حیفا می‌گوید حزب‌الله زنده است

براساس معادله میان مقاومت لبنان و رژیم‌صهیونیستی جنوب لبنان در برابر الجلیل، ضاحیه در جنوب بیروت در برابر حیفا و تمام بیروت از جمله فرودگاه در برابر تل‌آویو قرار دارد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، در هفته‌های اخیر رژیم‌صهیونیستی به بهانه ترور رهبران مقاومت دست به بمباران سنگین ضاحیه بیروت زده است. خبرنگاران مستقر در این منطقه از تخریب گسترده ساختمان‌ها خبر می‌دهند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم «جنگ تخریب» را در درون «جنگ علیه نظامیان» جاسازی کرده و در کنار ترور رهبران مقاومت، منازل غیرنظامیان و زیرساخت‌ها را نیز نابود می‌کند؛ صهیونیست‌ها به‌زعم خود این‌گونه می‌توانند مانع از سرایت تبعات به جبهه داخلی خود شوند؛ با این ادعا که صرفا نظامیان را هدف گرفته و به غیرنظامیان به شکل مستقیم حمله نکرده‌اند. با این وجود مقاومت لبنان با درک مختصات کنونی جنگ، گسترش شعله‌های آتش به سمت عمق سرزمین‌های اشغالی را در دستور کار قرار داده است.

روز گذشته (دوشنبه 16 مهر، 7 اکتبر) مقاومت لبنان برای نخستین‌بار از زمان جنگ 33 روزه سال 2006، قلب شهر حیفا و مراکز غیرنظامی آن را هدف قرار داد. این اقدام ضمن آنکه پاسخی متقابل به تخریب ضاحیه به حساب می‌آمد به دلیل زمان‌بندی خاصش قابل‌توجه بود. حمله روز گذشته در نخستین سالگرد عملیات 7 اکتبر رخ داد. نتانیاهو تلاش داشت در آستانه این روز با انجام اقداماتی به‌ویژه علیه ایران، تصویر شکل‌گرفته از 7 اکتبر در اذهان را معکوس سازد؛ در این صورت روز 7 اکتبر از نماد شکست رژیم‌صهیونیستی می‌توانست به نمادی از اعمال قدرت آن تبدیل شود. بااین‌حال حمله به حیفا به‌عنوان سومین شهر بزرگ صهیونیست‌ها و دومین مرکز تجمع دارایی‌ها و زیرساخت‌های رژیم پس از تل‌آویو، به همراه بروز زمزمه‌هایی از نفوذ زمینی عناصری از مقاومت لبنان به شهرک‌های صهیونیست‌نشین شمال فلسطین، نتانیاهو را در تغییر تصویر 7 اکتبر ناکام گذاشت. روز گذشته شاهد اتفاق مهم دیگری نیز بودیم. گروه‌های مقاومت حاضر در غزه موفق شدند روز دوشنبه با چند راکت به تل‌آویو حمله کنند. این حمله نشان داد دولت نتانیاهو پس از یک سال تاخت‌وتاز در غزه از سرکوب مقاومت در این منطقه نیز ناتوان بوده است. 

درخصوص مرحله جدید جنگ و ارتقای آن توسط مقاومت لبنان نکاتی وجود دارد که در ادامه به آنها پرداخته شده است. 

1. ضاحیه در برابر حیفا، بیروت در برابر تل‌آویو
براساس معادله میان مقاومت لبنان و رژیم‌صهیونیستی جنوب لبنان در برابر الجلیل، ضاحیه در جنوب بیروت در برابر حیفا و تمام بیروت از جمله فرودگاه در برابر تل‌آویو قرار دارد. بر همین اساس مقاومت لبنان در برابر حملات ترور در منطقه ضاحیه، دست به موشک‌باران نقاط خاص و صنعتی در حومه حیفا می‌زد. با گسترش بمباران‌ها در ضاحیه و تلاش برای تخریب این منطقه، مقاومت حالا تصمیم گرفته حمله به قلب شهر حیفا را آغاز کند. این حملات مشخصا، نقاط غیرنظامی را در بر خواهد گرفت زیرا سیاست تخریب ضاحیه فراتر از اهداف نظامی است. آشکار است درصورت گسترش بمباران‌ها به نقاط مختلف بیروت، تل‌آویو نیز زیر آتش گسترده‌تری خواهد رفت. مقاومت لبنان طی جنگ حملاتی علیه کلانشهر تل‌آویو داشته، اما آن را به حومه این منطقه و مناطق نظامی‌اش محدود کرده است. در جریان جنگ 33 روزه سال 2006 این معادله برقرار شد. طی این جنگ که ضاحیه بیروت به‌طور گسترده‌ای تخریب شد، مقاومت اسلامی دست به راکت باران حیفا زد؛ امری که باعث شد مقامات تل‌آویو در اثر فشار شهرک‌نشینیان در جبهه داخلی، راضی به اتمام سریع جنگ شوند. 

2. گسترش عمقی، حرکت به قلب و هدف‌گیری شهرک‌نشینان
مقاومت لبنان تا پیش از دور جدید درگیری‌ها، طی 11 ماه نبرد تنها در نوار مرزی به عملیات می‌پرداخت. این عملیات‌ها عمدتا تا عمق پنج کیلومتری مرز انجام می‌شدند؛ جز مواردی نادر که برای اقدامی خاص، اهدافی نظامی مانند بالن‌های نظارتی در عمقی بیشتر مورد حمله قرار گرفتند. 

با ترور گسترده فرماندهان مقاومت لبنان و تلاش برای تخریب ضاحیه در پوشش حمله به کادر عالی‌رتبه این گروه، مقاومت تصمیم به تشدید عرصه‌ها گرفته است. از این رو بر عمق حملات افزوده شده و خط آتشبار راکتی و پهپادی مقاومت به عمق 40 تا 50 کیلومتری شمال سرزمین‌های اشغالی رسیده است. همچنین در این حملات از حاشیه شهری مانند حیفا، هدف‌گیری به سمت قلب این شهر چرخش کرده است. از سوی دیگر اگر اهداف انتخاب‌شده در حومه حیفا نظامی بودند، همزمان با حرکت به سمت قلب این شهر، اهداف غیرنظامی نیز مورد تهاجم قرار می‌گیرند. 

 

3. اتکا همچنان به راکت‌ها
نیروهای مقاومت لبنان عرصه عملیاتی خود علیه رژیم را تشدید کرده‌اند اما این موضوع به معنای ارتقای تسلیحاتی نیست. جنگ کماکان در مرحله‌ای قرار دارد که این نیروها قادر به اداره آسان و ارزان آنند. 
حمله به عمق سرزمین‌های اشغالی نیازمند موشک‌های بالستیک است که بتوانند با سرعت بالا و برد قابل‌توجه، کلاهک‌های سنگین نقطه‌زن خود را بر سر اهداف بکوبند. راکت‌ها اما سرعت و برد کمتری داشته و با کلاهک‌های سبک، دقت کمتری نیز دارند؛ بااین‌حال راکت‌ها ویژگی‌های دیگری دارند که کار را برای دارندگانش آسان می‌کند. 

راکت‌ها حتی در انواع برد بلند، ابعاد کوچکی دارند که انبار، نگهداری و جابه‌جایی آنها را آسان‌تر می‌کند. همچنین به دلیل ارزانی می‌توان تعداد زیادی از آنها را به خدمت گرفت. ویژگی دیگر آنها سادگی در استفاده است که نیاز به آموزش‌های ویژه و طولانی کادر استفاده‌کننده را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر برخلاف موشک‌ها که نیازمند تولید صنعتی یا مونتاژ با کیفیت کارگاهی‌اند، راکت‌ها را می‌توان در شرایط ساده‌تری تولید کرد. بر این اساس مقاومت لبنان کماکان قادر به اداره مؤثر صحنه نبرد است. تخمین‌های راه‌یافته به رسانه‌ها حکایت از این داشت که ذخایر مقاومت لبنان دارای 150 هزار موشک و راکت است. از میان این تعداد، تنها چند صد فروند موشک‌های بالستیک بودند. ضربه به ذخایر موشک‌های بالستیک مقاومت به دلیل محدودیت تعداد امکان‌پذیر است اما به دلیل انبوه راکت‌ها، ضربه مؤثر به آنها غیرممکن است. 

4. تعمیق بحران اقتصادی
تشدید صحنه نبرد که در دستور مقاومت لبنان قرار گرفته در حوزه‌های مختلفی بر بحران اقتصادی موجود در سرزمین‌های اشغالی اثرخواهد گذاشت. نخست آنکه راکت‌های مقاومت برخلاف دور پیشین پایگاه‌های مهم‌تری را که پیش از این خط قرمز بودند، هدف قرار داده و تجهیزات ارزشمندتری را نابود می‌‌کند. در وهله دوم گسترش دامنه جغرافیایی حملات و دربرگیری شهرک‌نشینان در دایره هدف‌گیری باعث افزایش میزان آوارگان صهیونیست می‌شود که هزینه بالایی روی دست رژیم می‌گذارد. در سومین شاخه هدف‌گیری کارخانجات صنعتی چه نظامی و غیرنظامی باعث نابودی آنها و همچنین خروج تکنسین‌ها و کارگران از مناطق شمالی می‌شود که تأثیر قابل‌توجهی بر کاهش درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم از جمله درآمدهای ارزی و مالیاتی دارد. 

5. تاب‌آوری جبهه داخلی 
غیرنظامیان صهیونیست در داخل سرزمین‌های اشغالی، اساس جبهه داخلی را تشکیل می‌دهند. با این وجود آنها در طول جنگ طوفان الاقصی، به جز برخی موارد، دچار آسیب چندانی نشده‌اند. عملیات 7 اکتبر هرچند باعث کشته شدن 1200 صهیونیست شد اما تعداد قابل‌توجهی از آنان سربازان و افسرانی در لباس خدمت نظامی و حاضر بر سر پست‌ها بودند. پس از آن شهرک‌نشینان آسیب مستقیم چندانی ندیده‌اند. شهرک‌نشینیان شمال فلسطین اشغالی نیز به دلیل هراس از واقعه مشابهی مانند 7 اکتبر اما این‌بار از سمت لبنانی‌ها منازل خود را ترک کردند؛ بدون آنکه مورد هدف مستقیم مقاومت قرار گیرند. 

بر این اساس تاکنون تنها 65 هزار شهرک‌نشین در منطقه صهیونیست‌نشین غلاف غزه و بین 60 تا 200 هزار صهیونیست در نوار مرزی سرزمین‌های اشغالی، آواره شده‌اند؛ بدون آنکه صهیونیست‌ها در دیگر مناطق سرزمین‌های اشغالی با پدیده جنگ به شکل مستقیم روبه‌رو شوند. این آمارها نشان می‌دهد تعداد صهیونیست‌های تحت‌تأثیرقرارگرفته حداکثر به 250 تا 300 هزار نفر می‌رسد. جمعیت رژیم 9 میلیون نفر است که هفت میلیون آن صهیونیستند. از این میان نیز یک میلیون صهیونیست از سرزمین‌های اشغالی خارج شده اما همچنان در آمار جمعیتی محاسبه می‌شوند. اگر جمعیت صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی حدود شش میلیون نفر باشد جمعیت مجموع آوارگان در شمال و غلاف غزه تقریبا معادل پنج درصد صهیونیست‌هاست. با وارد شدن منطقه و شهر حیفا به دایره آتش اما ابعاد قضیه گسترشی جدی یافته است. منطقه حیفا دارای یک میلیون و 130 هزار ساکن است که نزدیک به 600 هزار نفر آن در شهر بندری حیفا ساکنند. با توجه به حضور اعراب فلسطینی در این منطقه باید درصد جمعیتی آن را به کل حاضران در رژیم قیاس کرد. در کنار شش میلیون صهیونیست حاضر در سرزمین‌های اشغالی، دو میلیون عرب فلسطینی زندگی می‌کنند که جمعیت ساکن رژیم را به هشت میلیون نفر می‌رسانند. بر این مبنا جمعیت تحت تأثیر جنگ قرار گرفته در حیفا به‌تنهایی تقریبا معادل 15 درصد جمعیت رژیم خواهد بود. علاوه‌بر حیفا، باید استان شمالی رژیم را نیز در نظر گرفت؛ این منطقه پیش از حیفا در معرض جنگ قرار گرفته است. استان شمالی، دارای یک میلیون و 500 هزار ساکن است که معادل تقریبا 20 درصد جمعیت رژیم است. 

به عبارتی دیگر، گسترش جنگ به تمام استان شمال و استان حیفا، یک‌سوم جمعیت رژیم را در معرض جنگ، ویرانی و آوارگی قرار می‌دهد. در خطر قرار گرفتن این جمعیت و احتمال گسترش درگیری‌ها به نواحی مرکزی رژیم، می‌تواند اوضاع سختی برای نتانیاهو رقم زده و بازه زمانی وی برای ادامه جنگ را کاهش دهد. 

6. پاکسازی زمین و تثبیت جمعیتی
با گسترش جنگ صدها هزار صهیونیست در معرض آوارگی قرار گرفته و خروج آنها از منطقه شمال، محتمل خواهد بود. در این صورت، احتمال و امکان حمله زمینی محور مقاومت به این منطقه افزایش خواهد یافت زیرا در فقدان جمعیت غیرنظامی که می‌تواند به جهت تلفات و مدیریت دردسرساز باشد تصرف سرزمین‌های شمال راحت‌تر صورت می‌گیرد. همچنین باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که در بخشی از شمال، جمعیت اعراب فلسطینی بر جمعیت صهیونیست‌ها برتری دارد و خروج شهرک‌نشینیان از این منطقه می‌تواند ضمن تسهیل حمله زمینی مقاومت باعث تثبیت جمعیتی محور با حضور فلسطینی‌ها شود. علی‌رغم این احتمال اما امکان دارد با توجه به خطر جنگ، جمعیت فلسطینی شمال نیز از آن خارج شوند. 

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط