سیاست همسایگی لازمه جدایی ناپذیر سیاست خارجی

در جهان امروز با عنایت به شکل گیری شبکه‌های به هم متصل اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، رسانه‌ای زیست محیطی و سیاسی در بین مناطق مختلف، هر کشوری متاثر از دیگر کشورها است. این پدیده در بین همسایگان بیشتر قابل مشاهده است.

خبرگزاری تسنیم، تجربه نیز نشان داده در منطقه غرب آسیا مسائل گوناگون امنیتی و اقتصادی در یک کشور پتانسیل بالایی برای انتقال و سرایت به دیگر کشورهای منطقه دارد. از سویی دیگر تلاش‌های گوناگون کشورهای منطقه در بهره گیری از فرصت‌های منطقه‌ای و جهانی موجب شده رقابت گاها آشکار و پنهانی در بین قدرت‌های منطقه شکل بگیرد.

بدین ترتیب آن چه در این وضعیت و ساختار منطقه‌ای غیر قابل اقماض است برنامه ریزی مناسب برای دور ماندن از تهدیداتی است که از سوی کشورهای منطقه متوجه کشور است. از این رو هر کشوری متناسب با وضعیت منطقه‌ و همسایگان خود برنامه‌ و سیاست راهبردی را اتخاذ می‌کند تا در دراز مدت بتواند علاوه بر جلوگیری از تهدیدات آن‌ها را تبدیل به فرصت‌ کند.

اشتباه ادراکی

برخی در ایران از این مفهوم به عنوان سیاست برقراری روابط دوستانه و کنار گذاشتن هرگونه اختلاف و دشمنی یاد می‌کنند. سیاست همسایگی لزوما به معنی سیاست برقراری دوستی و برقراری ارتباط نیست. درواقع این پدیده مجموع سیاست‌هایی است که یک کشور برای مدیریت تهدیدات و تنش‌ها و بهره گیری از فرصت‌های موجود در همکاری با دیگر کشورها اتخاذ می‌کند. ویژگی مهم این سیاست این است که سیاست‌های جزئی در هر کشور می‌تواند ذیل یک سیاست کلان منطقه‌ای تعریف شود.

اصل جدایی ناپذیر در دولت‌ها

برخلاف تصور بسیاری که معتقداند سیاست همسایگی سیاست اعلامی دولت سیزدهم بوده است، سیاست همسایگی یک اصل جدایی ناپذیر در تمامی دولت‌های پیش و پس از انقلاب اسلامی بوده است. ذکر این نکته نیز مهم است که گاها این سیاست در سیاست خارجی دولت‌ها دارای جایگاه‌های گوناگونی بوده و گاها ذیل سیاست گسترش روابط با غرب قرار گرفته. در نتیجه در دولت سیزدهم این دولت اولویت خود  در سیاست خارجی را توجه به سیاست همسایگی قرار داد. ریشه این اقدام را می‌توان در توصیه رهبری انقلاب به دولت دوازدهم دید:

«بر ارتباط روزافزون با همسایگان تاکید می‌کنم. ما 15 ــ 14 همسایه داریم. خیلی‌های‌شان و اکثرشان کسانی هستند که ما می‌توانیم با اینها ارتباطات خوب داشته باشیم. از فرصت‌ها استفاده کنیم. من به شما پیغام دادم. من پیغام دادم به شما(خطاب به وزیرخارجه) راجع به پاکستان که شما گفتید مشغول مقدمات هستید که این کار را انجام بدهید. عراق هست، ترکیه هست، پاکستان هست، کشورهای آسیای غربی هستند، جاهای دیگر هستند. بالاخره ما با این مجموعه بزرگ در مسائل گوناگون می‌توانیم همکاری کنیم. این دیپلماسی قوی با همسایگان برای مسائل اقتصادی ما هم خوب است.» (97.06.07 دیدار با اعضای هیئت دولت دوازدهم)

بخش دیگری از الزامات ایران برای روی آوردن به سیاست همسایگی را می‌توان تلاش کشور برای رهایی از تله انزوا دانست. «غربی‌‌ها فشار آوردند که ایران را منزوی کنند؛ آمریکا و اروپایی‌‌ها فشار آوردند که ایران منزوی بشود. [...] نتیجه‌ی عکس داد.[...] ما رابطه‌ی خودمان را با آسیا صد درصد محکم‌تر کردیم؛ بعد از این هم همین را ادامه خواهیم داد؛ ما ارتباطات سیاسی و اقتصادی و فنّی و علمی خودمان را با بخش مهمّ کشورهای آسیا ادامه خواهیم داد. در بخشی از پیمانهای مهم عضو شدیم؛ دشمن میخواست ما را منزوی کند، تلاش و توانایی‌های ملّت ایران موجب شد که ما بتوانیم در بخشی از پیمانهای منطقه‌ایِ مهم و مؤثّر عضو بشویم؛ منزوی که نشدیم، بعکس، مطرح شدیم و روابطمان با دولتهای منطقه و ملّتهای منطقه تقویت شد. [...]» (1402.01.01 سخنان نوروزی در حرم مطهر رضوی)

بدین ترتیب بخشی از سیاست همسایگی در ایران را می‌توان برای مدیریت تهدیدات و تنش آفرینی‌هایی دانست که بعضا می‌تواند منشا خارج از منطقه داشته باشند.

از سویی دیگر بخشی از سیاست خارجی مبتنی بر تغییراتی فرا منطقه‌ای است. بدین ترتیب با عنایت به این موضوع که منطقه غرب آسیا یا کشورهای همسایه ایران نیز می‌توانند متاثر از این تغییرات جهانی رفتار کنند. از این رو سیاست همسایگی این نقش را بر عهده دارد تا به طور فعالانه از تهدیدات دوری و فرصت‌های موجود را مورد استفاده قرار دهد. این حوزه نیز در صحبت‌های رهبری مشهود است:

«بنده مدّتی قبل گفتم که دنیا در معرض یک تحوّل سیاسی مهم است؛[24] یعنی وضع نظم جهانی در حال تغییر است. خب این چه چیزی را اقتضا میکند؟ اقتضا میکند که ما در مسئله‌ی سیاست خارجی، ابتکاراتمان را افزایش بدهیم؛ ابتکار و تحرّک و فعّالیّت و مانند اینها را باید افزایش بدهیم و از فرصت استفاده کنیم.» (1402.01.15 دیدار رمضانی با مسئولان نظام)

غیر قابل عقب نشینی!

آن چه که مشخص است نیاز هر کشوری در داشتن برنامه‌ای کلان و راهبردی نسبت به موضوعات، اتفاقات و پدیده‌هایی است که در اطراف آن رخ می‌دهد. هیچ کشوری نمی‌تواند بدون توجه به آن چه که در اطرافش اتفاق می‌افتد به مسیر خود ادامه داده و خود را مصون از هر اتفاقی بداند. بدین ترتیب در ایران نیز محکوم به اتخاذ سیاست همسایگی هستیم. سیاستی که روابط ایران با هر یک از کشورها، گروه‌ها و پروژه های منطقه را تعریف کرده و سیاست خارجی ایران را در حوزه منطقه‌ای دارای یک راهبرد بلند مدت کند. از این رو این سیاست سیاستی غیر قابل عقب نشینی نیست چرا که نبود آن غیر قابل تصور است.

* سهیل فضلی

انتهای پیام/