گزارش| ظهور مجدد چالش الفبای روسی/ لاتین در قرقیزستان
در حالی که وزیر آموزش قرقیزستان در پارلمان سخن از تغییر الفبای این کشور به لاتین میزند، سورانبای جینبیکاف در دیدار با رئیس کمیسیون دولتی زبان قرقیزستان صریحا اظهار داشته که نیازی برای تغییر الفبا وجود ندارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، با پیروزی بلشویکها در پی انقلاب اکتبر 1918، به مرور فرهنگ و آموزههای روسی در سرتاسر خاک شوروی سابق گسترش یافت که این روند به «روسیسازی» ( усификация) شهرت یافت. اگرچه رویکردهای ایجابی بسیاری در سبک زندگی، موسیقی، هنر، کتاب و کتابخوانی، فرهنگ عمومی، زبان و حتی پوشش از سوی مسکو در جمهوریها در پیش گرفته میشدد، اما تحمیل الفبایر سیریلیک را میتوان مهمترین و مبناییترین اقدام روسها در نظر گفت. این اقدام علاوه بر بسط نفوذ زبان و فرهنگ روسی، ارتباط مردم منطقه با عقبه و میراث خود را نیز قطع میکرد.
با این حال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوریها، کم کم روند «روسیزدایی» در این کشورها آغاز گردید. این روند در چارچوب ملیگرایی و بسط فرهنگ، تاریخ و ارزشهای بومی و عمدتا قومی کشورها صورت گرفت. تغییر الفبا یکی از مهمترین، پرچالشترین و پرهزینهترین بخشهای این روند بود. چرا که در وهله نخست این کشورها شاهد مقاومت از سوی روسیه و احساس خطر اقلیتهای پرنفوذ روس بودند. همچنین اجرای چنین برنامهای نیازمند یک فرایند آموزش همگانی و برنامهای منسجم برای تبدیل ادبیات مکتوب کشور به الفبای جدید با هزینهای هنگفت بود.
ترکمنستان اولین کشوری بود که این فرایند را بدون چالشی جدی اجرا کرد. پس از آن ازبکستان نیز اگرچه الفبای لاتین را به عنوان الفبای رسمی کشور تصویب کرد، اما روند انتقال به آن از سال 2000 به بعد با سختگیری کریماف آغاز شد و به تدریج این امر همچنان در جریان است. در قزاقستان اما با توجه به اقلیت بزرگتر روسزبانها، این فرایند با طمانینه بیشتری صورت گرفت. در استراتژی 2050 این کشور، گامهای محافظهکارانه و شمرده برای گذار به الفبای لاتین پیشبینی شده است. هماکنون برخی اقدامات ایجابی در این راستا در قزاقستان در دست اجراست.
با این حال قرقیزستان و تاجیکستان دو کشوری هستند که در این زمینه اقدامات جدیتری را صورت ندادهاند. در تاجیکستان موضوع الفبای نیاکان همچنان به یک گفتمان عمومی تبدیل نشده و عزمی جدی برای گذار از الفبای سیریلیک مشاهده نمیشود. در قرقیزستان نیز این موضوع شدیدتر به چشم میخورد. اگرچه در دهه 1990 میلادی با تلاشهای ترکیه گفتمان تغییر الفبا به لاتین در این کشور مطرح شد، اما نتیجهای در بر نداشت و با بروز بحرانهای سیاسی دهه نخست 2000، این موضوع تا حدودی به حاشیه رفت. با این حال به نظر میرسد این موضوع دوباره به جریان افتاده است.
هفته گذشته بود که کانیبیک ایساکوف، وزیر آموزش و پرورش قرقیزستان در یک نشست پارلمانی با نمایندگان مجلس این کشور صریحا اعلام کرده بود که حامی گذار از الفبای سیریلیک به الفبای لاتین است. وی یکی از علل این موضوع را نیز همگرایی بیشتر با کشورهای ترکزبان و هویتیابی ملی قرقیزها عنوان کرده بود. این اقدام وزیر آموزش در حالی صورت میگیرد که مباحث پیشین در این زمینه نیز بینتیجه مانده بود.
با این حال نکته جالب توجه در این زمینه، واکنش سورانبای جینبیکاف، رئیسجمهوری این کشور به این موضعگیری است. در پی این اظهارات بود که وی دیداری با نظرگل اشیکیف، رئیس کمیسیون دولتی زبان در نهاد ریاست جمهوری این کشور ترتیب داد. در این دیدار که در آستانه سیمین سالگرد تصویب قانون «زبان ملی جمهوری قرقیز» صورت گرفته بود، رئیس کمیسیون مذکور برنامههای این کشور برای توسعه زبان بومی در بازه 2014 تا 2020 را ارائه داد. جین بیکاف در این دیدار با تاکید بر اهمیت تقویت زبان قرقیزی در این کشور (با توجه به حضور اقلیتهای قومی روس و ازبک در شمال و جنوب قرقیزستان)، ضمن اشاره به مباحث اخیر پیرامون تغییر الفبای رسمی این کشور به الفبای لاتین، اظهار داشت «در حال حاضر نیازی برای تغییر به الفبای لاتین وجود ندارد». رئیسجمهور قرقیزستان همچنین تصریح کرده بود: ظرفیتهای علمی و فرهنگی کشور به موفقیتهایی بر پایه الفبای سیریلیک دست یافت است. بدون اتلاف وقت و بحثهای غیرضروری، ما میبایست از فرصتها برای دستیابی به اهداف خود و توسعه، استفاده کنیم. این موضوع در دوره ریاست جمهوری آلماسبیک آتامبایف نیز مطرح شده و او نیز گفته بود «تغییر الفبا در کوتاه مدت هرگز امکانپذیر نیست».
این اظهار نظر رئیسجمهور قرقیزستان در حالی صورت میگیرد که از ابتدای استقلال قرقیزستان، یک روند بسیار تاثیرگذار در این کشور، بهرهمندی از کمکهای نقدی و غیرنقدی مسکو بوده است. بدون دریافت کمکهای روسیه، این کشور به مشکلاتی جدی بر میخورد. مقامات کرملین نیز بعضا به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم هشدارهایی را پیرامون تغییر الفبا به قرقیزستان ارسال کرده بودند. این موضوع در حالی است که تجربه ازبکستان نیز نشانگر هزینهبر بودن چنین روندی در کشور است. لذا، با توجه به منابع مالی مورد نیاز برای این کار، تهدید تلویحی مسکو در زمینه احتمال محرومیت از کمکهای مالی و غیرمالی، و بحرن اقتصادی و بدهیهای خارجی که طی این سالها قرقیزستان با آن مواجه است، میتواند اصلیترین عامل اتخاذ چنین موضعی از سوی روسای جمهور این کشور باشد.
با این حال به نظر میرسد تلاشهای ترکیه و تمایل گروههای ملیگرای قرقیز موجب شده تا حداقل در سطح گفتمانی، چنین موضوعی در افکار عمومی و محافل سیاسی قرقیز وجود داشته باشد. قرقیزستان از دهه 1990 به عضویت اتحادیه کشورهای ترکزبان در آمده و مناسبات بسیار گستردهای با ترکیه دارد. فعالیت جریانهای ترکزبان نظیر گولن و جریانات فرهنگی وابسته به دولت ترکیه نیز بستر مناسبی برای این موضوع فراهم کردهاند. تاسیس دانشگاه ترکی- قرقیزی ماناس در سال 1995 میلادی نیز تاثیر قابل توجهی بر این فرایند گذارده است.
انتهای پیام/