تحلیلی بر ۲ پیام مهم رهبر معظم انقلاب

تحلیلی بر 2 پیام مهم رهبر معظم انقلاب

خبرگزاری تسنیم: نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا، حکایت از یک سیاست کاملا هوشمندانه و برنامه ریزی شده برای اثرگذاری فرهنگی و دینی دارد، هدفی که انقلاب اسلامی ایران در مسأله مهم صدور انقلاب به جد به دنبال آن بوده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکای شمالی یکی از مسائل مهم و اتفاقاتی است از میان مسائل و اتفاقات هفته گذشته نیازمند توجه و تحلیل جدی است. این نامه در شرایطی خاص و با مخاطبانی مشخص نوشته شده است و اهدافی کاملا روشن بینانه و آگاهانه را دنبال می کند و حکایت از یک سیاست کاملا هوشمندانه و برنامه ریزی شده برای اثرگذاری فرهنگی و دینی دارد، هدفی که انقلاب اسلامی ایران در مسأله مهم صدور انقلاب به جد به دنبال آن بوده است. علاوه بر این محتوای این پیام نیز محتوایی کاملا جذاب و معقول و منصفانه دارد و بسیاری از اصول دعوت به دین و تبلیغ دین در آن به کار رفته است. همین امر باعث شده است که بسیاری از تحلیل گران سیاسی و فرهنگی معتقد باشند که این پیام و این پیام رسانی اثر مطلوب و جدی ای در میان جوانان غربی داشته و خواهد داشت و بازتاب این پیام را باید در کوتاه مدت و بلند مدت، بازتابی خوب و اثرگذار دانست. از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین ایام پیامی کوتاه نیز برای چهل و نهمین نشست سراسری اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا نگاشتند که این پیام نیز حاوی نکات مهمی در تکمیل و تتمیم پیام به جوانان اروپا و آمریکا داشت. متن حاضر ابتدا به بررسی محورهای اصلی دو پیام مقام معظم رهبری خواهد پرداخت و در ادامه به بررسی اهداف این نگارش و بازتابهای آن وارد خواهد شد.

1.  محورهای اصلی نامه به جوانان اروپا و آمریکا
در پی حوادث اخیر فرانسه و انتشار تصاویر توهین آمیز به مقدسات اسلامی در یک نشریه فرانسوی و تشدید جریان ضد اسلامی و اسلام هراسی از سوی مقامات و رسانه های غربی، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، نامه مهمی خطاب به جوانان در اروپا و آمریکای شمالی مرقوم کردند. این نامه که به زبان انگلیسی منتشر شد، متنی کوتاه اما اثرگذار دارد. محورهای اصلی آنچه در این نامه آمده است به زبان فارسی چنین است.
الف: علل نامه نگاری به جوانان
اولین نکته ای که رهبر معظم انقلاب به آن پرداخته اند، بیان علت نامه نگاری در شرایط کنونی و نیز بیان علت نامه نگاری به جوانان است. ایشان علت اصلی نامه نگاری در شرایط کنونی را وقایع فرانسه و موج اسلام هراسی جدید بیان کرده اند و علت نامه نوشتن به جوانان را نیز آینده نگری و حس حقیقت جویی موجود در جوانان دانسته اند: «حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره ی آن ها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار می دهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می انگارم، بلکه به این سبب که آینده ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما می بینم و نیز حسّ حقیقت جویی را در قلبهای شما زنده تر و هوشیارتر می یابم. هم چنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمی کنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده اند.»
ب: توجه دادن جوانان به چهره ای که از اسلام ساخته شده است
محور دوم نامه ایشان مسأله اسلام هراسی و علل آن است. ایشان جوانان مخاطب نامه را با این مسأله مواجه کرده اند که در طول دو دهه گذشته در کشورهای آن ها تلاش جدی ای برای هراس از اسلام و دشمن نشان دادن آن صورت گرفته است: «سخن من با شما درباره ی اسلام است و به طور خاص، درباره ی تصویر و چهره ای که از اسلام به شما ارائه می گردد. از دو دهه پیش به این سو یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی، تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی  ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره گیری از آن، متأسّفانه سابقه ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمی خواهم به «هراس های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم.»
ج: رفتارهای مزورانه غرب در چهره سازی از غیر خودشان
در محور سوم، رهبر معظم انقلاب اسلامی جوانان غرب را به یک مسأله مهم تاریخی توجه داده اند و آن این است که چنین چهره سازی های غیر واقعی و دشمن سازی های دروغین در تاریخ غرب سابقه دارد. به عبارت بهتر این اولین بار نیست که قدرت مندان و ثروتمندان و اثرگذاران بر سرنوشت جامعه تلاش می کنند تا چهره ای غیر واقعی از یک پدیده  ترسیم کنند. از این جهت جوانان غربی وقتی متوجه شوند که این مسأله سابقه دارد و در گذشته نیز دولت های غربی به دروغ دشمن تراشی هایی کرده و چهره هایی غیرواقعی از مخالفان خود ترسیم کرده اند، احتمال این که در این مورد نیز چنین تزویری به کار رفته باشد را بیشتر می دهند. به عبارت دقیق تر رهبر معظم انقلاب در این فراز از نامه خویش تلاش کرده اند به جوانان غربی شواهدی تاریخی را ارائه کنند که نشان می دهد این شیوه از تزویر در غرب و در میان سیاستمداران آن نهادینه شده است: «شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می بینید که در تاریخ نگاری های جدید، رفتارهای غیرصادقانه و مزوّرانه ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و آمریکا از برده داری شرمسار است، از دوره ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین پوستان و غیرمسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی می کنند.»
د: چرا وجدان عمومی غرب دیر بیدار می شود؟
سؤال مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب به دنبال بیان سابقه غرب در چنین تزویری بیان داشته اند این است که چرا وجدان عمومی غرب بسیار دیر از خواب بیدار می شود و چرا بیداری وجدان عمومی فقط شامل مسائل تاریخی دور می شود و به مسائل روز معطوف نمی شود. این سؤال از این جهت مهم است که اگر به واسطه بررسی تاریخ مشخص شد که دولت های غربی با تزویر و دسیسه، دشمن سازی هایی دروغین انجام داده و افکار عمومی کشور خود را با این شیوه به سمت و سویی سوق داده اند و آنگاه از این افکار عمومی دست کاری شده برای اهداف خویش سود برده اند، آیا بهتر نیست که موارد این تزویر را در حال حاضر شناسایی کنیم و از چنین سوء استفاده هایی جلوگیری کنیم. به عبارت دیگر صرف این که نشان داده شود که در تاریخ گذشته، قدرتمندان، عموم مردم را فریفته اند و به دروغ برای آن ها دشمنانی خیالی  تراشیده اند و از این طریق منافع خود را محقق ساخته اند کافی نیست. مطلوب آن است که ببینیم در حال حاضر این تزویر و دسیسه چگونه در حال اجراست و جلوی آن را بگیریم. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «این به خودی خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما می خواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه ی برخورد با فرهنگ و اندیشه ی اسلامی، از شکل گیری آگاهی عمومی جلوگیری می شود؟»
ه: چرا قدرت مندان از اسلام احساس خطر کرده اند؟
مشخص است که نگاهی به رسانه ها و تبلیغات جدید حکومت های غربی حاکی از آن است که نوک پیکان این تزویر را متوجه اسلام کرده اند و تلاش می کنند تا از اسلام یک چهره کریه و ضد انسانی نشان دهند و همگان را در غرب برای مقابله با آن بسیج کنند. سؤال بعدی که رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح کرده اند این است که جوانان غربی باید از خود بپرسند که چرا اسلام به عنوان موضوع کنونی چنین تزویری از سوی قدرتمندان و حاکمان در غرب انتخاب شده است. این سؤال از این جهت مهم است که اگر جوانان غربی به راستی نسبت به آن حساسیت پیدا کنند و بخواهند به دنبال جواب آن برآیند، زمینه تحقیق و مطالعه در مورد اسلام را خواهند یافت. این بهترین ورود و انگیزه است. اگر جوانان سؤال مند شوند که چرا اسلام به عنوان دشمن مورد هجمه قرار می گیرد خود به خود به مطالعه در مورد اسلام کشیده خواهند شد. اگر جوانان از خود بپرسند که مگر اسلام چه دارد که مزوران قدرتمند جامعه ما از آن احساس خطر کرده اند و برای اسلام هراسی تلاش می کنند، بخش مهمی از انگیزه لازم برای تحقیق در مورد اسلام را یافته اند: «شما به خوبی می دانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه ی مشترک تمام آن سودجویی های ستمگرانه بوده است. اکنون من می خواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس افکنی و نفرت پراکنی، این بار با شدّتی بی سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین می گردد؟ پس خواسته ی اوّل من این است که درباره ی  انگیزه های این سیاه نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.»
و: شناختی بی واسطه و مستقیم از اسلام به دست آورید.
این بخش از پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی را باید قلب پیام دانست. در پی مقدمات بسیار مناسب قبلی ایشان، در این بخش یک پیام بسیار منصفانه و عقل پذیر ارائه می کنند. از جوانان غربی می خواهند که بدون توجه به تبلیغات ضد اسلامی رایج در رسانه های غربی، خود به بررسی اسلام بپردازند. انصافی که در این پیام موج می زند و دعوت بی شائبه ای که صورت می گیرد حاکی از آن است که پیام دهنده به حقانیت پیام خویش چنان اعتقاد دارد که نیازی نمی بیند که از هم اکنون بگوید که بیایید و تلقی من از اسلام را بپذیرید، بلکه منصفانه بیان می دارد که خودتان به این دین و منابع و متون آن مراجعه کنید و هرچه به آن رسیدید را بپذیرید. این صداقت و انصاف و در عین حال استحکام اعتقادی دعوت کننده را نشان می دهد. الگوی چنین دعوتی را قرآن کریم ارائه کرده است که در دعوت خویش بارها و بارها منصفانه به بررسی و برهان آوری دعوت می کند و خواهان مراجعه انسان ها به عقل و فکر و دل خود می شود. از این روست که رهبر معظم انقلاب اسلامی در این بخش چنان که ذکر شد، قلب این پیام است، می نویسند: «خواسته ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء می کند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می گریزانند و می ترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمی کنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه می گویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی الله علیه وآله وسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و آموزه های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟»
ز: از چالش موجود فرصتی برای کشف حقیقت بسازید.
و آخرین محور پیام رهبری این است که از چالش و موج اسلام هراسی راه افتاده در اروپا و آمریکای شمالی و از هجوم گسترده و بی امانی که به اسلام کرده اند، یک فرصت بسازند. ایشان هوشمندانه و حکیمانه تلاش کرده اند که از موج ضد اسلامی ساخته شده که در ابتدا امری کاملا ضد اسلامی است، زمینه ای برای آشنایی بهتر و بیشتر اروپائیان با اسلام حقیقی بسازند: «من از شما می خواهم اجازه ندهید با چهره پردازی های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی طرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگرچه هیچ کس به صورت فردی نمی تواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما می تواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگرچه ناگوار است امّا می تواند پرسش های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت های نو پیش روی شما قرار می دهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیش داوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسؤولیّت پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده تر به نگارش درآورند».
حقیقتاً این چالش و این اسلام هراسی صورت گرفته در جهان غرب می تواند یک فرصت و آغاز یک دور مراجعه جدید به اسلام باشد. همانگونه که دشمنان اسلام در طول تاریخ با بدگویی و دشنام به اسلام باعث شدند که ذهن های ناآگاه سؤالمند شوند و بپرسند که مگر این دین چه می گوید که چنین برخی را به دشمنی واداشته است، در زمان حاضر نیز اگر بتوانیم جوانان و عموم مردم غرب را از حالت مخاطب ساده رسانه های غربی خارج کنیم و کاری کنیم که آن ها از خود بپرسند مگر اسلام چه دارد که این همه به آن هجمه می شود، بخش مهمی از کار صورت گرفته است.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت این است که غرب برای ایجاد اسلام هراسی از نسخه ها و اسلام های ساخته دست خود استفاده می کند. به عبارت دیگر اسلام وهابی و اسلام داعشی و اسلام طالبانی را غرب می سازد و سپس به عنوان مظهر عقب ماندگی و توحش به مردم خود معرفی می کند. این طرح غربی البته برای اسلام صدماتی دارد، اما یک فرصت اساسی در این میان برای اسلام ناب و اسلام حقیقی به وجود می آید و آن این است که در برابر آن اسلام های دروغین خشن وحشی، هر کس اندک آگاهی از اسلام حقیقی و اسلام نابی که جمهوری اسلامی ایران نماینده و نمایانگر آن است پیدا کند به آن جلب و جذب می شود. به عبارت دیگر غرب خود با ایجاد چهره هراس انگیز از اسلام های دروغینی که ساخته است باعث گرایش مسلمین به اسلام ناب می شود. این فرصتی است که باید به آن توجه کرد.

2.  محورهای اصلی پیام به انجمن های اسلامی
دومین پیام رهبر معظم انقلاب، پیامی بسیار مختصر به انجمن های اسلامی جوانان ایرانی در اروپا بود که چهار محور اصلی آن به شرح زیر است:
الف: فرصت های ناشی از حضور جوانان ایرانی در دانشگاه های جهان
حضور شما در مراکز دانشگاهی کشورها، فرصت نگاه ژرف و حکمت آمیز به رویدادها و پدیده های جهان را به شما و فرصت بهره مندی از دانشمندانی جهان نگر و جهان شناس را به ایران آینده می بخشد. این ها را باید قدر شناخت.
ب: خطر فریفتگی و بی خبری
فریفتگی به همان اندازه زیان بخش است که بی خبری.
ج: چرا قدرتمندان به اسلام هراسی دامن می زنند؟
امروزه به طور ویژه به این بیندیشید که چرا سیاستهای غربی به اسلام هراسی دامن می زنند؟ و کدام عنصر پر قدرت در اسلام سیاسی به شیوه ی ایران است که قدرتمداران آزمند و متعدّی و مستکبر را به همه گونه رویاروئی با آن برمی انگیزد؟
د: همراهی دانش و تقوا
دانش اندوزی را با اندیشه ورزی و این هر دو را با پرهیزگاری و پاکدامنی بیامیزید؛ در این صورت هیچ اندوخته ای برای کشور با ثروت وجود جوانانی چون شما برابری نخواهد کرد.

3.  بازتابها
حرکتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی با نوشتن این پیام و نامه آغاز کردند، در واقع آغاز یک روند از تبلیغ دین و شروع یک دوره از حرکت های اسلام شناسانه در غرب است. از این رو باید این مسأله را یک روند بلند مدت دید که البته به یک هفته و دو هفته آثار آن به خوبی روشن نمی شود. در واقع این نامه و پیام بخشی از مسأله مهم صدور انقلاب اسلامی است. صدور انقلاب اسلامی که در اندیشه امام و رهبری یک امر فرهنگی و یک اقدام اساسی در انقلاب بوده است، به واسطه این پیام و روندی که در آن اتخاذ شده است، وارد یک دوره جدید خواهد شد. از این جهت نباید تعجیل داشت و باید صبر و تلاش کرد تا نتایج این اقدام مبارک در بلند مدت روشن شود.
البته این امر بدان معنی نیست که این پیام اثری کوتاه مدت نداشته است. در کوتاه مدت شاهد آن هستیم که توجه جوانان غربی به این پیام جلب شده است و بسیاری از رسانه های رسمی و غیر رسمی دنیا به این پیام و محتوای آن پرداخته اند. البته برخی از رسانه های وابسته و دخیل در پروژه اسلام هراسی، بخش هایی از این پیام را سانسور کردند اما در کل این پیام به گوش بسیاری رسیده و خواهد رسید.
در پایان به عنوان فقط برخی از بازتابها می توان به اخبار برخی از رسانه های بین المللی در این زمینه اشاره کرد:
خبرگزاری فرانسه: رهبر معظم ایران از جوانان غرب خواست تا اسلام را مطالعه کنند و «در واکنش به سیل پیش داوری ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی واسطه از این دین به دست آورید.»
نشریه فارین پالیسی: رهبر ایران در نامه ای سرگشاده و غیرمنتظره به جوانان اروپا و آمریکا اظهار داشت: اصرار نمی کنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه می گویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود.
شبکه بلومبرگ: آیت الله خامنه ای رهبر ایران از جوانان غرب خواست درباره اسلام پیش داوری نکنند.
شبکه المیادین: آیت الله خامنه ای جوانان غربی را به شناخت اسلام از منابع اصلی دعوت کرد.
صدای روسیه: رهبر معظم انقلاب ایران در نامه ای سرگشاده جوانان اروپا و آمریکای غربی را دعوت کرد تا اسلام را بشناسند و گفت غرب به دنبال هراس افکنی و نفرت پراکنی علیه اسلام است.
نیویورک مگزین: رهبر ایران از جوانان غرب خواست تا با ذهن باز درباره اسلام تفکر کنند، وی در نامه ای سرگشاده نوشت: از شما می خواهم اجازه ندهید با چهره پردازی های موهن و سخیف، بین شما و واقعیت، سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی طرفانه را از شما سلب کنند.
بی .بی .سی: رهبر جمهوری اسلامی از جوانان غربی خواسته است برای آشنایی با اسلام مستقیما به قرآن و زندگی پیغمبر اسلام مراجعه کنند. رهبر جمهوری اسلامی خواسته است تا جوانان غربی، با استفاده از امکان دسترسی به اطلاعات، در صدد کشف واقعیت برآیند و گفته است «امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی محصور کنند.»

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon