پیام اقتدار ذاتی ایران و مقاومت
استراتژی مقاومت فعال، تابعی از جابهجایی قدرت در واشنگتن نبوده، نیست و در آینده نیز نخواهد بود. مقاومت فعال، یک چارچوب "اعتقادی-راهبردی" با متعلقاتی گسترده و بیشمار محسوب میشود و جبهه مقاومت، هیچگاه آن را به متغیرهای بیرونی گره نزده است.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، اگرچه منجر به بروز آشفتگیهایی جدی در اردوگاه غرب (خصوصا در مناسبات دو سوی آتلانتیک) شده اما کمترین تغییری در مناسبات تعریف شده در منظومه مقاومت ایجاد نکرده است. در حالی که اروپاییان مشغول محاسبه و سنجش کمی و کیفی تبعات شکست دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر امسال هستند، جبهه مقاومت با تمرکز و اقتداری مثالزدنی، دشمن صهیونیستی را در غزه و لبنان به زانو در آورده است.
اساساً استراتژی مقاومت فعال، تابعی از جابهجایی قدرت در واشنگتن نبوده، نیست و در آینده نیز نخواهد بود. مقاومت فعال، یک چارچوب "اعتقادی-راهبردی" با متعلقاتی گسترده و بیشمار محسوب میشود و جبهه مقاومت، هیچگاه آن را به متغیرهای بیرونی گره نزده است. بایدن در دوران ریاست جمهوری خود، خصوصاً پس از آغاز جنگ غزه نشان داد نهتنها کمترین تفاوتی با ترامپ و جمهوریخواهان در حمایت مطلق از دشمن صهیونیستی ندارد، بلکه توحش و دنائت نهفته خود را بهگونهای آشکار در معرض دید و قضاوت افکار عمومی دنیا قرار داد.
دموکراتها در کشتار دهها هزار زن و کودک فلسطینی، شریک میدانی و عملیاتی تلآویو بودند. فراتر از آن، چندینبار دولت بایدن قطعنامه آتشبس در نوار غزه که از سوی اعضای دائمی و غیردائمی شورای امنیت به دبیرکل سازمان ملل ارائه شده بود را وتو کرد تا تلآویو بتواند بدون دغدغهای سیاسی، به جنایات خود ادامه دهد.
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود: در جریان عملیاتهای تجاوزکارانه رژیم اشغالگر قدس به حریم مقدس کشورمان، آمریکا ابایی از ابراز حمایت مستقیم خود از این اقدامات جنایتکارانه نداشت. بایدن ، کامالا هریس و دیگر مقامات آمریکایی عمق رذالت خود را در جریان جنگ غزه و لبنان نشان داده و اکنون با وجود شکست در انتخابات ریاست جمهوری، باید تا آخر عمر و پس از آن، بابت شراکت در شهادت دهها هزار انسان بیگناه، تاوان سختی بپردازند.
قدرت ذاتی جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت، هم از جنس گفتمانی و هم عملیاتی است. در دوران نخست حضور ترامپ در کاخ سفید، جان بولتون مشاور امنیت ملی وقت آمریکا مدعی شد که استراتژی فشار حداکثری علیه ایران (پس از خروج آمریکا از توافق هستهای)، منجر به تغییر نظام جمهوری اسلامی در عرض کمتر از ششماه خواهد شد.
اما قدرت مقاومت ذاتی و اکتسابی ایران اسلامی و دیگر اضلاع مقاومت، بهگونهای نیست که دشمنان بشریت قدرت محاسبه و کمیسازی آن را داشته باشند. بعدها سران کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری ترامپ، هر یک اذعان کردند که استراتژی فشار حداکثری بهگونهای که مدنظر آنها بوده پیش نرفته و عملا با شکست مواجه شده است.
اکنون نهتنها همان قدرت ذاتی به قوت خود باقیست، بلکه در ابعاد اکتسابی شاهد بسط و گسترش آن هستیم. این همان رمز پیروزی ایران و شکست دشمنان محسوب میشود.
انتهای پیام/