پیامدهای هراسافکنی و نقش حاکمیت در مقابله با آن
نقطه مقابل تقویت روحیه ملی و حفظ انسجام داخلی، هراسافکنی و ایجاد ترس در دل مردم است که در دازمدت سبب تضعیف اعتماد عمومی نسبت به توان ملی و نیز تخریب امنیت روانی جامعه میشود. برخورد با شایعهپراکنان یا اراجیفگویان باید با حساسیت انجام شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در هر سرزمینی تقویت روحیهی ملت و حفظ انسجام در جبههی خودی از اهمیت بالایی برخوردار است. این موضوع به ویژه در مواقع بحران یا تهدیدهای خارجی اهمیت دوچندان پیدا میکند. تقویت روحیه ملت نه تنها بر پایه منابع مادی و زیرساختی استوار است، بلکه بیشتر بر اعتماد به نفس و امید به آینده تأکید دارد. در مواقع حساس، زمانی که فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر ملت وارد میشود، حفظ همبستگی و جلوگیری از تفرقه بین مردم مسئلهای حیاتی است. این امر نیازمند همدلی و اتحاد همه اقشار جامعه، از طبقات مختلف تا نهادهای دولتی، نظامی، و اجتماعی است. بنابراین، تقویت روحیه ملی به معنای تقویت احساس تعلق، امید، و ایمان به قدرت جمعی با بهرهگیری از باورهای اعتقادی و روحیهی حماسی است.
نقطه مقابل تقویت روحیه ملی و حفظ انسجام داخلی، هراسافکنی و ایجاد ترس در دل مردم است. در شرایطی که تهدیدات واقعی یا فرضی در جامعه مطرح میشود، اگر به جای ایجاد امید و انگیزه برای مقابله با چالشها، احساس ناامیدی و ترس در مردم ایجاد شود، این امر میتواند پیامدهای منفی جدی به دنبال داشته باشد. هراسافکنی میتواند باعث تضعیف اعتماد عمومی، افزایش شک و تردید در بین افراد نسبت به توان ملی و در نهایت پراکندگی و تفرقه در میان اقشار مختلف جامعه شود. این نگرانیهای کاذب نه تنها موجب ایجاد بحرانهای اجتماعی میشود، بلکه میتواند از همپاشیدگی روانی و اجتماعی نیز ایجاد کند، بهگونهای که مردم برای حفظ امنیت خود به سمت رفتارهای غیرمنطقی یا خودخواهانه سوق داده شوند.
از سوی دیگر، هراسافکنی در برخی موارد ابزارهای سیاسی و رسانهای برای دستیابی به اهداف خاص است، بهویژه در زمانهای حساس و بحرانی. بنابراین، ایجاد ترس و تفرقه در جامعه نه تنها راهحلی برای مشکلات نیست، بلکه سبب تشدید بحرانهای نو میشود و کشور را در شرایطی بسیار بحرانی قرار میدهد.
قرآن کریم در آیات متعددی بر پرهیز از هراسافکنی و ضعف تأکید دارد. برای نمونه، در آیهی 139 سورهی آلعمران آمده است: «وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ»؛ مؤمنان نباید سستی و اندوه به خود راه دهند، چرا که آنان برترند اگر ایمان داشته باشند. این آیه نشاندهندهی اهمیت روحیهی قوی در جبهههای حق علیه باطل است و تأکید میکند که هراسافکنی و تضعیف روحیه میتواند زمینهی شکست را فراهم کند.
ماجرای شایعه و هراسافکنی در جنگ اُحد
در جنگ اُحد، پس از پیروزی اولیه، شایعهی کشته شدن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در میان مسلمانان منتشر شد. این شایعه سبب ایجاد اضطراب و پراکندگی در جبههی مسلمانان شد، تا جایی که برخی پا به فرار گذاشتند. قرآن در آیهی 153 سورهی آلعمران به این واقعه اشاره کرده و مسلمانان را به خاطر رفتارشان نکوهش میکند: «إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ...». [یاد کنید] زمانی که [از میدان جنگ احد] تا مرز پنهان شدن از دیده ها دور میشدید و به هیچ کس توجه نمی کردید...» این واقعه نشان داد که شایعات و هراسافکنی چه تأثیر مخربی بر انسجام جامعهی ایمانی میگذارد و ضرورت تقویت بصیرت و اعتماد به رهبر الهی را برجسته کرد.
نمونهی دیگر از نقش هراسافکنی در تضعیف روحیهی سپاهیان اسلام در آیه173 سوره آلعمران است. خداوند میفرماید «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ»؛ یعنی «همان کسانی که مردمِ [منافق و عوامل نفوذی دشمن] به آنان گفتند: لشکری انبوه از مردم [مکه] برای جنگ با شما گرد آمده اند، از آنان بترسید. ولی [این تهدید] بر ایمانشان افزود، و گفتند: خدا ما را بس است، و او نیکو وکیل و [نیکو کارگزاری] است.» این آیه به واقعهای پس از جنگ اُحد اشاره دارد، زمانی که دشمنان تلاش کردند با انتشار خبرِ تجمعِ دوبارهی نیروها برای حمله به مسلمانان، آنان را دچار ترس و پراکندگی کنند. هدف دشمن این بود که با ایجاد فضای رعب و وحشت، مسلمانان را از مقاومت باز دارند.
نقش وحدت و روحیه در جنگ خندق
یکی دیگر از نمونههای صدر اسلام، جنگ خندق است. در این جنگ، احزاب مختلف علیه مسلمانان متحد شدند و مدینه را محاصره کردند. برخی از منافقان با انتشار شایعات، سعی در تضعیف روحیهی مسلمانان داشتند. قرآن کریم در آیهی 13 سورهی احزاب به سخنان آنان اشاره میکند: «وَ إِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا...». یعنی «و آن گاه که گروهی از آنان گفتند: ای اهل مدینه! [میدان نبرد] جای درنگ و ماندن شما نیست، پس برگردید.» اما پیامبر صلی الله علیه و آله با حفظ انسجام جبهه و ایجاد روحیهی مقاومت، مسلمانان را به ایستادگی فراخواند و در نهایت این جنگ با پیروزی آنان همراه شد.
تاریخ صدر اسلام نشان میدهد که دشمنان همواره در تلاشند از طریق شایعهسازی و هراسافکنی، جبههی حق را تضعیف کنند. مؤمنان باید با بصیرت و اعتماد به وعدههای الهی، این نقشهها را خنثی کنند. امروز نیز این درسها میتواند در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کاربرد داشته باشد. تقویت ایمان، وحدت کلمه و اعتماد به رهبری صالح از مهمترین راهکارهای مقابله با این چالشهاست.
از دیگر سو در دنیای امروز، شایعات و اطلاعات نادرست به سرعت از طریق شبکههای اجتماعی و دیگر رسانهها منتشر میشوند و تأثیرات منفی زیادی بر جامعه وارد میکنند. نقش شایعهپراکنان یا مرجفون در این فضا بسیار اثرگذار است و ضرورت دارد حاکمیت نسبت به این مسئله ورود جدیتری داشته باشد. برخورد با شایعهپراکنان یا اراجیفگویان باید با دقت و در چارچوب اصول حقوقی انجام شود. استفاده از قوانین موجود برای پیگرد قانونی افرادی که عمدی یا سهواً شایعات را منتشر میکنند، میتواند یکی از راههای مؤثر برای مقابله با این مشکل باشد. حاکمیت باید همزمان با برخورد قانونی، به اطلاعرسانی صحیح و شفاف به مردم توجه داشته باشند تا در مواجهه با بحرانهای اطلاعاتی، اعتماد مردم به نهادهای دولتی تقویت شود.
بنابراین، هرگونه هراسافکنی، چه از طریق اقدامات روانی، تضعیف روحیهی جبههی خودی، یا بزرگنمایی قدرت و توان دشمن، نهتنها موجب تضعیف انسجام و اعتماد درونی جامعه میشود، بلکه به حیثیت، عزت و اقتدار کلی جامعه نیز آسیب جدی وارد میکند. این رفتارها، علاوه بر ایجاد شکاف در صفوف مؤمنان، زمینهی نفوذ دشمن و بهرهبرداری او را نیز فراهم میکند؛ از این رو، پرهیز از آن وظیفهای دینی و اخلاقی است که باید مورد توجه همگان قرار گیرد.
انتهایپیام/