روشهای تبیین عفاف و حجاب برای انسان عصر مدرن
مسئله انسان و حجاب در ایران عصر مدرن بیش از آنکه یک موضوع سیاسی باشد، یک مسئله فرهنگی و هویتی است. حجاب، اگر بهدرستی تبیین شود، میتواند به پل ارتباطی برای درک متقابل تبدیل شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، موضوع انسان و حجاب در ایران عصر مدرن یک موضوع پیچیده و چندوجهی است که ریشه در تاریخ، فرهنگ، دین، سیاست و تحولات اجتماعی دارد. حجاب بهعنوان بخشی از هویت دینی و فرهنگی، میتواند عاملی برای تقویت احساس تعلق به یک جامعه باشد. با این حال بدون تبیین درست و عمیق از فلسفه آن، ممکن است بهجای تعلق، حس بیگانگی ایجاد کند. نسل جدید در ایران به دنبال درک معنای حجاب است و این نسل نیازمند گفتگوهای عمیقتر و صمیمانهتر درباره فلسفه و حکمت حجاب است.
به عبارت دیگر، مسئله انسان و حجاب در ایران عصر مدرن بیش از آنکه یک موضوع سیاسی باشد، یک مسئله فرهنگی و هویتی است. راهحل آن در گفتوگوی عمیق، بازنگری در رویکردها، و ارتقای سطح آگاهی و احترام متقابل میان افراد جامعه نهفته است. حجاب، اگر بهدرستی تبیین شود، میتواند به پل ارتباطی برای درک متقابل تبدیل شود.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با زهرا تاجیک، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل فرهنگی، به بررسی راهکاری تبیین موضوع حجاب در ایران عصر مدرن پرداخته است.
تفاوت رویکرد انسان مسلمان با انسان مدرن در تحلیل موضوع حجاب
موضوع حجاب و تبیین آن عمدتاً از سوی افراد با اعتقادات دینی و اسلامی مطرح میشود. در اینجا میخواهیم بدانیم تفاوت نگاه انسان مسلمان با انسان مدرن در چیست؟
انسان مسلمان درک خود از عالم هستی و جایگاه خود را از دیدگاه ایمان به خالق و متابعت از دستورات الهی شکل میدهد. او بهطور طبیعی به دنیا و آخرت و رابطه با خداوند باور دارد. این نوع نگاه باعث میشود که انسان مسلمان در برابر دستورات دینی، از جمله حجاب، با دیدی از روی تسلیم و پذیرش روبرو شود.
در مقابل، انسان مدرن بهویژه در جوامع غربی، بیشتر به خودکفایی و عقلانیت محوری باور دارد. در این نگاه، انسان برای خود محوریت قائل است و مفاهیم دینی و اخلاقی بهطور نسبی مورد ارزیابی قرار میگیرد و اولویتهای فردی به دستورات دینی ترجیح داده میشود.
این تفاوت در نگاه چگونه بر پذیرش یا رد حجاب تأثیر میگذارد؟
در نگاه انسان مسلمان، حجاب نهتنها یک حکم دینی، بلکه یک ارزش است که بخشی از فرآیند عبودیت و فرمانبرداری از خداوند است. اما در نگاه انسان مدرن، حجاب به عنوان یک دستور مذهبی برای پوشش، به دلیل تفاوتهای فرهنگی و فلسفی، به سختی پذیرفته میشود. انسان مدرن بیشتر از آزادی فردی و اختیار خود در تعیین قوانین اجتماعی و فردی حمایت میکند، بنابراین هر گونه دستور دینی که آزادی انتخاب او را محدود کند، همچون حجاب را به عنوان حکم زوری تلقی میکند.
با این وجود در یک نگاه کلی ما با بحرانهای اجتماعی و معنوی انسان مدرن مواجه هستیم. سوال این است که چرا بسیاری از نوجوانان و جوانان ایرانی حجاب را نمیپذیرند؟
این مسئله به دلایل متعددی برمیگردد که از جمله مهمترین آنها تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایرانی است. در جامعه مدرن، فردیت، آزادی و حق انتخاب به ارزشهایی محوری تبدیل شدهاند و این ارزشها در تضاد با دستورات دینی مانند حجاب قرار میگیرند.
بسیاری از جوانان و نوجوانان ما، بهویژه آنهایی که در فضای مدرنیته رشد کردهاند، به دنبال پاسخهای سریع و ملموس به سوالات خود هستند. آنها ممکن است نپذیرند که بهخاطر پاداشهای آخرتی در دنیای فعلی خود را ملزم به رعایت حجاب کنند. بنابراین، حجاب در ذهن این افراد بهعنوان یک حکم دستوری و بدون توجیه کافی تبدیل میشود.
یکی از بحرانهای عمدهای که انسان مدرن در جوامع اسلامی با آن روبرو است، بحران معنویت و هویت است. انسان مدرن بهدلیل دوری از مفاهیم مذهبی و دینی و تکیه بر عقلانیت ابزاری و خودمختاری، در جستجوی حقیقت و سعادت خود، به مسائل روانی و اخلاقی دچار بحران میشود. این بحرانها شامل اضطرابهای وجودی، فقدان هدف معنوی در زندگی، از دست دادن ارتباطات اجتماعی اصیل و ناتوانی در یافتن معنا و جهت در زندگی است.
تفاوت در درک انسانشناسی و جهانشناسی
مگر انسان مسلمان و انسان مدرن چه تفاوتهایی در درک خود از هستی دارند؟
انسان مسلمان در جهانشناسی اسلامی، عالم هستی را یکپارچه و در جهت هدفمند از سوی خالق میبیند. او خود را بخشی از یک نظام بزرگ الهی میداند که بهدنبال رسیدن به هدف خلقت است؛ یعنی عبودیت و پرستش خداوند. در مقابل، انسان مدرن در جهانشناسی خود، بیشتر به نظامهای مادی و طبیعی توجه دارد و از نگاه دینی و قدسی به عالم هستی غافل است. برای انسان مدرن، حقیقت و واقعیت امری نسبی و در دسترس تجربهگرایی فردی است.
دقت کنید که این تفاوتها در دیدگاه جهانشناسی چگونه بر موضوع حجاب هم تأثیر میگذارد. در جهانشناسی اسلامی، حجاب بهعنوان یکی از آموزههای دینی، معنای عمیقتری پیدا میکند.
حجاب بهعنوان ابزاری برای حفظ پاکدامنی، احترام به جایگاه انسان و رعایت حدود الهی است. اما در جهانشناسی مدرن، جایی برای چنین تفسیری از حجاب وجود ندارد. در این فضا، حجاب بهعنوان محدودیتی برای آزادی فردی و ابزاری برای تحمیل ارزشهای دینی و اجتماعی دیده میشود.
نقش فرهنگ و تربیت در پذیرش حجاب هم موضوعی است که نباید از نظر دور بماند. چطور میتوان حجاب را بهطور مؤثر در جامعه اسلامی ترویج داد؟
برای ترویج حجاب در جامعه اسلامی باید ابتدا مبانی فرهنگی و انسانشناسانه آن به درستی منتقل شود. این به معنای آگاهسازی نسل جوان از اهمیت عبودیت و رابطه انسان با خداوند است. باید به نوجوانان و جوانان نشان داد که حجاب فقط یک دستور دینی نیست، بلکه بهعنوان یک ارزش فرهنگی و انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است که میتواند به سلامت روانی و اجتماعی آنها کمک کند. همچنین، باید تاکید کرد که حجاب به هیچ عنوان به معنای محدودیت آزادی فردی نیست بلکه فرصتی است برای حفظ احترام به نفس و کرامت انسانی.
نباید حجاب را فقط در قالب یک حکم دینی و الزامی مطرح کنیم. اگر بخواهیم حجاب بهعنوان یک ارزش واقعی در جامعه اسلامی پذیرش پیدا کند، باید آن را در چارچوب جهانشناسی و انسانشناسی اسلامی معرفی کنیم.
باید توضیح بدهیم که حجاب نهتنها بهعنوان یک حکم از جانب خداوند، بلکه بهعنوان یک ضرورت برای حفاظت از هویت انسانی و حفظ رابطه متعادل با خالق و دیگر انسانهاست.
ویژگیهای انسان مدرن و بحرانهای هویتی آن
ویژگیهای انسان مدرن که بر پذیرش حجاب تأثیر دارد، چیست؟
یکی از مهمترین ویژگیهای انسان مدرن، خودمحوری و عقلگرایی است. انسان مدرن خود را مرکز توجه و تصمیمگیری میداند و بنابراین هیچ دلیلی نمیبیند که باید دستورات دینی را بیچون و چرا بپذیرد. ویژگی دیگر انسان مدرن، نسبیگرایی است که بهمعنای پذیرش حقیقت بهصورت فردی و مختص به تجربه شخصی است. این ویژگی باعث میشود که انسان مدرن هیچگونه حقیقت مطلقی را پذیرا نباشد و دستورات دینی مانند حجاب را بهعنوان یک امر فرهنگی و نه یک دستور الهی در نظر بگیرد.
گاهی انسان مدرن معتقد است که باید در دنیا به دنبال سعادت باشد و به آخرت فکر نکند. درواقع انسان مدرن بهدلیل فاصله گرفتن از مفاهیم دینی و معنوی، بیشتر به زندگی دنیوی و مسائل ملموس روزمره اهمیت میدهد. او بهجای آنکه در پی سعادت ابدی در آخرت باشد، بیشتر به دنبال رضایت از زندگی روزمره خود است. این نگاه باعث میشود که در برابر مفاهیمی مانند حجاب که بیشتر به آخرت و پاداشهای پس از مرگ مرتبط است، مقاومت نشان دهد.
در مجموع به اعتقاد شما برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه چه باید کرد؟
برای حل معضل حجاب در جامعه اسلامی، باید ابتدا مبانی جهانشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی اسلامی بهدرستی به جوانان منتقل شود. این کار نه تنها از طریق تعلیم و تربیت بلکه از طریق رسانهها و برنامههای فرهنگی میسر است.
اگر نوجوانان و جوانان بفهمند که حجاب نه تنها یک دستور فقهی بلکه یک ارزش انسانی و اجتماعی است، و اگر حجاب را در ارتباط با اهداف بلندتر از آنچه که بهطور معمول در جامعه دیده میشود، درک کنند، ممکن است پذیرش آن برایشان آسانتر شود. در واقع، باید تلاش کنیم تا حجاب را نه تنها بهعنوان یک الزام مذهبی، بلکه بهعنوان یکی از راههای حفظ کرامت انسانی، سلامت روانی و اخلاقی، و نیز تعامل درست با دیگران معرفی کنیم. در این فرآیند، مهم است که به موازات حفظ و ترویج این ارزش، درک و آگاهی فردی از مفاهیم دینی و فرهنگی ارتقا یابد و همچنین فرصتهای گفتگو و تعامل درباره این موضوع در جامعه فراهم شود.
انتهای پیام/