پاسخ امیرالمؤمنین درباره چگونگی از جای کندن درب خیبر
پس از مدتها که از نبرد خیبر گذشت امیرالمؤمنین ضمن نامهای به سهل بن حنیف راز کندن درب خیبر را گفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با صلح حدیبیه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جانب نیرومندترین و سرسختترین دشمنان خود یعنی قریش آسوده خاطر شد. از اینرو فرصتی به دست آمد تا کار دیگر دشمنان یعنی یهودیان و قبایل نجد را یکسره سازند تا امنیت و آرامش را بیش از پیش در جامعه اسلامی بگسترانند. در این میان خیبر مرکز آشوبهای نظامی و تحریکات و جنگافروزیها علیه مسلمانان بود.
مسلمانان پس از 10 روز محاصره و ناکامی برخی از فرماندهان پیامبر (صلی الله علیه و آله) از جمله ابوبکر و عمر در فتح خیبر، بالأخره با پرچمداری امیرالمؤمنین (علیهالسلام) توانستند این دژ مستحکم را از هم فروپاشند.
در حین این نبرد سخت، سپر از دستان مبارک آن حضرت افتاد و متوجه در دژ شد و آن را از جای خود کند، و تا پایان جنگ به عنوان سپر از آن استفاده کرد، پس از آنکه آن را بر زمین انداخت، هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام از جمله ابورافع، سعی کردند آن را از این رو به آن رو کنند نتوانستند.
پس از مدتها که از این نبرد گذشت امیر المؤمنین درباره راز کندن درب خیبر ضمن نامه خود به سهل بن حنیف نوشت.1 حجتالاسلام عاملی ضمن مطالبی به این نکته نیز اشاره کرد.
---------------------------
پاورقی:
1ـ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ فِی رِسَالَتِهِ إِلَى سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ وَ رَمَیْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِی أَرْبَعِینَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِیَّةٍ وَ لَا حَرَکَةٍ غِذَائِیَّةٍ لَکِنِّی أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکُوتِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیئَةٍ وَ أَنَا مِنْ أَحْمَدَ کَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ اللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِی لَمَا وَلَّیْتُ وَ لَوْ مَکَّنَتْنِی الْفُرْصَةُ مِنْ رِقَابِهَا لَمَا بَقَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ یُبَالِ مَتَى حَتْفُهُ عَلَیْهِ سَاقِطٌ فَجَنَانُهُ فِی الْمُلِمَّاتِ رَابِط.
من در خیبر را نکندم و چهل ذراع به عقب اندازم با قدرت تن و نیروى غذایى بلکه به قوّت ملکوتی و نفسی که به نور ربّ خود فروزان است مؤیّد بودم؛ من نسبت به احمد پرتویى هستم، به خدا اگر همه عرب براى نبرد با من همدست شوند از آنها نگریزم و اگر فرصت به دست آید همه را گردن زنم هر که از من نهراسد مرگش گریبانگیر است و دلش در پیشامدها برجا است. (الأمالی( للصدوق)، ص514)
انتهایپیام/