خطای جبرانناپذیر اردوغان
بحرانی که با عاملیت ترکیه و نقشه راه کلان واشینگتن- تلآویو در حوزه شامات خلق شده، به مراتب تبعات سختتری برای رئیسجمهور مغرور ترکیه خواهد داشت. شاید زمانی اردوغان به خود بیاید که فرصتی برای جبران مافات باقی نمانده باشد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: کمتر کسی است که حادثه سرنگونی سوخوی 24 روسیه توسط دو جنگنده اف 16 نیروی هوایی ترکیه (که در 24 نوامبر 2015 رخ داد) را فراموش کند. رئیسجمهورترکیه به اندازهای نسبت به اقدام خود اطمینان داشت که با کمال افتخار، این خبر را از طریق دفتر خود، همان دفتر ریاست جمهوری ترکیه به رسانههای عمومی اعلام کرد. اردوغان طی ساعات ابتدایی این حادثه، به مسکو هشدار داد که هرگونه اقدام انتقامجویانه روسها علیه اقدام آنکارا، منجر به ورود دیگر اعضای ناتو با استناد به ماده 5 پیمان آتلانتیک شمالی در صحنه دفاع از ترکیه خواهد شد. ماده 5 اساسنامه ناتو تصریح میکند که اقدام (نظامی) علیه یکی از اعضای این پیمان به مانند اعلان جنگ به کل کشورهای عضو بوده و حمایت مستقیم سایر کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی علیه طرف متخاصم را توجیه میکند.
اردوغان که ناتو را دژی مستحکم در صیانت از توسعهطلبیهای متوهمانه منطقهای خود قلمداد میکرد، زمانی متوجه خطای محاسباتی خود شد که کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی حتی یک گام در دفاع از ترکیه در برابر تهدیدات مسکو پس از حادثه سرنگونی سوخوی 24 روسها برنداشتند. حتی برخی اعضای ناتو مانند آلمان و یونان، اردوغان را مقصر این بحران خوانده و از ورود به این مناقشه، حتی در حد صدور یک بیانیه ساده به سود آنکارا طفره رفتند. ماحصل ماجرا آن شد که اردوغان بابت اقدام خود از روسیه عذرخواهی کرد و حتی ناچار شد برای دلجویی و ابراز دوستی مجدد، به دیدار ولادیمیر پوتین برود.
در سال 2018 میلادی، یکی دیگر از رؤیاهای خام و البته خطرناک اردوغان نقش بر آب شد. انهدام خلافت خودخوانده داعش در عراق و سوریه و تسخیر آخرین دژ تروریستهای تکفیری بهدست رزمندگان غیور جبهه مقاومت، جایی برای تنفس مهرههای تروریستی - تکفیری وابسته به آنکارا و شرکای منطقهای و فرامنطقهای آن باقی نگذاشت. اردوغان در بین سالهای 2011 تا 2018 میلادی سرمایهگذاری زیادی روی سرنگونی نظام سوریه و تبدیل شدن به بازیگر مسلط در این کشور عربی کرد، اما در نهایت شکست سنگینی را متحمل شد.
البته از سیاستمداری که کشورش را از سال 2005 میلادی تاکنون، در جاده یکطرفه آنکارا- بروکسل و در سراب رسیدن به عضویت رسمی در اتحادیه اروپا سرگردان ساخته، بیش از این انتظاری نیست! به نظر میرسد میان ایدهآلهای ذهنی اردوغان و واقعیات جاری در ترکیه فاصلهای طولانیتر از تنگه بسفر در استانبول وجود دارد که حتی تجربه شکستهای پیدرپی در حوزه سیاست خارجی، نتوانسته منجر به کاهش آن شود.
اکنون رئیسجمهور ترکیه ظاهراً در پوست خود نمیگنجد و خود را برنده تحولات جاری در کشور همسایهاش (سوریه) قلمداد میکند. اردوغان معتقد است همه چیز بر وفق مراد او پیش میرود و باید برای تسخیر هرچه سریعتر روح سلطان سلیمان و سلطان عبدالحمید آماده شود. رجب پاشای خیالی، اکنون خود را یک سیاستمدار بیبدیل تصور میکند، بیآنکه متوجه عواقب و تبعات انعکاس فانتزیهای ذهنی خود در عالم واقع شود. یکی از پیشفرضهای اصلی اردوغان، معطوف به قدرت کنترل بحران خودساخته در سوریه است. با این حال، تجربیات اکید سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد که اردوغان ید طولایی در ایجاد بحران دارد، اما در مدیریت بحرانهای خودساخته همواره ضعیف و آسیبپذیر عمل میکند. این بار بحرانی که با عاملیت ترکیه و نقشه راه کلان واشینگتن- تلآویو در حوزه شامات خلق شده، به مراتب تبعات سختتری برای رئیسجمهور مغرور ترکیه خواهد داشت. شاید زمانی اردوغان به خود بیاید که فرصتی برای جبران مافات باقی نمانده باشد.
منبع: جوان
انتهای پیام/