فراخوان جمعی علیه نظم «نوین» تحمیلی بر غرب آسیا
جمعی متکثر از ایرانیانِ داخل و خارج کشور با انتشار فراخوانی خواستار مقابله با نظم نوین تحمیلی بر منطقه غرب آسیا شدهاند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، جمعی از فعالان دانشگاهی و سیاسی داخل و خارج کشور با انتشار فراخوانی خواستار مقابله با نظم نوین تحمیلی بر منطقه غرب آسیا شدهاند.
متن این فراخوان به شرح زیر است:
1. عصر ما طی یک سال گذشته ناباورانه یک کودککشی هولناک را به خود دیده است و گویی پایانی هم برای آن پیدا نیست. سادهدلیِ قساوتباری است این تصور که پیامدهای فاجعهای در این مقیاس گریبان همگان را نگیرد و سرنوشتِ سیاره را رقم نزند. تنها سایهی سیاه یا برای برخی آفتابِ روشنیبخشِ جنگ نیست که سخنگویان به زبان این نوشته را نگران کرده است، فهرست مسائل آیندهی نزدیک شامل این مداخل است: گسترش وسیع تکنولوژیهای جدیدِ کشتار و سلطه پس از آزمایشگاه فلسطین، سرکوبگرتر شدن دولتها درون و حوالی مرزها از پیِ فعالیتِ نظامیِ خشونتبار خارجیشان، برونْدادِ سرسامآور گازهای ناشی از فعالیتهای صنعتی-نظامی و تشدید گرمایش جهانی بر اثر بمباران، افزایش بیماریهای همهگیر و در یک کلام شدتگرفتنِ تخریبِ جلوههای حیات انسانی، حیوانی و گیاهی به قصدِ جلوگیری از سکونتِ مردمی بومی. ماحصلِ این همه البته تروماهای بیپایانی است که تکرار خشونت در آینده را تقریباً ناگزیر میسازد. روشن است دیر یا زود شعلههای آتشِ این خشونت در دیگر شهرها و سیاستهای ملّی و منطقهای زبانه خواهد کشید. شبح غزه تا نسلها ما را رها نخواهد کرد.
2- ما جمعی متکثر از ایرانیانِ داخل و خارج کشور -که خیل جامعهی دانشگاهی، دانشپژوهان، فعالان سیاسی و اجتماعی و هنرمندان را تشکیل میدهیم- از تجاوز نسلکشانهی اسرائیل به مردم فلسطین در باریکهی غزه، آپارتاید سرکوبگر در کرانهی باختریِ اشغالی، قشونکشی به خاک لبنان، حملات به یمن و سوریه و هر گونه اقدام نظامی علیه ایران تحت هر عنوانی اعلام انزجار میکنیم و آنرا جلوهای آشکار از خشونت گسترده، فراقانونی و افسارگسیخته علیه شرایط زیستِ جمعی مردمان در منطقه میدانیم، خشونتی تحت حمایت کامل مادی و معنوی دولتهای غربی و درهمتنیده با گردش جهانی سرمایه. گفتارها و شواهد گویای آن است که ایران از اهداف بعدیِ تخاصم اسرائیل تحت عنوان «نظم نوین» خواهد بود. این بیانیه حامل هشداری اضطراری علیه بیتفاوتی در قبال تبعات جنایتهای نظاممند بر همزیستهای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی ماست.
3- « نظم نوین» - نامی که اسرائیل بر عملیات ترور حسن نصرالله و البته همهی مردمان و زندگان در بلوک مسکونی اطراف نهاد- عنوانی است که هیتلر برای رؤیای حزب نازی آلمان برگزیده بود: نظامِ جدیدی که قرار بود نازیها را حاکم مطلق اروپا سازد و همهی «ناپاکی»های اروپا (یهودیان، اسلاوها، کولیها) را بزداید، با اخراج، بهبردگیگرفتن و نهایتاً قتلعام نظاممند. شاید تنها تفاوت این نامگذاری با قرینهی تاریخیاش این است که اسرائیل دیر، بسیار دیرتر از نازیها، علناً به ماهیت فاشیستی خود اذعان کرد زیرا تا امروز کوشیده بود برتریجویی نژادپرستانهی خود را زیر نشان «دفاع» و «تمدن علیه بربریت» و «بازپسگیری ارض موعود از چنگ اشغالگران بریتانیایی و عرب» معرفی کند. این نظم «نوین» که در زبان سیاسی امروز نمود یافته بهواقع نظمی کهن است که از سال 1948 بدینسو در منطقه در حال بسط و شکلگیری بوده است.
4- جنبشِ اساساً اروپاییِ صهیونیسم که سالها پیشتر پا گرفته بود از بحرانها و تنشهای بعد از جنگ جهانی دوم و جهانِ بعد از هولوکاستِ آلمان نازی بهره گرفت، چنانکه قبلاً، با فروپاشی امپراتوری عثمانی و مرزکشیهای دلبخواهی سرزمینهای شام، از تحتالحمایگی بریتانیا بر فلسطین برای زمینهسازیِ تحقق پروژهی سکنیگزینیِ استعماری بهره برده بود. بهگفتهی مورخ اسرائیلی، شلومو سند، یهودستیزیِ اروپاییْ یهودیان را در خاورمیانه «استفراغ» کرد و صهیونیستها خود را قانع کردند که سردمداران و پاسدارانِ متعالیِ تمدنِ غرب در شرق هستند. دولت اسرائیل در سال 1948 با «نکبتِ» تخریب صدها دهکده، کشتار، اخراج، و تصرف خانههای بیش از هفتصد هزار فلسطینی با حمایت غرب تأسیس شد. زمان زیادی طول نکشید تا رؤیای نظم نوین هر بار در واکنش به دستاوردهای جنبشهای مردمی در منطقه بسط پیدا کند: ١٩٥٣کودتای بریتانیا و آمریکا علیه دولت دموکراتیک مصدق در ایران، 1956 حملهی بریتانیا و فرانسه و اسرائیل به مصر در پاسخ به ملیسازی کانال سوئز، 1957 حمایت مالی آمریکا و بریتانیا از پادشاه اردن، 1958 دخالت سازمان سیا در انتخابات دموکراتیک لبنان علیه جبههی ملی آزادی لبنان، 1967 حملهی اسرائیل به اراضی فلسطین و سوریه و مصر و اشغال بخشی از آن، 1973 حملهی اعراب به اسرائیل برای بازپسگیری سرزمینهای اشغالی، 1975 آغاز جنگ داخلی لبنان با حملهی فالانژهای (تندروهای مسیحی) تحت حمایت اسرائیل به پناهندگان فلسطینی در لبنان، 1978 حمایت آمریکا از سادات در مصر و امضای صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل، 1979 انقلابِ ایران علیه ادارهی کشور توسط نمایندهی آمریکا، 1980 حملهی عراق به ایران با حمایت غرب، 1982 حملهی اسرائیل به لبنان، قتلعامهای صبرا و شتیلا و اشغال جنوب لبنان و بیروت، 1991 حملهی موشکی صدام به اسرائیل و جنگ اول آمریکا با عراق، 1992 آغاز تحریم مرگبار عراق، 2001 حملهی آمریکا و متحدانش به افغانستان، 2003 حملهی آمریکا و متحدانش به عراق، 2006 حملهی اسرائیل به لبنان و آغاز تحریمهای فلجکنندهی ایران، 2011 حملهی آمریکا و متحدانش به لیبی، 2013 پیدایش داعش در ویرانههای جنگ عراق: گروهی که با همهی مردمان منطقه جنگید به جز با اسرائیل، 2014 کودتای نظامی در مصر با پشتوانهی آمریکا، 2015 ورود عربستان و آمریکا به جنگ یمن و سوریه، 2020 اقدام جنگی آمریکا علیه ایران با ترور قاسم سلیمانی، 2023 حملهی حماس به اسرائیل و آغاز نسلکشی در غزه به دست اسرائیل و آمریکا، 2024 حملهی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، ترور اسماعیل هنیه در تهران و بمباران لبنان، سوریه، یمن و تجاوز نظامی اسرائیل به خاک لبنان.
5- ایجاد بحرانهای پیاپی در منطقه رمز موفقیت این پروژهی استعماری دیرینه در خاورمیانه بوده است. پیداست مهمترین پیامد سیاسی این نظمِ کهنِ ویرانگر این است که سودای «ایدئولوژی صهیونیستی» نهتنها مسئلهی یهودیان را حل نکرده، که به مسئلهی فلسطینیان و مردمان منطقه استحاله یافته است. دولتهای غربی از طریق کشتار و نابودی اکثریت نیروهای دموکراسیخواه، سکولار و چپ، تقویت نیروهای افراطگرا، و حمایت مستقیم اقتصادی و تسلیحاتی از اقلیتهای بنیادگرای اسلامی مانند القاعده، وهابیون، طالبان و اینطور که به نظر میرسد داعش، توازن سیاسی منطقه را بر هم زدهاند. نابودسازی مقاومتهای مدنی به برآمدن مدلهای مقاومت اسلامی مانند اخوانالمسلمین، حماس و حزبالله انجامیده که در وضعیت فعلیْ واپسین دیوارِ دفاعیِ باقیمانده را برابر دستاندازیِ صهیونیستها تشکیل دادهاند، در سرزمینهای اشغالی و ورای آن.
6- برخلاف روایتهای غالبشدهای که فلسطینِ پیش از استقرار دولت اسرائیل را بیابانی تهی از مظاهر تمدن، و واکنش ساکنان بومی را انفعال و پذیرشِ صرف مینمایاند، فلسطینیان در اقشار گوناگون، از روزنامهنویسهای طبقهی متوسط تا کارگران و دهقانان، شیوههای مختلف مقاومت را آزمودهاند، هرچند با شکستهای پیدرپی و توفیقهای موقتی. مهمترینشان پیش از سال «فاجعه»، قیام عرب سالهای 1936 تا 1939 بود که با چندین ماه اعتصاب سراسریِ خودانگیخته همراه شد، بزرگترین اعتصاب در تاریخ استعماری بین دو جنگ. هر چند بریتانیا و گروههای مسلح صهیونیست این خیزش را سرکوب کردند، دولت استعماری مجبور شد یکی از مطالبات اصلی فلسطینیان یعنی محدودکردنِ مهاجرت یهودیان را تا حدی محقق کند. خواستِ توقف فروش زمین و بازنمایی سیاسی و حق خودتعیینگری هرگز محقق نشد، نه آن سال و نه سالهای بعد. متأخرترین جنبش مردمی فلسطینیان در 2018-2019 تظاهرات صلحآمیز مردم غزه به سمت مرزهای تحت محاصره با مطالبهی حق بازگشت به خانههایشان بود که با حملهی تکتیراندازان اسرائیل به راهپیماییکنندگان روبهرو شد. هفتم اکتبر سال گذشته را باید در پسزمینهی این تاریخ پررنجِ مقاومت در برابر تعدیگریهای عیان به حقوق بنیادین این مردم فهمید. تاریخِ دههها آزمودنِ انواع مقاومتهای مدنی، حقوقی-بینالمللی، مذاکرهگرا، سپس سنگانداز و نهایتاً مسلحانه و متوسل به خشونت برای پایاندادن به اختناقی زندگیکُش. ادبیات فلسطینی موثقترین بایگانیِ چنین تجربهای است.
7- همبسته با بازوهای مادیِ این سلطه در رژیم جهانیِ جنگمحور، دَمودستگاهِ ایدئولوژیکی است که کشتار را توجیه میکند. آنچه امروز در ادامهی یک نظم تهاجمی 76 ساله شاهدیم، حملهی سیستم پروپاگاندای صهیونیستی (Hasbara) یا «توضیح» به دستگاهِ شناختی ما برای وارونهنشاندادن واقعیّت است. سیستمی که با روایتسازی، تولید خبرهای جعلی و تحریف خبرهای واقعی در رسانههای متکثر وابسته به غرب، سعودی و اسرائیل، به کمک هوش مصنوعی و باتهای مجازی، در پی آن است که مراکز ادراک شناختی و عاطفیِ ما را بهکل نادیده بگیرد، همه را ببلعد و با خود یکی و همسان کند. لابی اسرائیل و رسانههای کاسبکارِ جریان اصلی با استفاده از روشهای گستردهی دستکاریِ تاریخی و بهرهوری تسلیحاتی از ارزشهایی همچون دموکراسی و حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی و در نهایت با وعدهی خودبزرگبینانهی «آزادسازی ایران» به سفیدشویی جنایاتی هولناک و بیبدیل دست زدهاند. و اینک در تدارک گسترشِ دامنهی این توحش با اسم رمز «تمدن» هستند. تریبونهای رسانهایِ مشهورِ انگلیسیزبانْ کوچکترین انتقاد به عملکرد دولت اسرائیل را با برچسب «یهودستیزی» (Anti-Semitism) یا «یهودیانِ بیزار از خود» (Self-hating Jews) نشان میکنند و بدین ترتیب سردمدار سانسور و سرکوب شدید درون اسراییل و هم در جوامع غربی شدهاند، از محل کار و خیابانها تا صحن دانشگاهها.
8- همداستان با مردم فلسطین و منطقه، برای ما ایرانیان کماهمیتشمردن یا چشمبستن بر انبوه این جنایات، بر امکان واقعیِ جنگ یا هر گونه مداخلهی نظامی و سیاسی و اقتصادی در وضعیتْ آشکارا ناممکن است. جنایاتی که مردمان جهان، بهویژه اقلیتها، مهاجران و فعالان دانشجویی در کشورهای غربی را علیه اسرائیل و دولتهای حامیِ مالی و تسلیحاتیِ این کشتار به خیابانها کشانده است. سکوتِ روشنفکران، دانشگاهیان و فعالان اجتماعی -چه به دلیل ناباوری و بهتزدگی در برابر این وقاحت و شرارت، چه به سبب نگرانی از همسویی با سیاستهای داخلی و خارجی حکومت ایران، چه در راستای اجتناب از مجادله با «شعبان بیمخ»های دوران یا چه ناشی از میلِ خودویرانگریِ کینتوزانه از سر استیصال باشد- راه به خطاهای تحلیلی جبرانناپذیر تاریخی و خطر وجودیِ برگشتناپذیر خواهد برد. بهویژه در شرایطی که همزمان ماشین پروپاگاندای اپوزیسیونِ براندازِ خارج از کشور -اغلب تحت حمایت و هدایت مستقیم و غیرمستقیم دولتها و بنگاههای مالی بیگانه- پیوسته در حال سوءاستفاده از اعتراضات مردمی به حکومت ایران است. مسئلهای که نهتنها شفافیت و هوشیاری بخشی از جامعه برای درک موقعیت ایران در منطقه و جهان را مخدوش کرده است، بلکه هرگونه خیزش و مقاومت در برابر ظلم و نابرابری در داخل ایران را نیز تصاحب و امکان خشونت و سرکوب داخلی را تقویت میکند. نمونهی گویای آن سوءاستفاده از شعار «زن، زندگی، آزادی» توسط صنعتگرانِ جنگ و تحریم است. بدیهی است مفاهیم زن، زندگی و آزادی در دورترین نقطهی ممکن از این تباهی مرگبار، آزارگر و بردهپرور پدید آمدهاند.
9- امروز در میانهی زوالِ ارزشهای دموکراتیک و گفتارهای نهادیِ مدعیِ مراقبت از شرایط زیستِ جهانشمول، که تاکنون نتوانستهاند به نسلکشی پایان دهند، ما با قاطعیت و قدرت به این صحنهآرائیِ خطرناک نه میگوییم. شعبدهبازیهای رسانهای توأم با فشارِ اقتصادی شاید برای لحظهای توجه تودهها را هدایت کند اما هرگز بر زیستِ واقعی، تجربههای تاریخی و پیوندهای فرهنگی ما غلبه نخواهد کرد. باور داریم خشونت عریانی که اسرائیل و متحدانش سخاوتمندانه تولید و توزیع میکنند، در نهایت نه امکان زیستی برای یهودیان باقی خواهد گذاشت و نه سایر مردمان منطقه و نه حتی جهان. اینک تنها نظمِ نوین از مقاومتِ مردمی در برابر این نظامِ بیرحمِ ضدزندگیْ خواهد رویید.
علاقمندان میتوانند از طریق این لینک نسبت به ثبت نام در این فراخوان اقدم کنند.
انتهای پیام/