طراحیهایی جذّاب برای کتاب و کتابخوانی
خبرگزاری تسنیم: طراحی روی جلد اهمیتی برابر با خود کتاب پیدا کرده است. در این گزارش با انتخاب ۱۰ اثر به بررسی طراحیهای روی جلد پرداخته شده است که ملاک انتخاب آنها مینمال و ساده بودن در حد امکان بوده است.
بهگزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قرنهاست که طراحی جلد کتاب همگام با صنعت کتاب مسیر رو به جلویی را دنبال کرده است. اگر دیروز جلد یک کتاب، ارزشی زیباانگارانه به اثر میبخشید و از روی جلد ارزش و قیمت آن سنجیده میشد؛ امروزه جلد کتاب تبدیل به پیرامتنی شده است که ژنت از آن سخن میگوید. پیرامتنیتی که اشارههایی به ژانر، سبک و موضوع کتاب دارد. نکته قابل تامل دیگر آن است که درمورد طراحی جلد یک کتاب خاص از یک کشور به کشور دیگر، بر پایه فرهنگ آن کشور، طراحی جلد دستخوش تغییرات میشود.
از همین رو طراحی روی جلد اهمیتی برابر با خود کتاب پیدا کرده است. در این گزارش با انتخاب 10 اثر به بررسی بهترین طراحیهای روی جلد پرداخته شده است که ملاک انتخاب آنها مینمال و ساده بودن در حد امکان بوده است.
1- چگونه مرده زندگی میکند نوشته درک ریموند - طراح: کریستوفر کینگ (Christopher King)
رمانی از جنایی نویس شهیر انگلیسی که داستان مواجه لیلی بلوم با زندگی پس از مرگش را روایت میکند. وی پس از آنکه به مسافرخانه جدیدی در نزدیکی دالستون انتقال پیدا میکند، با روح راهنمای بومی خود، فار لاپ جونز، برادر نه سالهاش رودی و اسکلت یک جنین همراه میشود. لیلی به زودی راه و رسم زندگی در عالم مردگان را میآموزد.
طراحی روی جلد براساس یک انتخاب گرافیکی سریالی است که انتشارات برای آثار ریموند تحت عنوان Factory برگزیده است. آثاری چون «من دورا سوارز بودم»، «خانه شیطان در حال ترک» و «مرده درستکار» به همین رویه طراحی شدهاند: یک زمینه نارنجی با یک المان تصویری سفید. برای «چگونه مرده زندگی میکند» از یک بشقاب شکسته به عنوان تک المان تصویری استفاده شده است که تصویر یک جمجه خورد شده را تداعی میکند. شکل بینی،چشم و حتی دندانها کاملاٌ مشخص است. گزینش جمجمه به عنوان نماد مرگ به راحتی با کلمه Dead روی جلد همخوانی دارد. تصویر بر اهمیت تناقض میان دو کلمه زندگی و مرده تاکید دارد و بر رازآمیز بودن داستان کمک میکند.
2- گتسبی بزرگ نوشته اسکات فیتز جرالد - طراح ناشناس
شاهکار ادبی فیتزجرالد که همواره پای ثابت لیست برترینهای رمان است، محبوب طراحان گرافیکی نیز میباشد. شخصیت گتسبی با آن ایهام بزرگش که بخشی از آن به سخاوتمندی و مهمانیهای مجللش بازمیگردد و بخشی از آن به رابطه وی با کارتلهای قاچاق و در کنار این دو عاشق مسلکی آتشینش نسبت به دیزی، در تصویرگری این اثر به شکل نیمه سیاه و سفید در آمده است. در نیمه سیاه شکست عشقی و مبهم بودن امور گتسبی و در نیمه سفید او خوشگذرانی و خوشتیپی این قهرمان مبهم متبادر میشود.
3- بوسه نوشته آنتوان چخوف - طراح جان همیلتون (John Hamilton)
داستان کوتاهی پیرامون افسران توپخانه در روستایی روسی در یک عصر ماه می که توسط ستوان بازنشستهای دعوت به صرف شام میشوند. داستان روی اشتباه ریابوویچ، افسر بدمست در مواجه با زنی ناشناس تمرکز میکند که اشتباهش در خانه ستوان تمام زندگیش را تحت الشعاع قرار میدهد. در تصویر روی جلد سر انسانی مجاز از شخصیت ریابوویچ است و به ماجرای مواجهاش با زن ناآشنا و عشق به او اشاره دارد. کلاغها نماد افرادی است که پس از عاشقی میتواند انتخاب کند و در فکرش بدانها فکر میکند؛ لیکن افسر جوان تنها دلبسته یک نفر فکر است که در قالب یک پرنده رنگی در به تصویر درآمده است و مابقی در برابر او کلاغی بیش نیستند.
4- In the Cut نوشته سوزانا مور - طراح هلن ینتوس (Helen Yentus)
رمان سوزانا مور، نویسنده آمریکایی، داستان برانی آوری، نویسنده زن جوانی است که در یک کافه شاهد قتل دختری جوان است. با ورود دو کارآگاه در پی یافتن قاتل، زندگی برانی دستخوش رابطهای عاشقانه و توامان مملو از خطر با جیوانی مالوی، یکی از کارآگاهان میشود، رابطهای که تا پای به قتل رسیدنش ادامه مییابد و در نهایت برانی موفق میشود خود را نجات دهد. In the Cut در سال 2003 توسط جین کمپیون، کارگردان نیوزلندی و بازی مگ رایان در نقش برانی آوری به فیلم سینمایی ناموفقی تبدیل شد.
طراحی جلد کتاب بسیار ساده و مینیمال است، یک برش سرخ رنگ در زمینه سفید. با تمام سادگی این تصویر، معانی تداعیگر بسیار زیاد است و حتی به نظر از نظر بلاغی نمونه زیبای از ایهام است. در اولین نگاه این برش با کلمه Cut در عنوان رمان ارتباط معنایی - تصویری دارد و این در حالی است که In the Cut در معنا به هیچ عنوان حامل معنای برش نیست؛ لذا تصویر باری کنایی به مفهوم این عبارت میبخشد. اما بخشی از این تصویر ساده به داستان رمان بازمیگردد که روایتگر داستانی نسبتاً عاشقانه و توامان خطرناک است و به نظر میرسد این برش سرخ هم نمادی بر آن عشق است و هم آسیب آن بر وجود شخصیت برانی که در تصویر به سفیدی تشبیه شده است. گویا این عشق خطرآفرین بر معصومیت برانی خدشه وارد کرده است.
5- شهر دزدها نوشته دیوید بنیوف - طراح گرگ مولیکا (Greg Mollica)
«شهر دزدها» خاطرات چند مهاجر یهودی - روسی است که در شهر لنینگراد به سر میبرند. لو به جرم دزدی از جنازه یک خلبان به زندان میافتد و با سربازی قفقاز آشنا میشود. آنان برای آزادیشان با شرط یافتن 12 تخممرغ در عرض پنج روز برای عروسی کلنل مواجه میشوند. آن دو برای یافتن تخممرغ به سفر میروند. سفر پرمخاطره آنان به کلبه زنی جوان ادامه مییابد که سربازی آلمانی را مخفی کرده است. دو مرد روس تصمیم بر حمله به آلمانیها را دارند.
جلد کتاب بسیار شبیه به شمایلنگاریهای ساده روسی است. فضای برفی و چند درخت کاج نیز تصویری معمول از روسیه را خلق میکند. شخصیت کولیا، سرباز قفقاز و لو پسر جوان داستان در کنار هم و در میانه جلد قرار گرفتهاند. اگر به انتهای نقطه مسیر دو شخصیت توجه شود، شکلی سفید رنگ دیده میشود که اشاره به کلبه زن جوان دارد، جایی که کلیت اثر در آن رخ میدهد. ردپاها در پیشزمینه و مسیر طولانی در پسزمینه نیز بیانگر سفر است.
ادامه دارد...
---------------------------
گزارش از: احسان زیورعالم
---------------------------
انتهای پیام/