مرز میان احترام و افراط در تقدسگرایی کجاست؟
برخی جریانهای عرفانمسلک خواسته یا ناخواسته، ارادت به استاد یا قطب خود را بهگونهای پیش میبرند که به مرزهای مراد و مریدبازی میرسد. در این فرآیند، تبعیت از قطب یا رهبر معنوی، جایگاهی همتراز یا حتی بالاتر از تبعیت از اهلبیت پیدا میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خطر تقدسگرایی افراطی در جامعه شیعیان همواره بهعنوان یکی از تهدیدات جدی مطرح بوده است. این مسئله زمانی شدت میگیرد که برخی از افراد در وادی غلو و تقدسسازیهای بیحدوحصر فرو میروند. نمونهای بارز از این امر، جریان غلوّ درباره اهلبیت علیهمالسلام است که معتقد به الوهیت اهلبیت بودند. این تفکر ناصواب با آموزههای اصیل اسلام و تعالیم ائمه تضاد آشکاری داشت.
خطر غلوّ در برابر اهل بیت علیهم السلام
ائمه علیهمالسلام در برابر غلوّ با قاطعیت ایستادگی میکردند و پیروان این جریان را به شدت نکوهش و طرد میکردند. گاهی شدت برخورد آنها با غالیان بهقدری بود که با کافران نیز چنین مواجههای نمیکردند. این نشاندهنده خطر جدی این جنس انحرافات برای جامعه اسلامی و نقش آن در انحراف افکار عمومی بود. برخی از این افراد، یا فریبخوردگانی بودند که با شنیدن روایاتی درباره فضائل اهلبیت، بهاشتباه مقام الوهیت برای ایشان قائل میشدند، یا مغرضانی که از این انحرافات برای رسیدن به اهداف ناپاک خود بهرهبرداری میکردند.
برای روشن شدن خطر این موضوع، حدیثی از رسول اکرم صلیالله علیه و آله وجود دارد که در آن به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: «ای علی، اگر نمیترسیدم که مردم نسبت به تو همان کنند که مسیحیان با عیسی کردند و تو را به الوهیت بگیرند، فضائلی از تو بیان میکردم که با شنیدن آنها، مردم خاک زیر پایت را برای تبرک برمیداشتند.» این روایت بهخوبی بیانگر حساسیت موضوع و لزوم جلوگیری از غلوّ در جامعه اسلامی است.
از سوی دیگر، لازم است جامعه شیعیان نسبت به حفظ تعادل در ارادت به اهلبیت و جلوگیری از انحراف در اعتقادات خود کوشا باشد. عشق و احترام به اهلبیت، اگر در چارچوب آموزههای دینی باشد، موجب تقویت ایمان است، اما عبور از مرزهای اعتدال، نهتنها به جایگاه والای اهلبیت آسیب میرساند، بلکه میتواند جامعه را به انحرافاتی عمیق دچار کند.
تقدسگرایی نسبت به عالمان و عارفان
آسیب تقدسگرایی در جامعه اسلامی تنها به غلو در مورد اهلبیت علیهمالسلام محدود نمیشود، بلکه در لایهای پایینتر، به برخی جریانهای عرفانی نیز سرایت کرده است. این جریانها خواسته یا ناخواسته، ارادت به استاد یا قطب خود را بهگونهای پیش میبرند که به مرزهای مراد و مریدبازی میرسد. در این فرآیند، تبعیت از قطب یا رهبر معنوی، جایگاهی همتراز یا حتی بالاتر از تبعیت از اهلبیت پیدا میکند. این نوع انحراف فکری، همواره از آسیبهای جدی برای جامعه اسلامی محسوب میشود و متأسفانه همچنان در برخی جوامع جریان دارد.
در اینباره باید توجه داشت که هیچ فرد عالم، عارف یا استاد معنوی، هرچند که صاحب فضیلت و تقوا باشد، نمیتواند در جایگاه تقدس اهلبیت علیهمالسلام قرار گیرد. اهلبیت بهعنوان حجتهای الهی، جایگاهی بیمانند در هدایت بشر دارند که از سوی خداوند متعال به آنها عطا شده است. هیچ انسان دیگری، حتی اگر در بالاترین درجات عرفان و علم باشد، به این جایگاه دست نمییابد. بنابراین، هرگونه همردیفدانستن قطبهای عرفانی یا رهبران معنوی با اهلبیت، انحرافی آشکار از مسیر حق است.
پیروان حقیقی اهلبیت باید مراقب باشند تا ارادت خود به عالمان و بزرگان دین را در چارچوب اعتدال و بر اساس آموزههای قرآن و سنت قرار دهند. تبعیت و پیروی، تنها از انوار مقدسی چون اهلبیت شایسته است؛ چرا که آنها راهنمایان حقیقی به سوی خداوند و الگوی کامل برای زندگی انسانها هستند. هرگونه تقدسگرایی افراطی نسبت به دیگران، نهتنها جایگاه والای اهلبیت را خدشهدار میکند، بلکه موجب انحراف از مسیر اصلی هدایت میشود.
باید در نظر داشت حس تقدس و تقدسگرایی بهخودیخود نهتنها ناپسند نیست، بلکه ریشه در فطرت پاک مؤمنان دارد. این ویژگی، ناشی از گرایش طبیعی انسان به حقایق متعالی و مقامات الهی است که در آموزههای دینی نیز تأیید و تقویت شده است. بااینحال، ابلیس همواره از این ویژگی فطری برای گمراه کردن انسانها سوءاستفاده کرده و آن را به مسیری نادرست هدایت میکند. این انحراف، اغلب به شکل افراط یا تفریط در تقدسگرایی بروز مییابد، که هر دو شکل آن میتواند پیامدهای خطرناکی برای جامعه ایمانی داشته باشد.
برخی فرقهها و نحلههای فکری با درک این احساس فطری مؤمنان، از آن برای جذب مردم به سوی خود استفاده میکنند. آنها با بهرهگیری از احساسات پاک افراد و ایجاد جلوهای از تقدس مصنوعی، خود را همردیف اهلبیت علیهمالسلام معرفی میکنند. این ادعای نادرست نهتنها با آموزههای اسلام منافات دارد، بلکه سبب انحراف جامعه از مسیر حق میشود. بر مؤمنان واجب است که در برابر اینگونه انحرافات هوشیار باشند و تقدس حقیقی را تنها برای کسانی قائل شوند که خداوند خود جایگاه آنان را تعیین کرده است: اهلبیت پیامبر علیهمالسلام، که حجتهای الهی و راهنمایان واقعی بشر هستند.
در پایان، لازم به یادآوری است که منظور از نقد تقدسگرایی، نفی ارجنهادن به جایگاه عالمان دین و رهبران دینی نیست، بلکه تأکید بر حفظ تعادل و پرهیز از افراط و تفریط است. اسلام همواره به احترام و تکریم این گروهها توصیه کرده و آنان را شایسته جایگاه والایی در جامعه دانسته است. اما این احترام و تکریم نباید بهگونهای باشد که جایگاه آنان با مقام اهلبیت علیهمالسلام که حجتهای الهیاند، یکسان دانسته شود.
به همین دلیل، لازم است تمام رفتارها و گفتارهای عالمان و رهبران دینی بر اساس معیارهای قرآن و عترت سنجیده شود. این سنجش، مؤمنان را از گرفتار شدن در دام تقدسگرایی افراطی یا بیاعتنایی به جایگاه رهبران و عالمان بازمیدارد. تنها در این صورت است که جامعه میتواند از برکات حضور عالمان دینی بهرهمند شود، بدون آنکه در وادی انحراف و غلو گرفتار آید. حفظ این اعتدال، کلید حفظ انسجام و هدایت در جامعه اسلامی است.
انتهایپیام/