یادداشت| فتنه "کرونا" و مکر خداوند
دشمن فتنهای برپا و ویروس کرونا را منتشر کرد اما خدا مکر آنان را به خودشان بازگرداند. خوب است در این ایام به دنبال رصد فعل خدا باشیم تا ببینیم چگونه آتشی را که دشمن به پا کرده، به دامن خودشان بازگشته است.
خبرگزاری تسنیم ـ بعد از داستان پدر بزرگوارمان حضرت آدم(ع) و خروج ایشان از بهشت به واسطه توطئهای که ابلیس لعنة الله علیه برای او میچیند، خداوند متعال دستور هبوط به زمین را صادر کرد و فرمود: «قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی اْلأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی حینٍ» (36بقره)، به زمین هبوط کنید که در آنجا بعضی با بعضی دیگر دشمنی میکنید! منظری که خداوند در این آیه معرفی میکند، میدان جنگ است یعنی خداوند دنیا را به جبههای تشبیه میکند که از همان ابتدا دشمنی ابلیس با خلیفه خدا و دشمنی لشکر باطل با لشکر حق شکل میگیرد. ابلیس قسم میخورد که بشریت را اغوا و ریشهکن کند، برای این کار در خلال سالیان طولانی برنامهریزی میکند و اعوان و انصار جنی و انسی خود را سازماندهی میکند. ابلیس لعین به گفته خالق ما و او، عدواٌ مبین است یعنی دشمنیاش آشکار است و تا آن زمان که فرصت دارد از عداوتش دست بر نمیدارد و با تمام عِدّه و عُدّه و ابزار و روشهای قدیمی و جدید قصد پیشبرد اهداف پلید و غیر انسانیاش را دارد. در خلال زمان ابلیس از بین انسانها یارگیری کرده و لشگری بزرگ برپا کرده است. فاسقان یهود و ظالمان نصاری در جبهه ابلیس، اراده و قصد جدی کردهاند که نور خدا را خاموش کنند، «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ»(8 صفّ) این برنامه آنها است. آنان در جبهه باطل آنگونه میاندیشند و اینگونه عمل میکنند. ما چگونه میاندیشیم و چگونه رفتار میکنیم؟
با تغییر نگرش و فرهنگ و روش زندگی انسانها طی قرون متمادی، ابلیس هم که روزگاری آشکار و بدون نقاب به مبارزه با جبهه حق میپرداخت، تصمیم گرفت روش خویش را تغییر دهد، نقاب بزند و با یاورانی جدید و موّجه و مورد پسند انسان، پا در جبهه دنیا گذارد. شیطان رجیم، بعد از اثرگذاری خود از طریق آئین میترائیسم و فرهنگ کابالا و برداشت حکومتی، نظامی و اقتصادی از مصر باستان و اشاعه فرهنگ فاسد، جنپرستی و ضد خدایی از مکتب یونان؛ تصمیم گرفت بازوان جدید خود به نام فراماسونرها و ایلومیناتها را وارد عرصه کند و با ایجاد تشکیلات مخفی به مدیریت پنهانی جهان و جهانیان بپردازد. بازوانی که هر دو از آنِ ابلیسند اما برای دشمنی با جبهه الهی و نور خدا، روش و منش جداگانهای را در پیش میگیرند و شیطان، عداوت خود را از طریق این دو بازو در طول ایام دست به دست میکند.
هر چند فراماسونری به صورت رسمی در اوایل قرن 18 میلادی در انگلستان بروز کرد اما ریشه آن به جنگهای صلیبی و شوالیههای معبد در قرن 12 باز میگردد، آنجا که سپاه ابلیس (صلیبیون) به بیتالمقدس حمله میکند و برای 200 سال جنگ و کشتار و فساد و آدمخواری و هرگونه جنایت دیگر را رقم میزند. بعد از مدتها در آغاز قرن 14 میلادی، مدل مدیریت بندگان شیطان در عالم تغییر میکند و با صحنه رنسانس و به اصطلاح انقلاب صنعتی، تسلط بر جهان از طریق استیلا بر ابزار تکنولوژی در دستور کار ابلیسیان قرار میگیرد. این استراتژی و مسیر را میشود با بررسی و تحلیل مدرنیته، پُست مدرنیته و ترانس مدرنیته، از آغاز تا کنون شناخت که شرح آن در این مجال نمیگنجد.
ذکر فقط عناوین برنامههای ابلیس علیه انسانیت توسط این دو جریان شیطانی در طول تاریخ، فهرستی بلند و سیاه خواهد بود. قتل عام و نسلکُشی سرخپوستان که ساکنین اصلی آمریکا بودند به طرق وحشیانه، انتقام (انقلاب) کبیر فرانسه برای دومین جمهوری فراماسونری در فرانسه، برپایی جنگ جهانی اول و دوم با آن همه پیامدهای منفی انسانی، فرهنگی، اقتصادی و... که همگی قهقهه ابلیس را باعث شد، اشاعه وبا و قحطی ساختگی در سال 1296 شمسی در ایران که منجر به کشته شدن نیمی از جمعیت ایران شد، فرقهسازی وهابیت در عربستان و بهائیت در ایران، تأسیس اسرائیل در مرکز اسلام، نمونههایی از این دست هستند.
جریان ماسونی و ایلومیناتی از اواخر قرن 19 با ظاهری جدید یعنی صهیونیزم در عرصه جهانی خود را آشکارتر کرد. پروتکلهای صهیون نوشته شد. لُژهای فراماسونری و ایلومیناتی پشت نقاب یهودیان صهیونیست و مسیحیان صهیونیسم (صهیونیسم مسیحی و اوانجلیستها) و بر اساس پروتکلهایشان قصد کردند دنیا را به سمت اهداف آخرالزمانیشان سوق دهند. برای موضوعات مختلف دنیا، برنامهریزی کردند و سعی کردند که دنیا را در قبضۀ خودشان بگیرند.
امروزه ماسونها در قالب دموکراتها و ایلومیناتها در قالب جمهوریخواهها در کشور آمریکا قدرت را در بین خود تقسیم کردهاند. از گذشته دور این دو جریان باطل ضمن اشتراک در فرماندهی (ابلیس) با یکدیگر درگیری و رقابت نیز داشتهاند و ماجرای انقلاب به اصطلاح کبیر فرانسه نمونهای از درگیری بین این دو جریان بود که فراماسونها که عموماً با ظاهر روشن فکری و تکنولوژی جلو میآیند بر ایلومیناتها که بیشتر از طریق نفوذ در بین قشر مذهبی و پوشش دین و مقدسات اهداف خود را پیش میبرند، غلبه یافته و انتقام سختی را گرفتند.
ماسونها و ایلومیناتها دو جریان به تمام معنا تروریستند که از انواع آن در تبعیت از فرمانده و خدای خود، «لوسیفر» یا همان ابلیس، و پیشبرد اهدافشان بهره میگیرند. تروریسم انواع متعددی دارد که یک نمونه از آن «تروریسم نظامی» است. روشی که بیشتر از طریق تشکیل و سازماندهی و تجهیز گروههای چریکی مثل «القاعده، النصره و داعش» و یا از طریق به کارگیری ارتشهای خصوصی مثل «بلک واتر»، در قالب کودتاها، گروگانگیری، بمبگذاری و اقدامات و خرابکاریهای گسترده، عمل میکند که البته هر دو در پی بیثباتسازی منطقه و دولتهای مخالف، در راستای اهداف ماسونها و ایلومیناتها است. صدها حمله، لشکرکشی، کودتا، ترور و انواع جنایت در کشورهای مختلف مخصوصاً کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی فقط در صد سال اخیر، ذات و منش و طریق دشمنان بشریت را برای ما واضح میکند.
«سایبر تروریسم»، در فضایی که طراحی و مدیریت کلان اینترنت، اطلاعات جهانی، موتورهای جستجو، سیستمهای عامل و امنیت شبکهها توسط نهادهای اصلی تحت تسلط این دو گروه انجام میپذیرد؛ دشمن ما از این قدرت در جهت اشراف، کنترل، مدیریت و حتی حملههایی از جنس فضاهای مجازی اقدام میکند. از مهمترین حملات سایبری به تجهیزات صنعتی و هستهای، نفتی، سیستمهای بانکی کشورمان میتوان «استاکس نت، فلیم، گاوس، ناریلام و مادی» را نام برد.
«اَگرو تروریسم» و «اِکو تروریسم» که سران جبهه باطل در رسیدن به اهداف نفسانی و شیطانی خود از آن استفاده میکنند. هدف اصلی آن کنترل و یا نابودی گیاهان و مواد کشاورزی به خصوص غلات و دام و طیور از طریق دستکاری هدفمند ژنتیکی محصولات کشاورزی، تولید آفات و سموم و مدیریت جهانی تغذیه جهانی، تغییرات آب و هوایی، ریزگردها و غیره و استفاده از این ظرفیتها برای مقابله با دشمن متخاصم و یا کشور هدف است.
پلیدی و خباثت یاوران ابلیس در همه انواع تروریسم واضح است اما در «بیوتروریسم» عیانتر میشود. تروریسمی که میتواند زندگی یک موجود را دچار اختلال یا نابودی کند. ورود به نظام تغذیه، نظام دارویی، مطالعات و کشف ساختارهای ژنتیکی ملتها، تقلیل عمر انسانها و مقطوع النسل کردن، شیوع بیماریها از طریق ساخت سلاحهای بیولوژیکی و سپس ورود به صحنه و مدیریت بحرانهای خودساخته، از روشهای کثیف مدعیان اداره جهان و کدخدای دهکده جهانی است. دهکدهای که بر باتلاق و لجنزار شهوات و تبعیت از ابلیس بنا شده، فرهنگ فاسد ظلمانی، اقتصاد ربوی شیطانی و مدیریت و پادشاهی دروغین جهان را تبلیغ میکند. «آنفولانزا، ابولا، زیکا، ایدز، و سارس» از نمونه بیماریهایی است که خبیثان فراماسون در آزمایشگاههای بیولوژیکی خود ساخته و آن را در میان انسانهای بیگناه، نشر و شیوع دادهاند.
* لازم بود این مقدمه گذرا را طرح کنیم تا به مسئله شایع این ایام برسیم؛ «ویروس کرونا!»
کرونا از کجا آمد؟ چگونه و توسط چه کسانی ساخته شد؟ هدف آنها از ساخت و نشر آن چه بود؟ ملتهای هدف کدام بودند؟ دشمنان ما از چه چیز احساس خطر کردهاند؟ تحلیلها و عکسالعملها از سوی سیاستمدار، اقتصاددان، جامعهشناس و دانشمندان عرصههای مختلف، متفاوت است اما از نظر دانشمندان و علمای دینی چگونه است؟! یک آیندهپژوه مسلمان دیندار چگونه باید به این موضوعات بنگرد؟! چرا خداوند اجازه چنان جست و خیزی را به جبهه باطل میدهد. طبق چه سنتی، چه برنامهای؟! آیا میتوان این موضوعات را از نگاه توحیدی نیز نگریست؟! آیا خداوند میخواهد انسانها را عذاب کند؟! و صدها سؤال دیگر.
در نگاه کلان، به نظر میرسد این ماجرا، عذاب الله (عذابی از جانب خدا) نیست بلکه فتنهای از جانب مردم است؛ «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنّا بِاللّهِ فَإِذا أُوذِیَ فِی اللّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النّاسِ کَعَذابِ اللّهِ» (10 عنکبوت) و خداوند طبق برنامهای که دارد به ستمکاران فرصت میدهد تا عقدههای درونی و دشمنیشان را نشان بدهند «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْمًا وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ.» (178 آلعمران)
طول قرن بیستم را که نگاه میکنیم، این ماسونها و ایلومیناتها بودند که به طرق مختلف فتنه بهپا میکردند. بعضی فتنهها در کل دنیا و بعضی منطقهای. همهجا را به آتش میکشیدند، مردم را بیخانمان میکردند، انسانهای بیگناه را داغدار پدر و همسر و فرزند میکردند، فغان مردم به آسمان بلند بود اما؛ اما خودشان در آسایش بودند.
آمریکا به عنوان پایگاه اصلی این دو بازوی شوم ابلیس، همیشه برپاکننده فتنه بوده که خود در آسایش و به دور از نگرانی به نظاره خرد شدن انسانیت انسانها مینشسته است. آیا با نگاهی به تاریخ عداوت دشمنان، میتوان گفت آنها این بار هم در موضوع ویروس کرونا به دلایل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دو کشور ایران و چین را هدف قرار دادند؟ آیا این فرضیه که البته قرائنی را داراست، درست است که آنها دو نوع کرونا، یکی در چین برای فلج کردن اقتصاد آن و نوع وحشیتر آن را برای فلج کردن اقتصاد و گرفتن قربانیان بیشتر در ایران منتشر کردند؟
متفاوت و وحشیتر بودن کرونای منتشر شده در ایران را پزشکان متعهد کشورمان در روزهای اول مواجهه با این بیماری گزارش کردند اما با گذشت چند روز ماجرا عوض شد و همان پزشکان گزارش دادند که رفتار تهاجمی ویروس عوض شده است. کافی است آمار مبتلایان و اموات به دلیل کرونا در آغاز شیوع آن تاکنون را بررسی کنیم. نمودارها با ما سخن میگویند. چه این ویروس را مصنوع آزمایشگاههای بیولوژیکی بدانیم و این فتنه را عمدی و چه اینکه قائل باشیم یک ویروس مخرّب، سهواً و یا بر اثر یک اشتباه انسانی، شیوع پیدا کرد، در هر صورت یک بیماری اپیدمی که در آغاز شیوع آثار و عوارض آن شدید و غیر قابل کنترل بود باید تلفات زیادی را میگرفت. اینکه بیماری کنترل و تعدیل شد و آمار مبتلایان و فوتیها نسبت به کشورهای دیگر سیر نزولی پیدا کرد؛ کار چه کسی بود؟
ویروس کرونا از چین آغاز شد و هم اکنون آمار و ارقام غرب و آمریکا را نیز شاهدیم. قدردان ایثارها و تلاشهای خستگیناپذیر و مجاهدانه پزشکان، پرستاران، کادر درمان و نیروهای نظامی و جهادی کشور هستیم و بیتردید طبق فرمودۀ رهبر معظم انقلاب آنان در خط مقدم مبارزه با این بیماری بودند، اما چه خوب است در این صحنه دست خدا را پررنگتر از هر چیزی دیگری ببینیم. آیا خدا محبت نکرد؟ آیا امام عصر(عج) بار دیگر نصرتمان نکرد؟ باز هم قدرت «یداللهی» خدا. مولا جان! شما در کشور خودتان کرونا را کنترل و تعدیل کردید. حداقل در کنار این همه تحلیل سکولاری که در آن ردّی از خدا و خلیفه خدا نیست، این تحلیل را هم لحاظ کنیم. جایگاهی برای آن در طبقه فکریمان منظور کنیم و به بررسی آن بپردازیم.
مگر روزگاری فرهنگ «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى» را مایه پیروزیهای خود در جنگ تحمیلی نمیدانستیم و هرگاه از آن فاصله گرفتیم، ضربات جبرانناپذیری خوردیم؟ همانگونه که امام خمینی(ره) در ماجراها آن را پررنگ کرد، «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و «شنها مأمور خدا بودند.» مگر به اقرار سُکّاندار انقلاب اسلامی، دست نصرت خدا را در طول این چهل سال حرکت انقلاب ندیدهایم؟ البته همانگونه که وزیر بهداشت کشور قلباً و لساناً اقرار کرد که در دل آتش این فتنه، «من اثر حضور آن وجود گلبوی نازنین را، همه جا در کارهایمان دارم میبینم. من ردپای یک حرکت معجزهآسا را و یک امداد غیبی را کنار زحمات شبانهروزی شما لحظه به لحظه دارم حس میکنم»، هادی و ولیّ صحنه را، امام عصر(عج) می دانیم.
کرونا در ایران، بلایی بود که فراگیر شد، و آتشی بود که شعله گرفت اما خداوند مهربان ما، اینگونه با زبان صحنه اعلام کرد که ای مؤمنین نگران نباشید که من با شما هستم! «وَ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ»(19 انفال).
وقتی که سیل بزرگ و بیامان این ویروس به سمت شرق سرازیر شد، یهودیان لُژنشین در گروههای بینالمللی فراماسونی، انتظار تخریب و ویرانی کثیری را میکشیدند، اما این میراب حکیم و توانای عالم بود که به إذن الله سیلاب بلا را به سمت خودشان چرخاند. دشمن، عالمانه و یا جاهلانه حماقت کرد اما امام عالم، هنرمندانه ماجرا را ولایت کرد. امام شب قدر، خلیفةالله و بقیةالله(عج)، به إذن الله پا در این میدان گذاشت و صحنه را به گونهای دیگر تقدیر کرد.
از تاریخ پیدایش و قدرتگیری آمریکا به عنوان پایگاه اصلی ابلیس، هرگاه بنا بر ایجاد فتنه داشتند با همپیمانان خود در اروپا هماهنگیهای لازم را میکردند و گاه آنها را به عنوان نیرو به کار میگرفتند و لذا اروپائیان نیز در جرمهای آمریکا (شیطان بزرگ) شریکند. آیا آیه «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللّهُ وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ »(54 آل عمران) مصداق این ماجرا است؟
ما نیز ماجرای کرونا از گذشته تا آینده را رصد کنیم و فعل خدا از طریق خلیفهاش را نتیجه بگیریم. اگر فرو ریختن ابهت و کیان و اقتصاد آمریکا را دیدیم و اگر شکستن استخوانهای تمّدن عنکبوتی غرب را نظاره کردیم، باید چه نتیجهای بگیریم؟ ماجرا فتنه است اما مهمتر از آن «هدایت ماجرا» است! چه خوب است که در این ایام به دنبال رصد فعل خدا باشیم تا ببینیم خدایی خدا را. «انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ اْلآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ»(65 انعام).
* محمدحسن حیدری - محمدحسین فیاض
انتهای پیام/