حماسهای بهرنگ طلا و ایثار؛ بانوان لرستانی در «جهاد طلایی»
در دل کوههای سربهفلککشیده زاگرس و در سایه باشکوه قلعه فلکالافلاک، زنان لرستانی حماسهای بهرنگ طلا و ایثار خلق کردند.
خبرگزاری تسنیم، لرستان: در دل کوههای سربهفلککشیده زاگرس و در سایه باشکوه قلعه افسانهای فلکالافلاک، گویی تاریخ دوباره به جوشوخروش آمده بود.
در این قلعه که روزگاری نماد استقامت و آزادی لرستان بود، امروز صدای دیگری از همبستگی و فداکاری طنینانداز شد؛ صدایی که اینبار دستهای بخشنده بانوان لرستانی برآمده بود.
«همایش جهاد طلایی» نامی بود که بر این حرکت زیبا نهاده بودند؛ حرکتی که نشان از آگاهی، ایثار و شوروشوق بیپایان زنان این دیار برای یاری به مردم مظلوم غزه و لبنان داشت.
از صبحگاهان، زنان و دختران لر با دستهایی پر از طلا، پول، و حتی کالاهای ارزشمند دیگر خود را به قلعه فلکالافلاک رسانده بودند. گویا نهتنها طلا و جواهرات بلکه قلبهای خود را نیز در طبق اخلاص گذاشته و به پیشگاه انسانیت تقدیم میکردند. با گامهایی استوار و لبخندی بیریا، بانوان لر، میراث گرانبهایی را که از نسلهای گذشته به یادگار برده بودند، برای این حرکت بزرگ اهدا کردند.
جهادی طلایی برای بیپناهی غزه
در چهره هر یک از این بانوان، نوعی شکوه و سربلندی موج میزد؛ انگار همه آمده بودند تا در این روز، بار دیگر مفهوم واقعی فداکاری و همبستگی را به جهان یادآور شوند.
در میان آنها، پیرزنی با لباس سنتی لرستانی دیده میشد که زینتهای خود را، طلاهایی که سالها با رنج و زحمت گردآوری کرده بود، به صندوق کمکها میسپرد.
او با بغضی نهان و چشمانی درخشان از امید، گفت:«این طلاها برای من و خانوادهام ارزش داشتند، اما امروز میخواهم آنها را برای مردمی که زخمدیده و مظلوماند هدیه کنم. شاید روزی برسد که کسی از آنها برای زنده ماندن بهره ببرد.»
بانوی دیگری که چشمانش از نور ایمان درخشان بود، دختری جوان و شجاع بود. او در حالی که دستهای از پولهای نقد خود را در دست داشت، گفت:«این اندک است، اما از ته دل میبخشم. شاید این مبلغ برای خانوادهای که در میان آتش و خون بهدنبال پناهی هستند، نوری در تاریکی باشد.»
او با سری بلند و با قلبی آکنده از شور و همدلی، دست به دعا برداشت و با چشمانی که اشک در آنها حلقه زده بود، خواست که این هدیهها، مسیری برای بازگرداندن آرامش به کودکان بیپناه باشد.
پژواک فداکاری در فلکالافلاک
این همایش، نهتنها یک گردهمایی ساده بلکه حرکتی بهسوی نور و انسانیت بود. هر اهدایی که به صندوق کمکها سپرده میشد، حکایتی داشت؛ داستانی از سالها رنج، کار، و امید.
انگار این طلاها و پولها از دل خاک و کوههای لرستان روییده بودند و اکنون بهسوی سرزمینی دیگر و مردمی دیگر هدایت میشدند؛ گویی که قلعه فلکالافلاک، بار دیگر به نماد مقاومت و عشق بدل شده بود، این بار نهتنها برای لرستان بلکه برای جهان.
در میان این بانوان، مادر شهیدی نیز بود که با بغض و لبخندی حزنآلود، بخشی از زینتهای قدیمی خود را به صندوق کمکها سپرد و گفت:«پسرم را در راه دفاع از مردم و وطنم از دست دادم، و امروز هم اینچیزها که بهظاهر ارزشمندند، در برابر فداکاری و جان عزیزم چیزی نیستند. با این هدیهها شاید بتوانیم دل مادران دیگری را که در غزه و لبنان نگران فرزندانشان هستند، آرام کنیم.»
این سخنان او، لحظهای تمام جمعیت حاضر را در سکوت فرو برد؛ هرکسی در دل خود، عشق و ارادت مادرانهاش را احساس میکرد. چشمان برخی از بانوان، خیس از اشک و لبهایشان لبریز از دعای خیر بود. اینجا، قلعه فلکالافلاک، نهتنها دژ استواری بلکه قلبی زنده از تاریخ ایثار و مقاومت زنان لرستانی بود.
بخشش با جان
بانوانی که امروز بار دیگر با دستهایی پر از محبت و قلبهایی پُر از ایمان، ثابت کردند که لرستان، همچون کوههای سرسخت زاگرس، در برابر ظلم و نابرابری ایستاده و تا همیشه خواهد ایستاد.
این حرکت فداکارانه بانوان لر، تصویری است از انسانی که با دستهای خود، نور و امید را به قلبهای دوردست میبرد. آنان در برابر تاریخ و در حضور این دژ تاریخی، با اهداکردن طلا و داراییهای خود، نشان دادند که لرستان، سرزمین بخشش و فداکاری است.
همایش «جهاد طلایی» در قلعه فلکالافلاک، پژواکی از صدای انسانیت و شجاعت است؛ صدایی که نهتنها در تاریخ لرستان بلکه در قلب تمام کسانی که انسانیت و مهربانی را ارزش مینهند، ماندگار خواهد ماند.
انتهای پیام/