از پردنجان تا چلیچه؛صدای شهدا همچنان در دل‌ها طنین‌انداز است

تشییع باشکوه شهید گمنام ۱۷ ساله در پردنجان در دی‌ماه ۱۴۰۱ تا تشییع باشکوه شهید گمنام دیگری در چلیچه در آذرماه ۱۴۰۳، همه و همه نشان از ارادتی است که مردم به شهدا دارند و نشان از آتش عشقی است که خاموش شدنی نیست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، ششم دی‌ماه 1401 بود که در شهر پردنجان پیکر شهیدی آمد که نام و نشانی نداشت اما دل‌های بسیاری را به طپش انداخت. خیابان‌ها پر بود از مردم؛ از چهره‌های چین‌خورده‌ پیرمردان تا گام‌های لرزان مادرانی که شاید فرزند خود را به یاد آورده بودند.

پرچم‌های عزای حضرت زهرا(س) و ایران در باد در حرکت بودند و عطر عجیبی در هوا پیچیده بود؛ عطری که جان را به گذشته می‌برد، به روزهایی که زمین از ردپای قهرمانان پر بود. آن روز، پردنجان میزبان شهیدی بود که هرچند ظاهرا گمنام بود، اما به راستی که او خوشنام بود.

و اکنون دو سال بعد، در شهری نزدیک پردنجان، شهر چلیچه که 6-7 کیلومتر فقط با پردنجان فاصله دارد، مردم و دل‌های عاشق باز هم ارادتشان را به درستی نشان دادند. خیابان‌ها دوباره از اشک‌های جاری و دست‌های لرزان پر شده و پرچم‌های سرخ و سبز و سفید، در دستان کودکان و جوانان برافراشته‌ شده است.

نگاه‌ها به پیکر شهید است؛ شهیدی که شاید نامش در دفتر دنیا گمنام باشد اما در آسمان، با اسم و رسم می‌درخشد. مردمی که آمده‌اند، نشان می‌دهند که هیچ چیز نمی‌تواند عشق به شهدا را از دل آنان بزداید.

در میان این جمعیت، مادری آرام گوشه‌ای ایستاده است، چادر سیاهش را از فرط سرما جلوی صورتش گرفته و اشک‌هایش بر گونه‌های پرچینش می‌لغزند. آهسته می‌گوید: «سی و چند سال است که منتظرم. هر بار که خبر آمدن یک شهید گمنام را می‌شنوم، قلبم به تپش می‌افتد. شاید این شهید عزیز همان پسر من باشد، هنوز یادم است آخرین نگاهش را....». مادر آمده بود تا مادری کند برای شهیدی که شاید پسرش باشد.

 اشک‌های مردم همچنان جاری است، حضور شهید گمنام، بهانه‌ای است برای بازگشت به اصل خویش، مردمی که در این لحظات به یاد می‌آورند که امنیت و آرامش امروز، حاصل چه جان‌هایی است، آنان می‌دانند که همین عشق به شهدا و ارزش‌هایشان است که ایران را همچنان سربلند نگاه داشته است.

تشییع شهید گمنام در چلیچه، چیزی فراتر از یک مراسم است؛ یک پیمان دوباره است، این مردم، همان مردمی هستند که در روزهای سخت انقلاب و جنگ ایستادگی کردند و امروز نیز پای همان عهد و پیمان‌اند، فرقی نمی‌کند چند سال گذشته باشد، وقتی پیکر شهیدی بر دوش‌ها قرار می‌گیرد، گویی دل‌های مردم دوباره بیدار می‌شود.

کودکان در گوشه و کنار این تشییع باشکوه با دیدن این صحنه‌ها، ارزش شهدا را از نگاه‌های پدرانشان و اشک‌های مادرانشان می‌آموزند، در نگاه آن‌ها، قهرمانانی شکل می‌گیرد که هرچند بر خاک خفته‌اند، اما بر دل‌ها حکمرانی می‌کنند.

اما به راستی که این شهدا، گمنام نیستند،  آنان ستارگانی‌اند که راه را به ما نشان می‌دهند. مردم با هر قدمی که در این تشییع برمی‌دارند، با قلب‌هایشان فریاد می‌زنند: «ای شهدا، ما شما را فراموش نکرده‌ایم و راهتان را ادامه خواهیم داد. اگر روزی لازم شود، جان ما نیز تقدیم این خاک خواهد شد.» این عشق، این ارادت و این دلدادگی هرگز خاموش نخواهد شد؛ چرا که شهدا، زنده‌ترینِ زندگان‌اند.

انتهای پیام/7540/