پرچمی که همچنان بالا ماند
خبرگزاری تسنیم: پنجشنبه، روز ویژهای برای مهاجرین افغانستانی ساکن مشهد بود. بعد از مدتها؛ این هویت ملی مهاجرین بود که آنها را گردهم آورده بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تسنیم، ساعت 20 روز پنجشنبه سرانجام تمام انتظارها برای فرا رسیدن موعد بازی تیم ملی فوتبال افغانستان در مشهد به پایان رسید. مسابقهای که در روزهای گذشته حس و حال تجربهنشده و عجیبی در مهاجرین افغانستانی ایجاد کرده بود. تلاشهای غیرقابلتوصیفی در این چند روز برای حمایت از تیم ملی افغانستان در میان مهاجرین صورت گرفت و جو بیسابقهای در میان جامعه مهاجر به ویژه مشهد به وجود آمد که در عین حال که نمایشی جذاب از امکان «اتحاد» بر سر منافع ملی بود، نشان داد که تصویر معمول از مهاجرین افغانستانی در بدنه مدیریتی تا چه اندازه بیراه است.
بعد از 90 دقیقه بازی بیرمق، نتیجهای که در درون زمین چمن ورزشگاه ثامن دست آمد، دلخواه مهاجرین نبود، اما اتفاقات «فرامتنی» قابلتوجهی هم در این میان رخ داد که بعضیهایش به تدریج از اصل ماجرا هم مهمتر شدند.
همه کسانی که روز پنجشنبه حوالی عصر، گذارشان به ورزشگاه ثامن الائمه(ع) میخورد، با تجمع مهاجرینی که از همان دور، افغانستانیبودنشان با پرچمها و نشانها و صورتهای رنگ کرده مشخص بود مواجه میشدند و این اتفاق عجیبی در مشهد بود، هم برای مهاجرینی که در سالهای گذشته به دلایل مختلف؛ این اتفاق را تجربه نکرده بودند و هم برای مشهدیهایی که سالهای سال با این مهاجرین زندگی کرده بودند. مهاجرین این بار گرد هم آمده بودند تا در یک اتفاق ملی شریک شوند، در حالی که چند کیلومتر بیشتر از مرزهای افغانستان فاصله نداشتند و این بار آنها بودند که باید پز وطنپرستیشان را به افغانستانیهای داخل کشور میدادند.
اما همه چیز اینطور شیرین و دلنشین اتفاق نیفتاد.حاشیههای این تجربه جدید از ناهماهنگی در توزیع بلیط برای مهاجرین آغاز شد. مضاف بر قیمت بسیار بالای بلیطهای مسابقه، نامشخص بودن مکان و زمان توزیع باعث شده بود تعداد کثیری از مهاجرین نتوانند بلیط تهیه کنند.و علاوه بر همه اینها یک پرسش پاسخنداده هم اذهان مهاجرین را درگیر کرده بود: چرا از 30 هزار نفر ظرفیت ورزشگاه ثامنالائمه (ع) فقط تعداد محدود 14 هزار بلیط در اختیار آنها قرار گرفته است؟
دامنه این بیهماهنگی، به اهالی رسانه هم رسیده بود. عدم هماهنگی مناسب برای صدور کارتهای خبرنگاران و عکاسان منجر شده بود کارت ورودی برای تعداد زیادی از آنها صادر نشود و یا اینکه دیر به دست آنها برسید.
اما در این میان، حرکت قابلتوجهی هم اتفاق افتاده بود و آن تدارک 100- 200 دستگاه اتوبوس برای رفت و برگشت به ورزشگاه در مناطق مختلف مشهد بود ؛ هر چند که زمزمههای چک کردن بلیط ورودی ورزشگاه قبل از سوار شدن به اتوبوسها، نگرانیهایی را به وجود آورده بود.
در میان جمعیت چند هزار نفری که برای حمایت از تیم ملی کشورشان آمده بودند و پشت درهای ورودی ورزشگاه تجمع کرده بودند، به خوبی میشد شور واشتیاق قابلتوجهی را مشاهده کرد. جمعیت مشتاقی که بعضیهایشان با چهرههای رنگ شده، پرچم به دست و به دوش و بهسر کشیده، به انتظار ورود به ورزشگاه ایستاده بودند.
ایستگاه صلواتی شربت از هنگام ورود تا زمان خروج تماشاچیان به شیرینی اشتیاق آنها اضافه میکرد و سرانجام با وجود همه حاشیهها فقط تعدادی حدود 7600 نفر توانستند به داخل ورزشگاه راه پیدا کنند.
اما اتفاق سوالبرانگیزی که این وسط رخ داد؛ چک کردن مدارک شناسایی قبل از ورود به ورزشگاه حتی برای کسانی که بلیط تهیه کرده بودند بود. این ماجرا منجر به بازگشت و یا نیامدن برخی از تماشاچیان مهاجر به ورزشگاه شد.کسانی که مدرک شناساییشان را نیاورده بودند و یا به دلایلی دسترسی به آن نداشتند.
حضور گسترده نیروهای انتظامی در میان جمعیت تماشاگران مسابقه مشاهده میشد. اتفاقی که نشان میداد که همچنان آن تصور قدیمی درباره مهاجرین وجود دارد.تصوری که اتفاقا همین بازی دوباره شاهدی بر جعلی بودن و تاریخمصرفگذشته بودن آن بود.بعد از بازی و با وجود دریافت 6 گل و باختن بازی، حضور مهاجرین افغانستانی بدون کوچکترین تنشی همراه بود.هیچ بینظمی خاصی که در خیلی از مسابقات ایرانی تبدیل به یک رویه شده است، اتفاق نیفتاد و فقط لبخندهای تلخ و اشکهای غمانگیز مهاجرین بود که نشان از ناراحتی آنها از نتیجه بازی داشت.
مهاجرین افغانستانی، تا پایان بازی با وجود قابلپیشبینی بودن نتیجه و با وجود مضاعف شدن گلهای دریافتی، همچنان پرچم افغانستان را برافراشته نگه داشته بودند.ذرهای از حجم تشویق آنها کم نشد، دلسرد نشدند و تا لحظه آخر، پای پرچم افغانستان فریاد زدند و تشویق کردند.تماشاگران افغانستانی در واقع برای تشویق آمده بودند، نه برای نتیجه. و احساس نیاز به همبستگی، به وطندوستی و به احساس هویت برجستهترین اتفاق آن روز تاریخی مهاجرین بود. چیزی که در تمام این سالها از آن محروم بودند واکنشهای تماشاگران در حین بازی نشان میداد که در واقع این تماشاگر نیامده است که الزاماً تیم او برنده شود. آمده است که بگوید «ما هم وطنی داریم و دوستش داریم» و این چیزی است که متأسفانه تا درک آن از سوی مدیریت و تبدیل به آن از تصور همیشگی «تهدید» هنوز راه زیادی است.
مسابقه فوتبال افغانستان و سوریه با نتیجهای تلخ به پایان رسید، اما آنچه قابلتوجه بود، این «امکان همبستگی» و شیوه متفاوت و قابلتوجه ابرازهای هویتی مهاجرین بود. اتفاقی که حتی از نتیجه بازی هم مهمتر است.
پنجشنبه 21 خرداد میتوانست روز خاطرهانگیزتری برای مهاجرین باشد، اگر حاشیهها کمتر میشد و نگاههای قدیمی کنار میرفت و «واقعیت» محور تصمیمگیری قرار میگرفت. تجربه اول است و افغانستانیها، خیلی زود دوباره میهمان مشهد هستند.
عکسهایی از حاشیه این بازی را مشاهده کنید:
انتهای پیام/