازی قریبالوقوع روابط آنها منتشر میشد. عملیات اسرائیل در باریکه غزه اوضاع در این حوزه را کاملا معکوس کرد. یعنی روابط اسرائیل با کشورهای منطقه در این مدت نه تنها پیشرفتی نداشت بلکه در مسیر پسرفت قرار گرفت.[2] روابط ترکیه و اسرائیل به شدت تیره شد. ترکیه بخش اعظم روابط اقتصادی خود با اسرائیل را قطع کرد. اردن سفیر خود را از اسرائیل فراخواند. روابط سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی کشورهای عربی (صاحب رابطه با اسرائیل) با این رژیم کاهش یافت اما منجر به قطع روابط با اسرائیل نشد.
- چالش در روابط با سازمانهای بینالمللی: عملکرد اسرائیل در باریکه غزه و نسلکشی فلسطینیها روابط این رژیم با سازمانهای بینالمللی، که حداقل در ظاهر مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی و رعایت حقوق بشر هستند، را دچار چالش سختی کرد. در راس این سازمانها سازمان ملل متحد قرار دارد. بحث فلسطین و اوضاع غزه بارها در شورای امنیت مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع اکثریت اعضای شورا منتقد اقدامات اسرائیل در غزه و جنایات علیه غیرنظامیان فلسطینی بودند، اما مخالفت آمریکا و استفاده آن از حق وتو این بحثها را ابتر باقی گذاشت. شورای امنیت تنها یکبار موفق شد قطعنامه میانهای که محصول سازش آمریکا و دیگر اعضای شورای امنیت بود، به تصویب برساند. در این قطعنامه از اسرائیل خواسته شده با برقراری آتشبس در غزه موافقت کند. مجمع عمومی سازمان ملل در این مدت چندین نشست اضطراری برگزار کرد که با صدور قطعنامه و انتقاد از اقدامات اسرائیل در غزه خاتمه یافت. این مجمع در قطعنامهای از اسرائیل خواست ظرف مدت یکسال سرزمینهای اشغالی کرانه باختری و غزه را تخلیه نماید. سایر نهادهای بینالمللی مانند دیوان کیفری بینالمللی و دیوان بینالمللی دادگستری علیه اسرائیل موضع گرفتند.[3] دادگاه بین المللی دادگستری که با شکایت آفریقای جنوبی و حمایت دهها کشور جهان از این شکایت محاکمه اسرائیل را آغاز کرد، این دادگاه را صالح برای بررسی نسلکشی فلسطینیها در غزه دانست و از اسرائیل خواست تمام تدابیر لازم برای جلوگیری از نسل کشی فلسطینیها را اتخاذ نماید. همچنین درخواست دادستان دیوان کیفری بینالمللی برای دستگیری نخستوزیر و وزیر دفاع اسرائیل در رابطه با پرونده نسلکشی فلسطینیها در دست بررسی است.
- چالش در حوزه افکار عمومی بینالمللی: جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه تاکنون به کشته شدن بیش از چهل هزار انسان منجر شده که عمده آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند و به همین دلیل وجدان عامه را تحت فشار قرار داده و افکار عمومی را علیه اسرائیل به حرکت درآورده است. این حرکت به ویژه در جوامع غربی، که پایگاه اصلی حمایت از اسرائیل است، چالشهای جدی را برای روابط فعلی اسرائیل و غرب و همچنین آینده آن ایجاد کرده است. کشورهای غربی از هفتم اکتبر تاکنون صحنه تظاهرات و اعتصابات گسترده گروههای مختلف مردمی، به ویژه دانشجویان، علیه نسلکشی اسرائیل در نوار غزه است. دانشگاهها، دانشجویان و اساتید دانشگاه نقش بسیار پررنگ وموثری در این اعتراضات دارند. این اعتراضات در برخی موارد به درگیری، اعتصاب و سرکوب پلیس انجامیده و در برخی موارد دانشگاهها را مجبور کرده خواسته دانشجویان مبنی بر قطع ارتباط با اسرائیل را بپذیرند.
- چالش در حوزه سازمانهای مردمنهاد: سازمانهای غیردولتی در کشورهای مختلف، به ویژه کشورهای غربی، علیه عملکرد اسرائیل در غزه موضع گرفته و فعالیتهای دامنهداری را در محکومیت این عملکرد و متوقف ساختن آن انجام دادهاند. در راس این سازمانها، نهادهای حقوق بشری قرار دارند. سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، به عنوان دو ارگان مهم در این حوزه، بارها اقدامات اسرائیل در غزه را محکوم کرده و تلاش کردند افکار عمومی و دولتها را برای فشار بر اسرائیل به منظور بازداشتن آن از ارتکاب جنایات جنگی و نقض حقوق بشر تحت فشار قرار دهند.
چالشهای اسرائیل در حوزه روابط خارجی پس از هفتم اکتبر شامل موارد دیگری نیز میشود، اما به نظر میرسد پنج حوزه یادشده، یعنی «چالش در روابط با حامیان سنتی»، «چالش در روابط با کشورهای منطقه خاورمیانه»، «چالش در روابط با سازمانهای بینالمللی»، «چالش در حوزه افکار عمومی بینالمللی» و «چالش در حوزه سازمانهای مردم نهاد» بیشتر از دیگر زمینهها تحت تأثیر قرار گرفته است و بر آینده اسرائیل و امنیت آن تاثیر بیشتری خواهد داشت.
[1] https://www.brookings.edu/articles/how-deep-is-the-divide-among-democrats-over-israel/
[2] https://www.atlanticcouncil.org/blogs/menasource/abraham-accords-anniversary-gaza/
[3] https://www.ohchr.org/en/press-releases/2024/07/experts-hail-icj-declaration-illegality-israels-presence-occupied
انتهای پیام/