نگاهی به ۱۰ «ابوشانس» فوتبال ایران
۱۰ چهره مربیگری سالهای اخیر در فوتبال ایران به دلیل عملکردشان میتوانند ابوشانس لقب بگیرند.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در کتاب رهبری عملگرا کارلو آنچلوتی آمده است: «سالیانه 50 میلیارد دلار در جهان، صرف آموزش و پیشرفت در زمینه رهبری و مدیریت میشود». این واقعیت است که افراد زیادی دنبال یادگیری رهبری هستند، اما بعضی چیزها باید در خون انسان باشد. مربیگری و رهبری کاملاً با هم ارتباط مستقیمی دارند. مثلاً آنچلوتی سرمربی ایتالیایی که پنج مرتبه بهعنوان سرمربی جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر برده، بارها عرش و فرش را تجربه کرده است. بنابراین مربیگری حتی در کشورهای صاحب فوتبال و دارای زیرساخت، دورهای است. چه برسد به کشور ما که وضعیت زیرساختها در آن خیلی تعریفی نیست.
با این وجود در سالهای اخیر برخی مربیان در فوتبال ما خوش درخشیدند. برخلاف لباس سیاهی که بعضیشان برتن میکنند، میتوان به آنها لقب «ابوشانس» داد. در این دستهبندی درخشش دورهای ترجیحاً با کسب یک جام مورد توجه بوده است:
1- دراگان اسکوچیچ: این سرمربی برخلاف دیگر «ویچ»های کروات وقتی به فوتبال ایران آمد، رزومه آنچنانی نداشت، اما در گذر عجیب ایام و بعد از همکاری با ملوان بندر انزلی، فولاد خوزستان، خونه به خونه بابل و صنعت نفت آبادان به سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران رسید. نتایج در تیم ملی فوتبال ایران برای او خوش پیش رفت، هر چند پیش از جام جهانی 2022 قطر، با توفیق اجباری از سوی مهدی تاج برکنار شد. همین نوع برکناری باعث شد کارنامهاش در فوتبال ایران خدشهدار نشود. هر چند مدت کوتاهی در تیم جوانان کرواسی فعالیت کرد، اما از پرسپولیس پیشنهاد دریافت کرد و به توافق نرسید تا در نهایت سرنوشت او را راهی تبریز کند. در فصل بیستوچهارم لیگ برتر این سرمربی هدایت تیم پُرمهره تراکتور را عهدهدار است.
2- فرهاد مجیدی: در فصل بیستویکم لیگ برتر فرهاد مجیدی به نیمکت استقلال بازگشت و جمله «من به اینها نمیبازم» را از خود به یادگار گذاشت. آبیپوشان در آن فصل با 68 امتیاز، بدون شکست و تنها با 10 گل خورده جام قهرمانی را بالای سر بردند. فرهاد که در استقلال و تیم امید ایران به طور مقطعی مربیگری کرده بود و دستاورد خاصی در این زمینه نداشت، این بار با بهرهگیری از ایدههای گابریله پین توانست دست به کاری بزند که شاید حالا حالاها تکرارش ممکن نباشد. این مربی بلافاصله بعد از قهرمانی راهی امارات شد تا روی نیمکت اتحاد کلبا امارات بنشیند. در واقع او با یک قهرمانی بدون شکست، توانست مقدمات درآمدزایی در کشور دیگر را هم ایجاد کند. از این حیث هم او در زمره ابوشانسها قرار گرفت. معلوم نیست آیا او دوباره در دنیای مربیگری بتواند بدرخشد یا خیر.
3- اوسمار لوس ویهرا: در ابتدای فصل بیستودوم لیگ برتر، یحیی دستیاران برزیلی را جایگزین ایرانیها کرد. یکی از این برزیلیها اوسمار بود که به مرور زمان طراحی تمرینات و امورات فنی پرسپولیس را در دست گرفت. وقتی یحیی در نیمه مسیر (فصل بیستوسوم لیگ برتر) از سمتش برکنار شد، حتی خوشبینترین هوادار پرسپولیس هم فکر نمیکرد دستیار برزیلی بتواند موفق عمل کند، اما اوسمار بهعنوان سکاندار فنی سرخپوشان کاملاً حرفهای ظاهر شد و برخلاف مطهری نشان داد کارآموزی موفقی داشته است. اوسمار با وجود پیشنهاد تمدید قرارداد، ترجیح داد راهی تایلند شود. با این اوصاف او هم ابوشانس دیگری لقب گرفت که بعد از جمع کردن رزومه، مسیر خروج را در پیش گرفت.
4- ساکت الهامی: این سرمربی ابوشانس جام حذفی است. این مربی که زمانی دستیار چهارم فیروز کریمی بود، در تراکتور به یکباره از دستیاری به سرمربیگری رسید. او تراکتور را به فینال جام حذفی در مشهد رساند و در روزی که فرهاد با چشمان اشکبار استقلال را ترک کرد، با ستارههای تیمش جشن قهرمانی گرفت. او با تراکتور موفق به کاری شد که بسیاری از مربیان بزرگ در انجام آن ناکام بودند. البته ساکت که برخلاف نامش در کنار زمین شور و حرارت زیادی دارد به دلیل محرومیت شش هفتهای ناچار شد با تیمی که قهرمانش کرد، وداع کند. الهامی در بازگشت دوباره به عرصه مربیگری توانست با نساجی هم قهرمان جام حذفی شود تا لقب «خصوصی حذفیباز» را شایسته خود بداند. هر چند این سرمربی در چرخه سرمربیان لیگ باقی مانده، اما چند فصلی است خبری از توفیق و قهرمانی نیست. هر چند یکی دو انتخاب اشتباه او را از مسیر پیشرفت دور کرد. شاید به اتکای همین قهرمانیهاست که او میگوید: «اگر سرمربی تیم ملی شوم، کره را در کره و ژاپن را در ژاپن شکست میدهم».
5- محمد ربیعی: ربیعی بارها با افتخار اعلام کرده است روزگاری روزنامهنگار و آنالیزور بوده و از پایینترین مقطع کار مربیگری را شروع کرده است. هدایت کلی از تیمهای شهرداری شهرهای مختلف در رزومه این سرمربی است و در نهایت مس رفسنجان او را به خواسته قلبیاش رساند. قهرمانی لیگ دسته اول و بعدها عملکرد قابل قبول در لیگ برتر، او را به یکی دیگر از ابوشانسهای مربیگری فوتبال ایران تبدیل کرد. وقتی این سرمربی به نیمکت ذوبآهن رسید، سالها خبری از رتبه تک رقمی تیمش نبود، ولی ربیعی این تیم را با 42 امتیاز به رتبه پنجم جدول بیستوسومین دوره لیگ برتر رساند. هر چند پیشنهاد میلیاردی خوب از فولاد هم گرفت، ولی مخالفت مدیریت کارخانه ذوبآهن اجازه حضورش در جمع سرخپوشان خوزستان را نداد.
6- سعید دقیقی: او در مقطعی وارد عرصه مدیریتی شده بود، اما بعد از پیکان ترجیح داد به سراغ هدایت تیم شهرش شمس آذر برود. شاگردان دقیقی در فصل 02-1401، سه هفته مانده به پایان مسابقات توانستند صعود خود را به لیگ برتر مسجل کنند و این تیم در پایان مسابقات با 70 امتیاز قهرمان لیگ دسته اول شد. بعد از این خاطره خوش، شمس آذر در فصل بیستوسوم لیگ برتر با 39 امتیاز در رده هشتم قرار گرفت، اما عملکرد این تیم مقابل بزرگان لیگ طوری بود که همه با احترام از آن یاد کردند. این تیم خدمت زیادی در جهت معرفی بازیکنان جوان به چرخه بازیکنان لیگ برتری انجام داد. از جمله آنها میتوان به حسین گودرزی، علیاصغر اعرابی و امیرمسعود سرآبادانی اشاره کرد.
7- مازیار زارع: این سرمربی پس از سالها توانست ملوان را به لیگ برتر بازگرداند. قهرمانی لیگ یک، عملکرد قابل قبول در فصل بیستودوم لیگ برتر و بازگشت خیرهکننده در فصل جاری از او سرمربی قابل احترامی ساخته است. این ابوشانس هنوز در خارج از مرداب انزلی نتوانسته کارش را دنبال کند. فعلاً که نفر اول فوتبال انزلی است و انصافاً عملکرد خوبی هم داشته است.
8- مجتبی حسینی: سرمربی جوانی که از دستیاری یحیی گلمحمدی به نفر یک نیمکت تیمهای لیگ برتری تبدیل شده است. در مقاطعی از او بهعنوان گزینه هدایت تیم امید هم یاد شد. این سرمربی فعلاً با تیمهای جوان کار میکند و باید به انتظار روزی بنشیند که تیمی متمول در لیگ برتر نصیبش شود تا دوباره بدرخشد.
9- رضا مهاجری: مهاجری چند سالی بود که دیگر مثل سابق در عرصه مربیگری موفق نبود، اما توانست رؤیای صعود خیبر به لیگ برتر را برآورده کند. برکناری مهاجری از خیبر در هفتههای اول لیگ بیستوچهارم و وقتی که هنوز سرنوشت سقوط و ثبات تیمش مشخص نبود، به وی کمک کرد تا با آمار خوبی از خیبر جدا شود. کسب 82 امتیاز از 39 مسابقه و میانگین کسب بالای دو امتیاز از هر بازی در پایان کارش ثبت شد.
10- سعید اخباری: این سرمربی جوان از تیمهای در آستانه سقوط و بحرانزده کارش را شروع کرد، اما کم کم به این باور رسید که باید دنبال تیمی برود که مدل فنی خودش را بسازد. به همین دلیل سراغ لیگ یک رفت و با چادرملو توانست نایب قهرمان لیگ یک شود. این تیم در پایان هفته هفتم با هشت امتیاز در رتبه نهم قرار دارد. اخباری هم به واسطه عملکردش در جمع ابوشانسهای فوتبال ایران جای گرفته است.
انتهای پیام/