جنبش دانشجویی کجای معادلات سیاسی است؟/ میزگرد دبیران تشکلها

همزمان با ایام روز دانشجو دبیران اتحادیه‌‌های دانشجویی کشور در میزگردی مسائل جریان دانشجویی را بررسی کردند.

گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم- فاطمه کریمی: در آستانه روز 16 آذر و روز دانشجو در میزگردی با عنوان، ((تشکل‌های دانشجویی و حکمرانی کشور)) در خبرگزاری تسنیم، میزبان دبیران اتحادیه‌های دانشجویی کشور بودیم.

علی رادمنش، دبیر اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور، محمدرضا مریمی، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی، ابوالفضل محمدی، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و محمد نائیج، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور با حضور در این میزگرد ضمن پاسخگویی به سوالات، دیدگاههای خود و اتحادیه و تشکل متبوع خود در زمینه مسائل مختلف کشور را مطرح کردند.

اقدامات سال گذشته جنبش دانشجویی در زمینه اثرگذاری در محیط دانشگاه، حوادث و مسائل مختلف کشور و جامعه بین‌المللی و عملکرد دولت در حوزه آموزش عالی از جمله مسائل مطرح شده در این جلسه از سوی دانشجویان بود. 

 

مشروح این میزگرد را در ادامه می‌خوانید:

تسنیم: سوال اول من راجع به اثرگذاری و نقش آفرینی فعال تشکل‌های دانشجویی در موضوعات مختلف است. رهبر انقلاب هم در دیدار رمضانی خود با دانشجویان از کم کاری تشکل‌ها در دانشگاهها انتقاد داشتند. تشکل شما برای رفع این نقیصه در یکسال اخیر چه برنامه‌هایی داشته؟ فکر می‌کنید تشکل‌ها برای تقویت اثرگذاری در محیط دانشگاه چه کارهایی باید صورت دهند؟

مریمی: قبل از پاسخ به این سوال، مقدمه‌ای لازم است. فعالیت تشکل‌های دانشجویی در دانشگاهها یک مسئله دو وجهی است. یک وجه به کنش تشکل‌های دانشجویی و تربیت نیرویی که از سوی آنها صورت گرفته بر می‌گردد و بخش دیگر به فرهنگ سیاسی جامعه که در دانشگاه نیز نمود پیدا می‌کند، مربوط است. 

در زمینه فعالیت تشکلهای دانشجویی، بعد از شیوع کرونا و تعطیلی‌های آن دوران، مدل زیست نسل جدید و نسلی که در آن دوران دانشجو بود با نسل قبل فرق کرد.

این تفاوت هنوز در تربیت نیرو و نوع مواجه با نیروهای جدید تشکل‌ها دیده نشده است. تشکل‌های دانشجویی با گذشت چند سال از کرونا هنوز به شیوه قبل کرونا به تربیت نیرو و ارتباط با نیروهای جدید می‌پردازند.

زیست نسل جدید دانشجویان با دانشجویان قبل کرونا متفاوت شده است

 به نظر باید در برخی روش‌ها تجدید نظر و بازنگری کرد چون نسل جدید اقتضائات خود را دارد. شاید آنها مثل ما علاقه‌ای به خواندن نشریه نداشته باشند و نوع و ابزار مطالعه‌شان درباره مبانی و مسائل مختلف با ما فرق کرده است. نه اینکه موضوعات مهم در روند تربیت نیرو و ارتباط با آن حذف شود بلکه باید این مسئله را به روز کرد تا تربیت نیرو به شکل بهتری صورت گیرد. 

از طرف دیگر در کنار نیروی انقلابی که قرار است توسط تشکل‌ها تربیت شوند سایر دانشجوهای حاضر در دانشگاه نیز تغییراتی داشتند لذا اگر نوع کنش‌گری و تربیت‌پذیری تشکل‌های‌ دانشجویی با مقتضیات زمان به روز نشود قطعا تشکل‌ها دیگر نمی‌توانند با نسل جدید حاضر در دانشگاهها ارتباط بگیرند. برنامه‌ها و مسائل مد نظر او در دانشگاه از جذابیت لازم و کافی برخوردار نیست و نمی‌تواند به وظایف خود در دانشگاه عمل کند؛ لذا در گفتمان‌سازی و جریان‌سازی موفق نخواهد بود و کنشگری تشکل‌ها در دانشگاه کمرنگ‌تر از قبل می‌‌شود.

استقلال دانشگاه‌ها توسط نهادهای بیرونی زیر سوال می‌رود 

وجه دیگر فرهنگ سیاسی جامعه در کف دانشگاه است. در سالهای اخیر متاسفانه اتفاق درناکی در دانشگاهها در حال وقوع است که به نوعی استقلال دانشگاه‌ها را توسط نهادهای بیرونی زیر سوال می‌برد.

این مسئله باعث شده از یک طرف خود تشکل برای انتخاب مسئله و نوع مواجه‌اش با مسائل مختلف دچار تناقض شود زیرا یک تحلیلی خودش دارد و یک تحلیلی از بیرون به او تحمیل می‌شود. از  طرف دیگر آزادی عملی که باید داشته باشد محدود شده و با مسائل مختلفی در این زمینه دست به گریبان است.

ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی دو دهه است دنبال فعال کردن یکی از دفاتر خود در یکی از دانشگاههای کشور هستیم و  می‌دانیم اگر این تشکل در فلان دانشگاه فعال شود فضای دانشگاه پویاتر می‌شود اما پاسخ مثبتی نگرفتیم.

البته مسئولان داخل دانشگاه با این موضوع موافق هستند ولی نهادهای خارج دانشگاه این مسئله را قبول نمی‌کنند. وقتی حضرت آقا چنین فرمایشی می‌کنند باید چنین همراهی‌‌هایی هم صورت بگیرد. البته این مسئله مربوط به این دولت و دولت قبل نیست. در شهرستانها به خصوص فضا و جریان سیاسی حاکم است که آن جریان برنمی تابد گروه‌های مخالف رویکرد آن در سطح شهر و دانشگاه فعالیت کنند.

با تمام این مسائل سعی کردیم بعد فرمایش آقا به کف دانشگاه برگردیم و با دانشجوها در کف دانشگاه ارتباط برقرار کنیم. به خصوص بعد از طوفان الاقصی تلاش کردیم دوباره فضای فلسطین و غزه  را در دانشگاه پررنگ و جریان‌سازی کنیم.

رادمنش: باید دنبال تقویت تشکل‌های دانشجویی برای تقویت نقطه اثر آنها در دانشگاه باشیم. قطعاً نیاز است تا آسیب‌شناسی شود که چرا نمی‌توانیم با نسل جدید در دانشگاه ارتباط برقرار کنیم. این مسئله مربوط به دهه 90 هم نیست و وضعیت تشکل‌های دانشجویی دانشگاهها در اوایل دوران انقلاب نیز باید بازنگری می‌شد. چون قبل انقلاب تشکل‌های دانشجویی که عمدتا به ساختار حاکمیت آن زمان که رژیم پهلوی بود انتقاد داشتند، بعد از انقلاب با وجود تحولات جدید کشور، باید تغییر رویه می‌دانند و تغییراتی در روندهای آنها باید رخ می‌داد. 

اگر فعالیت در تشکل‌های دانشجویی را بستری برای کارآموزی و کارورزی نیروهای سیاسی کشور می‌دانیم پس می‌توان گفت سیستم حکمرانی فعلی ما خروجی برخی روندها و تربیت نیرویی است که در ابتدای دوران انقلاب از سوی تشکل‌های دانشجوی صورت گرفته است. قطعاً اگر تشکل دانشجویی دهه 70 و 80 کار خود را خوب انجام می‌داد، خروجی عملکرد آن امروز در سیستم حکمرانی و روندهای اجرایی دولت و مجلس قابل مشاهده بود.

سیستم حکمرانی فعلی خروجی تربیت نیروی دهه 70 و 80 در دانشگاههاست

البته دانشجویی که در تشکلهای دانشجویی کار کرده و مسئولیت می‌گیرد، با دانشجویی که در این فضا فعالیتی نداشته، تفاوت‌های زیادی خواهد داشت ولی بحث این است که دانشگاه نیز به عنوان چرخه تربیت نیروی انسانی عملکرد خوبی نداشته و رفته رفته ارزش آن در جامعه کم شده است. حتی در حوزه علمی که یکی از مهمترین وظایف و کارکرد‌های دانشگاه است امروز استقبال از دانشگاه در مقابل پژوهشکده‌ها کمتر شده و به تبع آن،  تشکل‌های دانشجویی نیز که در فضای دانشگاه فعالیت می‌کنند از اثرگذاری کمتری برخوردار شدند.

در دوره‌ا‌ی برگزاری مناظره، همایش و برنامه‌های سیاسی از جمله اقدامات تشکل‌های دانشجویی بود، ولی امروز این اقدامات نیاز جامعه دانشجویی و جامعه را رفع نمی‌کند و نیاز است تشکل‌ها در اقدامات و فعالیت‌های خود بازنگری اساسی صورت دهد.

نیازمند بازنگری در اقدامات تشکل‌های دانشجویی هستیم

رهبر انقلاب که از کم‌کاری تشکل‌ها در دانشگاه گلایه کردند، همواره یک نگاه تمدنی به مسائل داشته و یکی از اصلی‌ترین پایه‌های تمدن نوین اسلامی در گام دوم انقلاب را پیشرفت علمی می‌دانند.

ایشان در تمام سخنرانی‌هایشان به این نکته اشاره می‌کنند و پیشرفت علمی را باعث ایجاد قدرت علمی کشور می‌دانند، اینکه اگر بتوانیم در حوزه علمی پیشرفتی داشته باشیم گام دوم انقلاب رقم می‌خورد. چه کسی می‌تواند این کار را صورت دهد؟ دانشجویی که حرف انقلاب را بفهد و گفتار و گفتمانش به گفتمان اصلی انقلاب نزدیک باشد. این دانشجو اگر در حوزه علمی نیز تقویت شود می‌تواندُ تغییر ایجاد کند.

در تشکل‌ها نیازمند ایجاد ساز و کاری هستیم که دانشجوی فعال در عرصه علمی و موفق در این بخش در حوزه بینش سیاسی و فکری نیز تقویت شود.

متاسفانه دانشجویان برتر در حوزه علم و فناوری، کمتر با بدنه تشکل‌ها ارتباط می‌گیرند که رفع این نقیصه می‌تواند به اثرگذاری تشکل‌ها و نهاد دانشگاه در جامعه کمک کند.

دانشجویان موفق در عرصه علمی با تشکل‌ها ارتباط نمی‌گیرند

یکی از وظایف اصلی تشکل‌های دانشجویی جریان‌سازی است ولی امروز آنها نه دغدغه جریان‌سازی دارند و نه دنبال تحقق این امر هستند. فردی که در تشکل دانشجویی فعالیت دارد به دلیل ندیدن اثر اقدامات و عملکرد خود، امروز احساس می‌کند هویتش کمرنگ‌ شده، قطعاً این دانشجو و تشکل هر چه احساس کند نقشش در دانشگاه و وقایع جامعه بیشتر و موثرتر شده تحرکش نیز در موضوعات بیشتر می‌شود.

امروز در حوزه فلسطین و غزه که مسئله اول جهان اسلام است تشکل‌ها بعضاً دغدغه لازم و کافی را ندارند زیرا اثری از نقش‌آفرینی خود در این زمینه نمی‌بینند. نسل جدید و دهه 80 اگر نقطه اثر و تاثیرگذاری اقدامات خود را نبیند دیگر برای اثرگذاری قدمی برنمی‌دارد. ولی وقتی توجیه شوند و ضرورت مسئله را حس کنند، فعالیت می‌کنند.

تشکل‌های دانشجویی امروز دغدغه جریان‌سازی ندارند 

محمدی: اول باید بررسی کنیم که چرا رهبر انقلاب این موضوع را مطرح کردند و به تشکل‌دانشجویی به دلیل ضعف در دانشگاهها تذکر دادند.

باید به عقب برگردیم و ببینیم جنبش دانشجویی کجا دچار اشتباه محاسباتی شده است. وجود و بقای هر سازمانی منوط به ماهیت و هدفش است اگر از یک سازمان هدفش را بگیری دیگر چیزی از آن باقی نمی‌ماند.

مهمترین هدف جنبش دانشجویی در ابتدا استکبار‌ستیزی بود. در آن زمان محتوا و فرم آن  متناسب با این هدف چیده شده بود. روزنامه داشت و بیانیه‌ می‌داد و گاهاً شب‌نامه‌هایش در کل کشور دیده می‌شد. هدفش را درست دیده بود و ابزار آن را نیز با خود همراه داشت.

گم کردن هدف و به روز نشدن ابزار هدف تشکل دانشجویی را دچار افت کرد

جلوتر که رفت، دو ایراد اساسی به آن وارد شد؛ یک اینکه با گذشت زمان هدف و هویت خود را کمی گم کرد و الان نمی‌داند دنبال چی است؟ دیگر اینکه ابزارش را نتوانست با نسل Z تغییر دهد. هر چقدر جلوتر می‌رویم ابزار آن قدیمی‌تر می‌شود ولی نیاز نسل جدید متفاوت است. این عوامل باعث شد تشکل دانشجویی افت کند.

نکته بعدی، جنبش دانشجویی که در ابتدا شکل گرفت هیچ وابستگی نداشت و حُر بود. اعضایی به عنوان ادوار نداشت و فعالیت خود را انجام می‌داد. به مرور زمان و با رفت‌ و امد افراد دارای اعضایی با عنوان ادوار شد که بعضاً در لایه‌های مختلف حاکمیت و احزاب قرار گرفتند. با این روند ناخودآگاه تفکر محافظه‌کاری و کمی منفعت‌طلبی در  تشکل دانشجویی دیده شد و استقلال آن زیر سوال رفت.

اولین ویژگی تشکل دانشجویی استقلال و دومین ویژگی آن تفکر بود که از گفت‌و‌گو و اندیشه شکل می‌گرفت. در این شرایط در هر دو مسئله دچار مشکل شد. وقتی اعضای ادوار تشکل دانشجویی در حاکمیت قرار گرفتند، فعالیت تشکل دانشجویی به واسطه بمباران اطلاعاتی از طرف اعضای ادوار، رنگ و روی مصلحت گرفت و این باعث شد تفکر هم از جنبش دانشجویی برود.

استقلال و ماهیت تشکل دانشجویی به مرور دست خودش تغییرات شد

کمی جلوتر که رفتیم ماهیت آن هم با مشکل روبرو شد. تشکل‌ دانشجویی به دلیل تغییر هر ساله اعضای شورای مرکزی خود از سیال بودن برخوردار بود ولی همین امر باعث می‌شد کار ریشه‌ای و عمیقی در تشکل صورت نگیرد.

در کنار این، تغییر دولتها نیز برای تشکل‌های دانشجویی مسائلی را به دنبال می‌آورد. اگر دولت همسو با تشکل روی کار می‌آمد تشکل دانشجویی به دلیل حضور ادوار خود در فضای سیاسی و ساختار حاکمیتی گم  می‌‌شد و اگر دولتی با دیدگاه  مقابل تشکل دانشجویی روی کار می‌آمد از طرف ادوار خود برای مطالبه‌گری و کنشگری در موضوعات مختلف که گاها شاید فکر خودش نبود تحت فشار قرار می‌گرفت. دولت هم چون دستش باز بود برای اعمال فشار و محدود کردن تشکلها از نظر مالی او را تحت فشار قرار می‌داد؛ لذا تشکل  ها بعضاً دچار خودسانسوری و محافظه‌کاری می‌شدند.

 با احترام به ساحت جنبش دانشجویی و خبرنگاران، جنبش دانشجویی گاهی ساحت خود را با خبرنگاران اشتباه می‌گیرد و دنبال سوال از مسئولان است در حالی جنبش دانشجویی در کنار کار سلبی، کار ایجابی هم باید انجام دهد  زیرا ما از خبرنگاران انتظار نداریم گلوگاه تربیت نیروی تراز برای انقلاب باشد ولی از تشکل این انتظار می‌رود.

در این فضا حضرت آقا خواستند یک رویکرد راهبردی به تشکل‌ها ارائه دهند و اینکه باید کار ایجابی هم  داشته باشید. اینکه شما هم باید مورد سوال قرار گیرید و پاسخ دهید نه اینکه همیشه سوال کنید.

جنبش دانشجویی باید به دانشگاه برگردد ولی یک چالش و خطری را نیز باید در این زمینه حس کرد اینکه منظور ایشان این نیست که گفتمان ما برگشت به دانشگاه است بلکه عرصه، میدان و سنگری که در آن هستیم دانشگاه است و باید مسائل دانشگاه یعنی دانشجو، سبک زندگی و مسائل مبتلا به او را نیز دنبال کرد.

اینکه رساله، استاد، حوزه علمی و فناوری در مسائل کشور چه نقشی دارند و باید از زاویه به مسائل کشور و حتی حاکمیت  نگاه کرد.

نائیج: به نظرم برای پاسخ به اینکه چرا آقا به تشکل‌ها فرمودند به دانشگاه برگردید باید کمی به عقب‌تر برگشت و به عنوان نخ تسبیح بیانات ایشان در زمینه‌های مرتبط را نگاه کرد. یکی از این زمینه‌ها سخنان رهبر انقلاب در اهمیت دانشگاه در سرنوشت کشور است. ایشان جایی می‌فرمایند اهمیت دانشگاه به اندازه اهمیت آینده کشور است.

عدم درک درست از نزاع تمدنی حق و باطل تشکل‌های دانشجویی را متاثر کرد

یکی از اصلی‌ترین مسائل و مشکلاتی که در نظام آموزش عالی وجود دارد و تشکلهای دانشجویی گاهاً  از آن متاثر می‌شوند موضوع عدم درک  فضای نزاعی است که آقا ترسیم کردند. وقتی نزاع تمدنی که بین جریان حق و باطل  وجود دارد را به خوبی متوجه نشویم در نظام آموزش عالی و نظام تشکیلاتی تشکل‌ها نمی‌توان به درستی برنامه ریزی کرد. اگر دستگاه محاسباتی در فهم این مسئله و آن خط فکری که ترسیم شده دچار مشکل شود، خروجی آن اتفاقاتی می‌شود که الان در فضای تشکلها رخ می‌دهد.

وقتی الان با نگرانی از استقلال فضای تشکل‌های دانشجویی سخن می‌گوییم به این دلیل است که گرفتار برخی مسائلی‌ که نسبیتی با اولویتهای واقعی ندارد، شدیم. اگر به این دستگاه محاسباتی توجه نکردیم مجبوریم به سمت یک دستگاه تحلیلی برویم که مختصات آن با دستگاه تحلیلی و محاسباتی انقلاب متفاوت است.

سه وظیفه اصلی تشکل‌های دانشجویی در جامعه امروز

درباره تشکل‌های دانشجویی، این دو فهم اولیه باعث شده به ظرفیتی که رهبر انقلاب برای تشکل‌ها ترسیم کردند، نرسیم. ایشان چند ماموریت ویژه به ما دادند؛ نقش‌آفرینی تخصصی، جریان‌سازی عمومی و همراه‌سازی ظرفیت عظیم دانشجویی. همه وظایف ما در این سه مورد ترسیم می‌شود. باید در این فضا تربیت نیرو انجام دهیم، تشکل خود را قوی کنیم و در دانشگاه شبکه ایجاد کنیم.

حضرت آقا در سال 1401 در یک دیدار دانشجویی مسئله‌ای را گفتند و آن این بود که بروید با مسائل اصلی کشور مماس شوید. مسئله بازگشت به دانشگاه را در این جهت می‌توان دید. برخی بازگشت به دانشگاه را به این صورت معنا می‌کنند که تشکل‌ها نباید کار سیاسی کنند و به مسائل روز کشور وارد شوند، بلکه باید فقط در فضای دانشگاه کار کنند. به نظر این مسئله با تعبیری که آقا درباره وظایف تشکل‌ها دارند، متفاوت است. بازگشت به دانشگاه یعنی بازگشت به مسائل اصلی انقلاب و یافتن پاسخ برای این مسائل از دل و کف دانشگاه. 

بازگشت به دانشگاه یعنی یافتن پاسخ برای مسائل اصلی کشور از دل دانشگاه

رهبر انقلاب در سال 98 موضوع حرکت عمومی جامعه را مطرح می‌کنند و آن را مقدمه حل مسائل کشور می‌‌دانند. بنا بود تشکل‌ها در این حرکت عمومی نقش ایفا کنند و دانشگاه را نیز با خود همراه کنند. بنا نیست به دانشگاه برگردیم و نسبت به مسائل روز کشور بی‌توجه باشیم.

بازگشت به دانشگاه صرفاً ایجاد یک دفتر تخصصی در یک گوشه دانشگاه نیست. بلکه باید در این نزاع همیشگی حق و باطل مسائل اصلی انقلاب را با خود به دانشگاه ببریم و  برای آن ادبیات، حرف و نیروی انسانی تولید کنیم تا در عرصه جامعه با دست پر دنبال رفع مشکلات باشیم.

اتفاقات دهه 80 و 90 و کرونا جریان دانشجویی را به انزوا برد

 کرونا را به تنهایی دلیل وضعیت فعلی تشکل‌های دانشجویی نمی‌دانم. اتفاقاتی که اوایل دهه 80 در جنبش دانشجویی ایجاد و اواخر این دهه و دهه 90 تشدید شد با بروز کرونا ضریب و شتاب بیشتری گرفت و جریان دانشجویی را به انفعال و انزوا برد. تشکلهای دانشجویی بعد کرونا اقتضائات بیشتری پیدا کردند در مقاطعی  نتوانستیم به این اقتضائات پاسخ دهیم و همین امر آنها را با مشکلاتی روبرو کرد.

در بسیج دانشجویی برای رفع این نقیصه سعی کردیم  به چیزی برگردیم که بسیج برای آن تشکیل شده و آن حرکت به سمت پایگاه محوری بود.

یکی از کارهایی که در این زمینه صورت دادیم؛ ایجاد هسته سخت و برنامه‌ریزی برای مماس شدن با موضوعات مبتلا به کشور بود. ایجاد دوره «پیشگامان رهایی» که امسال دومین دوره آن همزمان با سالروز بسیج دانشجویی برگزار شد یکی از اهدافش  نقش‌آفرینی در این زمینه است. اینکه مسائل اصلی کشور به دانشجویانی که می‌خواهند کنش سیاسی در جامعه انجام دهند، عرضه شود تا این مسائل باعث حرکت جنبش دانشجویی شود.

اتفاق دیگری که در حال برنامه‌ریزی هستیم این است که مسائل اصلی را وارد دانشگاه کنیم و با بررسی و پیگیری آنها از سوی جمعیت دانشگاهی و تشکل‌ها، به الگوی حکمرانی در این زمینه دست یابیم. با گذشت سال‌ها هنوز به الگوی حکمرانی کاملی برای اداره کشور دست نیافتیم، عقب ماندگی‌هایی در این زمینه داریم.

بازگشت به دانشگاه به این معناست که الگوی حکمرانی ارائه دهیم و کنش سیاسی در این فضا نیز معنا پیدا کند. این موضوع با آن تعبیری که می‌خواهد دانشجو مطیع جریان‌های سیاسی خاص در کشور باشد در تضاد است. در نگاه حضرت آقا نیز این دانشجو و تشکل دانشجویی پیشران سیاست در انقلاب اسلامی است نه اینکه خودش پیرو این سیاست شود.

تسنیم: سال گذشته وقایع و حوادث مختلفی در فضای سیاسی کشور رخ داد که برای همه مردم و به خصوص جوانان و دانشجویان غیر قابل تصور بود. به نظر شما جریان دانشجویی کشور چقدر توانست از فرصت پیش آمده برای اثرگذاری در جامعه استفاده کند و آیا این جریان را در اتفاقات کشور تاثیرگذار دیدید یا نه؟

مریمی: سال تحصیلی گذشته، سال خاصی در کشور بود و هر اتفاقی که انتظار نداشتیم، رقم خورد. انتخابات مجلس، انتخابات ریاست جمهوری، همزمان در فضای بین‌الملل فضای خاصی حاکم بود و نقطه عطفی بود که جریان دانشجویی می‌توانست خیلی تاثیرگذار باشد. قبل از توجه به فضای دانشگاه و تشکلهای دانشجویی، فضای جامعه را باید بررسی کنیم.

برآیند فضای سیاسی جامعه در دانشگاه دیده می‌شود و بر عکس. یکی از عواملی که باعث شده تشکل‌های دانشجویی در فضای دانشگاه مثمرثمر باشند، فرهنگ سیاسی است که در جامعه شکل گرفته و در دانشگاه خرد شده است برای اینکه انتظار داشته باشیم جریان دانشجویی یک جریان موفق و اثرگذار در جامعه باشد، باید ببینیم آن چیزی که در سیاست‌ورزی و سیاستگذاری خودمان در جامعه انجام دادیم چقدر با آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی و فرهنگ مردمسالاری دینی انطباق داشته است.

سمبل این موضوع در جامعه امام راحل هستند. ایشان هر وقت می‌خواستند ارزشی را از شعائر انقلاب در جامعه ترویج دهند ابتدا آن را بین مردم، مردمی‌سازی می‌کردند و سپس آن ارزش خود به خود به دست مردم در جامعه رواج پیدا می‌‌کرد به طوریکه گاها مردم حاضر بودند برای آن ارزش‌ها جان دهند.

برای جریان‌سازی باید مردم و تشکل‌های دانشجویی را در سیاستگذاری‌ها دخیل بدانیم

موضوعاتی مانند استقلال، جنگ 8 ساله، دفاع مقدس، مسئله امنیت و ایجاد کمیته‌های مردمی با حضور مردم در کشور ناظر بر این موضوعات بود. اگر انتظار داریم جریان‌ساز باشیم و مردم را با خود همراه کنیم باید مدل امام را پیش گیریم و به مردمسالاری دینی برگردیم نه اینکه مردم را در سیاستگذاری‌ها دخیل ندهیم و به بهانه‌های مختلف نظیر مصلحت آنها را از روندهای مختلف سیاسی جامعه و کشور کنار بگذاریم و از روشهایی استفاده کنیم که استبدادخواهانه باشد.

وقتی مردم را در سیاستگذاری‌ها دخالت ندهیم، نمی‌توانیم انتظار همراهی مردم با خودمان و ارزش‌های تعریف شده برای جامعه را داشته باشیم.  مثلاً در اصل 8 قانون اساسی و موضوع امر به معروف و نهی از منکر، بخشی مربوط به امر به معروف مردم نسبت به حکومت و دولت است اما به آن توجه نمی‌کنیم و آنها را در این فرایند دخیل نمی‌دانیم و انتظار همراهی از سوی مردم را داریم  یا موضوعاتی که مربوط به حجاب و مسائل دیگر است و از نقش‌دهی و همراهی مردم دور ماندیم. اگر بناست به سمت جریان‌سازی رویم و در این بخش موفق باشیم باید به مردم برگردیم و سراغ مردمی سازی رویم.

در فضای دانشگاه هم همین روند حاکم است اگر به بهانه‌های مختلف می‌خواهیم آزادی و استقلال تشکل دانشجویی را زیر سوال ببریم، نباید انتظار حضور و ظهور و بروز از سوی تشکلها را داشت. مسئولان نباید تشکل دانشجویی را در مقابل خود ببینند بلکه تشکل دانشجویی باید در نوک پیکان کنش‌گری باشد و اگر چنین دیدی به او تحمیل شود، نمی‌تواند، موثر شود.

رادمنش: اقداماتی که در چند ماه اخیر رخ داد در شان تشکل و دانشگاه باشد نبود. در حوادث ماههای قبل اثر و کنشگری موثری از دانشجویان ندیدیم که دلایل مختلفی دارد.

وقتی شهادت رئیس جمهور برای تشکل دانشجویی دغدغه و موضوع با اهمیتی نباشد قطعا مسائل و حوادث بعد آن نیز برایش چندان دغدغه نیست. این موضوع به همان بحران هویتی او بر می‌گردد اینکه تشکل‌دانشجویی امروز ما درک درستی از هویت خود ندارد و تا وقتی این موضوع برایش حل نشود نمی‌توان انتظار دغدغه‌مندی و اثرگذاری از او داشت. 

نسل امروز در هر اقدام و اثر خود دنبال آورده‌ای است. مثلاً وقتی برنامه‌ای برگزار کرد و با استقبال روبرو نشد نباید انتظار داشت دوباره این کار را انجام دهد؛ لذا باید اثرگذاری اقدامات و حضور خود  در مسائل احساس کند که اگر چنین نشد نمی‌توان از او انتظار اثرگذاری داشت. 

جریان دانشجویی به دنبال افرادی با ایده‌‌های نو در فضای سیاسی کشور است

از طرف دیگر در فضای سیاسی جامعه با یکسری افراد و مسائل تکراری روبروست که برایش جذابیت ندارد. نه اینکه جمهوری اسلامی را نخواهد نه ولی باید پاسخ به به نیازهای خود را ببیند. وقتی بازی فوتبالی را تماشا می‌کند که در آن بازیکن‌های تکنیکی حضور نداشته باشند و آن بازی و بازیکنان جذابیتی برایش نداشته باشند وقت خود را صرف تماشای آن بازی هم نمی‌کند در فضای سیاسی هم همین طور است فضای فعلی سیاسی کشور و افراد حاضر در آن و در ایام انتخابات برای او جذاب نبودند.

 وقتی کنشگران فعال در این فضا را رجل سیاسی که حرف و ایده نویی ندارند، تشکیل می‌دهند لذا فضا برای او جذاب نیست که دنبال اثرگذاری باشد. در انتخابات شاهد حضور چهره‌های تکراری با حرفها و نظراتی که چندین دوره آنها را شنیده و حتی عملکرد آنها را دیده‌ایم، روبرو بودیم. لذا این فضا و افراد برای جامعه جوان و تشکل دانشجویی از جذابیت برخوردار نبود تا دنبال اثرگذاری و همراهی با این اتفاقات باشد.

 این نکته را هم باید اشاره کرد برخی بعد از انتخابات و مشارکت 50 درصدی در انتخابات، گفتند 50 درصد مردم با نظام مخالفند به نظر این طور نیست.  50 درصد با این افراد که رجل سیاسی و چهره‌های تکراری در انتخابات محسوب می‌شوند، مخالفند.آنها برای حضور در این عرصه حرف نو و نگاه جدیدی ندیدند، لذا نباید این مسئله را به پای نظام نوشت. تا زمانی که فضای سیاسی ما برای حضور و ایده‌های جدید دگوگون نشود شاید نباید انتظار مشاکت بالا و کنشگری موثر از سوی نسل جوان را داشت.

استقبال دانشجویان جدید الورود از طرح ولایت و علاقه‌مندی آنها به تقویت مبانی

 البته  نسل دهه 80 وقتی احساس کنند حضورشان موثر است همواره پای کار خواهند بود. مانند آرمان علی وردی که پای کار نظام آمد و جان خود را هم فدا کرد.

این نسل  در برخی مواقع می‌خواهد کار کند ولی نمی‌داند چه کار‌ی می‌تواند انجام دهد که تکراری نبوده و موثر هم واقع شود.

شاید اگر ادوار دانشجویی روی این بخش بیشتر کار کرده بودند این تشکل بهتر یاد می‌گرفت البته این نسل چندان هم پیچیده نیست اگر نقش خود را پیدا کنند و بداند دلیل و اثر اقداماتش چیست، آماده ایفای نقش است. چنانچه هر ساله شاهد استقبال خوبی از طرح ولایت از سوی دانشجویان جدید هستیم.

این نشان می‌دهد دانشجویان دنبال تقویت مبانی برای کنشگری‌اند لذا اگر برای تشکل دانشجویی و دانشجوی جدید الورود دغدغه و چرایی ایجاد کنیم، قطعا بیشتر تاثیرگذار خواهد بود و برای اثرگذاری در فضای سیاسی نقش آفرینی می‌کند. 

محمدی: به اعتقاد بنده تشکل‌ها و جنبش دانشجویی در اتفاقات سال گذشته کمترین اثرگذاری را داشتند. دلیل آن را هم در بخش قبلی سخنان خود گفتم. وقتی در تشکل دانشجویی ما جابجایی هدف صورت می‌گیرد، این باعث می‌شود که او در ابزار هم نتواند خودش  را به روز کند.

دوستان اشاره کردند، یکی از مطالبات آقا از جنبش دانشجویی، گفتمان‌سازی یا جریان سازی است. وقتی از گفتمان‌سازی صحبت می‌کنیم یعنی یک مسئله‌ای که مسئله یک عده خاصی است را به یک مسئله عمومی جامعه تبدیل کنیم. پس اینجا بحث مردم وسط می‌آید، نمی‌توان چیزی را که خودمان فکر می‌کنیم به مردم دیکته کنیم.

در جلسه‌ای که با وزیرعلوم داشتیم، ایشان گفتند در مسئله فلسطین و غزه از دانشگاههای امریکا و اروپا  صدا درآمد اما از دانشگاه ما صدا درنیامد. این درد بزرگی است چرا  ما در کشور‌مان باید درباره مسئله انسانی که تقریبا دغدغه همه مردم دنیا می‌شود، مشکل گفتمان‌سازی داشته باشیم، چون با هنر مانوس نیستم و از ظرفیت‌ها بخش‌های دیگر کشور استفاده نکردیم.

 سال 92 موضوع وایبر و فضای مجازی در کشور مطرح شد. جامعه دانشجویی به این موضوع به عنوان مسئله‌ ورود نکرد چون احساس می‌کرد، وقتی موضوعی سیاسی نیست نباید وقت خود را صرف آن کند. امروز فضای اطراف ما را فضاهایی چون تلگرام و اینستاگرام و... با مسائل و معضلاتشان پر کردند و جنبش دانشجویی می‌خواهد حرف و دغدغه خود را در این زمینه بگوید اما نه اثر دارد و نه شنیده می‌شود. 

جنبش دانشجویی برای احیا شدن باید به تنوع مشروعیت دهد

چرا نمی‌توانیم مردم را درگیر فلسطین کنیم؟ چون با هنر مانوس نیستیم. با اقشار دیگر هم مانوس نیستیم. فکر کردیم فقط با کسانی که از نظر سیاسی دغدغه دارند، باید همراه شویم.

جنبش دانشجویی امروز برای احیا شدن باید به تنوع مشروعیت دهد. از ابتدا تعریفمان نسبت به انسان سیاسی و انقلابی  اشتباه و ناقص بود. این تعریف ناقص باعث شد یک عده کثیری را در دایره خود نبینیم و برای آنها برنامه نداشته باشیم. گفتیم آن دانشجویی که مثلاً کوانتوم می‌خواند فقط باید بیاید سر مسئول داد بزند و مصاحبه کند و ... اما برای تخصص و نگاه او جایگاه قائل نشدیم تا با تقویت همان تخصص و توانمندی از انقلاب دفاع کند و دغدغه‌مندی و اثرگذاری داشته باشد.

به عنوان یک تشکل سیاسی باید تلاش کنیم تا همه افراد در همه عرصه‌ها، ساحت سیاسی و انقلابی خود را حفظ کنند و با همان ساحت فعالیت کنند.

امام راحل درباره فلسطین می‌گویند اگر هر کسی یک سطل آب روی اسرائیل بریزد او نابود می‌شود چرا نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم چون برای سایر سطل‌ها مشروعیت قائل نیستیم. می‌گوییم فقط سطل ما اثرگذار و مهم است. چرا نمی‌توانیم دانشجویان علوم ورزشی و هنر را در تشکل خودمان جذب کنیم، چون برای نقش‌آفرینی آنها مشروعیت قائل نشدیم.

همان طور که دوستان گفتند امام از هر ظرفیتی برای نقش‌آفرینی مردم استفاده می‌کرد اما ما از این ظرفیت‌‌ها و تنوع غافل ماندیم.

در دیدار اخیر یک دانشجوی خانمی از آقا سوال کردند که در بحث مقاومت باید چه کار کنیم که آقا فرمودند با دانشجویان سایر کشورها ارتباط بگیرید ولی اولین توصیه ایشان این بود سراغ علم و فناوری بروید و در این حوزه فعال و اثرگذار باشید.

سوال مطرح شده یک سوال سیاسی از بالاترین فرد سیاسی کشور بود ولی پاسخ ایشان سیاسی نبود. اگر مجید شهریاری که فیزیک خوانده بود، توانست در عرصه سیاسی اثرگذار شود و به شهادت رسد برای این بود که او در همان ساحت تخصصی خود به یک فرد اثرگذار تبدیل شد. او در ابتدا دارای ساحت سیاسی و انقلابی نبود اما همان ساحت تخصصی‌اش او را در این جایگاه قرار داد و در نهایت با افتخار شهید شد. 

جنبش دانشجویی باید دانشجویان را دغدغه‌مند کند

راه حل احیای جنبش دانشجویی مشروعیت دادن به تکثر و تنوع است.از فلان انجمن علمی گرفته تا فلان دانشجوی دغدغه‌مند در دانشگاه می‌تواند در این دایره قرار گیرد. 92 درصد دانشجویان دکتری و مدیریت مسئله ندارند. درس می‌خوانند که خوانده باشند. هنر جنبش دانشجویی باید این باشد که این افراد را مسئله‌مند و دغدغه‌مند کند و آنها را در همین جایگاه و فضا با مسائل اصلی کشور و جهان اسلام درگیر کند. از او بخواهد در همان نقش و جایگاه در عرصه جنگ فلسطین و اسرائیل نقش‌آفرینی کند.

گاهی اوقات تشکل‌های دانشجویی از نگاه دانشجویان کف دانشگاه تافته جدا بافته‌اند

گاهی اوقات تشکل‌های دانشجویی از نگاه دانشجویان کف دانشگاه تافته جدا بافته‌اند که از فضای فکری آنها دور‌ شدند. از بین بردن این فضا نیازمند گفت‌وگو است. اینکه ایراد خودمان را متوجه شویم  و برای از بین بردن آن تلاش کنیم.در این زمینه اولین راهکار گفت وگو با دانشجویان و مردم است. با تغییر نوع نگاه می‌توانیم نحوه کنشگری را نیز تغییر دهیم. هر وقت از مردم جدا شدیم، شکست خوردیم. باید با نسل جدید زندگی کنیم و به مخاطبان خود تنوع دهیم. دیدگاه و تعریفمان را نسبت به انسان سیاسی و انقلابی تغییر دهیم و از رفتار جزیره‌ای دوری کنیم.

نائیج: به عنوان مقدمه، آغاز وقایع یکسال اخیر کشور را نباید از انتخابات مجلس دانست. بلکه نقطه عطفی که تاریخ را در یکسال اخیر برای ما خاص کرده است، 7 اکتبر است و اگر بخواهیم کنشگری تشکل‌های دانشجویی را مورد بررسی قرار دهیم، باید بیینم آنها از بعد 7 اکتبر تا امروز چه سیر تطوری را طی کردند.

وقتی ما نزاع تمدنی بین حق و باطل را خوب متوجه نشویم  نتیجه آن  ساز  و کار حکمرانی و اداره جامعه با رنگ و بوی متفاوت از آن نزاع تمدنی می‌شود. سر ریز این ساز و کار و حکمرانی، در دانشگاه پدیدار می‌شود و آن را نیز متاثر می‌کند. وقتی ما  این نزاع را خوب متوجه نشویم، اصلی‌ترین عنصر آن را که همین مردم جامعه است را نمی‌توانیم به خوبی تبیین و خط دهی کنیم و بین ما و این قشر فاصله می‌افتد.

شاید در مواقعی جریاناتی از قصد این دور افتادگی را ترویج کردند و به آن ضریب دادند. وقتی این فاصله ایجاد می‌شود، جنبش دانشجویی که حلقه میانی بین مردم و حاکمیت برای حل مسایل انقلاب است هم، فراموش می‌شود. جنبش دانشجویی آنجایی که موفق شده و توانسته قله‌هایی را فتح کند و اتفاقات بزرگی را رقم زد، آنجایی بوده که  بدون واسطه و فاصله در کنار مردم قرار گرفته و آنها را با خود همراه کرده است. نمونه آن اقداماتی که در دور دوم انتخابات برای افزایش مشارکت انجام داد و باعث شد، مشارکت تغییر کند. 

افزایش مشارکت در دور دوم انتخابات به واسطه اثرگذاری جریان دانشجویی بود

جریان دانشجویی در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری به گفت‌وگو بی‌واسطه با مردم درباره آرمان‌های انقلاب پرداخت. در این مرحله رای به هر کدام از نامزدها رای به جمهوری اسلامی بود. افزایش مشارکت در دور دوم انتخابات که به نوعی یک حرکت عمومی در کشور محسوب می‌شد به خاطر فعالیت تشکلهای دانشجویی و جنبش دانشجویی بود.

این تجربه نشان داد جنبش دانشجویی با ارتباط با این نیروی اصیل می‌تواند سایر مسائل کشور را نیز حل کند. به تعبیری دیگر جنبش دانشجویی بدون حضور مردم نمی‌تواند کنشگری مناسبی داشته باشد و در صحنه عنصر فعالی باشد.

تعبیر برگشت تشکلها به دانشگاه از سوی رهبری با تعبیری که از سوی برخی جریانات سیاسی در حال  پمپاژ است تفاوت دارد. اینکه به  دانشگاه برگردید و به مسائل کشور و عنصر اصلی این عرصه که مردم است کاری نداشته باشید در حالیکه حضور موثر دانشجو در عرصه سیاست نتایج خوبی برای کشور دارد و انتخابات یکی از این جلوه‌ها بود.

در این دوران یکسری تلنگرها باعث شده تشکل دانشجویی به اصل خودش برگردد و با مردم رودر رو  شود و گفت وگو کند. این حس اصیل جنبش دانشجویی است. هر جا به این باور رسید و حرکت کرد نتیجه گرفت یکی از اصلی‌ترین تجلی‌های این باور اتفاقی است که  در انتخابات رخ داد. معتقدم جنبش دانشجویی مواقعی که به سمت مردم برگشت اثرگذار بود و اثرگذاری آن را در انتخابات دیدیم.

رادمنش: اثرگذاری اش در این دوره نسبی بوده است. در انتخابات مجلس اثرگذاری بیشتری داشت.

نائیج: انتخابات از پدیده‌هایی است که این حس نزاعی که بنده به آن اعتقاد دارم در یک مورد کوچک عینیت پیدا می‌کند و مردم را به ایفای نقش اصیل خود و بازی در این زمین می‌کشاند. اگر تشکل دانشجویی هم نقش خود را در این زمین پیدا کند، می‌تواند اثرگذاری داشته باشد.

آن چیزی که ما به عنوان کنش سیاسی تعریف می‌کنیم با چیزی که جریانات خاص سیاسی دنبالش هستند، متفاوت است. وقتی به  بیانات حضرت آقا یا نوع نگاه سیاسی که حضرت امام داشتند، توجه می‌کنیم، می‌بینیم کنش سیاسی در واقع اثرگذاری در فرآیند نزاعی است که عرض شد و کنش‌گر سیاسی یعنی شخصی که در این نزاع جایابی درستی انجام می دهد و با مردم به عنوان اصلی ترین بازی‌گردان این نزاع فعالیت می‌کند. لزوماً این کاری که ما داریم انجام می‌دهیم کنش سیاسی نیست در برخی مواقع سیاست زدگی است که چالش بزرگی است. چون این فضا درک نشده، کنش سیاسی، عمدتا با پیگیری برنامه‌های یک جریان خاص خلط می‌شود.

کنش سیاسی اصیل با اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی انطباق دارد و این نزاع اینجا معنا پیدا می‌کند چون ما آن  فضا را درک نکردیم و به آن حداقل چارچوب‌های اداری و حکمرانی این تمدن نرسیدیم در تمیز دادن این صحنه گاهاً برخی سیاست زدگی‌ها را به عنوان کنش سیاسی می‌بینیم.

رادمنش: کنشگر‌ی سیاسی درست، آدم خودش را می‌خواهد. برای اینکه فضای سیاسی جامعه و دانشگاه ما پویا شود نیاز به رجل سیاسی داریم که در این حوزه تبحر داشته باشند و کارشان را بلد باشند. نمی‌توانیم توقع داشته باشیم با این چهره‌‌های تکراری و همیشگی، فضای انتخابات ما پرتکاپو و جذاب باشد تا زمانی‌که کارکتر جذابی در این عرصه وجود نداشته باشد، نمی‌توانیم از مخاطب هم نقش آفرینی و اثرگذاری پویایی توقع داشته باشیم. 

مریمی: تعریف امر و کنش سیاسی با یکدیگر خلط شده است. ایده جهاد که شهید بهشتی دنبال آن بودند کاملاً سیاسی است که گاهی در دوران ما به اقدامی علمی و بدون رنگ و بوی سیاسی تعبیر می‌شود.

نائیج: این موضوع کاملاً سیاسی است. شهید بهشتی در دوران  جنگ به دنبال مردمی کردن این مسئله بود و ایده ایجاد جهادسازندگی را مطرح کرد تا مردم پای کار بیایند. اینکه مردمی‌ترین و سیاسی‌ترین اقدام که همان اردوهای جهادی است را به چیزی مانند خیریه تبدیل کردیم، یعنی سیاسی‌ترین کنش انقلاب اسلامی را به غیر سیاسی‌ترین کنش تبدیل کردیم. بنا بود در اردوهای جهادی که سیاسی‌ترین کار تشکل دانشجویی در انقلاب اسلامی است با کمک مردم مسائل مردم را حل کنیم ولی تنزل آن به امری غیرسیاسی اشتباه است.

تاکید آقا برای بازگشت به معارف اسلامی و مطالعه در این زمینه پاسخی برای کنش سیاسی است. یعنی شما اگر مطالعه کنید به معارف اصیل اسلامی و چارچوب و نظام فکری درستی دست پیدا می‌کنید. در این شرایط دیگر  یک شخص پرچم دار یک جریان سیاسی اصیل نمی‌شود و به یک نگرش عمیق و اصیل برای عبور از بحران‌ها دست پیدا می‌کنیم.

تسنیم: بیش از سه ماه از فعالیت دولت چهاردهم گذشته است. شما به عنوان تشکل دانشجویی اقدامات این دولت در حوزه آموزش عالی را چگونه ارزیابی می‌کنید. چه چشم‌اندازی برای سیاست‌های اعلامی این دولت در این بخش متصور هستید؟

مریمی: به نظر این سه ماه ملاک درستی برای ارزیابی عملکرد دولت نیست. طی نشست‌‌هایی که با وزیر علوم داشتیم این افراد از قبل برنامه‌ای برای تصدی این وزارت خانه نداشتند و بدون برنامه در یک عمل انجام شده قرار گرفتند، لذا ارزیابی عملکردشان زود است.

انتظاری که از وزارت علوم داریم این است که برای رفع شکاف فرهنگی که در سال 1401 در دانشگاه دیدیم برنامه داشته باشند. به نظر وزارت علوم به عنوان متصدی دانشگاه برای حل این مسئله باید سیاستگذاری‌های درست فرهنگی را با مشورت ذی نفعان و کارشناسان نظیر تشکل‌ها و افراد متخصص و کاربلد صورت دهد تا فضای دانشگاه به فضای پویای اوایل انقلاب برگردد.

وزارت علوم دست فرمان خود را تغییر دهد

این چند ماه ملاک خوبی برای ارزیابی نیست ولی به نظر برخی انتصابات برای حل این موضوع و سیاستگذاری مناسبی حداقل در این زمینه نبوده است. امیدواریم این دست فرمان تغییر کند و در ادامه تعاملات بیشتر شود تا به سیاستگذاری درست فرهنگی در دانشگاه برسیم. امیدواریم اتفاقات خوبی رخ دهد.

رادمنش: حلقه مفقوده وزارت‌خانه آقای سیمایی صراف، اقدامات رو به جلو در حوزه‌های علمی-پژوهشی است درگیر شدن با حواشی و مصاحبه‌های یک روز در میان درباره تعداد دانشجویان اخراجی و تکذیب و تاییدها یا انتصایاب حاشیه‌ای باعث به حاشیه رفتن اهداف کلان وزارت خانه می‌شود و اینطور به نظر می‌رسد که انگار ایده‌ای برای مسائل اصلی ندارند. وقتی ایده‌ای برای مسائل اصلی نباشد مجبورند، درگیر مسائل حاشیه‌ای شوند. خروجی این دستاوردسازی‌ها مسائل حاشیه‌ای نظیر این استاد برگشت یا این دانشجو اخراج نشد است. برخی اقدامات به نظر ما نمایشی بود. 

برخی اقدامات وزارت علوم در سه ما اخیر نمایشی و حاشیه‌ای بود

جلسه وزیرعلوم با تشکل‌های دانشجویی زمین تا آسمان با چیزی که از سوی وزارت علوم اعلام شد تفاوت داشت. سوالات اصلی دانشجویان بی‌پاسخ ماند و انگار تیم مستقر تسلطی بر سوکان وزارت‌خانه ندارد. گاها احساس می‌شود آموزش عالی دغدغه دولت نیست. انتظار داریم این حوزه و وزارت علوم مسئله و دغدغه اصلی مسئولان شود. 

محمدی: چیزی که در سه ماه گذشته از این حوزه شنیدیم، بیشتر حواشی بود که برای مردم ارزشی ندارد. بازگشت فلان استاد به دانشگاه برای مردم و دانشجو ارزشی ندارد. هر روز مصاحبه درباره تعداد اخراجی‌ها و یا بازگشت اخراجی‌ها با تکذیب‌ها و تاییدها برای کشور هم دستاورد و خروجی نخواهد داشت. 

ما در اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان دوباره از روند ایجاد شده در وزارت علوم ابراز نگرانی می‌کنیم. احساس ‌می‌‌کنیم ایده‌ای برای مدیریت دانشگاه مانند سبک زندگی، رساله، فناوری، تکنولوژی و... در دولت وجود ندارد. این سه ماه را دیدیم و نگرانیم این روند ادامه داشته باشد. قطعاً در سه ماه نمی‌شود عملکرد را سنجید و تا استقرار مدیریت ارزیابی این چنینی به دور از انصاف هم هست اما نگرش را می‌شود، دید.

وزارت علوم سیاست را به دانشگاه برگرداند

بحث اصلی ما این است که دانشگاه سیاسی نیست اولویت اول وزارت علوم باید این باشد که سیاست را به دانشگاه برگرداند. فضای فناوری ما در دانشگاه‌ها فانتزی است. دانشجو رها شده است و چیزی که اولویت ندارد، سبک زندگی دانشجو است. وقتی وزیر می‌گوید 25 درصد اساتید مهاجرت کردند باید برای آن برنامه داشته باشند، مسئولیت قبول کردند و باید برای این مسائل برنامه داشته باشند. آیا مشکل از روند جذب بوده ؟ مسئله اصلی آنها چه بوده است؟  نگرانیم 4 سال دیگر بگذرد و به بهانه وفاق بدون حرکت مثبتی برای جمهوری اسلامی دوباره عده‌ای مهاجرت کنند و بروند.

وزیر علوم برای تحقق فناوری‌های روز نباید شب و روز داشته باشد

وقتی آقا  می‌گویند در هوش مصنوعی باید در بین 10 کشور  برتر قرار گیریم کسی که وزیر‌علوم می‌شود  برای تحقق این مسئله نباید روز و شب داشته باشد.

ما امروز در یک نزاع تمدنی هستیم و همه چیز را باید سیاسی و بر اساس آرمانها دید، نمی‌توانیم با فانتزی بازی کار را پیش ببریم.

وزارتخانه هنوز رویکرد و برنامه شفافی ندارد به نظر توسط مشاورین جهت داده می‌شود. انتظار ما این است که درگیر مسائل حاشیه‌ای‌شوند تا جریان علمی کشور  متوقف نشود. 

نائیج: به نظر در این دوره از وزارتخانه هیچ رویکرد مشخصی در زمینه اقدامات تربیتی و فرهنگی دیده نمی‌شود و انگار  قرار نیست، تحولی رخ دهد.

وقتی در جلسه اخیر با وزیر علوم از انتصابات گفتیم، پاسخ ایشان این بود که شما فقط یک بخشی از کارهایی که ما انجام می‌دهیم را می‌‌بینید. یا وقتی صحبت از بحث‌های آیین‌نامه‌های اجرایی و بازگشت دانشجوها می‌شود و تذکراتی داده شده از این کارها به عنوان بخش کوچکی از کارهایشان یاد کردند که به نظرم اینطور نیست.

وقتی ایده‌ای برای اداره فضای وزارت خانه وجود ندارد البته که در سه ماه نباید اتفاق تحولی خاصی صورت گیرد ولی این مدت، زمان مناسبی برای تعیین جهت و رویکرد وزارت‌خانه  است ولی این جهت‌گیری دیده نمی‌شود.  حداقل از بیرون وزارتخانه  و ظواهر چنین چیزی احساس نمی‌شود.

   یکی از اصلی‌ترین مطالبات تشکل‌ها پاسخ به  اولویت‌های آموزشی است  

وزیر علوم درباره انتصابات در جلسه با دوستان بسیجی گفتند این اقدامات به صورت تخصصی و غیر سیاسی رخ می‌دهد. برخی انتصابات اخیر به خصوص در دانشگاهها و شهرستانها و حتی دانشگاه علمی کاربردی خیلی تخصصی نبود. افرادی که به عنوان رئیس دانشگاه منصوب شدند به عنوان کسی که می‌خواهند فضای دانشگاه را تغییر دهند، خیلی تخصصی نبودند. البته نمی‌شود این مسئله را به همه انتصابات تعمیم داد.

در فضای آموزش و پژوهش تقریباً رویکرد خاصی دیده نمی‌شود و صحبت خاصی هم در این بخش نمی‌شود. از جمله چالش‌هایی که پیش روی وزارت‌ علوم قرار دارد و در فضای تربیتی حاکم بر وزارت‌خانه نیز ظهور و بروز خود را نشان می‌دهد، مسائل فرهنگی است. به نظر  طرح و برنامه خاصی در این زمینه وجود ندارد و جزو ابهاماتی است که درباره آن پاسخ شفافی دریافت نکردیم.

 یکی از اصلی‌ترین مطالبات تشکل‌ها پاسخ به این سوالات به عنوان اولویت‌های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی وزارت علوم است. اینکه برای پیشرفت فضای علمی، مهاجرت و مسائل فرهنگی دانشگاه چه برنامه‌ای دارند. حضرت آقا در دو سه دیدار اخیر خود به مسئله نفوذ اشاره کردند. تقریباً هیچ تحلیلی در این زمینه از سوی مسئولان آموزش عالی دریافت نکردیم.

نفوذ صرفاً به سرقت رفتن اطلاعات نیست. به نظر یک جریانی حاکم بر فضای آموزش عالی کشور است تا درک و شناخت درستی از این مسئله صورت نگیرد و نمی‌توان با آن مقابله کرد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط