پیامدهای اجتماعی و سیاسی طوفان الاقصی در اردن

باوجود التهاب و جهت گیری صریح جامعه اردن به نفع حقوق ملت فلسطین در جریان جنگ یکساله اخیر پس از طوفان الاقصی، دولت اردن ارتباط با اسرائیل را ادامه داده است.

گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم - عارف دهقاندار، پژوهشگر مسائل خاورمیانه:

عملیات طوفان الاقصی و آغاز نبرد 7 اکتبر، معادلات منطقه ی آشوب زده ی خاورمیانه را وارد مرحله ی جدیدی کرد که پیامدهای بسیاری را به همراه داشت. در این میان کشور اردن، به دو دلیل اساسی نسبت به دیگر همسایگان فلسطین تاریخی سطح بالاتری از تأثیرپذیری را تجربه می‌کند هم در سطح امنیتی و نظامی و هم در سطح سیاسی؛ اولاً داشتن مرز مشترک با کرانه باختری، اردن را شدیداً در معرض اثرات دینامیسم تحولات کرانه باختری و رژیم اسرائیل قرار می‌دهد و در ثانی اردن میزبان بزرگ‌ترین جمعیت پناهجویان فلسطینی به حساب می‌آید. این کشور با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی حساسی که داشته و همچنین روابط پیچیده اطلاعاتی امنیتی اش با رژیم صهیونیستی، همواره نقش مهمی در تحولات منطقه ایفا کرده است.

نبرد 7 اکتبر و جنایت های رژیم صهیونیستی، دولت و حاکمیت اردن را با فشار فزاینده ای از سوی افکار عمومی مواجه ساخت و بر اساس نظرسنجی ها، بخش قابل توجهی از مردم اردن، حمایت خود را از جنبش مقاومت اسلامی فلسطین اعلام کردند. این شرایط دولت اردن را در موقعیت دشواری قرار داد. زیرا از یک سو در برابر خواسته های مردمی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین قرار گرفته بود و از سوی دیگر نمی‌توانست برخلاف انتظارات متحدان غربی اقدام جدی ای انجام دهد.

همانطور که اشاره شد، کشور «اردن هاشمی» به واسطه ی موقعیت جغرافیایی خود در منطقه ی خاورمیانه، نقش کلیدی در تحولات این منطقه ایفا می کند. این کشور به واسطه ی داشتن مرز مشترک با رژیم صهیونیستی، کرانه باختری، سوریه، عراق و عربستان سعودی، پل ارتباطی مهمی میان شامات و شبه جزیره عربستان محسوب می شود. از منظر ژئوپلیتیکی اردن با چالش های متعددی  از جمله کمبود منابع طبیعی، وابستگی به دولت های خارجی و تنش های قبیله ای- هویتی میان اردنی های بومی و فلسطینی تبارها مواجه بوده که شرایط را برای حاکمان این کشور برای مدیریت این چالش ها سخت می کند. [1]

 

عملیات طوفان الاقصی و فضای اجتماعی اردن

بافت اجتماعی اردن متنوع و چند لایه است. حدود 40 درصد از جمعیت این کشور را اردنی‌های بومی تشکیل می‌دهند که اغلب در شرق این کشور ساکن هستند. افزون بر این، بیش از 50 درصد از جمعیت این کشور را فلسطینی تبارها تشکیل می‌دهند که تعدادی از آنها مجوز رسمی اقامت مستمر در اردن را دریافت کرده اند. این جماعت اکثراً در شهر امان، پایتخت اردن سکونت دارند، اما همچنان بخش اعظم آنها به عنوان پناهجو در این کشور حضور دارند. عملیات طوفان الاقصی و آغاز نبرد هفت اکتبر منجر به شکل گیری تظاهرات متعدد و  گسترده در شهرهای مختلف این کشور به ویژه پایتخت، در حمایت از مردم مظلوم غزه انجامید و مردم این کشور خواستار اتخاذ مواضع قاطع حاکمیت این کشور علیه رژیم صهیونیستی شدند.

بر این اساس دولت اردن مجبور شد که در روزهای ابتدایی سفیر خود را از سرزمین های اشغالی فراخوانده و از این طریق خشم افکار عمومی در این کشور را کنترل کند. همچنین ادامه جنایت صهیونیست‌ها و اعمال تدابیر امنیتی شدید و درگیری‌های پراکنده در کرانه باختری، به تشدید التهاب در فضای اجتماعی اردن انجامید. عملیات شهادت طلبانه «ماهرذیاب حسین الجازی» در گذرگاه الکرامه علیه شهرک نشینان، نمونه ای از بروز احساسات ضدصهیونیستی در این کشور در ماه های اخیر است. [2]

 

طوفان الاقصی و سپهر سیاسی اردن

حاکمیت اردن همواره روابطی راهبردی با ایالات متحده آمریکا داشته و پس از استقلال رسمی این کشور به ویژه از اوایل دهه 1950، روابط میان امّان و واشنگتن آغاز شد و به فاصله کمی موقعیت استراتژیک اردن این کشور را به یکی از متحدین غیر عضو ناتوی آمریکا تبدیل کرد. از سوی دیگر گفتنی است که روابط اردن با رژیم صهیونیستی متاثر از روابط با آمریکا بوده و دولت های آمریکا همواره این کشور را به حفظ روابط با رژیم صهیونیستی تشویق کرده و گاه کمک های اقتصادی و نظامی خود به اردن را منوط به این مهم کرده اند. لذا دولت اردن همواره تلاش داشته که در سیاست خارجی خود، تعادلی ظریف میان منافع ملی، مطالبات داخلی و روابط با رژیم صهیونیستی برقرار کند.[3]

جنگ 7 اکتبر و جنایات دولت راست گرای نتانیاهو در غزه، تاثیر قابل توجهی بر روابط سیاسی اردن با این رژیم گذاشت و علی رغم تداوم یافتن روابط امنیتی میان این دو، حاکمیت اردن مجبور شد به واسطه فشارهای داخلی، مواضع سیاسی صریحی را علیه دولت نتانیاهو اتخاذ کند. در واقع باید گفت که جنگ غزه سطح روابط سیاسی و دیپلماتیک میان دو دولت را کاهش داده، اما همچنان روابط امنیتی و نظامی میان این دو ادامه دارد که نمونه آن را در کمک اردن به رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن موشک ها و پهپادهای شلیک شده از سوی ایران در عملیات «وعده صادق» 1 و 2 مشاهده کردیم. [4]

 

دیدار ملک عبدالله دوم با بنیامین نتانیاهو

 

همچنین جنگ 7 اکتبر اتمسفر سیاسی اردن را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده است؛ به گونه‌ای که اسلامگرایان موفق شدند که با استفاده از قانون جدید انتخابات و اصلاحات سیاسی که اخیراً توسط پادشاه این کشور، ملک عبدالله دوم انجام شد، رای قابل توجهی را کسب کنند. «جبهه عمل اسلامی» به عنوان بازوی سیاسی «اخوان المسلمین» در اردن موفق شد با کسب 31 کرسی از 138 کرسی، موفقیت چشمگیری را در انتخابات پارلمانی 10 سپتامبر 2024 (20 شهریور 1403) این کشور به دست بیاورد.[5] البته برخی از کارشناسان معتقدند که در این دوره بر خلاف ادوار گذشته، مقامات اردنی دخالت چندانی در روند طبیعی انتخابات نکردند و فضا را تا حدی برای «جبهه عمل اسلامی» باز کردند تا از رای آوری این جریان، به عنوان اهرم چانه زنی برای متوقف کردن جنگ در غزه استفاده کنند. بدین معنا که دولت بایدن را برابر این زنگ خطر قرار دهند که انفعال واشنگتن در برابر اسرائیل و عدم اقدام جدی برای توقف جنگ به رشد اسلام‌گرایی در اردن منجر می شود.

 

پارلمان اردن

حاکمیت اردن نگرانی عمیقی نسبت به ادامه ی جنگ غزه و گسترش درگیری ها در سطح منطقه دارد، چرا که ادامه این روند، منجر به سرریز شدن درگیری ها به خاک این کشور و ورود موج جدید پناهندگان فلسطینی به اردن می‌شود. لذا به دلیل اوضاع نابسامان اقتصادی، ورود این حجم از پناهندگان فلسطینی، بار سنگینی را  بر دوش اقتصاد شکننده این کشور خواهد گذاشت و مشکلاتی همچون معضل مسکن و بیکاری را تشدید خواهد کرد. از این روست که علی‌رغم روابط پیچیده ی اطلاعاتی و امنیتی اردن و رژیم صهیونیستی، این کشور به لحاظ سیاسی و از طریق دیپلماسی فعال تلاش داشته که هر چه سریع تر آتش بس در غزه برقرار شده و ثبات به منطقه بازگردد.

 

 

همچنین جنگ غزه تاثیری چند وجهی بر شرایط سیاسی و اجتماعی این کشور داشته و موجی از همدردی ها و حمایت عمومی از مردم مظلوم غزه را در میان افکار عمومی این کشور برانگیخته است. نتایج انتخابات پارلمانی اخیر در این کشور و رای آوری قابل توجه «جبهه عمل اسلامی» نشان از رشد اسلام گرایی اخوانی در این کشور داشته و بازنمایاننده پایگاه مردمی و ایدئولوژیک «اخوان المسلمین» در اردن است. درست که در سلطنت اردن، پادشاه در مسائل کلان سیاسی تصمیم گیر نهایی است و حتی بر اساس قانون، قدرت انحلال مجلس را دارد، اما ملک عبدالله دوم نمی تواند نسبت به فضای اجتماعی این کشور و رای مردم بی تفاوت باشد. همچنین به این علت که ساختار قدرت در این کشورپادشاهی مشروطه است، مجلس هر چند محدود، اما در ساختار سیاسی این کشور نقش جدی داشته و حضور اسلام گرایان در پارلمان، می تواند معادلات سیاسی در این کشور را تغییر داده و بر سطح روابط این کشور با رژیم صهیونیستی تاثیر بگذارد.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط