خسروپناه: آیتالله مهدویکنی شخصیتی تحولگرا و نهادساز بود
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه آیتالله مهدوی کنی نهتنها یک اندیشهورز بود، بلکه اندیشه او پیوندی عمیق با عمل و نهادسازی داشت، گفت: آیتالله مهدوی کنی یک شخصیت تحولگرا و نهادساز بود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی، با ابراز تسلیت وفات حضرت معصومه سلام الله علیها، به موضوع حکمت اشاره و اظهار کرد: به این واژه در علوم اسلامی کمتر پرداخته شده است. حکمت در قرآن، بهخلاف مفهوم مدرن که از رنسانس به بعد مطرح شده است، میتواند هم در برابر سنت و هم در برابر مدرنیته بهکار رود.
خسروپناه در ادامه با بیان تفاوت میان عقل در سنت مسیحی و مدرنیته، به نقش فیلسوفانی چون توماس آکوئینی، دکارت، کانت و ماکس وبر اشاره کرد و تحول مفاهیم عقل نظری و عقل عملی تا زمان هابرماس را توضیح داد.
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: در قرون وسطی، واژه Tradition «ترادیشن مسیحی» یا «سنت مسیحی» مطرح بود که مقابل آن، مفهوم Modern «مدرن» بهکار رفت. در سنت مسیحی، عقل معاد غالب بود و اصطلاح Fideizam «فیدئیزم» یا ایمانگرایی بهکار برده میشد که رکن اصلی آن همین عقل معاد بود، بعدها افرادی مثل توماس آکویناس عقل نظری را نیز به آن افزودند، اما اصل حاکم در قرون وسطی همچنان این بود که «ما ایمان میآوریم تا بفهمیم». با ظهور رنسانس و طرح مفهوم مدرن که ریشهاش در اومانیسم بود، اصالت انسان Humanizm (هیومنیزم) مطرح شد. عقل نظری در آن زمان جایگاهی پررنگ پیدا کرد، و افرادی مانند دکارت از مدعیان عقل نظری و ریاضی شدند. او با شعار «من میاندیشم، پس هستم» تأکید بر فهم بهعنوان مقدمهای برای ایمان داشت، نه اینکه؛ "ایمان بیاوریم تا بفهمیم".
وی افزود: بعدها کانت بهجای عقل نظری، «عقل عملی» را مطرح کرد و ماکس وبر بهجای هر دو اینها، عقلانیت Rationality (رشنالیتی) را بهمیان آورد، تا اینکه امروزه، در بحثهای مدرن عمدتاً چیزی بهنام عقل نظری یا عملی مطرح نیست، و بیشتر بر عقل برنامهریز و عقل معاش تأکید میشود.
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت: حکمت از آیه 269 سوره بقره «یُؤْتِی الْحِكْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا كَثِیرًا وَمَایَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ» «[خدا] حکمت را به هر که بخواهد عطا میکند، و به هر که حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است و جز خردمندان (اولوالالباب) پند نمیگیرند.»؛ "یعنی دستاورد حکمت، خیر کثیر است"، برمیخیزد. منشأ حکمت «اولوالالباب» است، و «لبّ» در اینجا بهمعنای خرد ناب است. اگر مراتب ابزار معرفت انسان را در قرآن بسنجیم، ابتدا حواس (مثل سمع و بصر) مطرح هستند، سپس خیال، و بعد عقل. مشتقات واژه عقل نیز در قرآن بهکار رفته است، و در مرتبه بالاتر، «لبّ» قرار دارد. اگر تمام ساحتهای عقل که در نصوص دینی مطرح شدهاند، جمع شوند، «خرد ناب» یا «لبّ» حاصل میشود. این خرد ناب اگر پخته شود، «فؤاد» نامیده میشود، و اگر بیشتر پخته شود، به «قلب» تبدیل میشود.
خسروپناه گفت: خدای سبحان ابتدا به حضرت ابراهیم(ع) حکمت داد، سپس نبوت و بعد امامت را به او عطا کرد. در قرآن، دو مورد تفسیر مصادیق حکمت آمده است: یکی در سوره لقمان و دیگری در سوره اسراء.
وی اضافه کرد: کاری که مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) انجام میدهد، کاری حکمتبنیان است، یعنی اینکه بتواند ایدهای را که از ساحت عقل نظری به دست آورده است، با عقل عملی که درک باید و نبایدها را میکند، پیوند دهد، سپس با کمک عقل معاش، تدبیر و برنامهریزی کند و مسائل را حل کند، جای تقدیر دارد اما حل مسئله نباید سکولار باشد، بلکه باید معادگرایانه باشد، یعنی «العقل ما عُبِدَ به الرّحمن و اُکتُسِبَ به الجِنان» باشد؛ عقل چیزی است که انسان را به عبادت خدای رحمان و کسب بهشت هدایت کند.
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: بنابراین، انسان باید با نگاه آخرتگرایانه دنیا را بسازد و این همان حکمت است. در مرکز رشد باید ساحتهای عقل نظری، عقل عملی، عقل معاش و عقل معاد، مسائل را بشناسند و از ترکیب اینها به حکمت دست یابند. نتیجه حکمت، خیر کثیر است، زیرا منشأ آن از اولوالالباب است. تا وقتی به اولوالالباب تبدیل نشویم، حکمت نصیبمان نمیشود و خیر کثیر به دست نخواهد آمد.
آیتالله مهدوی کنی یک شخصیت تحولگرا و نهادساز بود
خسروپناه با اشاره به اثرگذاری آیتالله مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق(ع) عنوان کرد: آیتالله مهدوی کنی نهتنها یک شخصیت کمنظیر، بلکه یک شخصیت تحولگرا و نهادساز بود، آیتالله مهدوی کنی در تأسیس نهادهای علمی و فرهنگی، بهویژه دانشگاه امام صادق علیه السلام، نقش اساسی داشت البته آیتالله مهدوی تنها به ایجاد یک دانشگاه نپرداخت، بلکه دانشگاهی حکمتبنیان تأسیس کرد که پایبند به تقوا و اصول فکری عمیق بود. این دانشگاه توانست ترکیبی نوین از ساختار آموزشی حوزه و دانشگاه ایجاد کند.
خسروپناه ادامه داد: آیتالله مهدوی کنی نهتنها یک اندیشهورز بود، بلکه اندیشه او پیوندی عمیق با عمل و نهادسازی داشت. این پیوند نظریهپردازی و عمل از منابع اسلامی عمیق او نشئت میگرفت و او را بهعنوان یک متفکر، مجتهد و اهل حکمت و فقاهت، ممتاز میکرد. یکی دیگر از ویژگیهای برجسته ایشان تعهد و پایبندی به اصول انقلاب اسلامی بود.
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: آیتالله مهدوی کنی ذوب در امام و ولایت فقیه بود و ولایتپذیری صادقانه و خالصانهای داشت که نهتنها در سخنانش، بلکه در عمل نیز متبلور بود. بهخلاف برخی که صرفاً به تکرار سخنان رهبری میپردازند اما در عمل خلاف آن را انجام میدهند، آیتالله مهدوی کنی همواره به دستورات ولایت فقیه وفادار بود.
وی در ادامه راجع به نقش آیتالله مهدوی کنی در تربیت نخبگان نظریهپرداز و مدیران انقلابی گفت: بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) آثار ارزشمندی منتشر کردند که برخی از آنها بهعنوان نظریات رسمی ثبت شدند.
خسروپناه تصریح کرد: دانشگاه امام صادق(ع) توانسته است افراد نخبه در حوزههای علمی و مدیریتی تربیت کند. نقش اصلی این موفقیت بهخاطر وجود آیتالله مهدوی کنی بود، او با همراهی دیگر اساتید و مدیران، توانست دانشگاه امام صادق(ع) را به نهادی خلاق و مؤثر در تربیت نخبگان تبدیل کند.
مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) دستاوردهای دانشی و پژوهشی چشمگیری دارد
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی با ابراز اینکه مرکز رشد دانشگاه امام صادق ادامهدهنده راه آیتالله مهدوی کنی است و گفت: این مرکز، با وجود اینکه دانشگاه یا پژوهشگاه نیست، اما دستاوردهای دانشی و پژوهشی چشمگیری دارد و توانسته است راهکارهای بومی برای حل مسائل ارائه دهد.
خسروپناه با مقایسه مرکز رشد با مفهوم سطوح آمادگی فناوری (TRL) در غرب گفت: این مرکز توانسته است با تکیه بر منابع انسانی ارزشمند، شبکههای علمی و فناوری ایجاد کند که در مسیر حل مسئله و تولید علم بومی گام بردارند. این مرکز توانسته است از ایده و نظریه تا فناوری در حوزه علوم انسانی، بهویژه در ساحت پیچیده تکنولوژیهای نرم و سخت، گامهای مهمی بردارد. تبدیل نظریه به فناوری سخت و تجاریسازی از زمان انقلاب صنعتی قرن هجدهم بهنسبت قابل درک است، اما آنچه مرکز رشد به آن دست یافته، فرایند پیچیدهتر تبدیل ایدهها و نظریهها در علوم انسانی به فناوری است.
وی ادامه داد: این مرکز رشد در مسیر درست قرار دارد و توانسته است با تداوم این روند به یک مرکز حل مسئله برای نظام تبدیل شود. این مرکز میتواند الگویی ارائه دهد که از سطوح اولیه ایدهپردازی تا پایان حکمرانی بهدرستی مستند و مدون شود تا دیگر مجموعهها نیز از آن بهرهمند شوند.
وی همچنین به نیاز شورایعالی انقلاب فرهنگی به دستاوردهای مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) تأکید و اضافه کرد: ارتباط میان این مرکز و نهادهای حکمرانی باید از سطح ارتباطات عمومی فراتر رود و به ارتباطی بهطور رسمی و منظم تبدیل شود. بیشتر اسنادی که در شورا نوشته یا تدوین میشود، به دانشبنیانها، علم و فناوری، فرهنگ اجتماعی، یا مسائل خانواده مرتبط است، بنابراین دستاوردهای مرکز رشد باید بهطور جدی در این حوزهها وارد فضای حکمرانی شود، ما آمادگی داریم این دستاوردها را بهکار گیریم، چنانکه در عمل نیز این آمادگی را نشان دادهایم.
دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی استفاده از ظرفیت اندیشکدههای مختلف برای تحقق هدایتگری شورایعالی انقلاب فرهنگی نسبت به تشکلهای مردمی و دستگاههای دولتی و حکومتی یاد کرد و گفت: ما این مدل را در سیاستگذاری بهکار گرفتهایم و آنها را بر اساس منظومه فکری مقام معظم رهبری و امام انقلاب در فرآیند حکمرانی دخالت دادهایم. در تنظیم آییننامه ارتقای وزارت علوم و وزارت بهداشت بر اساس اصولی که از منظومه فکری رهبری استخراج شده است، این وزارتخانهها درگیر شدهاند یا در تدوین سند صنایع دستی نیز بیش از 1400 نفر از مردم و نخبگان در این فرآیند شرکت داشتهاند.
خسروپناه با توجه به اولویتهای شورایعالی انقلاب فرهنگی که توسط مقام معظم رهبری تعیین شده است، اعلام کرد: مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) میتواند در این مسیر به حل مسئله و ارائه راهکارهای عملی به شورایعالی انقلاب فرهنگی کمک کند.
انتهای پیام/+