چرا آمارهای صادرات و واردات کتاب را نباید جدی گرفت؟

آمارهای رسمی صادرات و واردات کتاب در سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که حجم واردات کتاب نسبت به صادرات آن بسیار اندک و حدود ۱درصد صادرات بوده است،‌ اما در واقعیت بازار کتاب ایران این موازنه برعکس است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در یک دهه گذشته رویای صادرات کتاب ایران بیش از هر زمان دیگری جان گرفت؛ رؤیایی که اگرچه امکان‌پذیر است، اما سهل و ممتنع می‌نماید. تلاش برای حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی عمدتاً اروپایی اولین قدم برای دست یافتن به این رؤیا بود. با وجود حضور مسمتر ایران در نمایشگاه‌هایی مانند فرانکفورت، پاریس و بولونیا نتیجه به دست آمده چندان چنگی به دل نمی‌زد. فعالان بازار کتاب دلیل این عدم موفقیت را در ندانستن و رعایت نکردن قواعد حضور در بازارهای بین‌المللی نشر می‌دانستند.

در چند سال گذشته، نگاه نشر ایران از اروپا به سمت کشورهای منطقه جلب شده است. این تغییر نگاه از غرب به شرق، دریچه‌های جدیدی را پیش روی نشر ایران می‌گشاید. اشتراکات فرهنگی و تاریخی در کنار تنوع موضوعی نشر ایران و استفاده از فناوری‌های نوین مانند نشر دیجیتال، برگ برنده کشور در عرصه نشر منطقه به شمار می‌آید.اما این یک روی سکه بود،‌ روی دیگر سکه رها کردن بازارهای نشر بین‌الملل هم‌چون فرانکفورت،‌ بولونیا و ... بود. به نظر می‌رسد که موفقیت در نگه داشتن نشر ایران در هر دو روی سکه است.

با وجود تلاش برای ورود به بازارهای نشر منطقه‌ای و بین‌الملل در سالیان گذشته‌، ما تلاش موفقی را شاهد نبوده‌ایم،‌ چرا که بازار ایران طی 10 سال گذشته، بستری مناسب برای عرضه کارهای خارجی بوده است و  خود کمترین سهم را از بازارهای جهانی داشته است. نگاهی به عملکرد کشورهای منطقه، از ترکیه گرفته تا کشورهای حاشیه خلیج فارس، نشان از برنامه‌ریزی مدون و دقیق در این زمینه دارد؛ برنامه‌ای که هم به لحاظ اقتصادی برای کشور سودآور است، هم می‌تواند کمکی برای ناشران و انگیزه‌ای برای ارتقای کیفی کتاب‌ها باشد و هم محملی است برای صدور فرهنگ کشور مبدأ. با وجود این، ایران از دایره رقابت‌های این‌چنینی گویی بیرون است و همچنان آرزویی به عنوان حضور در بازارهای جهانی در سر می‌پروراند. چالش‌ها همچنان مانع بهره‌برداری صد درصدی از این ظرفیت‌هاست.

بازار کتاب ایران این روزها پر است از آثار ترجمه؛ از نویسندگان مشهور گرفته تا نویسندگان درجه چندم خارجی، همه از بازار کتاب ایران سهمی دارند. کافی است مثلاً یک سیاستمدار یا نویسنده در آمریکا کتابی بنویسد، ظرف یک هفته این کتاب در کتابفروشی‌های ایران با ترجمه‌های متعدد و گاه بی نام و نشان یافت می‌شود. هرچه از دهه 60 و 70 به سمت دهه 90 حرکت کنیم، جاده فرهنگ را یک‌سویه‌تر می‌یابیم. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب از دهه 70 نسبت به ترجمه آثار بومی و آشنا کردن مخاطبان خارجی با کتاب‌های ایرانی تأکید کرده‌اند. از منظر ایشان، ترجمه تنها برگردان یک اثر نیست؛ ترجمه فکر و فرهنگ کشوری دیگر نیز هست. موضوعی که به نظر می‌رسد مسئولان فرهنگی کشور نسبت به آن غافل یا بی‌تفاوت‌اند.

در روزهای گذشته دیده شده است که برخی با اتکا به آمارهای صادارت و واردات کتاب و محصولات چاپی مکتوب به این نتیجه رسیده‌اند که وضعیت صادرات کتاب ما خوب است،‌ اما چرا نباید به این آمارها اکتفا کرد؟ ابتدا به بررسی این آمارها می‌پردازیم و بعد دلایل چرایی آن را توضیح خواهیم داد.

صادرات کتاب از ایران به 32 کشور

بر اساس آمارهای رسمی گمرک ایران،‌ در سال 1402 ایران،‌ 251 مورد صادارت کتاب از گمرکات ایران انجام شده است. بر اساس این آمار،‌ حدود 8 هزار تن کالا با کد تعرفه 4901، که به «کتاب، بروشور، جزوه چاپ‌شده و مطبوعات» مربوط می‌شود، به 37 کشور جهان صادر کرده است.

ارزش این صادرات در مجموع حدود پنج بیلیون و پانصد و چهارده میلیارد و نهصد و هفتاد و نه میلیون و هفتصد و پنجاه و یک هزار و هشتصد و پنجاه و هشت ریال بوده است. کشورهای عراق،‌ قرقیزستان و افغانستان رتبه‌های نخست صادرات کتاب ایران را به خود اختصاص داده‌اند و 80 درصد صادرات  کتاب‌ ما به این کشورها بوده است. بعد از آن کشورهای یمن،‌ گرجستان،‌ ارمنستان، روسیه،‌ ازبکستان،‌ امارات،‌ تاجیکستان،‌ لبنان و... قرار دارند.

کانادا‌، اتریش و تانزانیا نیز در رده‌های بعدی این صادرات قرار دارند. ارزش این صادارت نیز حدود 14 میلیون دلار بوده است.

عمده این صادرات از گمرکات باشماق‌، مشهد،‌ مهران و آستارا انجام شده است.

در شش ماهه نخست سال 1403 نیز،‌ تنها 47 مورد صادرات کتاب داشته‌ایم که ارزش ریالی آن  سه بیلیون و دو میلیارد و پانصد و سی و دو میلیون و ششصد و هشتاد و سه هزار و دویست و پنجاه و پنج ریال بوده است. هم‌چنین ارزش این صادرات 6 میلیون دلار بوده است.

آمار واردات کتاب به ایران چگونه است؟/ واردات از 11 کشور

در سال 1402  ارزش واردات کتاب ایران 4.7 میلیارد تومان بوده که نسبت به صادرات کتاب ناچیز است و تنها معادل 1٪ از آن است. ارزش این واردات به دلار نیز 163 هزار دلار بوده است.

ایران در سال گذشته از 11 کشور مختلف کتاب وارد کرده که بیش از 90٪ آن از سه کشور لبنان، انگلستان و عراق بوده است.

واردات کتاب عمدتاً از طریق گمرک‌های قم و تهران بوده، در حالی که صادرات آن از طریق گمرک‌های باشماق و مشهد صورت گرفته است.

اما این آمارها تنها آمارهای رسمی صادرات و واردات فیزکی کتاب است که شامل کتاب به تنهایی نیز نمی‌شود‌، عمده کتاب‌های صادر شده از ایران نیز به منظور شرکت در نمایشگاه‌های کتاب خارجی بوده است یا سفارشاتی است که از ناشران کشورهای عراق و افغانستان در ایران چاپ شده‌اند،‌ بنابراین نمی‌توان چندان به آمارهای صادرات و واردات کتاب به صورت رسمی دلخوش کرد.

چرا که حجم واردات محتوایی کتاب به ایران بسیار بالاست،‌ در مقابل حجم صادرات محتوایی بسیار پایین. آمارهای تالیف و ترجمه کتاب این مهم را به خوبی نشان می‌دهد.

آمارهای نشر چه می‌گویند؟

در سال 1402،‌ 22 هزار عنوان کتاب در حوزه ترجمه منتشر شده است که از این میان 9 هزار و 848 عنوان در حوزه کتاب کودک و نوجوان،‌ 5 هزار و 824 عنوان در حوزه ادبیات بوده است،‌ مابقی نیز در حوزه فلسفه و ران‌شناسی، دین و .. بوده است.

امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که بازار کتاب ایران در دست آثار ترجمه است و پرفروش‌ترین کتاب‌‌ها چه در بازار رسمی کتاب یعنی کتابفروشی‌ها و چه در نمایشگاه‌های کتاب تهران،‌ مجازی‌، دیجی‌کالا و ... از آن ترجمه‌ها ست. این مهم تا اندازه‌ای جدی شده است که بسیاری آن را نگران‌‌کننده و موجب برهم زدن بازار نشر ایران در حوزه تالیف نیز دانسته‌اند.

علیرضا سبحانی‌نسب ناشر فعال در حوزه صادرات کتاب در زمینه ورود کتاب‌های خارجی به ایران می‌گوید: در ده سال گذشته این موازنه عمدتاً متمرکز بر واردات کتاب‌ بود؛ آن هم کتاب‌هایی که غیر ضروری بودند.

نه برای ورود کتاب برنامه‌ای داشتیم نه برای خروج آن

وی با انتقاد از رویه‌های موجود در سیستم دولتی ایران می‌گوید: مسئولان و نهادهای فرهنگی ما مانند وزارت ارشاد در چند سال نه برای ورود کتاب به کشور برنامه و نقشه‌ای داشته‌اند و نه برای خروج آن،‌ یکی از ضعف‌های ما در برقراری ارتباط فرهنگی و صادرات کتاب به کشورهای منطقه، نوع نگاه مسئولانمان به این امر است. نگاهی که برخاسته از نبود درک صحیح به مقوله صادرات محصولات فرهنگی است. همین نگاه می‌گوید که صادرات محصولات فرهنگی و هنری مانند کتاب، یک امر هزینه‌بر و بدون منفعت اقتصادی است.

در بر پاشنه واردات می‌چرخد

صفا امیری، مدیر انتشارات براق نیز دیگر ناشری است که معتقد است در برپاشنه واردات می‌چرخد و می‌گوید:‌ در دایره تعامل معمولاً ما چیزی می‌دهیم و چیزی می‌گیریم؛ یعنی تبادل وجود دارد، اما متأسفانه در کشور ما طی چند سال اخیر این روند چندان متناسب با هم حرکت نکرده و هماهنگ نبوده است؛ به این معنی که ما در عرضه ضعیف عمل کردیم اما در واردات قوی ظاهر شدیم. 

وی ادامه می‌دهد:  از سوی دیگر، قانون و برنامه مدونی برای نظارت بر میزان خروجی‌ها و ورودی‌ها وجود نداشت. در این میان، عدم پایبندی به پروتکل برن، کار را تسهیل کرد؛ زیرا در چنین شرایطی ناشران می‌توانند بدون پرداختی، کتاب‌های خارجی را بدون محدودیت وارد کنند. وقتی این میزان کتاب وارد کشور می‌شود و توازن بر هم می‌خورد، نتایجی به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال، در حوزه کودک و نوجوان که حوزه تخصصی من است، سبب شده تا حجم تولید کتاب‌های داخلی و میزان انتشار آثار تألیفی اتوماتیک‌وار کم شود و فعالیت نویسندگان و ناشران کاهش پیدا کند. وقتی این جاده یک طرفه شد، ناشر ترجیح می‌دهد اگر قبلاً 100 عنوان کتاب به نویسنده داخلی اختصاص می‌داد، این میزان را به انتشار کارهای ترجمه تخصیص دهد و هزینه‌های نشر خود را کمتر کند. 

بر کسی پوشیده نیست که میراث ایرانیان شعر و ادبیات است و از این میراث به جهانیان سهمی نرسیده است. ادبیات ایران طی یکصد سال گذشته دوره‌های مختلفی را پشت سر گذاشته است. از آزادی‌خواهی و مشروطه تا جرقه شکل‌گیری داستان ایرانی با موازین مدرن و جهانی، از شعر اجتماعی و نمادین در دوره پهلوی تا ادبیات عدالت‌طلب و آرمان‌خواه دوران انقلاب و مقاومت در سال‌های اخیر. از این همه آثاری که در قالب کتاب و نشریه منتشر شده است، اندک صدایی مجال شنیده شدن در خارج از مرزهای ایران را داشته است. در این میان سهم ادبیات انقلاب کمتر از همه بوده است.

این درست است که امروز نمی‌توان مانع ورود ادبیات ترجمه به کشور شد،‌ اما آیا نمی‌توان شیوه های ورود به بازارهای جهانی را نیز حرفه‌ای‌تر دنبال کرد؟ آیا انزوای نشر ایران به نفع نویسندگان و ناشران ما خواهد بود؟ آیا ناشران خود نباید زمانی که حمایت‌‌های دولتی از این ورود به ره دلیل اندک است،‌ تلاشی برای ورود به این بازار داشته باشند؟ با توجه به ظرفیتی که نشر ایران در حوزه‌های مختلف از جمله کودک و نوجوان و ادبیات دارد،‌ به نظر می‌رسد بیش از هر چیز باید به تقویت آژانس‌های ادبی‌، فراهم‌کردن زمینه حضور ناشران در نمایشگاه‌های کتاب‌، تلاش برای افزایش حمایت از طریق طرح‌های تاپ و گرنت و ... داشته باشیم. از سوی دیگر تبلیغ کتاب‌های خود داخلی در بازارهای هدف داخلی نیز می‌تواند به کمرنگ‌تر شدن جایگاه ادبیات ترجمه در بازار نشر نیز کمک کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط