نیابتیهای ترکیه در نتفلیکس
سریالهای ترکیهای که در ابتدا توسط شرکتهای مالی و ترابری داخلی حمایت میشد، حالا پای سرمایهگذاران بینالمللی و صادرکنندگان ترکی را به رسانه باز کرده بود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین سلطانی در گزارشی نوشت: فرض کنید در قطار مترو نشسته و بغلدستی شما تلفن همراهش را به حالت افقی در دست گرفته است و دارد با تمرکز بسیار چیزی را تماشا میکند. یک سوال؛ احتمال اینکه مسافر کناری شما سریالی ترکیهای را تماشا کند چقدر است؟ به حدود 20 سال قبل برویم، زمانی که سوریه هنوز صنعت سریالسازیاش سرپا بود و صادرات سریالش در جریان. همان دورانی که ایمن زیدان مقابل دوربین هشام شربتجی در سریال مدیرکل قرار گرفت و خیابانهای تهران را خلوت کرد. صداوسیما که اقبال مردم به آثار سوری را دید، دوباره ایمن زیدان در قاب دوربینها قرار گرفت و در سریال آقای دغل دوباره سریال محبوب مردم شد. آن سال، ایرانیها اسم سریالهای سوری و مصری را بیشتر از ترکها میشنیدند اما ورق برگشت.
سوریه پیش از جنگ کمکم از سریالسازی و فیلمسازی کنار گذاشته شد و مصریها هم کمکم وارد دوران تغییرات سیاسی شدند. در این وضعیت بود که تلویزیون دو کشور را برای پخش سریالهای خارجی انتخاب کرد. یکی از منتخبان از سرزمینهای شرقی و بود دیگری همسایهای ترک زبان. کرهایها و ترکیهای ها کم کم پایشان به تلویزیون باز شد. شاید مشهورترین و پربینندهترین سریال ترکیهای آن زمان «کلید اسرار» بود که از شبکه جوانِ سه پخش میشد. کلید اسرار و آثار مثل آن عموما مضامینی مذهبی و اعتقادی داشتند. مضامینی که نخ تسبیح تمام آثارشان مفهوم توبه بود. تلویزیون هم با این دید که این سریالها مفاهیمی اعتقادی دارند، در لیست پخش خود آنها را قرار داده بود. دو اتفاق اما پای ترکها را از تلویزیون برید. اولین اتفاق به پشتبام خانههای ایرانی برمیگشت، اما چطور؟ شروع داستان همسایه شمال غربی تازه پس از دهه 80 آغاز شد. اوایل دهه 90، موج فیلمهای تاریخی و عاشقانه ترکی در دیشهای ماهواره آغاز شد، همین مسئله زنگ خطری را در داخل کشور روشن کرد. زنگ خطری که مردم را در جایگاهی قرار داد که ایران را به عنوان نقطه ثقل منطقه پیش ببرد.
ترکها روی دیش میروند
با آمدن دیشهای ماهواره و پخش شدن سریالهای ترکی از آن، کمکم بردن نام سریالهای ترکیهای در تلویزیون تبدیل به اتفاقی نادر شد. ترکها به طور مشخص، لباس رقابت فرهنگی را پوشیدند. تا اینکه یک اتفاق تمام روابط ایران با سریالهای ترکی را به طور کامل تیره و تار کرد. پشت قهر ایران با آثار ترکی فتحالله گولن نشسته بود. بنیاد گولن، پشت اکثریت آثار ترکی قرار داشت که از تلویزیون پخش میشد. بنیاد گولن جامعه مخاطب خود را آسیای مرکزی و حوزه قفقاز قرار داده بود تا با پخش آثاری که مورد اقبال مردم این مناطق است ترکیه را به عنوان قطب اصلی منطقه جا بیندازد. ایران که متوجه زاویه نگاه و تعریف گولن از اسلام و دین شد پخش آثار گولن را در تلویزیون ممنوع کرد. البته گولن به داشتن یک بنیاد فرهنگی در سطح منطقه فکر میکرد و به صورت مشخص عزم آقسارای یا همان کاخ ریاست جمهوری ترکیه را کرد. کودتای 2016 مدل سریالهای مذهبی و اعتقادی را به کل جمع کرد و رویای گولن در منطقه نقش بر آب شد. درنهایت گولن همین چند ماه قبل مرد اما سریالسازی ترکیه با شکست گولن شکسته نشد. درست است که دیگر مخاطب آثاری با مضامین اعتقادی و مذهبی نمیدید اما کماکان منتظر و مشتاق آثار ترک بود. ترکها موج موازی که همراه با بنیاد گولن شروع کرده بودند را ادامه دادند و آثار تاریخی و عاشقانه را تا جایی که کانالهای قفقاز جا داشت پر کردند. مدل سریالسازی ترکها شباهت بسیاری با مدل کرهایها داشت. سادهسازی تاریخ، تولید قهرمان، تولید سلبریتی و البته تولید سریالهایی بیش از 25 قسمت. در بین کشورهای منطقه تنها تلویزیون ایران بود که چهارچوب را برای پخش سریالها ترکیهای تنگ و تنگتر کرد. منطق صداوسیما ها هم قابل فهم بود؛ صداوسیما مثل جومونگ و یا آثار دیگر اینچنینی نمیتوانست در ابتدای تیتراژ سریال واژه افسانه را اضافه کند. چون ترکها دقیقا از سوژههای تاریخی استفاده کرده بودند اما با یک اِنقُلت؛ ترکها به شکل مشخصی در تاریخ دست برده بودند و این دستکاری کاملا به ضرر ایران تمام میشد. با این تفاصیل ترکها از صداوسیما خارج شدند اما از تلویزیونها نه. سریالهای داغ ترکیهای تبدیل شد به موضوع اصلی التهاب ماهواره و آرایش و پوشش؛ و حتی ملاکهای زیبایی هم ترکیهای شدند. کلاسهای زبان، ترکی استانبولی را به عنوان زبان جدید اضافه کردند و حالا نوبت موج ترکی در منطقه بود.
ترکها سرمایهگذار جذب میکنند
در همین لحظه که شما این گزارش را میخوانید حدود 10 درصد از آثار خارجی یکی از پلتفرمهای نمایش خانگی داخلی ترکیهای است. وقتی ترکها در آسیای مرکزی و غربی چهره اول شدند کم کم سرمایهگذاران خارجی را هم در کنار خودشان دیدند. شرکتهای آرایشی و بهداشتی به عنوان اولین تولیدکنندگان آثار تجاری وارد رقابت شدند. منطق ورود ترکها هم روشن بود؛ مخاطبان سریالهای ترکیهای به شکل مشخصی از گروه و طیف و حتی روی جنس خاصی متمرکز بود. سریالهای ترک روی مولفههایی از زیبایی مانور میداد که میتوانست قشر متوسط و مصرفکننده را به شکل جدیدی از مصرف سوق دهد. سریالهای ترکیهای که در ابتدا توسط شرکتهای مالی و ترابری داخلی حمایت میشد، حالا پای سرمایهگذاران بینالمللی و صادرکنندگان ترکی را به رسانه باز کرده بود. مثال بارزش هم شرکتهای خارجی چون «pantene» و صادرکنندگانی چون شرکت «جینر» بود. با گذشت زمان اما هنوز یک مشکل پابرجا بود. آثار ترکها میتوانستند مخاطب بگیرند اما نهایتا در قفقاز، آسیای غربی و مرکزی. ترکها میدانستند که برای فراتر رفتن از این منطقه، تکنیکهای ایجاد جذابیت کاذب و یا ایجاد گرههای کاذب در روایت نمیتواند کارکردی داشته باشد، برای همین هم آثار جدید ترکیهای روی دور کاهش قسمت و افزایش کیفیت افتادند. مخاطبی که به آثار نتفلیکس و اچبیاو عادت کرده بود دیگر پذیرش آثار ترکی را نداشت. حالا ترکها مانده بودند و چالشی انگِ آبکیبودنی که باید از روی پیشانیشان پاک میشد. ترکها برای عبور از این اتفاق به جای رقابت با نتفلیکس، ترفندی زدند و خودشان را در این پلتفرمها هضم کردند اما چطور؟
نتفلیکس خواهان آثار ترکی
نتفلیکس پس از آنکه در سال 2014 خودش را بازتعریف کرد اهداف بینالمللی را در دستورکار قرار داد و شروع به یافتن آثاری کرد که سرتاسر جهان میتواند در راستای اهداف و نگاه نتفلیکس پخش سریال داشته باشند. این پلتفرم پخش در آمریکای جنوبی به سراغ برزیلیها و آرژانتینیها، در اروپا به سراغ انگلیسیها، فرانسویها و البته اسپانیاییها رفت اما یک کشور در این بین تفاوتی آشکار با سایر کشورها داشت. ترکیه یکی دیگر از کشورهایی بود که نتفلیکس به سراغشان رفت. به صورت رسمی ترکها و نتفلیکس در سال 2019 قراردادی بستند و ترکها به جای آنکه کشور به کشور قرارداد پخش با خارجیها ببندند، مسئولیت تمام و کمال پخش را به نتفلیکس واگذار کردند. با گذشت حدود 6 سال از اولین قرارداد ترکها با نتفلیکس و پخش شدن سریال آتیه از این پلتفرم، حالا دیگر قراردادهای ترکها و پلتفرم به یک سریال و یک اثر محدود نمیشود. قرار است در سال 2025، 8 سریال ترکیهای از نتفلیکس پخش شود. سریالهایی با نامهای Anonymous Lovers(عاشقان گمنام)، Letters to the Future(نامههایی به آینده)، Old Money(پول قدیمی)، Platonik، Separation is Also a Part of Love(جدایی هم بخشی از عشق است)، The Town(شهر)، Istanbul Encyclopedia(دایره المعارف استانبول)، There’s Another Possibility(یک امکان دیگر وجود دارد) که قرار است سال 2025 از نتفلیکس پخش شوند. آنچه از خلاصه داستانهای آثار ترکی به دستمان رسیده نشان از این دارد که ترکها در ژانر چندان تغییری هم ایجاد نکردهاند، به عنوان مثال سریال عاشقان گمنام که قرار است سال 2025 در نتفلیکس پخش شود درباره فردی است که از دوران کودکی اعتمادش را نسبت به عشق از دست میدهد. او به همین دلیل بیمارستانی با نام «بیمارستان عشق» تأسیس میکند تا کسانی که از این بیماری رنج میبرند را درمان کند. او در این مسیر با شخصی آشنا میشود که معتقد است عشق قدرتی دارد که حتی میتواند جهان را نجات دهد یا سریال دایرهالمعارف استانبول که با اقتباس از کتابی با همین نام ساخته شده درباره دختری به نام زهرا است که به دنبال هویت و خانه واقعی خود در استانبول میگرد. با این حال به طور مشخص نتفلیکس در آثار ترکیهای یک تغییر مشخص را اعمال کرده است؛ نتفلیکس در سال گذشته اغلب آثارش را به شکل مینی سریال بسته است و نه یک سریال بلند. این اتفاق باعث شده تا ترکها مجبور شوند برای آنکه در بازارهای بزرگتری وارد شوند به سراغ آثاری کوتاهتر و البته سوژههایی جدیدتر بروند. نتفلیکس مشخصا از ترکها همان طیف آثار را طلب میکند که میساخته اما با کیفیت فنی بهتر. حالا ترکها ماندهاند و کیفیتی که باید برای جهانی شدن افزایش پیدا کند. آنچه اکنون میتوان گفت، مردم آمریکا و غرب اروپا تمایلی به آثار ترکی نشان ندادهاند، حالا باید دید آیا ترکها میتوانند به مرز های آمریکا هم وارد شوند یا نه.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/