آیا مدیر بعدی بنیاد رودکی هم با نیروهای جدید میآید؟
رسم شده که هر کسی مدیر مجموعهای میشود، نخستین کارش آوردن تیمی از بیرون آن مجموعه است تا کارهای حساس را به آنها بسپارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گویا زمان تغییرات در بنیاد رودکی فرارسیده است. زمزمههایی هست که علیاکبر صفیپور مدیرعامل بنیاد رودکی در حال خروج از این بنیاد است و از سوی دیگر مهدی افضلی پس از سالها حضور در موسسه توسعه هنرهای معاصر، این بار به خیابان شهریار میآید تا در بنیاد رودکی مشغول به کار شود.
زمزمههای این انتقال از اوایل مرداد سال جاری به گوش رسید و نخستین بار هم خبرگزاری مهر این تغییرات را در قالب یک گزارش رسانهای کرد.
در این میان اما علیاکبر صفیپور معادلات حل نشدهی بسیاری را در بنیاد رودکی باقی خواهد گذاشت؛ یکی از این معادلات مشخص نبودن تکلیف حدود 10 نفری است که در قالب تیمِ صفیپور به بنیاد رودکی آمدند.
صفیپور همراه خود کسانی را به بنیاد رودکی آورد و سِمتهای مهمی را به آنها واگذار کرد. در واقع صفیپور با این کارش تقریبا تمام پُستهای کلیدیِ بنیاد رودکی را با نیروهای خودش اشغال کرد.
بخش مالی، مدیر پشتیبانی، معاون برنامه ریزی، مسئول پیگیریهای ویژه، مشاور آی تی، مدیر روابط عمومی، مشاور استراتژیک، مشاور تنظیم ساختار و مشاور امور ارکسترها؛ پُستهایی هستند که با نیروهای وارداتیِ صفیپور در بنیاد رودکی اداره میشوند.
عدم اعتماد به کارکنان بنیاد رودکی
نکته مهم اینکه بنیاد رودکی نیروهای بسیاری دارد که به راحتی میشد با صرف هزینههای کمتر و با بهرهگیری از نیروهای خودِ بنیاد، بیشترین بازدهی را به دست آورد. نیروهای بسیاری در بنیاد رودکی هستند که منتظرند از حالت شرکتی به وضعیت قراردادی برسند و یا اوضاع قراردادهایشان کمی بهتر از گذشته شود.
اما در عین انتظارِ این نیروها، 12 نفر از بیرونِ این مجموعه وارد میشوند و مهمترین پُستهای مدیریتیِ بنیاد رودکی را اشغال میکنند و گویا در بهترین شکل ممکن هم قراردادهایی با آنها بسته میشود.
اکنون مشخص نیست که با رفتن صفیپور تکلیف این نیروها چیست؟
صفیپور با وارد کردن نیروهایی از بیرون به داخل مجموعه بنیاد رودکی، باعث شده که بدنهی کارمندیِ بنیاد رودکی فَربهتر از گذشته شود. جالب اینکه خودِ صفیپور در طول دوران مدیریتش در بنیاد رودکی بارها از زیاد بودنِ کارمندان بنیاد و سخت بودن پرداخت حقوقشان گله کرده بود.
به این ترتیب یکی از میراثی که صفیپور برای مدیرعامل بعدیِ بنیاد رودکی به جا گذاشته، بنیادی با کارمندان بسیار به علاوهی نیروهایی است که تکلیفشان مشخص نیست.
وضعیت استخدامیِ نیروهایِ وارداتیِ صفیپور هم چندان مشخص نیست.
نیروهای وارداتی به بنیاد مامور به خدمت هستند
صدیق روابط عمومی بنیاد رودکی در همینباره به خبرنگار تسنیم میگوید: مجموعه بنیاد رودکی غیردولتی است و ردیف استخدامی ندارد. بودجه دولتی هم ندارد و اگر هم پولی از وزارت ارشاد دریافت میکند، در واقع در قالب کمک است. هیچ کدام از نیروهای بنیاد استخدام رسمی نیستند. بنیاد با نیروهایش قرارداد میبندد و قراردادها هم معمولا یک ساله است.
روابط عمومی بنیاد رودکی تاکید میکند: بخش عمده افرادی که توسط آقای صفیپور به بنیاد رودکی آورده شدهاند، مامور به خدمت هستند و اگر مدیرعامل بعدیِ بنیاد نخواهد از آنها استفاده کند، این افراد به محل قبلیِ خدمتشان بازمیگردند.
صدیق میگوید: بنیاد رودکی استخدامی به عنوان «رسمی» ندارد. رسمی یعنی اینکه شما وابسته به دولت باشید در حالی که بنیاد رودکی وابسته به دولت نیست.
دولتی یا خصوصی یا خصولتی؟
تضاد مهمی در صحبتهای صدیق وجود دارد؛ اگر بنیاد رودکی نهادی غیردولتی و خصوصی است، پس چگونه میتواند نیروهای دولتی را از هر جایی که بخواهد به بدنه خودش مامور به خدمت کند.
بنیاد رودکی که آقای صدیق و البته مدیرعاملش ادعا میکنند غیر دولتی است؛ هیأت امنایش از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (رئیس هیأت امنا) و معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (دبیر هیأت امنا) و دو نفر از صاحب نظران در امور فرهنگی و هنری تشکیل میشود که این دو نفر هم به انتخاب و حکم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدت دو سال منصوب میشوند و انتخاب مجدد آنها هم بلامانع است.
شاید زمان آن فرارسیده که مجلس شورای اسلامی به این مسئله ورود کند و تکلیف بنیاد رودکی را برای همیشه مشخص کند؛ بنیاد رودکی که تقریبا تمام تصمیمگیریها دربارهاش با نظارت دولت انجام میشود، چطور میتواند نهادی غیر دولتی باشد.
برچسب غیردولتی بودنِ بنیاد رودکی باعث شده که در این سالها راه فراری برای مدیران این مجموعه باز شود تا هرگاه خواستند پاسخگوی عملکردشان نباشند، به غیردولتی بودنِ بنیاد پناه ببرند. همین برچسب غیردولتی بودن باعث شده که در همین چند سال اخیر، تالار وحدت که زیرمجموعه بنیاد رودکی است، به جایی برای برگزاری انواع و اقسام کنسرتها و نمایشها تبدیل شود. کار به جایی رسیده که تالار وحدت در برخی روزها میزبان سه اجرا است. وقتی علت این همه کار کشیدن از تالار وحدت را جویا میشویم، مسئولان بنیاد میگویند ما غیر دولتی هستیم و باید کسب درآمد کنیم.
یعنی برای آنها تالار وحدت که جزء آثار ملی ثبت شده، جایی برای کسب درآمد بیشتر است.
اعتماد به خودیها یا ترنسفرِ لژیونرها
به هر روی صفیپور میتوانست بدون حضور نیروهایش از بیرون به بنیاد رودکی و با استفاده از نیروهایِ حاضر در خودِ بنیاد، دوران مدیریتش را طی کند. متاسفانه رویهی مدیریتهای تیمی چیزی است که در ارگانهای مختلف به چشم میخورد و همین مسئله باعث ایجاد هزینه و عدم به کارگیریِ نیروهای مستعدِ مجموعههای مختلف شده است.
بارها و بارها دیده شده که وقتی مدیری برای ریاست یک اداره یا یک ارگان انتخاب میشود، نخستین کارش آوردنِ تیمی از بیرون آن مجموعه برای ادارهی بخشهای مهم است. همه اینها در حالی است که تغییر مدیریت نباید باعث تغییرهای اساسی در لایههای میانیِ یک مجموعه شود. مدیران با تدبیر معمولا نیروهای هر مجموعه را به بهترین شکل ممکن به کار میگیرند و دست به دامن لژیونرها نمیشوند.
به هر روی باید دید مدیرعامل بعدیِ بنیاد رودکی با تیمِ آقای صفیپور چگونه برخورد میکند. آیا مدیرعامل جدید تیم صفیپور را نگه میدارد یا عذرشان را میخواهد. آیا مدیرعامل جدید هم تیمی مجزا و متشکل از آدمهای خودش را به بنیاد میآورد یا به همان نیروهای باسابقهی بنیاد رودکی اعتماد میکند و هزینههای اضافی روی دستِ این بنیاد نمیگذارد؟
انتهای پیام/