شکافهای ایدئولوژیک در تلآویو-۲|تلمودیها از خطر موجودیتی برای تل آویو تا لباسهای عجیب و غریب
جامعه تلمودی رژیم صهیونیستی با وجود رفتارها و ظاهر عجیب و غریبی که دارند، نقش تاثیرگذاری در افکار عمومی صهیونیستهای تندرو دارند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه لبنانی الاخبار، یهودیان رژیم صهیونیستی تنها یک گروه نیستند، بلکه آنها وارد سطوح مختلف شده و به جریان ها و دسته هایی طبقه بندی می شوند. آنها دو شاخه اصلی دارند: یهودیان ارتودکس و ملی گرایان مذهبی. طبق آمار و ارقام، گروه اول معروف به حریدیم هستند. این دسته، در مقایسه با سایر گروه ها، قشر بزرگتری را قربانی می کنند که این مسئله رژیم صهیونیستی را در برابر پرسش ها و چالش هایی قرار می دهد.
نگاه اول به یهودیان در رژیم صهیونیستی نشان می دهد که اینها یک ساختار واحد هستند که هیچ تمایزی میان عناصر آنها نیست؛ اما با یک نگاه عمیقتر می توان تفاوت ها و تقسیم بندی هایی را در میان آنها مشاهده کرد که تا حد تکفیر دینی هم میرسد. با این حال دورویکرد اصلی تلمودی در مواضع صهیونیسم و رژیم صهیونیستی وجود دارد که هرکدام به مذاهب و جریان هایی شاخه بندی می شوند. این شاخه مخالف و ضد صهیونیسم هستند، اما شاخه ملی گرایان مذهبی موافق با صهیونیسم بوده و معروف به صهیونیسم مذهبی هستند.
نقش فرقه های یهودیت در انتخابات رژیم صهیونیستی
نتایج انتخابات اخیر رژیم صهیونیستی و بحران های ناشی از آن ثابت کرده است که احزاب مذهبی نقش زیادی در اختلاف احزاب سیاسی و تاثیر در زندگی سیاسی رژیم صهیونیستی دارند. این تاثیرات از مرزهای جنگ سنتی برای اثبات افراد و دفاع از منافع شخصی فراتر رفته و به یک نفوذ مذهبی بزرگ در واقعیت های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی رسیده است. این مسئله به معنای یک تهدید بزرگ برای هویت و حاکمیت صهیونیست ها است به ویژه که افزایش تعداد مذهبی های یهودی موجب چند برابر شدن فعالیت آنها در تصمیمات سیاسی داخلی و خارجی می شود.
جدا ازاین، مراکز تحقیقات با توجه به این واقعیت ها، مطالعات خود را در رابطه با آینده حاکمیت صهیونیستی در سایه پیامدهای آن آغاز کرده اند با توجه به اینکه افرادی که حاکمیت را به دلایل دینی رد می کنند، بخش جدایی ناپذیر آن هستند.
ارتباط میان تلمودی ها و حاکمیت رژیم صهیونیستی به قبل از سال 1948 برمی گردد، اما واقعیت کنونی با آنچه که در گذشته بوده کاملا متفاوت است.این دیگر تقسیم بندی سنتی در مواضع از رد یا قبول حاکمیت رژیم صهیونیستی نیست، بلکه تلاش برای تسلط حاکمیت در تصمیمات و استفاده از موارد آن بدون هیچگونه تغییری در هویت گروه های مذهبی است که همچنان در تلاش برای تقویت انفراد و جدایی از سایر شاخه های یهودیت هستند به ویژه سکولارها که هسته اصلی رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهند.
در این میان تاثیر مذهبی های یهودی در ساختار حاکمیت و اقتصاد ووظایف و حقوق در میان اعضای آنها بارز است.افزایش تعداد تلمودی ها نشان می دهد که احتمال تغییر در حاکمیت صهیونیستی بسیار زیاد است.
پژوهشگران در رژیم صهیونیستی در رابطه با مشکلات صهیونیست ها از دهه های گذشته تاکنون اختلاف نظر دارند، هرچند اکثر آنها بدبین هستند. آنها معتقدند که این مشکلات مروبط به افزایش تعداد تلمودی ها نسبت به کل یهودیان است به ویژه که این افزایش تعداد به معنای افزایش قدرت تاثیر و تحمیل اراده های آنها است.برخی از این محققان معتقدند که این کشنده ترین سناریو برای رژیم صهیونیستی است و از نظر برخی دیگر این امر یک تهدید همیشگی برای صهیونیست ها به شمار می رود.
آمار نشان می دهد که تعداد تلمودی ها در رژیم صهیونیستی به 18 درصد می رسد و برخی تخمین ها نشان می دهد که این نسبت با شبه تعادلات میان حریدی ها و ملی گرایان یهودی به 20 درصد می رسد. هم چنین آمار پیش بینی می کند که نسبت حریدی ها در دهه های آینده رو به افزایش خواهد بود .
واقعیتی که می تواند در آینده موجب نابودی رژیم صهیونیستی و حاکمیت آن شود، مربوط به پیروان حریدیم و محدودیت ها و فرصت طلبی های اقتصادی و سیاسی آنها است. حریدی ها کار، تولید ، خدمت نظامی ، قوانین سکولاری و همچنین روش های آموزشی و شاخصه های مدرن و پیشرفت تکنولوژی را رد می کنند . در این چارچوب مرکز ملی آمار که یک مرکز رسمی است نشان می دهد که نسبت حریدی ها به طور عمومی در رژیم صهیونیستی در سال 2040 از 11 به 20 درصد و در سال 2065 به 32 درصد افزایش خواهد یافت. اما با توجه به میزان کل یهودیان پیش بینی می شود که این نسبت در سال 2040 از 14 به 24 و در سال 2065 به 40 درصد برسد.
این به معنای آن است که نسبت زیادی از یهودیان در رژیم صهیونیستی در آینده ای نه چندان دور هیچ تلاشی برای کار و تولید نخواهند کرد. پتانسیل فعلی رسانه های حکومتی به 70 درصد از حریدی ها اجازه می دهند که به آموزش تورات بدون عمل کردن به آن اکتفا کنند. با توجه به پیش بینی افزایش تعداد حریدی ها در آینده و توانایی تاثیر آن ها در سیاست،به آنها اجازه و امکان اختلاس های مالی و پس از آن دوری از کار و عدم همکاری در چرخه تولید اقتصادی را می دهد.
در پی این اختلاس مبنی بر جایگاه سیاسی احزاب مذهبی و توانایی آنها در تحمیل خواسته هایشان از طریق توافق های ائتلافی در حاکمیت که در آن شرکت دارند، می توان به خلاصه مطالعات مشترکی که از سوی موسسه دموکراسی رژیم صهیونیستی و موسسه روابط عمومی قدس اشغالی در دسامبر 2017 اشاره کرد. بین سالهای 2002 تا 2015 که احزاب مذهبی از حاکمیت بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی کنار گذاشته شدند، تعداد سکولارها نسبت به حریدی ها از 35 به 52 درصد افزایش یافت. اما از سال 2015 این حالت به دلایلی برعکس شد. به طوری که سیاست پمپاژ مالی و معافیت ها در حاکمیت چهارم نتانیاهو کاملا تغییر کرد، انگیزه برای کار کم شد و آموزش تورات بدون عمل به آن صورت گرفت. به این ترتیب نسبت زیادی از یهودیان رژیم صهیونیستی در آینده از چرخه کار و تولید در اقتصاد صهینیستی کنار می روند و سکولارها و سایر فرقه های یهودیت که باقی می مانند، مجبور به اختلاس مالی می شوند.
بر این اساس با افزایش تعداد تلمودی ها می توان تغییر اساسی در ماهیت رژیم صهیونیستی را پیش بینی کرد.
لباسهای عجیب حریدیها
حریدیم در رژیم صهیونیستی بر اساس آموزه ها و روش های مختلف تقسیم بندی می شود. اما چیزی که در دیدگاه آنها جالب توجه است، میزان تعصبی است که به شدت بر آن تاکید دارند.
جوامع حریدی به فرقه ها و مذاهب و روش های مختلفی تقسیم می شوند که بیانگر دیدگاه ها و اصول فقهی و اجتماعی مختلفی در همه زمینه های خوراک و لباس و معاشرت با دیگران است. در میان حریدی ها سه فرقه از همه معروف تر هستند: حسیدیم، لیتوانیون و سفاردیم (حریدی های شرقی). تقسیم بندی میان لیتوانی ها و حسیدیم ها نتیجه تحولات اروپای شرقی در قرن هجدهم و تاثیر آن در گروه های یهودی که در برابر تقسیم بندی مذهبی مقاومت می کردند، است. فرقه حسیدیه در آن زمان به عنوان یک جنبش اجتماعی بود که ضد شخصیت های مذهبی شورش کرده بودند.اولین اختلاف میان جریان حاکم و جریان جدیدی که عمدتا اقتصادی و اجتماعی بود، مربوط به این مساله بود که آموزش آموزه های تورات تنها منحصر در شخصیت های مذهبی شده است و عمده یهودیان از آن دور می مانند و نتیجه آن فقر مادی می شود.
بعل شم طوف بنیان گذار جنبش حسیدیه که او و پیروانش توسط حاخام ها ظلم و ستم زیادی تحمل کردند، اما با این وجود جنبش او طرفداران زیادی در میان یهودیان اروپای شرقی پیدا کرد تا جایی که تبدیل به جریان وسیع این منطقه شد. حسیدی ها از شریعت یهود خارج نمی شوند؛ اما آموزه ها را به شکلی تفسیر می کنند که مخالف با قانون سنتی حاکم بر یهود است و با نگاهی صوفیانه و عارفانه به خلقت و تفسیر متن می پردازند تا حدی که اخیرا به طور کامل از معنای حرفی و دلالت های زبانی و سیاق تاریخی آن خارج شده اند. حسیدیم طبقه بندی مذهبی را رد کرده و خواستار سادگی و تواضع است و سنت و آداب و رسوم را تا مرتبه آموزه ها و احکام بالا می برد. بر همین اساس یکی از معلمان در یک مدرسه حسیدی به دلیل تجاوز از قانون و دریافت گواهی نامه رانندگی از مدرسه اخراج شد.
مخالفت با جریان حسیدی به رهبری حاخام های سنتی و به ویژه غاون الیاهو از شهر فیلنا در لیتوانی آغاز شد. پیروان الیاهو در ابتدا معروف به متنغدیم یا مخالفن بودند، اما در نهایت به دلیل ارتباط با اصول الیاهو که اهل لیتوانی بود به نام لیتوانی ها معروف شد. حریدی های اشکناز به لیتوانی ها و حسیدی های آنها در فلسطین اشغالی منتقل شدند و در حال حاضر این شاخه ها 70 درصد حریدی ها را تشکیل می دهند که 30 درصد آنها متعلق به حریدی های لیتوانی و 40 درصد متعلق به حسیدی ها هستند. در این میان فرقه سفاردیم (حریدی های شرقی) باقی حریدی ها را تشکیل می دهند که بیشتر از اسپانیا و خاورمیانه و شمال آفریقا آمده اند. از نظر طرفداران این فرقه، یهودیت یک نسخه قدیمی و سنتی از دین یهود است.
حسیدی ها از قانون خارج نشده اند اما آموزه ها را به روشی مخالف تفسیر می کنند.
ارتودکس شرقی یا حریدیم سفاردیم در دهه پنجاه از قرن گذشته رشد کرده است. پس از ورود آنها از کشورهای عربی و عموما از خاورمیانه و با تشکیل رژیم صهیونیستی، تلمودی های آنها منسوب به موسسات مذهبی اشکناز شدند که تا قبل از سال 1948 در فلسطین اشغالی فعالیت می کردند. آنها با وجود اینکه توانستند دانش آموزان فرقه اشکناز را جذب کرده، زبان یدیشی را به آن ها آموخته و آنها را ملزم به پوشیدن لباس لیتوانی ها کردند، اما حریدی های اشکناز آنها را از نظر اجتماعی رد کردند. هرچند که در آن زمان شرایط برای تشکیل چارچوب این فرقه مهیا بود اما در دهه هشتاد با ظهور فرقه شاس که از شرقی های حریدیم بود، این امر تحقق نیافت. شاس ها لباس های سیاه و سفید می پوشند و کلاه سیاه می گذارند؛ اما آنها در مقایسه با دیگر فرقه های حریدی، در ظاهر و پوشش راحت تر هستند و حتی برخی از آنها لباس عادی می پوشند مانند شلوار جین و پیراهن رنگی با کلاه سیاه یا کلاه پشمی بزرگ.
به لیتوانی ها باز می گردیم، از نظر آنها بهترین کار مطالعه تورات است. بر همین اساس سازمان جهانی لیتوانی در چارچوب موسسه های مذهبی لیتوانی فعالیت می کند. همین یکی از مهمترین اختلافات میان آنها و حسیدی ها است، از این نظر که حسیدی ها به مطالعه تورات بی توجهی می کنند. لیتوانی ها لباس های یکنواختی می پوشند که به طور کامل از دنیای مدرن امروزی دور است.
حسیدی ها نسبت به لیتوانی ها ظاهر متفاوتی دارند.آنها معتقدند که مدل لباس آنها نشان دهنده تقوا است.
ادامه دارد...