نگاهی به فرهنگ، مجلس و انقلاب در گفت وگو با غلامعلی حداد عادل


نگاهی به فرهنگ، مجلس و انقلاب در گفت وگو با غلامعلی حداد عادل

خبرگزاری تسنیم: وحدت این‎گونه پدید نمی‎آید که من ‎سر جایم بایستم و بگویم همه بیایند طرف من تا وحدت حاصل شود. وحدت وقتی حاصل می‎شود که دو طرف از جای خودشان چند قدم به طرف دیگری حرکت کنند. باید با چنین منطقی برای وحدت تلاش کنیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «نگاهی به فرهنگ، مجلس و انقلاب» عنوان گفت وگوی پنجره با غلامعلی حداد عادل است که در ویژه نامه نوروزی این هفته نامه منتشر شده است:
موضوع انتخابات سال آینده مجلس به دغدغه این روزهای فضای سیاست داخلی کشور تبدیل شده است. به این معنا که اگر موافقتنامه هستهای را مهمترین گام در مسیر سیاست خارجی بدانیم موضوع مجلس، موضوع اصلی سیاست داخلی است. از این رهگذر نگاه به موضوع انتخابات مجلس در جریانات مختلف سیاسی حائز اهمیت است. برای بررسی این مسئله با دکتر غلامعلی حداد عادل همکلام  شدیم و ایشان مانند هر سال به گرمی ما را به حضور پذیرفتند.
  به موازات رفتار‎ها و مستند‎های ساختـه شـده در رسانـــه‎‎هــای فارسیزبان و تهیه یک چهره بزککرده از دوران پیش از انقلاب، به‎نظر می‎رسد همان سناریو در خصوص دوران دوم خرداد نیز در نظر گرفته شده است. تلاش می‎شود که دوران سفیدی از آن زمان نمایش داده شود. مهم‎ترین نگرانی هم آرزوپردازیهایی نظیر مجلس ششم است که به‎نظر می‎رسد تلاش می‎کنند همان‎طور که از دل دولت اصلاحات مجلس ششم بیرون آمد، با همان تئوری از دل دولت اعتدال مجلس دهم را بیرون بیاورند. برای شروع بحث از این منظر ورودی داشته باشیم.
کاملا محسوس است که یک عده‎ای تاریخ‎سازی می‎کنند و درصدد بازگرداندن حیثیت از دست رفته اصلاحات به اصلاحات و اصلاح‎طلبان هستند و نه تنها این کار را انجام می‎دهند، حتی برعکس، سعی در سیاهنمایی دوران 84 تا 92 دارند و هیچ حسنی در آن دوران نمی‎بینند و از هیچ خدمتی نام نمی‎برند و عیب‎ها را بزرگنمایی می‎کنند. با این کار مشکلات امروز را تحتالشعاع قرار می‎دهند و از سویی دیگر برای انتخابات بعدی سرمایه‎گذاری می‎کنند. به‎عنوان نمونه در عین حال که هر هفته یک پروژه مربوط به آن دوران را افتتاح می‎کنند که در آن دوران شروع شده و به اوج رسیده، در عین حال تبلیغات می‎کنند که آن 700 میلیارد دلار کجا رفته است. نفعش را برای خودشان ذخیره می‎کنند و هزینه‎اش را به حساب دولت قبل می‎گذارند. این‎ها بداخلاقیهایی است که باید نگران آن‎ها بود.
  با توجه به روندی که با آن روبه‎رو هستیم، آیا بر سر این دو راهی ما موظف به حمایت از احمدی‎نژاد هستیم؟ با توجه به اینکه آقای احمدی‎نژاد و طرفداران ایشان خودشان را در سبد اصولگرایی نمی‎دانند، آیا با این شرایط، این حمایت آورده‎ای برای سبد رای اصولگرایان خواهد داشت؟
اصولگرایان همیشه منتقد احمدی‎نژاد بوده‎اند. البته به درجات مختلف. در اوایل کم و در اواخر دوره او زیاد. حقیقت این است که پیروزی احمدی‎نژاد نتیجه بد عمل کردن اصلاح‎طلبان بود.
  مقطع انتخابات منظورتان است یا به‎طور کلی؟
به‎طور کلی. مردم از آن فضای پرتنش و متشنج دوران 76 تا 84 به فریاد آمده بودند و یک فردی پیدا شد و از آن موج استفاده کرد و رئیس‎جمهور شد.
  البته این فرد خودش سوار موج اصولگرایان در شورا‎ها شد و به شهرداری تهران رسید.
بله، اصولگرایان در آن زمان پیروزی احمـــدی‎نــژاد را پیــروزی خودشـــان می‎دانستند. طبیعی هم بود. اصولگرایان شعار‎های احمدی‎نژاد را شعار‎های خودشان می‎دانستند. به‎تعبیر دقیق‎تر برخی از شعار‎‎های احمدی‎نژاد جزو شعار‎های اصولگرایان بود. ولی به‎تدریج رفتار احمدی‎نژاد سبب زاویه بین اصولگرایان و احمدی‎نژاد شد و در دوره دوم بیشتر شد.
آقای احمدی‎نژاد هیچ‎وقت خودش را اصولگرا ننامید. اصولگرایان هم هیچ‎وقت دربست پشت سر احمدی‎نژاد قرار نگرفتند و به‎تدریج بر انتقاداتشان اضافه شد. در هر حال در انتخابات مجلس دهم یکی از موضوعاتی که باید به دقت بررسی بشود، موضوع آقای احمدی‎نژاد است و من شخصا تصور می‎کنم آقای احمدی‎نژاد حاضر به دادن لیستی جدای از اصولگرایان نباشد.
  حاضر نیست یا پتانسیلش را ندارد؟
قطعا عده‎ای طرفدار آقای احمدی‎نژاد هستند و اگر آقای احمدی‎نژاد به‎صورت مستقل وارد انتخابات بشود، از سبد آرای اصولگرایان مصرف می‎کند و این چیزی است که اصلاح‎طلبان به آن علاقهمند هستند. از تبلیغات رسانه‎ای آنها نیز استنباط می‎شود که به‎دنبال تشویق و تحریک آقای احمدی‎نژاد برای شرکت در انتخاباتند. اصلاح‎طلبان همه اشتباهات احمدی‎نژاد را به حساب اصولگرایان می‎گذارند، در عین حال از اختلافات بین احمدی‎نژاد و اصولگرایان هم بهخوبی اطلاع دارند. این دو کار متضاد را هم‎زمان انجام می‎دهند.
آن‎ها می‎دانند که اگر احمدی‎نژاد یک فهرست جداگانه بدهد، اختلاف در بین اصولگرایان ایجاد می‎شود و آرای اصولگرایان دو شاخه می‎شود و باعث پیروزی آن‎ها خواهد شد. سیاست آن‎ها به وجود آمدن حداقل سه فهرست در اصولگرایان است. یکی آنهایی که تحت عنوان اصولگرایی به احمدی‎نژاد رای می‎دهند، دسته دوم اصولگرایان معتدل یا اعتدالی که در مرز نزدیکی به دولت هستند، یکی هم اصولگرایانی که بین این دو تا هستند. باید تلاش بکنیم این اتفاق نیفتد. تصور می‎کنم که آقای احمدی‎نژاد با درک این واقعیت تصمیم به ارائه لیست جدا ندارند و راسا وارد انتخابات نخواهند شد.
  نماد‎های آن دو جریان دیگر چه افرادی می‎شوند؟
بعضی از طرفداران آقای لاریجانی خودشان را اصولگرایان معتدل می‎دانند و بقیه یعنی رهپویان، ایثارگران و پایداری در درجات مختلف قرار دارند.
  یعنی پایداری به‎سمت احمدی‎نژاد نخواهد رفت؟
پایداری‎ها عمدتا افرادی هستند که از احمدی‎نژاد جدا شدهاند و انتقاد دارند. البته فاصله‎‎های متفاوت دارند.
  برنامه اصولگرایان برای سال آینده چه باید باشد؟
در طیف اصولگرایان اختلاف ‎نظر وجود دارد. همین اختلاف ‎نظر ایجاب میکند که وحدت داشته باشیم. وحدت بهایی دارد و باید بهایش را پرداخت. بهایش این است که هر فردی که در این وحدت شرکت می‎کند، چیزی بدهد تا چیزی بگیرد. به‎تعبیر مقام معظم رهبری وحدت این‎گونه پدید نمی‎آید که من ‎سر جایم بایستم و بگویم همه بیایند طرف من تا وحدت حاصل شود. وحدت وقتی حاصل می‎شود که دو طرف از جای خودشان چند قدم به طرف دیگری حرکت کنند. باید با چنین منطقی تلاش کنیم برای وحدت. من ناامید از موفق شدن این تلاش نیستم.
  برای این به مدلی هم رسیدهاید؟
بله، الگویی هم طراحی شده است که از آن اطلاع دارم. اما فعلا وارد آن نمیشوم.
  همان الگوی آقای تقوی؟
آقای تقوی تلاش مثبتی برای حفظ ارتباط بین طیف‎‎های مختلف اصولگرایان انجام داده است ولی آقای تقوی نیتش طراحی الگوی عملی و اجرایی برای انتخابات نبوده است.
  ارتباط اصولگرایان با حضرات آیات موحدی، یزدی و مصباح، چگونه تعریف می‎شود؟
اصولگرایـی هیـچ‎وقـــت از روحانیت جدا نبوده و نخواهد بود. همان روحانیتی که تحت عنوان روحانیت مبارز در پیروزی انقلاب نقش موثری داشت. اصولگرایان با روحانیت مبارز و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم و همین‎طور آیت‎الله مصباح رابطه خوبی دارند. اصولی که مورد نظر بزرگانی مانند، آیت‎الله موحدی کرمانی، یزدی و مصباح برسد، در انتخابات برای گزینش افراد شایسته ملاک خواهد بود. ما تلاش می‎کنیم، بین بزرگان روحانی اصولگرا همکاری ایجاد شود. امید ما و اعتماد ما به تقوای ایشان است. ما در هیچ‎کدام از این سه بزرگوار یک جنبه منفی که از نظر معنوی دال بر این باشد که تمایل دارند کار به نام آن‎ها باشد و خدای نکرده جنبه هوای نفس داشته باشد، سراغ نداریم. تلاشهایی شروع شده و انشاءالله به نتیجه خواهد رسید.
  پس به‎تعبیر شما وحدت محقق می‎شود؟
بله، من امیدوارم. یکی از جهات امیدواری‎ام این است که تجربه تلخ تفرقه که در انتخابات‎‎های گذشته بود مایه عبرت شده باشد. امیدوارم که هم امید به آینده و هم عبرت از گذشته بتواند ما را به وحدت برساند.
  از موضوعات مهم روز، پروندههایی است که جدیدا قوه قضائیه با رویکرد متفاوت به آنها ورود پیدا کرده مثل حکم آقای رحیمی و احتمالا حکم آقای مهدی هاشمی. به‎نظر شما رویکرد جدید قوه قضائیه به آرامش روانی مردم کمک میکند؟
البته هیچ کدام از این دو پرونده جدید نیست. همین موضوع آقای رحیمی متعلق به دوران معاون اولی ایشان بود و چون آقای احمدی‎نژاد موافق این محاکمه نبود، محاکمه به تعویق افتاد و بعد از دوره دوم ریاست‎جمهوری انجام شد و نتیجه آن اعلام شد. به دادگاه کشیده شدن موضوع آقای مهدی هاشمی هم برمیگردد به سال 88 و البته بخشی از این اتفاقات مربوط به قبل از سال 88 است و پرونده آقای رحیمی هم برای سال 87 است و این دو پرونده مسیر طبیعی خود را طی کرده اما نکته‎ مهم این است که میشود دو نتیجه از این اقدامات قوه قضائیه گرفت؛ نتیجه اول این است که قوه قضائیه در مبارزه با فساد جدی است و ملاحظه شهرت و جایگاه اشخاص را هم نمیکند و برایش فرقی نمیکند کسی معاون اول رئیسجمهور سابق باشد یا پسر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام. قوه قضائیه با قاطعیت و انشاءالله با انصاف رسیدگی میکند و این امتیازی برای نظام ما و مایه امیدواری است؛ البته با فرض اینکه رسیدگی‎ها منصفانه باشد.
نتیجه دیگر عکس این است؛ یعنی ما این محاکمه‎ها را دال بر گسترش فساد در بدنه نظام بگیریم و طوری وانمود کنیم که همه در حال دزدی و حیف و میل کردن بیتالمال و اختلاس هستند و به‎جای اینکه کار قوه قضائیه را به سود انقلاب بدانیم، طوری عمل کنیم که به ضرر انقلاب بشود و دشمنان تبلیغ کنند که این نظام فاسد است و سلامت اخلاقی و مالی بدنه نظام را تحتالشعاع خلافکاری چند نفر قرار بدهد. چیزی که باید نگران آن بود، همین اتفاق است و اینجاست که مسئولیت صاحبان رسانه معلوم میشود نباید فضایی ایجاد شود که به‎دنبال هر محاکمه‎ای از نتایج محاکمه استفاده جناحی کنیم. نباید به‎جای اینکه این محاکمهها را دلیلی بر هوشیاری و مبارزهطلبی نظام در زمینه فساد بدانیم، بخواهیم سهمی برای خودمان ذخیره کنیم و این محاکمات و نتایج آن را سرمایهای برای جناح خودمان بدانیم. نباید محاکمهها را دستاویز قرار دهیم تا رقیبمان را با آن بکوبیم زیرا رقیب هم عینا همین کار را خواهد کرد.
مردمی که اخبار را میشنوند به این نتیجه می‎رسند که هر دو طرف فاسد هستند و فاسد بودن هر دو طرف یعنی فاسد بودن نظام و باید هوشیاری داشته باشیم تا در دام نمایشنامه دشمن نیفتیم. بنده اینجا بهصراحت اعلام میکنم که یکی از نقشه‎‎های دشمنان برای تضعیف و ضربه زدن به انقلاب، کم کردن اعتماد مردم نسبت به نظام و انقلاب است.
  آقای دکتر، شاید من بخشی از فرمایشات شما را درست متوجه نشدهام؛ آن هم موضع اصلاح‎طلبان و اصولگرایان در برخورد با موضوع کرباسچی و موضوع اصلاح‎طلبان و اصولگرایان در برخورد با موضوع رحیمی است. در واقع اصلاح‎طلب‎ها حتی با وجود محکوم شدن کرباسچی تمام قد از او دفاع میکردند و الان هم از مهدی هاشمی دفاع میکنند و به‎دنبال تبرئه او هستند. احساس میکنم اصلاح‎طلبان حتی در برخورد با مفاسد به‎دنبال قبیلهگرایی هستند اما اصولگرایان در مقابله با فساد ـچه از درون خودشان باشد، چه از بیرون ـ مصمماند. اصلاحطلبان بین فساد داخل جریان خود و فساد خارج از جریان خود، تفکیک قائل هستند؛ یعنی فساد درون خودشان را توجیه و فساد جریان مخالف را در بوق و کرنا می‎کنند.
همینطور است، مردم هم این را متوجه میشوند هیچ کس حق ندارد نتیجه این محاکمات را مصادره جناحی کند و ما باید اراده مبارزه با فساد را اراده نظام بدانیم.
  آیا ممکن است با اعلام این موارد فساد اعتماد عمومی به نظام کم بشود؟
مردم میدانند که در هر نظامی ممکن است نظیر این اتفاقات بیفتد. مگر در زمان حکومت امیرالمومنین (علیهالسلام)، بعضی والیان مشکل نداشتند؟ در نهجالبلاغه خطبه‎‎ها و نامههایی هست که به فساد کارگزاران حکومت اشاره میکند مگر در حکومت‎‎های امروزی دنیا این اتفاق نمی‎افتد؟
وجود فساد در معدودی از اشخاص یک امر طبیعی است. چیزی که طبیعی نیست عدم برخورد با آن است و  این موضوع باید برای افکار عمومی تشریح بشود.

  نقش اصلاح‎طلبان در مجلس بعدی و وضعیت آقایان خرازی، روحانی و عارف در نقش جدیدشان برای انتخابات مجلس را چطور میبینید؟ به‎نظر میآید آقایان خاتمی و روحانی با یک لیست مشترک در انتخابات شرکت کنند.
آن‎ها پیروزی آقای روحانی را پیروزی خودشان میدانند هرچند که آقای روحانی کاندیدای اصلاح‎طلبان نبود، بههرحال موفقیت آقای روحانی باعث شده اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم هم به‎دنبال وحدت باشند.
  وضعیت و سیاست شورای نگهبان چطور؟
هر چه باشد لزوما مانع وحدت اصلاح‎طلبان نمی‎شود.
به‎نظرتـــان افـــراد شاخــص اصلاح‎طلبان چه کسانی هستند؟!
آن‎ها به‎دنبال این هستند که افراد متعددی را آماده داشته باشند که اگر افراد اولیه تایید صلاحیت نشدند افرادی را جایگزین کنند و برای تایید داشته باشند.
  به‎نظر شما اتفاقی که در مجلس هفتم افتاد و وارد فضایی شبیه مظلومنمایی شدند و گفتند حد نصاب ما به لیست نمیرسد نمی‎افتد؟
بعید میدانم که چنین اتفاقی بیفتد.
  حتی اگر از شکستشان مطمئن شوند؟
آن‎ها به پیروزیشان امیدوارند.
  مثلا در مجلس هفتم وقتی از شکست خود مطمئن شدند، لیست 20 نفره میدادند و میگفتند تعداد ما به بیش از این نمیرسد.
همان لیست 20 نفره هم رای نیاورد و این‎طور نیست که بگوییم شکست اصلاح‎طلبان در مجلس هفتم به‎خاطر رد صلاحیت‎ها بوده است. حتی افرادی که صلاحیت داشتند و مظلومنمایی هم کردند رای نیاوردند و در انتخابات شورای شهر سال 81 که اصلا شورای نگهبان دخالت نداشت نیز همه اصلاح‎طلبان شکست خوردند. انداختن گناه رای نیاوردن بر گردن شورای نگهبان یک ترفند تکراری آقایان است. مردم دیدند افرادی بودند که صلاحیت آنها تایید شده بود ولی رای نیاوردند.
  آقای دکتر، ما از شما تقاضای غیبگویی یا پیشگویی نداریم ولی سال دیگر تقریبا در همین روز‎ها نتایج انتخابات مجلس دوره بعد اعلام شده است. تحلیل شما از ترکیب نماینده‎‎های مجلس چیست و گرایشاتشان را چطور میبینید؟ با همه پیشفرض‎‎های فعلی مثل وحدت بین اصلاح‎طلبان و... که شما تجربه‎اش را دارید، بگویید فضای مجلس بعدی همسو با دولت است؟
من اهل بلوف سیاسی و گزافهگویی نیستم، یک معلم ساده فلسفه و منطقم که فردا را هم نمیتوانم پیش‎بینی کنم، چه برسد به یک سال بعد! الان هم قصد ندارم با گفتن این حرف سر شما را به طاق بکوبم. بلکه میخواهم دلایلی را که این سوال قابل جواب دادن نیست بگویم؛ یکی از اتفاقاتی که ما نمیتوانیم پیش‎بینیاش کنیم وحدت اصولگرایان است. اگر این وحدت محقق شود قطعا در ترکیب مجلس بعدی تاثیر مثبت میگذارد و اگر رخ ندهد تاثیر منفی میگذارد. بنابراین در حال حاضر نمی‎توان ترکیب مجلس را پیش‎بینی کرد. نکته‎ای که مسلم است این است که در انتخابات آینده رقابت بین اصولگرایان و اصلاح‎طلبان جدی‎تر از همیشه خواهد بود و این انتخابات، انتخاباتی است که در نوع خودش کمسابقه است. فضا با فضای 16 سال پیش بسیار فرق کرده است. یعنی در فضای 16 سال پیش هر نوبتی که این دو کشتیگیر روی صحنه می‎رفتند، تفوق یکی بر دیگری قابل پیش‎بینی بود، اما در حال حاضر این‎گونه نیست.
  مذاکرات هسته‎ای چطور؟
اطلاح‎طلبان پشت نقاب اعتدال به میدان خواهند آمد و مایلند موفقیتهای احتمالی آقای روحانی را در سبد خودشان بریزند. مثلا اگر اوضاع اقتصادی در اثر رفع تحریم‎ها خوب بشود قطعا همین، یک فرصت تبلیغاتی در اختیارشان میگذارد و البته این‎طور نیست که ما هم مخالف موفق شدن مذاکرات باشیم، ما دوست داریم آقای روحانی و تیمش در مذاکرات موفق بشوند و این تحریم‎‎های ظالمانه برداشته بشود، اوضاع اقتصادی مردم بهتر و کشور بهتر اداره بشود. هر کس این مملکت را خوب اداره کند دستش را میبوسیم و کمکش هم میکنیم. اصلا انقلابی بودن و اصولگرا بودن را نیز به این معنا میدانیم.
  وضعیت فرهنگی کشور ما را چطور ارزیابی می‎کنید؟ چرا وزرای فرهنگ ما در دروه‎‎های مختلف عملکرد متفاوتی نداشته‎اند؟
انقلاب ما بر دو رکن دینی و رای مردم مبتنی است. انتخاب یک نقطه مناسب بین این دو رکن، که انسان کجا بایستد و هر دو را متناسب با جایگاه خود رعایت کند، نیازمند یک بصیرت سیاسی است که خیلی‎ها به‎دلیل فقدان آن منحرف شده‎اند. این گله‎ای که رهبری از رفتار فرهنگی دولت‎ها کرده‎اند، به تمایل عده‎ای برای کوتاه آمدن از ارزشهای دینی و رای‎آوری بازمیگردد. عده‎ای فکر می‎کنند برای خرید رای جماعتی از مردم، بهتر است که خط قرمز‎های فرهنگی را زیر پا بگذارند. یعنی محاسبه سیاسی می‎کنند. می‎خواهند به قول خودشان در فرهنگ سخت نگیرند، تا مردم در آینده به آن‎ها رای دهند. این موضوع، منشأ این اشکال است. عده‎ای به‎سمت جماعتی می‎روند که این خط قرمز‎های مطلوب نظام را دوست ندارند. به این جمعیت امتیاز می‎دهند تا آن‎ها رای خود را به این امتیاز‎دهندگان بدهند. اگر ما خط قرمز‎های ارزشی و دینی را رعایت کنیم، قطعا عده‎ای ناراضی خواهند بود ولی در مجموع اکثریت ملت این خط قرمزها را قبول خواهند داشت. اما اگر این خط قرمز‎ها را رعایت نکنیم، ممکن است پیروزی‎‎های مقطعی به دست بیاوریم ولی روزبهروز از مبانی معرفتی دور می‎شویم و در نهایت مجبور می‎شویم هرچه درون کشتی داریم در آب بیندازیم تا غرق نشویم اما دست آخر خودمان هم با کشتی غرق می‎شویم. مشی امام این بود؛ جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد! ایشان هیچ‎وقت ذره‎ای از اصول اسلامی تخطی نکرد و در عین حال پشتیبانی ملت را نیز داشت. راه موفقیت این است که طوری دینی عمل کنیم که اکثریت ملت پشتیبان ما باشند. برای بهرهمند شدن از پشتیبانی مردم لازم نیست در رعایت حدود دینی مسامحه کنیم. نحوه عمل بهمعنای مسامحه در رعایت حدود دینی نیست. توده مردم از ما توقع صداقت دارند. اگر امام (ره) توانستند این انقلاب را به پیروزی برسانند، به این دلیل بود که مردم به پاکی و اعتقاد امام ایمان داشتند. امروز هم اعتمادی که مردم به رهبری دارند، سرمایه بزرگ این نظام است. هر جریان سیاسی هم اگر طالب موفقیت است، به‎جای اینکه ارزش‎‎های فرهنگی و دینی را حراج کند، بهتر است صداقت و پاکی خود را مراقبت کند تا مردم به او اعتماد کنند. این درست است نه این روشی که عده‎ای در پیش گرفتهاند!
  آقای دکتر، ما همیشه از این زاویه به این موضوع نگاه کرده‎ایم. ما هیچ زمان تولید‎کننده کالای فرهنگی برای مردم نبوده‎ایم. درباره موضوعات مختلف در مقاطع مختلف تاریخی، ما موضعگیری‎‎های متفاوتی داریم. مثلا درباره موسیقی یا رادیو؛ در زمان‎‎های مختلف قرائت‎ها و فتاوی مختلفی درباره آن وجود داشته است. در حال حاضر هم همین‎طور است. برگزاری یک کنسرت ساده موسیقی سنتی و اصیل مثل کنسرت آقای قربانی، در یک شهر کوچک مثل چناران بهسادگی لغو میشود. مردم کجا باید این نیاز‎های فرهنگی خود را تامین کنند؟
این مشکلات وجود دارد، ولی یادتان باشد که ما در اول راه هستیم و فقط 36 سال است که در عرصه فرهنگ تجربه اندوزی می کنیم. این 36 سال را با حداقل 360 سال تجربه غرب در این زمینه مقایسه کنید.
  البته در یک نگاه حداقلی، ما از دوران صفویه در این زمینه فعالیم! به‎جز یک دوران گسست در زمان پهلوی، ما در این دوران دارای سابقه هستیم.
در دوران پهلوی کمتر، فرد متدینی داریم که سراغ هنر رفته باشد. حداکثر سراغ خوشنویسی و هنر‎هایی از این دست رفته‎اند. در حال حاضر هم متدینین علاقه‎مند به هنر اسلامی هستند، اما فرزند خود را به‎سوی هنر سوق نمی‎دهند. این مشکلات به هر حال وجود دارد، اما جمهوری اسلامی تولید کالای فرهنگی داشته است. همین فیلم «محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)» آقای مجیدی، آیا فیلمی در مقیاس فیلم‎‎های جهانی نیست؟ این فیلم توسط هنرمندان معتقد به نظام و انقلاب در درون نظام تولید شده است. فیلم‎‎های فاخری که ما ساختهایم مثل یوسف پیامبر (علیهالسلام)، مختار یا امام علی (علیهالسلام)، الگویی برای سایر کشور‎های اسلامی شده است. اما فاصله ما تا نقطه مطلوب زیاد است. ما تاکید داریم که نیرو‎های مذهبی باید در علوم انسانی سرمایه‎گذاری کنند. علوم انسانی زمینه فرهنگ است و نیرو‎های متعهد نظام باید به فعالیت فرهنگی اولویت بدهند تا این خلأ پر شود.
  فکر می‎کنم یکی از اتفاقات مهمی که در جامعه در حال رخ دادن است، این است که جامعه در حال دوقطبی شدن شدید است! در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و طبقات اجتماعی و حتی در مذهب!
این نگرانی مهمی است. از نظر اجتماعی، خطر بزرگ این است که یک جماعت معدود و محدودی روی یک سر طیف متمرکز شوند که به‎شدت مذهبی و اهل دعا و برنامه‎‎های مذهبی باشند و سر دیگر طیف عده دیگری متمرکز شوند که بخواهند در فضا‎های شبه غربی زندگی کنند. عده زیادی هم این وسط سرگردان و پراکنده باشند این یک خطر برای آینده ایران است! مطلوب این است که بدون تخطی از اصول، مذهب را با شاخصهای معنویت و عقلانیت و عدالت معرفی و به آن عمل بکنیم تا اکثریت مردم پشتیبان نظام باشند. من امیدوارم که آقای روحانی بتواند اعتدالی اعمال کند که جامعه به این سمت برود. من اعتدال را در صورتی موفق می‎دانم که از دوقطبی شدن جامعه جلوگیری کند و اکثر مردم هم متدین باشند و از آزادی‎‎های طبیعی، مشروع و معقول برخوردار باشند و هم در عین حال جامعه به اباحهگری هم دچار نشود. باید عموم مردم همواره در سیاست و در صحنه حمایت از انقلاب و نظام باقی بمانند و بی‎تفاوت و بی‎اعتنا و ر‎ها شده نباشند. برای حفظ این اکثریت خیلی کار‎ها باید کرد. اصلش صداقت است! کسی که صداقت نداشته باشد، نمی‎تواند این کار را انجام دهد! اگر امام (ره) از پشتیبانی این جماعت برخوردار بود، به‎دلیل صداقتش در این حوزه بود.
در این‎باره خاطره‎ای نقل میکنم؛ در روز 13 فروردین سال 58 به بیرون از شهر می‎رفتیم. حجاب هنوز اجباری نشده بود و بعضی از خانم‎ها هنوز بی‎حجاب بودند و جاده هم شلوغ بود. ماشینی از کنار ما رد شد. خانم‎‎هایی که در ماشین جلوی ما بودند، با دستپاچگی یک پتو از داخل ماشین روی سرشان کشیدند و صبر کردند تا آن ماشین عبور کند. ما کنجکاو شدیم که چه‎ کسی در آن ماشین بود. معلوم شد که سید احمد آقا در آن ماشین بوده است. خانم‎‎های بی‎حجاب هم به احترام امام و ایشان آن حرکت را انجام دادند. جامعه را باید این‎گونه از دوقطبی خارج کرد تا مردم حکومت را دوست داشته باشند، آنها انسان‎‎های غیرصادق را دوست ندارند!
  از آخرین اثرتان در خصوص رازگشایی از خاطرات علم بگویید.
کتاب «محض اطلاع» رازگشایی نیست، بلکه بازگشایی است. یکبار دیگر کتاب علم را باز کرده‎ام که اگر می‎خواهید ببینید آن دوران چگونه بوده است، باید به این کتاب‎ها رجوع کنید. اکنون احساس می‎کنم که دشمن در کنار تحریم‎‎های اقتصادیای که وضع کرده است، پیوستی تبلیغاتی هم به آن ضمیمه کرده. نقشی که این پیوست در نظر دارد ایفا کند، تطهیر شاه است؛ چیزی که 36 سال پیش هیچ فردی جرات نمی‎کرد به زبان بیاورد، اما حالا در بعضی وبگاه‎ها و شبکه‎‎های اجتماعی مطرح میشود. فیلمهایی از دینداری، مدیریت و... شاه نشان می‎دهند. علت اصلی این نوع تبلیغات این است که نسل امروز هیچ تصوری از دوران شاه ندارد. افرادی که آن دوران را درک کرده‎اند، این حرف‎ها را باور نخواهند کرد.
اما افرادی که آن دوران را ندیده‎اند، برداشتشان در حد مستند‎های شبکههای «من و تو» و «بی‎بیسی» خواهد بود. آن‎ها از این تحول نسلی استفاده می‎کنند و چهره بزککردهای از آن دوران ترسیم می‎کنند.
در این کتاب براساس مهره‎‎های رده اول نظام شاهنشاهی و شهادت‎‎های آنها، افکار و رفتار شاه و حکومت را بیان می‎کنم، بدون اینکه چیزی از خودم اضافه کنم. امیدوارم این کتاب سبب شود که مردم و به‎ویژه جوانان به‎سراغ بقیه نوشته‎‎های علم و دیگر خاطرات آن دوران بروند و آن دوران را بشناسند.

هفته نامه پنجره-  سیدمرتضی فاطمی و سعید صدرائیان
 انتهای پیام/
 

اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon