فرهنگ عمومی در ساحت حکمرانی

دبیر شورای هنر در یادداشت خود آورده است: حکمرانی پایدار نیازمند اعتماد و همکاری بین مردم و حکومت است. فرهنگ عمومی و هویت اجتماعی می‌توانند به ایجاد حکمرانی عادلانه و مؤثر کمک کنند، در حالی که هنر به‌عنوان پل ارتباطی و انسجام‌دهنده عمل می‌کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فرهنگ عمومی به مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها، هنجارها و رفتارهایی اطلاق می‌شود که در یک جامعه به طور مشترک پذیرفته شده و بر زندگی روزمره افراد تأثیر می‌گذارد. این فرهنگ شامل سنت‌ها، زبان، آداب و رسوم، هنر و دیگر عناصر فرهنگی است که هویت و یکپارچگی اجتماعی را شکل می‌دهند. فرهنگ عمومی نه‌تنها به تداوم و غنای زندگی اجتماعی کمک می‌کند، بلکه در فرآیند توسعه و پیشرفت نیز نقشی کلیدی ایفا می‌کند. از طریق آموزش، رسانه‌ها و تعاملات اجتماعی، این فرهنگ منتقل می‌شود و به نسل‌های آینده انتقال می‌یابد.

امروز چهاردهم آبان‌ماه سالروز پاسداشت فرهنگ عمومی است. محمدحسین ایمانی خوشخو دبیر شورای هنر درباره فرهنگ عمومی در ساحت حکمرانی یادداشتی اختصاصی را در اختیار خبرنگار تسنیم قرار داد. او نوشت: در ساحت حکمرانی، فرهنگ عمومی اهمیت ویژه‌ای دارد. حکمرانی موفق نیازمند درک عمیق از نیازها و خواسته‌های مردم است و این تنها با شناخت و تحلیل فرهنگ عمومی ممکن می‌شود. فرهنگ عمومی می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر بگذارد و به تقویت اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی کمک کند. اگر حکمرانان بتوانند با فرهنگ عمومی جامعه هماهنگ شوند و آن را در سیاست‌گذاری‌های خود مدنظر قرار دهند، می‌توانند به بهبود کیفیت زندگی شهروندان و افزایش مشارکت اجتماعی دست یابند.

از سوی دیگر، در جوامع متنوع، توجه به فرهنگ‌های مختلف و احترام به هویت‌های فرهنگی اقلیت‌ها نیز ضروری است. این امر می‌تواند به کاهش تنش‌ها و تضادها کمک کند و به ایجاد جامعه‌ای همبسته و متحد منجر شود. در نهایت، فرهنگ عمومی در حکمرانی نه‌تنها به عنوان یک عامل مؤثر، بلکه به عنوان پایه‌ای برای توسعه پایدار و پیشرفت اجتماعی در نظر گرفته می‌شود.

وقتی از «حکمرانی» سخن می‌گوییم، در واقع به حکمرانی‌ای اشاره داریم که منبعث از مردم است و بر پایه اعتماد و مشارکت آن‌ها بنا شده است. حکمرانی پایدار، حکمرانی‌ای است که بر تکیه‌گاه مردم استوار باشد. در این راستا، بحث درباره‌ی مردم به فضای فرهنگی و به‌ویژه مشترکات فرهنگی آنان، یعنی فرهنگ عمومی، مرتبط می‌شود.

بنابراین، اگر از پایین به بالا نگاه کنیم، جامعه‌ای که دارای فرهنگ عمومی منسجم باشد، می‌تواند پایه‌ای مستحکم برای حکمرانی به‌شمار آید و حکمرانی در چنین جوامعی، پایدارتر خواهد بود. با بررسی ابعاد مختلف فرهنگ عمومی، به شاخص‌هایی می‌رسیم که به‌طور مستقیم به حکمرانی مرتبط هستند. به‌عنوان مثال، یکی از این شاخص‌ها، اعتماد به طبقات بالادستی حکومت است. اعتماد رابطه‌ای دوطرفه است؛ یعنی هم حکومت و سیستم حکمرانی باید به مردم اعتماد داشته باشند و هم مردم به سیستم حکمرانی. خمیرمایه‌ی این اعتماد در بستر فرهنگ عمومی نهفته است.

هویت نیز یکی دیگر از مقوله‌هایی است که می‌تواند در فضای فرهنگ عمومی ترویج و تقویت شود. هر جامعه‌ای که بتواند هویت خود را تقویت کند، بنیانی محکم برای سیستم حکمرانی خود فراهم می‌آورد. این مقوله‌ها و عوامل مختلف در فرهنگ عمومی می‌توانند به ایجاد حکمرانی بهتر و پایدارتر و حکمرانی عادلانه‌تر کمک کنند.

اهمیت پاسداشت فرهنگ عمومی مقوله‌ای است که خمیرمایه و دستمایه‌ی اولیه‌ی دیپلماسی عمومی به شمار می‌رود و بستر این دیپلماسی در فرهنگ عمومی است؛ از جمله در عرصه‌هایی مانند هنر و ورزش. اگر به هنر به‌درستی توجه کنیم، می‌تواند به‌عنوان نخ تسبیحی یا حلقه‌ی اتصال شاخص‌های فرهنگ عمومی عمل کند، چرا که اصل خلق و نشر هنر در ریشه‌های مردم است. وقتی درباره‌ی ورود مردم به فضای فرهنگ عمومی سخن می‌گوییم، اگر هنر از زاویه‌ی مردم و فرهنگ عمومی دیده شود، دیگر تنها یک هنر تشریفاتی یا مختص طبقات خاص نخواهد بود، بلکه می‌تواند وسیله‌ای برای ارتباط و انسجام اجتماعی باشد؛ انسجامی که به حکمرانی پایدار منجر می‌شود.

طرح این نکته هم اینجا خالی از لطف نیست که برخی از اسناد بررسی‌شده در شورای هنر، قرار است از طریق معاونت‌های ذی‌ربط وزارت ارشاد به نظرات هنرمندان مرتبط برسد. این نظرات به بازنگری در شورای هنر کمک خواهد کرد، چه در زمینه موسیقی و تئاتر و چه در سایر مباحثی که نیاز به تکمیل دارند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط