تواشیح صنف و تشکل میخواهد/ گروه «طوبی» به دنبال یک تکه نان در زیمبابوه
خبرگزاری تسنیم: معرفتی، سرپرست گروه «طوبی» میگوید: قاریان تشکلی به نام جمعیت قرآنی دارند، انتظار میرود گروههای تواشیح هم چنین چیزی داشته باشند تا کار سامان یابد. عدم وجود یک تشکل و سازمان متولی انگیزه رشد را از گروههای تواشیح گرفته است.
خبرگزاری تسنیم:حسین معرفتی، سرپرست نامآشنای گروه تواشیح و متولد 1349 تهران است که شاید اجراهای متعددی از این گروه در حافظه بسیاری ثبت شده باشد. او به همراه گروهی که قاطبهاش را جوانان تشکیل میدادند، سال 75 گروه «طوبی» را راهاندازی کرد؛ گروه هشت نفرهای که نام خود را از آیه «الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب» به امانت گرفته است. معرفتی پیش از گروه طوبی، عضو گروه «شهید مداح» بود و مانند اغلب گروههای تواشیح دیگر، کار خود را از قرائت حرفهای قرآن آغاز کرده است. همچنین سراجالدین چاپی متولد 1360 یکی از اعضای فعال گروه طوبی است که علاوه بر مشارکت در اجرای گروه، سایت «طوبی» را مدیریت میکند. او فراگیری قرآن را از خردسالی شروع کرده و به گفته خودش فعالیت در گروههای تواشیح را از ایامی کلید زده است که در مقطع دبستان محصل بود.
چندی پیش حسین معرفتی به همراه سراجالدین چاپی، به خبرگزاری تسنیم آمدند و در گفتوگویی صمیمانه به گفتوگو با خبرنگاران این خبرگزاری نشستند. این گفتوگو در دو بخش مجزا در تسنیم منتشر میشود؛ بخش اول که به تاریخچهای از تواشیح، نقطه شروع گروه تواشیح طوبی، سبک و ملودی در تواشیح، اعزامهای خارج از کشور و مسائل حاشیهای آن، مشکلات صنفی گروههای تواشیح، اختلاف مصر و ایران در سطح تواشیح و... اختصاص یافته است، به شرح ذیل منتشر میشود:
*تسنیم: به عنوان سوال نخست، از آغاز کارتان بگویید، معمولاً آغاز کار گروههای تواشیح از قرائت قرآن شروع میشود. حلقه شما در ابتدا از کجا شکل گرفت و چه مسیری را طی کرد تا به اینجا رسید؟ از مقامهایی داخلی و بینالمللی کسب شدهتان نیز بگویید:
معرفتی: در آغاز از آفتی میگویم که معمولاً گریبانگیر گروههای تواشیح میشود و آن هم ریزش گروه است. یعنی ممکن است اعضای گروه به دلیل مشاغل مختلف، کم کم از هم دور شوند. چون کارها گروهی است و اصلا شاید فرد خیلی به شخصه نقشی نداشته باشد، کارها گروهی پیش میرود لذا قضیه ریزش در گروه اثر بسیار مخربی دارد.
من به عنوان مسئول گروه، قبلا در گروه تواشیح «شهید مداح» فعال بودم که تقریبا از اولین گروههایی است که تشکیل شد و بارها در حضور مقام معظم رهبری اجرا داشتیم، بیشتر جمعخوانی قرآن بود. به خصوص اینکه ایشان جمعخوانی قرآن را بسیار میپسندیدند، گروههای تواشیح سعی میکردند در این قالب کار بیشتری انجام دهند، لذا ما هم کارمان را با جمعخوانی قرآن شروع کردیم. اگر کسی میخواهد تواشیح کار کند باید اول قاری قرآن باشد.
وقتی گروه تواشیح «شهید مداح» از هم پاشید، در سال 75 گروه دیگری تشکیل دادیم و به کمک دوستان سعی کردیم در این گروه از نیروهای جوان استفاده کنیم که انگیزه کار دارند، تلاش کردیم کسانی را انتخاب کنیم که خیلی درگیر کارهای دیگر نباشند و بتوانند برای این گروه وقت بگذارند و انگیزه لازم را داشته باشند. اگر فردی در گروه تواشیح باشد و نتواند قرآن بخواند عملاً در گروه ما جایی ندارد، تشکلمان تحت عنوان «گروه طوبی» که برگرفته از آیه شریفه «الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب» است، نام گرفت و فعالیت را آغاز کردیم. الحمدلله در مسابقات اوقاف استان تهران رتبه اول را کسب کردیم و همان سال در مسابقات اوقاف کشور نیز رتبه آوردیم و برای تلاوت و اجرای تواشیح به بعضی از کشورهای اروپایی و آفریقایی اعزام شدیم.
چاپی: کار گروهی معمولا دغدغههایی دارد همین کنار هم بودن و انسجام یکی از دغدغهها محسوب میشود نگهداشتن اعضا در کنار هم موضوعی است که زحمت بسیاری میخواهد. آقای معرفتی به عنوان سرپرست گروه از همان ابتدای کار و تأسیس گروه طوبی، نسبت به خیلی از گروههای دیگر موفق عمل کرده است. نمیخواهم گروهها را با هم مقایسه کنم اما من عینه میبینم که ما غیر از اینکه کنار هم برنامههای مختلف داخلی و بینالمللی اجرا میکنیم، انسجام و همدلی بسیاری در میان اعضای گروه وجود دارد. ضمن اینکه در این میان داریم از آن پتانسیلهای فرهنگی و قرآنیمان بیشتر استفاده میکنیم. این در کنار هم بودن و انسجام بر تجربیات اعضای گروه میافزاید در کنار آن انتقال مفاهیم نیز به بهترین شکل اتفاق میافتد و هم اینکه بحثهای آموزشی به خوبی در این گروه تواشیح بررسی میشود.
سعی ما این است که این صمیمیت در گروه حفظ شود، همین نگه داشتن اعضا برای ما خیلی ارزشمند است و تلاشمان این است که این انسجام باقی بماند. خیلی از گروهها هستند که در عرض دو سه سال یا به طور کامل عوض میشوند و یا شاید یکی دو نفر ثابت بمانند و بقیه تغییر کنند. حتی شاید عدهای به این حرکت و اعضای گروه، نگاه کارمندی داشته باشند اما شکر خدا در گروه و تشکل ما این انسجام و صمیمیت آنقدری وجود دارد که بتوانیم یک گروه دوستانه را کنار هم داشته باشیم و آمیخته با این صمیمیت و انسجام بحث فنی و قرآنی انجام دهیم.
*تسنیم: تواشیح اصلاً و اصالتاً متعلق به کدام مناطق و نواحی دنیای اسلام است؟ از کی و با چه زمینهای به ایران وارد شد و چقدر در ایران بومی شد؟
معرفتی: تواشیح تقریباً از کشورهایی مثل مصر، سوریه و لبنان شروع شد، منتها بیشتر تواشیحهایی که در لبنان میخوانند جنبه سیاسی دارد، اگر دقت کرده باشید مثلاً وقتی آنجا برای مقابله با اسرائیل یک سرود و یک تواشیح راجع به حس وطندوستی و مذهبی میخوانند و اشعارشان بیشتر جنبه حماسی دارد تا جنبه مذهبی. اما در سوریه، تا حدودی وارد تواشیحهای مذهبی هم شده و مناجاتهایی راجع به ائمه(ع)، پیغمبر(ص) و اهل بیت(ع) هم میخوانند.
کشور مصر بیشتر در رشته ابتهال زبانزد است که جنبه فردی دارد. اینکه آیا تواشیح وارده به کشور ما بومی شده است یا خیر، باید گفت در کشور ما زبانهای مختلفی وجود دارد. مثلا شهرهایی مثل اهواز و خوزستان چون عربزبان هستند، این را دقیقا از کشورهای عرب کپیبرداری کردهاند؛ چون جملات به زبان عربی است، آن را متوجه میشوند، اما آن تواشیح را اگر برای عموم مردم ایران بخوانید هیچ چیز نمیفهمند، اتفاقا حاج آقای قرائتی از این قضیه انتقادی کرده بود که چیزهایی که شما در قالب تواشیح میخوانید، کسی نمیفهمد!
خوزستان؛ خاستگاه تواشیح عربی در ایران
در کشور ما به جز بخشی از مردم جنوب کشور که عربزبان هستند، قاطبه مردم متوجه مفاهیم عربی تواشیح نمیشوند، ما در اداره نغمات آیینی صدا و سیمای جمهوری اسلامی حدود 10 سالی است که فعالیت داریم، در این مدت تواشیحهایی در قالب زبان فارسی متناسب با ایام مذهبی اجرا کردهایم. صدا و سیما خودشان شاعران متعددی دارند و اشعار مناسب را انتخاب کرده و به ما میدادند. ما روی اینها ملودی و آهنگ میگذاشتیم، اشعار کاملا فارسی بود و بازخورد بسیاری داشت. البته بسیاری گروههایی که اغلب فضای تواشیح را تشکیل میدهند، این قضیه را اصلا به عنوان تواشیح نمیشناسند و میگویند حداقل اسم این چیزی که میخوانید را تواشیح نگذارید، بگذارید سرود فارسی یا هر چیز دیگر.
نظر من این است که بازخورد این اشعار فارسی از کارهایی که گروههای عربیخوان دارند، بیشتر است. تجربه پخش این برنامهها در رادیو و تلویزیون به ما نشان داد که تکرار و پخش برنامهها و سرودهایی که ما میخوانیم بازخورد بیشتری دارد، نسبت به آن چیزهایی که گروههای عرب میخوانند؛ چون مردم ما متوجه آن نمیشوند. البته منظورم اشعار خیلی سخت است و اذکار هفته یا دعاهایی مثل دعای فرج را همه متوجه میشوند، مد نظرم نیست.
نه آن گروهها به ما گروه تواشیح میگویند و نه ما آنها را به عنوان گروهی که بازخورد داشته باشد، در میان مردم میشناسیم و هیچ حلقه ارتباطی هم بین اینها تا بهحال تشکیل نشده است؛ یعنی کار مشترکی که هم آنها و هم ما راضی باشیم، در کار نیست. مسابقات اوقافی هم که هرسال برگزار میشود آن تواشیحها را بیشتر از کارهای ما میپسندند، میگویند تواشیح باید به زبان عربی باشد. این هم یکی از انتقادات بنده است که اگر قرار است که استقبال عموم را در نظر بگیریم، باید کارهای فارسی بیشتری نسبت به کارهای عربی داشته باشیم چون کار فارسی مخاطب بیشتری دارد. میشود یک ذکر عربی را نمک قضیه قرار داد، اما قالب کار فارسی اولویت دارد.
*تسنیم: مهمترین تفاوتهای سبک و ملودی تواشیح عربی و تواشیح (یا سرود) فارسی چیست؟
معرفتی: این مسیر تاحدودی هم وارد موسیقی سنتی شده و میتواند از سنتی الگو بگیرد، چون مردم با این ملودیها آشنا هستند، اگر دقت کنید میبینید یکی از رموز موفقیت مداحها هم همین است، مردم با ملودیهایی که آنها میخوانند ارتباط میگیرند، اگر ملودی غریبهای بخوانند مردم استقبال چندانی نمیکنند. ما هم در کارهایمان سعی کردیم این جریان را حفظ کنیم؛ یعنی به ملودیهای فارسی بیشتر توجه کردهایم.
*تسنیم: از اعزام گروهتان به کشورهای خارجی بگویید، این اعزامها چقدر در انتقال معارف شیعه و گفتمان انقلاب اسلامی نقش داشته و ارزیابیتان در این سالها از آن چگونه است؟
معرفتی: سفری به کشور آفریقایی زیمبابوه داشتیم. جلسات اول، تواشیحهایی را به زبان عربی اجرا میکردیم که خودمان ساخته بودیم و احساس کردیم اگر تواشیح ما به زبان انگلیسی بود خیلی بهتر میشد، چون اکثر آنها انگلیسی را متوجه میشوند. گروههای مختلف ما اگر زبانهای بینالمللی را یاد بگیرند و بتوانند مطابق با زبان کشورها به اجرای تواشیح بپردازند، قطعاً خروجی بهتر و مؤثرتری دارند. آنها تصورشان از تواشیح، فقط چیزی مانند اسماء الحسنی است. در زیمبابوه اجراهای مختلفی داشتیم، وقتی تواشیحهای مختلفی اجرا میکردیم بازخورد آن را به وضوح احساس میکردیم که شعف خاصی در آنها ایجاد شده است. بسیاری از اجراهای ما به کارمندان سفارت هم تعلق میگرفت و وقتی در کنار هم جمع میشدند و برایشان کاری اجرا میکردیم، ایجاد انگیزه فراوانی میکرد و بسیار به آن تمایل داشتند.
اعزام گروههای تواشیح، همچنین قاریان و فعالان قرآنی الان سخت شده است و این سختی و مشکلات انگیزه گروهها را از اعزام و سفرهای تبلیغی سلب میکند. مثلا سفر ما به زیمبابوه 17 روز طول کشید و امکانات بسیار ضعیف بود. نان و بخشی از تدارکات را از شهر خودمان برداشتیم و با خود بردیم، چون رایزن فرهنگی ما گفت وضع خراب است، اگر میآیید امکانات این چنینی را با خودتان بیاورید، باز این موارد را میشود تحمل کرد اما یک سری مشکلات واقعا از افراد انگیزه را دور میکند. در اعزام به خارج تعداد افراد مهم است؛ قاری یک نفر است، مداح یک نفر است، اما سفیر یا رایزن باید در گروههای تواشیح 4 یا 5 نفر را پشتیبانی کند؛ از پول بلیط هواپیما تا ... را در نظر بگیرد، این موارد برایشان سختیهای بسیاری دارد.
هزینه سفر به کشور صربستان توسط خود رایزن فرهنگی به صورت شخصی پرداخت شد، اعزام به زیمبابوه به خاطر رتبهای بود که آورده بودیم. اما میگویند شما اگر بخواهید باز هم اعزام شوید باید دوباره در مسابقات شرکت کنید که ما میبینیم عملا کار دیگری در این مسیر انجام دهیم، هم بیشتر به نفع خودمان است هم ممکن است تأثیرات مثبتی روی تواشیح کشور بگذارد، از لحاظ اقتصادی و از لحاظ تاثیرگذاری نیز ما در داخل کشور سفرهای بسیاری میرویم.
در کشور صربستان اغلب آنجا اهل تسنن بودند، از بسیاری مراسمها، اعتقادات و اعمالشان سردرنمیآوردیم و تازه وقتی از نزدیک با آنها آشنا میشدیم به نوع تفاوتها پی میبردیم. گاهی نمازها و طرز دعاهایشان برایمان سوال ایجاد میکرد. خیلی چیزها و اعتقاداتی که راجع به مسلمانانِ خارج از کشور گفته میشود تا به عینه دیده نشود، از درک آن عاجز هستیم. درک آنها از نماز، ظاهر و باطن آن، معنویت و... بسیار متفاوت است. مثلاً آنها ظاهر نماز را خیلی خوب اجرا میکنند اما مقدسات را عمیق قبول ندارد.
*تسنیم: به نظر شما تواشیح چه قدر در تبلیغ دین و آموزههای فرهنگ تشیع و آرمانهای انقلاب مؤثر است و چقدر از این ظرفیت استفاده میشود؟
چاپی: در مورد این جریان کمکاری از داخل کشور صورت گرفته است. برای مثال همین شبکه نسیم را فرض کنید که با رویکرد جدیدی آمده و طبیعتا فعالیتهایش دارد به سمتی معطوف میشود که نشاط را به خانهها بیاورد و در این جهت سرمایهگذاری زیادی کرده است. در کنار چنین جریانی ما شبکهای به نام قرآن داریم که سرمایهگذاری لازمی که باید در آن صورت بگیرد، اتفاق نمیافتد. گاهی سخنرانانیها نشاطی را که باید در فضای قرآنی ایجاد نمیکنند.
یکی از اهداف گروههای تواشیح این است که فعالیتی صورت دهد تا مفاهیم قرآنی و دینی در قالب جدیدی به مردم عرضه شود. این قالب هنری باعث به وجود آمدن نشاط در دین میشود. گاهی در مجالس دیده میشود که وقتی قاری به قرائت میپردازد و یا ذاکران و مداحان قطعهای میخوانند، مجلس از روال عادی خود خارج میشود و کمتوجهیهایی به چشم میخورد و آمیخته شدن فضای قرآنی، مباحث معنوی و معرفتی با هنر خیلی مهم است. اگر این راه بیشتر تقویت شود و روی آن سرمایهگذاری بیشتری صورت گیرد، تواشیح از مهجوریت خارج شده و شاید سطح تواشیح کشور ما نیز به اندازه کشورهایی که این کار را به صورت تخصصی ارائه میدهند، بالا رود. الان در سوریه یا لبنان به طور اساسی روی تواشیح سرمایهگذاری میشود و توانستهاند آن را به سطح ایدهآلی برسانند.
معرفتی: ما به تواشیح حرفهای نگاه نکردهایم، یکی از افرادی که در سازمان فرهنگ و ارتباطات بود میگفت عید امسال فقط توانستند یکی از خوانندگان را با گروهش اعزام کنند که هزینه بسیاری داشت، اما گروههای تواشیح را اینگونه اعزام نمیکنند، مگر اینکه یک متولی از جایی پیدا شود و هزینهای را بر عهده گیرد تا یک گروه تواشیح به خارج از کشور اعزام شود. ما ضعیف عمل کردهایم که باعث شدهایم استقبال از گروههای موسیقی و اعزام آنها بیشتر از اعزام قاریان و گروههای تواشیح باشد.
*تسنیم: یکی از راههای اینکه گروهها بتوانند حقوقشان را استیفا کنند، وجود صنف است. آیا در گروههای تواشیح صنفی وجود دارد؟
چاپی: خیر ما هیچگونه صنفی نداریم که یک سازوکار مشخصی برای این جریان وجود داشته باشد، بارها شده در همین اعزامهایی که آقای معرفتی بیشتر پیگیری میکنند و تجربهشان هم بیشتر است، گروه هماهنگیهای نهایی را هم انجام داده، اما ناگهان میگویند اعزام کنسل شده است. در کنار تواشیح اگر بخواهیم مقایسهای انجام دهیم میبینیم گروههای موسیقی که شاید خیلی هم در چارچوبی که باید، حرکت نکرده و فضای مناسبی هم ندارند، بسیار حمایت میشوند. البته از این طرف انتقادی هم به گروههای تواشیح میشود که باید مقداری هنرهایشان را جدید کنند، مثلا ما خودمان استفاده از موسیقی و استفاده از کارهایی که قطعات موسیقی در آن باشد را پیش گرفتهایم و شاید خیلی از گروههای تواشیح دیدگاهشان فقط این باشد که چهار نفر در کنار هم به صورت هلالی بایستند و شروع کنند به خواندن با همان سبکهای قدیمی و واقعا دیگر در شرایط امروز این فرم جواب نمیدهد.
ما خودمان به جدیدترین ایدهها میپردازیم، استفاده از سبکهای قدیمی، تکراری میشود. مخاطب به کارهای جدید نیاز دارد. صدا و سیما هم برای حفظ مخاطب برنامهها و سیاستهای خود را طبق نیازهای روز تغییر میدهد، در این میان باید به سازوکار فعلی برخی گروههای تواشیح هم انتقاد کرد و انگشت اتهام را به سوی خودمان هم گرفت، باید فعالیتهای جدیدی انجام دهیم که بتوانیم مخاطب را حفظ کنیم.
*تسنیم: ورود موسیقی به تواشیح در حال حاضر فقط در ایران اتفاق افتاده، یا کشورهای دیگر هم به این مسئله ورود کردهاند؟
معرفتی: ورود موسیقی به جز ایران در کشورهای دیگر مانند سوریه و لبنان هم دیده شده است. این دودستگی در گروهها ایجاد شده و اخیراً هر گروه، طرف مقابل را متهم میکنند که شما خط قرمزها را رد کردید. بین هیچ گروهی با گروه دیگر همبستگی دیده نمیشود. ما خودمان تواشیحهای عربی را به قالب صلوات بردهایم، یعنی صلوات را با آهنگهای مختلفی قرار دادهایم و گاهی به میان جمعیت میرویم و میکروفون را به افراد میدهیم که آن ها هم در خواندن با ما مشارکت کنند. افراد از دیدن گروههای چهار نفره با سبک قدیمی خسته شدهاند و به مشارکت نیاز دارند، اثرگذاری در این روش بیشتر است. الان هم که برخی از گروهها در مسیر موسیقی وارد شدهاند سطح موسیقیها خام و مبتدیانه است، اصلاً اسمش را نمیتوان موسیقی گذاشت.
*تسنیم: اگر قرار باشد از متولیان امر مطالباتی در زمینه تواشیح داشته باشید، چه مواردی را متذکر میشوید؟
معرفتی: قاریان یک تشکلی به نام جمعیت قرآنی کشور دارند، انتظار میرود گروههای تواشیح هم چنین چیزی داشته باشند، این گروه هرسال انتخابات دارد و یک تشکل واقعی است و طبق چارچوبهایی کار میکنند، اگر این جریان در میان گروههای تواشیح هم راه بیفتد، بسیاری از مشکلات این عرصه حل شده و کارها سامان مییابد. ما تا به حال هیچ بودجهای از هیچ سازمانی نگرفتهایم. فقط رادیو است که به اداره نغماتش رفتیم و آثاری را تولید کردیم، آنجا بابت ضبط کار به ما مبلغی میدادند که کار به صورت پروژه و مفصل نبود.
*تسنیم: وقتی به سفری اعزام میشوید، از قبل تدارکات لازم در آنجا دیده نمیشود؟ چطور بود که در اعزام به زیمبابوه با انبوهی از مشکلات مواجه بودید؟ مگر برنامهریزیها و پیشبینیها صورت نگرفته بود؟
معرفتی: به خاطر دلایل زیادی کار دقیقه نودی است، یعنی رایزن آنجا نمیداند ما بالاخره به آنجا میرسیم یا خبر، ویزا و بلیط میدهند، یا خیر؟ آیا کسی این هزینه را تقبل میکند و بسیار اما و اگرهای دیگر. ضمن اینکه خیلیهایشان بسیاری از امکانات را ندارند، ماه رمضان ما آنجا به دنبال یک تکه نان میگشتیم، چون زیمبابوه هم کشور خاصی بود. کشوری که تورمش زبانزد بود و اکثرا هم فقیر بودند. ما برای برخی اجراها به روستاهای این کشور میرفتیم و در مساجدشان اجرا میکردیم. مساجد مانند زمان پیغمبر بود به سبک همان ایام ساخته شده بود. با یک دیوار آجری میان خانمها و آقایان که بعضی از آجرهای وسط دیوار را برداشته بودند تا مردم بتوانند کمی همدیگر را ببینند، وقتی ما در میان این مردم تواشیح خواندیم استقبال بسیار خوبی داشتند و ما را مشایعت میکردند، موقع خارج شدن از آنجا، با اذکار و تواشیحهایی که خودشان بلد بودند ما را بدرقه میکردند، اینگونه کشورها برای چنین فعالیتهایی بسیار جای کار دارد. کار آهنگین هزار برابر بیشتر از سخنرانی جواب میدهد، اثری که آهنگ در ذهن فرد میگذارد را سخنرانی نمیتواند ایجاد کند.
*تسنیم: به سفر خود به زیمبابوه و صربستان اشاره کردید. دیگر به چه کشورهایی اعزام شدهاید و برخورد اهل سنت در این کشورها با شما چگونه بود؟
معرفتی: سفر خارجی ما تنها به همین کشورها صربستان، مونتهگرو و زیمبابوه بود. امسال برای تونس به ما زنگ زدند که برویم، یکی از دوستان در آنجا گفت وضعیت خیلی خراب است و هیچ تضمینی برای حفاظت وجود ندارد. کسی نیست که محافظت از شما را بر عهده بگیرد و به خاطر بحرانهای امنیتی سفر کنسل شد. در همه سفرهایی که میرفتیم این امکان فراهم نمیشد که فراتر از موضوع پیغمبر و تواشیحهای الهی بخوانیم. در برخی فضاها اصلاً شرایط برای تواشیح درمورد حضرت علی(ع) مساعد نبود. در یکی از ماههای رمضان به بندر ترکمن رفته بودیم، آقایی از میان مراسم آمد و به ما گفت: به هیچ عنوان اسمی از حضرت علی(ع) نمیآورید چون تنش ایجاد میشود، چه برسد به مسلمانان خارج کشور که ما ناچار بودیم فقط به اجرای مناجات و تواشیحهایی درمورد پیغمبر کارمان را خلاصه کنیم. در صورتی که اصل و محوریت کارهای ما اهل بیتی(ع) است. در برخی کشورها مثل صربستان پذیرایی خیلی خوبی از ما میکردند. مخصوصا در صربستان ایرانیان را بسیار تحویل میگیرند، آنها مسلمانانی جز مسلمانان مصر ندیدهاند که در حد و اندازه ایرانیان قرآن بخواند.
مصریها میگویند: «تمام شدهایم»
در کشور زیمبابوه یک قاری از مصر آمده بود اما کسی او را تحویل نمیگرفت، چون به خوبی تلاوت نمیکرد. یعنی قاریهایی مثل آقای ابوالقاسمی، الان خیلی بهتر از مصریهای حال حاضر میخوانند و خود مصریها الان هم میگویند که ما تمام شدهایم و آن نسل طلایی ما افول کرده است. عمده کار ما آنجا بیشتر تلاوت بود، ابتدا و انتهای مراسم تواشیح میخواندیم و قرآن هم تلاوت میکردیم، ترکیبی این دو خروجی مطلوبی داشت، به خاطر همین میگویم که اعضای گروه تواشیح اول باید قاری باشند و به خوبی قرائت کنند. اگر کسی از روی متن، قرآن بخواند او را تحویل نمیگیرند، یعنی اگر قرآن جلوی شما باز باشد شما را قاری نمیدانند و باید از حفظ آن را بخوانید.
*تسنیم: برخی از قاریان در گفتوگوهایی که ما با داشتهاند معتقد بودند فاصله ما با مصر در قرائت خیلی کمتر شده است، با اینکه فضای قرآن و تواشیح از تفاوتهای خاصی برخوردار است، میخواستم بدانم در تواشیح هم این اتفاق افتاده است؟ تواشیح در دهه 60 وارد کشور شد، آیا در دهههای بعدی قوت گرفته است؟ ارزیابیتان از این روند چیست؟
معرفتی: گروههایی که در دهه60 میخواندند، همه تقلیدی بودند و از خودشان کاری نداشتند، میتوانم برای شما سند بیاورم که خیلی از آنها را مصریها خوانده و به اینجا آورده بودند اما برخی آن را به نام خودشان ثبت کردند، خودشان در این بخش ابداعی نداشتند. الان هم پیشرفت زیادی حاصل نشده البته گروههای اهوازی چندین آهنگساز دارند و کارهای قشنگی ارائه میدهند، اما باز هم با کارهایی که مصریان ساختهاند، قابل مقایسه نیست.
انگیزهای برای رشد گروههای تواشیح وجود ندارد
اگر از تواشیح، تواشیحِ عربی مد نظر شما باشد، من پیشرفت چندانی در آن احساس نمیکنم، حتی تواشیحی که در محضر مقام معظم رهبری اجرا کردند از نظر من بسیار ضعیف بود، چهار گروه هستند که ترکیب میشوند و گروههای خاصی هم هستند. شاید گروههای دیگر خیلی بهتر از این چهار گروه اجرا کنند. به طور کلی احساس میکنم تواشیح ما پیشرفت خاصی نسبت به سال 60 نداشته است. البته انگیزهای هم برای رشد نیست، تنها انگیزه افراد مسابقات سازمان اوقاف است که 10 گروه برتر را به کشورهای مختلف میفرستند. تنها انگیزه برای پیشرفت تواشیح همین است، هیچ چیز دیگری وجود ندارد. من در این فضا رقابت سالمی را حس نمیکنم، به همین جهت رشد و آموزشی هم نداریم.
*تسنیم: به تأثیر موسیقی در تواشیح اشاره کردید؛ شما خودتان به تئوری موسیقی مسلط هستید؟ شعرهای تواشیحها را از کجا فراهم میکنید؟
معرفتی: بله، در حد متوسطی به آن تسلط دارم، برای آن آموزش دیدهام، کلاس رفتهام و آن سطحی را که باید برای ساخت یک ملودی بلد باشم را تقریبا یاد گرفتم. البته در گروهمان آهنگساز هم داریم، به هر حال همه ذوق ساخت یک ملودی شاخص و قشنگ را ندارند. البته ورود سنتی و پاپ در تواشیح مطرح نیست. زیرا معمولا این کارها برای تکخوان مطرح است و ما همتک خوان را به صورت گروه مطرح میکنیم و کار خیلی سختی میشود و این را مدیون رادیو هستیم؛ چون به هر حال استودیویی خواندن خیلی با اجرای زنده فرق میکند، من مطمئن هستم که خیلی از گروهها که اجرای زنده خیلی خوبی دارند، اگر به استدیو بیایند، نمیتوانند بخوانند.
کسی که تواشیح کار میکند باید به صورت کامل سلفژ و نت بلد باشد، من الان به مدرسههایی میروم که خود تواشیح، جزء کلاس درسیشان شده است. یعنی یک ساعت و نیم در هفته کلاس تواشیح برایشان برگزار میکنند و باهم اجرا میکنند و در بسیاری از مراسمها از اجرای تواشیح دانشآموزان استفاده میکنند. بچهها هم به تواشیح علاقه زیادی دارند چون راحتتر از قرآن خواندن است، اما سطح آنها با سطح ما تفاوت بسیاری می کند، باید موسیقی و نت را بشناسند. در مورد شعر هم باید بگویم یکی از بخشهای رادیو کارشناسهایی را در اختیار دارد که در آن شعرها را تایید میکنند، مثلاً 20 تا شعر در اختیار ما میگذارد میگوید ببینید روی کدام میتوانید بهتر کار کنید و چند مورد از آنها را ما انتخاب میکنیم و چند مورد دیگر دیگر را گروهی دیگر، تقریبا 3 یا 4 گروه در رادیو هستند که میخوانند، اما خیلی از گروهها نتوانستند این روال را ادامه دهند.
*تسنیم: درمورد کارهای ماندگارتان بگویید؛ از کارهایی که خودتان خیلی میپسندید و مورد استقبال واقع شده است.
معرفتی: قطعاً هر گروهی یک کار ویژهای دارد، من فکر میکنم کار ویژه ما نوای «یا اباصالح» باشد، ما هر سال کارهایمان را عوض میکنیم، تنها کاری که مدتهاست آن را اجرا میکنیم و از آن دست نکشیدهایم و مردم نیز از شنیدن آن خسته نمیشوند، ذکری راجع به حضرت مهدی(عج) است که آن را بارها و بارها اجرا کردهایم و تقریبا 90 درصد اجراهایمان با آن همراه بوده است.
اجرای خاطرهانگیز در صحن حرم رضوی
ما برای مسابقاتی به مشهد اعزام شدیم، در صحنهای حرم و محیط پیرامونی آن همینطوری برای مردم میخواندیم، همه شگفتزده شده بودند که چطور میشود بدون هماهنگی و برنامهریزی، چنین اجرای دلنشین و عجیبی داشت؟ مردم اطراف ما حلقه زده و محو اجرای گروه بودند، مثل برخی مداحان که در صحنهای حرم گوشهای جمع میشوند و مداحی میکنند، ما هم در گوشهای ایستادیم و شروع کردیم به خواندن. استقبال گرم مردم برای آن برنامه غیر رسمی خاطره ماندگار و شیرینی بود.
استقبال آستان سیدالکریم از اجرای گروه طوبی
آقای سلیمی در آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از کاری که درمورد حضرت مهدی است، خیلی تعریف کردند. به کرات برای اجرای تواشیح به حرم سیدالکریم(ع) دعوت شدهایم، حتی برخی مداحان هم این کار ما را میخوانند و من تا به حال در مجالس متعددی دیدهام با همان آهنگ خودمان آن را میخوانند. خیلی مهم است که جامعه با یک اثر تواشیح تحت تاثیر قرار گیرد و آن را در قالبهای متنوعی استفاده کند. یعنی مثلاً مداحان بیایند از شما آهنگ بگیرند و یا بالعکس ما از آنها آهنگ بگیریم. امسال به مدرسهای رفته بودیم و از دانشآموزان پرسیدم که معلم تواشیحشان با آنها چه چیز را کار کرده است؟ آنها گفتند «یااباصالح» و این یعنی موفقیت برای ما. آقای حسان شعری درمورد حضرت عبدالعظیم(ع) گفته بود، ما روی آن ملودی گذاشتیم و به مناسبتهای تولد و شهادت ایشان در حرم حضرت اجرا میکنیم.
چاپی: یکی از کارهای ماندگار ما «صلواتها» است که در رادیو و تلویزیون هم زیاد پخش میشد، یکی از این صلواتها برند گروه ما است، خیلیها آمدهاند و این صلوات را بازسازی کردهاند و بازسازیشده آن بیشتر پخش میشود، نوع این صلوات به نحوی است که معمولاً در مراسمهای مرتبط در میان برنامهها پخش میشود. از اثر «یا اباصالح» هم کلیپی درست شده است که شبهای جمعه از شبکه اول پخش میشود.
ادامه دارد...
--------------------------------
گفتوگو از: طیبهسادات مولایی
--------------------------------
انتهای پیام/