«بسترسازی علامه طباطبایی برای انقلاب» در بیان امام خامنه‌ای


برخلاف آنچه که درباره عدم همراهی علامه طباطبایی با انقلاب اسلامی گفته می‌شود، مروری بر توصیفات رهبر معظم انقلاب بیانگر حضور بسترساز این شخصیت برجسته برای انقلاب اسلامی بوده است.

به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، 24 آبان‌ماه، سالروز درگذشت یکی از مهم‌ترین استوانه‌های جهاد فکری اسلام و مکتب قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام در تاریخ معاصر یعنی مرحوم آیت الله سید محمدحسین طباطبایی است که فقدانش ثلمه‌ای بزرگ بر پیکره اسلام عزیز وارد کرد و به تعبیری سنگینی بار از دست دادنش در آینده بیشتر از زمان حال و در حجاب معاصریت و هم‌عصری با وی احساس خواهد شد.

آن بزرگوار در یکی از معدود اشعاری که از وی باقیمانده است سروده بود:

من خسی بی سرو پایم که به سیل افتادم

 او که می‌رفت مرا هم به ته دریا برد

و حق این است که در این سال‌های فراقش به یاد بیاوریم که او در هنگامه‌ای که دین در غربت بود، سیلی از معارف اصیل و قرآنی را در اختیار نسلی که همگی از پیشقراولان انقلاب اسلامی شدند قرار داد و همه آنها را سرمستانه و مشتاقانه با خود به ته دریای معارف قرآنی و اسلامی برد.

اگر امروز ما آرام و مطمئن در ساحل این دریا مأوا گزیده‌ایم باید خود را مدیون او بدانیم که آنچنان عمقی به معارف اسلامی بخشید که شاگردانش همه با بنیه‌ای قوی در عرصه فکر و عمل اسلامی اینک نقش آفرینی می‌کنند و راهش را ادامه می‌دهند.

قدر و قیمت آن درّ نایاب را باید در آیینه بیان و بنان گوهرشناسانی به تماشا نشست که قادرند زوایای زندگی و شخصیت او را کشف کنند.

در این گزارش برآنیم تا سیمای تابناک علامه فقید را در هشت پرده از منظر نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی به تماشا بنشینیم و با این بیانات روشنگر عرض ارادتی به ساحت این شخصیت بی‌نظیر کنیم.

پرده اول: رفتار، زندگی و حرف‌های آرامبخش، شفابخش و نورانی

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی 29 مهرماه 1389 در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‌ درباره لزوم فیض بردن از معنویات و تهذیب در نظام رفتاری حوزه از مرحوم علامه طباطبایی نام می‌برند و می‌فرمایند: در همین قم، مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی، مرحوم علامه‌ی طباطبائی، مرحوم آقای بهجت، مرحوم آقای بهاءالدینی (رضوان اللَّه تعالی علیهم) قله‌های تهذیب در حوزه بودند. رفتار این‌ها، شناخت زندگی اینها، حرف‌های این‌ها، خودش یکی از شفابخش‌ترین چیزهایی است که می‌تواند انسان را آرام کند؛ به انسان آرامش بدهد، روشنایی بدهد، دل‌ها را نورانی کند.

پرده دوم: روشن‌کننده چراغ علوم عقلی در قم

ایشان 2 آبان‌ماه 1389 نیز در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم درباره اینکه کار معنویت، کار دلدادگی به عالم معنا، در حوزه اساس کار است، می‌فرمایند: شما ببینید یک نفس گرم مثل حاج میرزا علی آقای قاضی در نجف چقدر برکات درست کرد. شاگردهای مرحوم آقای قاضی هر جا که بودند، مایه‌ی برکت شدند؛ یک نمونه‌اش مرحوم علامه‌ی طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) که قم را روشن کرد؛ چراغ علوم عقلی را در قم ایشان روشن کرد و ادامه داد و با مشکلات ساخت.

پرده سوم: روشنفکر اجتماعی و معتقد به لزوم مبارزه روحانیت

امام خامنه‌ای درباره نظر علامه طباطبایی در خصوص لزوم حضور روحانیت در میدان مبارزه در 22 آبان‌ماه 1396 در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدا و ایثارگران روحانی استان قم می‌فرمایند: مرحوم علّامه‌ی طباطبائی (رضوان‌الله‌‌علیه) جزو روحانیّون روشنفکر و دارای افکار اجتماعی بود، در تفسیر المیزان ایشان، این خصوصیّت سرتاپا در مرحوم علّامه‌ی طباطبائی مشخّص است؛ لکن ایشان در میدان مبارزه حضور نداشتند، نبودند. یک‌وقتی با ایشان صحبت بود ـ صحبت خصوصیِ بین‌الاثنینیِ جلسه‌ی خصوصی ـ ایشان میگفت در اینکه در گذشته یک کوتاهیِ بزرگی ـ یا شاید می گفت تقصیر یا گناه بزرگی ـ انجام گرفته از طرف ما روحانیّون، هیچ تردیدی نیست؛ من حالا درست جزئیّات آن فرمایش ایشان یادم نیست؛ مضمون این بود، الفاظ یادم نیست. این را ایشان قبول می‌کردند و تصدیق می‌کردند که در گذشته یک چنین اشکالی در ما وجود داشته، [درحالی‌که] این در دوره‌ی کنونی ما نبود.

پرده چهارم: اهتمام و استقامت در جهاد تبیین

حضرت آیت الله خامنه‌ای 23 بهمن‌ماه 1391 در دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی در خصوص لزوم استحکام و پایداری در فعالیت‌ها و جلوگیری از ضعیف شدن آنها  با شاهد مثال قرار دادن علامه طباطبایی می‌فرمایند: به نظر من هنر بزرگ مرحوم علامه‌ی طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) این بود که پافشاری کرد و کار خود را در شرایط مختلف ادامه داد. حتّی طبق آن نقل‌هایی که ما شنیدیم ـ گرچه آن وقت هم بنده به ذهنم بود، منتها دقیق یادم نیست ـ هنگامی که ایشان «اسفار» را تعطیل کردند، همان جا در همان مسجد سلماسی «شفاء» را شروع کردند. خب، این یعنی استقامت.

پرده پنجم: پرداختن به کاری که لازم بود

ایشان در 15 تیرماه 1383 در خصوص لزوم پاسخ دادن روحانیت به شبهات و دادن وسعت و عمق بیشتر به جریان خلاق فکری که در حوزه علمیه به‌وجود آمده است، در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان‌ فرموده‌اند: کسی مثل مرحوم علامه‌ی طباطبایی (رضوان‌اللَّه‌تعالی‎علیه) در حوزه‌ی علمیه‌ی قم پیدا شد؛ ایشان، هم فقیه بود و هم اصولی؛ هم می‌توانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد؛ هم می‌توانست درس خارجِ اصول مفصلی ترتیب دهد و فضلا را جمع کند؛ اما او به کاری پرداخت که آن روز آن را لازم می‌دانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر این‌که اینها لازم است. او گفت من می‌بینم که دارند تفکرات و فلسفه‌ی کاذب مارکسیستی را در ذهن‌ها جا می‌دهند؛ نمی‌شود با توضیح‌المسائل اینها را پاسخ دهیم؛ توضیح‌المسائل جای خودش را دارد؛ جواب این شبهه‌ها را با چیز دیگری باید داد. ایشان «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت. یکی از تربیت‌شده‌های او مرحوم شهید مطهری (رضوان‌اللَّه‌علیه) است.

پرده ششم: دانشمند هوشمند و صحنه‌شناس

رهبر معظم انقلاب 21 تیرماه سال 1402 در دیدار مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور درباره لزوم حمله به مبانی فکری طرف مقابل در امر تبلیغ می‌فرمایند: حزب توده اساساً متّکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسیِ گسترده‌ای به نام «شوروی»؛ توده‌ای‌ها اصلاً از آنجا استفاده می‌کردند، تغذیه می‌شدند، ارتزاق مادّی و فکری می‌کردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید. لذا اینجا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علّامه‌ی طباطبائی، نرفتند سراغ اینکه جواب این‌ها را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این روش رئالیسم جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطه‌ی مقابل را پیدا کنند، آن را هدف قرار بدهند؛ بسیاری از کارهای مرحوم شهید مطهّری از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است.

پرده هفتم: عامل استحکام اعتقادی نیروهای انقلاب

ایشان 28 اردیبهشت ماه 1399 در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی نیز درباره لزوم تقویت مبانی معرفتی برای مبارزه و دفاع از اسلام می‌فرمایند: در همین مجموعه‌های گروهی و مانند این‌ها که قرص و محکم ایستادند؛ چون مبانی فکری‌شان درست بود، با کتاب‌های شهید مطهّری مرتبط بودند، با تفکّرات علّامه طباطبائی آشنا بودند، با حرفهای مرحوم شهید صدر آشنا بودند، مبانی فکری و معرفتی‌شان محکم بود، [لذا] قرص و محکم ایستادند؛ بعضی هم مبانی معرفتی‌شان ضعیف بود و متأسّفانه رفتند.

پرده هشتم: بستر سازی برای انقلاب اسلامی

رهبر انقلاب 19 مهرماه 1391 در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی در همین رابطه می‌افزایند: امثال شهید مطهری، امثال علامه‌ی طباطبائی و بزرگانی از این قبیل، مبانی فکرىِ مستحکم را آماده کردند؛ این زیرساخت‌های فکری را که بر اساس آنها می‌شود نشست فکر کرد، پرورش داد، گسترش داد، تفریع فروع کرد و نیازهای فکری امروز جوان‌ها را پاسخ داد. در کشور ما آن سخن قاطعی که توانست تفکرات مارکسیستی را مثل پنبه‌ای حلاجی کند، به هم بزند و باد هوا کند، فرمایشات مرحوم مطهری بود ـ که ایشان شاگرد آقای طباطبائی بود ـ و بعضی دیگر از شاگردان مرحوم علامه‌ی طباطبائی. این نظام در یک چنین بستری به وجود آمده.

انتهای پیام/

 

 

 

 

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط