شادی شناسی


شادی شناسی

خبرگزاری تسنیم:رسیدن به «شادی» والا و پایدار، مستلزم عبور از بعضی از منافع زودگذر و «لذت»‌های گذرا و ناپایدار است، و از طرف دیگر، شاید شایسته باشد که انسان برای رسیدن به شادی راستین، بعضی از غم‌ها را هم بپذیرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم دکتر حامد حاجی‌حیدری در یادداشتی اختصاصی برای تسنیم به موضوع«شادی شناسی» پرداخته است.

░▒▓  قضیه

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در کار دست و پا کردن «شادی» برای مخاطبان خود است، و این، از یک تشخیص درست در مورد وضع طبقه متوسط شهری ایران برمی‌خیزد که به دلیل سبک زندگی خاص خود، عمیقاً مغموم است.

باید بین این تلاش‌ها دو تیپ متفاوت را ذیل دو تیپ ایده‌آل متمایز رده‌بندی کرد؛ تلاش‌های «قندپهلو»ای و تلاش‌های «خندوانه»ای.

تلاش‌های «قندپهلو»ای، مطابق تعریف متداول از «طنز» می‌کوشد تا به ریشه‌یابی دلایل مغموم بودن انسان‌ها بپردازد و با ویران کردن آن‌ها با حربه خنده، مخاطبان خود را یاری دهد تا ریشه‌های غم را بخشکانند و به ««شادی پایدار» دست یابند. این در حالی است که تلاش‌های «خندوانه»ای، بیشتر نگاهی تکنیکی به «شادی» دارند و می‌کوشند تنها در سطح، اوقات خندانی را برای مخاطبان خود فراهم آورند. انتظار بر این است که در طول نمایش این برنامه‌ها، مخاطبان لحظات خندانی را بگذرانند.

این مطلب، در استمرار مطلبی است که پیش از این در همین وب‌گاه با عنوان «عمق‌پژوهی ”خندوانه“» ملاحظه فرمودید.

░▒▓ تأملات نظری در باب «لذت»/«شادی»

«لذت»، حالات خوش ناپایداری است که با ارضای یکی از حواس در بدن پدید می‌آید. گاه منش‌های اجتماعی ناسازگار با ماهیت واقعی وجود آدمیان، منشأ «لذت» می‌گردد. بنا بر این، ضمن این‌که مصادیق «لذت» فراوانند، متأسفانه امروز، مصادیق «لذت»، از  تبسم و لبخند مسرت بخش از عمق ضمیری شاد و پاک و بی‌دغدغه، کم کم به دل‌انگیزی سطحی باران و برف، لذت یک چای داغ در زمستان سردی یا یک شنای سرد در تابستان گرم، یا، حتی، تملک و مصرف، و در نهایت به «عشق و حال» مصرف مواد مخدر تقلیل یافته است.

از این قرار، اقسامی از «لذت»، نهایتاً به شکل و صورتی از زندگی راه می‌برند که در کنار قدری «لذت»، فورانی از مصیبت می‌آفرینند. از زمان فیلسوف بزرگ یونانی یعنی «اپیکور» ما به این وجه متناقض‌گون «لذت» آشنایی داریم. پس، منظور از یک برنامه «شادی»‌آفرین واقعی، از اساس، نباید ایجاد «لذت» و خوشی باشد، بلکه منظور خود را باید در سطح عمیق‌تر «شادی» بجوید.

در مقابل «لذت»، «شادی» واکنش مثبت عمیقی است که در مواجهه با رویدادهای مساعد جان و فطرت پدید می‌آید. بعضی نیز گفته‌اند که «شادی» عبارتست از مجموعه «لذت»‌های غیر جسمانی که چون ریشه در امور ثابت فطرت دارند، پایدار و ثابت بدون عواقب هستند. «شادی» آرامش خاطر و رضایت باطن است.

«شادی» آن کیفیت زندگی است که همه آرزوی یافتنش را دارند. زمانی که از درون احساس «شادی» و نشاط می‌کنیم، زندگی را خوشایند می‌یابیم و ذهنیت‌های منفی، مانند ناکامی، ناامیدی، خشمگینی و پریشانی را منفعل می‌سازیم. از این رو، «شادی» رشد و فعالیت اجتماعی را برمی‌انگیزد، روابط انسانی را تحکیم می‌بخشد، و امید و حرکت را احیا می‌کند.

نباید «لذت» را با «شادی» یکی انگاشت. سیر «شادی» یک حالت خشک ذهنی و قلبی است که با پاسخ مثبت به یکی از نیازهای مندرج در ماهیت واقعی وجود آدمی پدیدار می‌شود و رضایت قلبی و آرامش پایدار درونی را در پی دارد. بنا بر این، در تفاوت میان «شادی» و «لذت» می‌توان گفت:

• یک. «شادی» به سبب انتساب به سرشت، علم، حکمت، و یقین، پایدار و مداوم است، اما، «لذت» به سبب انتساب به حس و جسم، گذرا و ناپایدار است.

• دو. «شادی» دارای غایت و هدف است؛ بدین معنی که وقتی انسان به مطلوب دست یافت، فراغت و آرامش حاصل می‌کند، اما، هر گاه آرزوی مخصوص خود را یافت و از آن بهره گرفت، به حالت اول برمی‌گردد و نیاز او همیشگی است.

• سه. انسان با دست‌یابی به «شادی»، به عنوان یک فضیلت اخلاقی، نیرومندتر می‌شود و مصمم می‌گردد تا به سطحی برتر دست یابد، اما، وقتی که به «لذت» محسوس می‌رسد، بر نیروی خویش می‌افزاید تا به نظیر آن دست یابد، لیکن آن‌چه بدان می‌رسد، از لحاظ نوع کمال ضعیف‌تر و پست‌تر است.

• چهار. «شادی»، هر چه بیشتر رضایت قلبی و آرامش پایدار درونی را فراهم سازد، بیشتر کمال می‌یابد؛ در حالی که فرد هر چه بیشتر در لذات محسوس غرق شود، بر قوت حیوانی خود می‌افزاید و نه تنها از کمال، بلکه از شرایط انسانیت نیز دورتر می‌گردد.

شاید به دلایل فوق بود که افلاطون «شادی» را در حقیقت و زیبایی یافته بود که در بیست و چهار قرن قبل، بشر را خواهان آن سه گمشده معرفی می‌کرد. چنان که نوافلاطونیان آن را در هنر، عشق و حکمت می‌جستند. از همین منظر اسپینوزا «شادی» را معادل تقوا و اندوه را در حکم گناه می‌دانست؛ و ایرانیان باستان نیز «شادی» را یکی از ویژگی‌های ایرانی می‌دانستند و در اساطیرشان آن را یکی از ده پهلوان زورمند و مبارزه اهورایی به شمار می‌آوردند که در حال نبرد با نیروی اهریمنی است و بارزترین خلقیات خود را در پنج است خلاصه می‌کردند: خداپرستی، خردورزی، دادگری، نام و «شادی».

░▒▓ نسبت «شادی» و «آرمان‌گرایی»

یک از ارکانی که شادی را به عنوان لذت، «پایدار» می‌سازد، غایت‌مندی شادی و زیست انسان شاد است. کمال و آرامش عمیق، در گذر از لذات جسمانی، نهفته است و از این روست که غایت‌مندی و آرمان‌گرایی این غایت‌مندی و آرمان‌گرایی، بن مایه امیدواری و «شادی» عمیق انسان را می‌سازد.

انسان برای این‌که بتواند هدف، رفتار و منش اجتماعی خویش را آگاهانه برگزیند، باید هستی پدیده‌ها را بشناسد و بر اساس این شناخت و معرفت عملی کند. هر موجودی که دارای علم و اراده باشد، از طریق هر فعل اخلاقی که انجام می‌دهد و هر تغییر عامدانه‌ای که در هستی ایجاد می‌کند، می‌خواهد به جایی برسد که ما از آن‌ها تعبیر به «آرمان» می‌کنیم.
«آرمان» آن چیزی است که به زندگی معنا و پویایی می‌بخشد. به این ترتیب، اولاً، «آرمان» جزئی از ذات ماست؛ ثانیاً، انسان اساساً موجودی «آرمان»خواه است و بدون «آرمان» نمی‌تواند زندگی کند. انسان در انتخاب بین داشتن یا نداشتن «آرمان» آزاد نیست، بلکه در انتخاب بین «آرمان»های مختلف آزاد است. همۀ انسان‌ها «آرمان»‌خواه هستند، و درون‌مایۀ مشترک «آرمان»ها، دست‌یابی به چیزی بالاتر از اقناع جسمی، یا همان «شادی» است


توجه دادن انسان‌ها به این نکات مهم در مورد نسبت مستقیم میان «آرمان»خواهی و «شادی»، این فایده جنبی را هم دارد که موجب بلندنظری،  شهامت، اراده، اعتماد به نفس، انضباط، توان تطبیق خود با محیط، تحمل و تعامل با دیگران، انعطاف‌پذیری، و دوری از تعصب، و مهم‌تر از همه رشد و تکامل انسان می‌گردد.

░▒▓ نسبت «شادی» و «مجاهده»

لازمه‌ی شاد زیستن، «غایت‌مندی» اعمال و رفتارهاست، ولی، این «آرمان‌خواهی»، بدون ایجاد تغییرات در دو بعد جهان بیرون و جهان درون، امکان‌پذیر نخواهد بود.
به رغم تصورات خوش‌بینانه «خندوانه»ای، شاد زیستن چندان هم ساده نیست، بلکه اساساً منوط به کوشش «قندپهلو»ای برای بهبود و قابل زیست کردن جهان است.

مماشات با کژی‌ها، شادی پایدار نمی‌آفریند، بلکه انسان را در مقابل افسردگی‌های عمیق و برگشت‌ناپذیر بی‌دفاع می‌کند. انسانی که عادت به «مجاهده» ندارد، بسیار مستعد ویران شدن‌هاست.

پس، رسیدن به «شادی» والا و پایدار، مستلزم عبور از بعضی از منافع زودگذر و «لذت»‌های گذرا و ناپایدار است، و از طرف دیگر، شاید شایسته باشد که انسان برای رسیدن به شادی راستین، بعضی از غم‌ها را هم بپذیرد؛ غم‌هایی که در ذات خود «شادی» برانگیزند. همان طور که حافظ علیه الرحمه، در آموختن راه و رسم «شادی» می‌فرماید:

چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد................................مـا بـه امـیـد غـمـت شادی خـاطـر طـلبیم

░▒▓ نسبت «شادی» و «درون‌پیرایی»

ذهنیت‌های منفی یکی از بزرگ‌ترین موانع شادمانی هستند. زمانی که انسان تصویر ذهنی برآمده از منفی‌اندیشی خود را بپذیرد، در هاله‌ای از عقود که‌تری و فشارهای روحی و روانی فرو خواهد رفت، و نتیجه آن، افسردگی که محصول از خود بیگانگی است، خواهد بود. از این انسان، رفتارهایی بروز خواهد کرد، که حقیرانه، غمگین، پرخاش‌گر، مطیع و فرمان‌بردار در مقابل قدرت‌های بزرگ، غیر تصمیم‌گیر و بی‌تصمیم، بالقوه و خودپرست و خودکامه، و ناسازگار با خود و دیگران خواهد بود. این انسان، به سمت پاره‌ای از رفتارها کشیده خواهد شد که خود این رفتارها، به نوبه خود حال او را بدتر می‌کنند، و ذهنیت‌های منفی را بر سرش هوار می‌کنند: تکبر، تملق، تلبیس، جهل، حرص و آز، حسد، خست، خشم، خودپرستی، دل‌بستگی‌ها و و تعلق خاطرهای شل و ول، عیب‌جویی، غفلت و گناه.

برای حذف ذهنیت‌های منفی، تغییر تفکر و بینش‌های اصولی به زندگی، ضرورت دارد. مراد از تفکر و بینش، نحوه شناخت انسان نسبت به جهان، پدیده‌ها، کارها، جایگاه و نقش خود در جهان است که منشأ ذهنیت‌ها و رفتارها و روابط با دیگران است.

لازمه دست‌یابی به فکر و بینش صحیح، آموزش است. متولیان مسائل اخلاقی و فرهنگی، بویژه در خطاب به قطاع‌های متوسط شهری، باید آیین  تهذیب نفس، و مجاهده و نهایتاً شادی را به این مردم از اصل جدا افتاده و مستغرق در دریای بی در و پیکر «شهر»، بیاموزند. این شهرنشینان، نه دیگر از آموزه‌های محلی خود برای زندگی متعادل سیراب می‌شوند، و نه در شهر، از حمایت‌ها و پشتیبانی‌های اخلاقی گسترده پیشین بهره‌مند هستند.

گام نخست آموزش، ایجاد باور به فضایل اخلاقی است. انسان مهاجری که از ابرشهری مانند تهران آمده است، اولین احساسی که در خود دارد، رهایی و بی‌قید و بندی است. باید به مردم قطاع متوسط شهری، بار دیگر، اهمیت نقش فضایل اخلاقی و رفتاری در یک زندگی با شادی مستمر شناساند؛ فضایلی مانند خداپرستی، خردورزی، حریت، عشق، امید، صلح، تولی و تبری، نوع دوستی، صبر، صداقت، و دیانت. باید به آن‌ها آشکارا نشان داد که عاقبت رذایل اخلاقی، نظیر بی‌ایمانی، جهالت، غفلت، تعصب، خودپرستی، ناامیدی، جنگ‌افروزی، و اسراف چیست. پس از این مرحله است که انسان جویای شادی، «باور» پیدا می‌کند که «شادی» بدون «تهذیب» و «مجاهده» به دست نمی‌آید، و قهقهه‌های «خندوانه»ای، بدون «تهذیب» و «مجاهده»، نهایتاً از احساس پوچی سر در می‌آورد که خود بیش از هر چیز دیگر غم‌انگیز است.

در گام دوم آموزش، باید اراده مردم غمگین را به سوی خوبی و نیکی و محبت و مهربانی تغییر جهت داد. برای این منظور باید آن‌ها را با تجربه‌های عملی خوب بودن آشنا کرد و شادی‌های گوناگون ناشی از نیک زیستن را به آن‌ها چشاند. در این مرحله، باید با تجربه‌های قدسی، به افراد این «ایمان» را تلقین کرد که روش‌هایی که برای «تهذیب» و «مجاهده» در پیش گرفته صحیح است و به «شادی» منجر می‌شود. تا زمانی که فرد در تزلزل و تردید به سر می‌برد، آرام و قرار نخواهد داشت، و روی پای خود راه نخواهد رفت. این «ایمان»، اعتماد به نفس را در فرد می‌پرورد، و از وابستگی و اسارت سایر امور و پدیده‌ها رهایی می‌بخشد


در گام سوم، تمرین و عمل مداوم لازم است، تا مغز «شادی» خود را نشان دهد. تجربه‌های اولیه «شادی» راستین دل‌پذیرند، ولی استمرار و ممارست در این تجربه‌ها، پرده تازه‌ای از گوهر «شادی» برمی‌دارد، و آن این که «شادی» راستین، با غرقه شدن در وصال بی‌انتهای «رب»ی که این جهان را با این شادی‌های وصف‌ناپذیر خلق کرده و به پیش می‌برد و این شادی‌ها را رقم می‌زند به دست می‌آید. خلق چنین حس عمیقی از وجه «رب»ـانی جهان، باعث می‌شود تا فرد با اراده راسخ در طریق طلب «شادی» گام نهد و لحظه‌ای از آن دست برد ندارد،  و بداند که «غبار راه طلب کمال کیمیای بهروزی است» و از ثبات و پایداری خود در برابر جور و جفای زمان و دیگران احساس سرخوشی می‌کند؛ و یقین داشته باشد که فقط با چنین اراده و اعتماد به نفسی می‌تواند موانع را رفع و دفع نماید.

در این مرحله است که وجه «پایدار» «شادی»، که وجه تمایز اصلی «شادی» از «لذت» است، خود را به خوبی نشان می‌دهد (توأم با برداشت‌های آزاد از علی اکبر باقری خلیلی).
هوالعلیم

hajiheidari@PhiloSociology.ir

انتهای پیام/

حج ۱۴۰۳
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon