نگاهی به نمایش چالش یک روحانی در سریال تلویزیونی
تلویزیون این شبها "وقت صبح" را روی آنتن میبرد؛ روحانی جوانی که در معرض انتخاب بین دو جوان برای کمک به یکی از آنها قرار میگیرد. قصد خیر او و تصمیمش تبعاتی در پی دارد که نگاه همسرش و مردمِ محل، او را دچار چالش میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در شبهای قدر "وقت صبح" به کارگردانی جواد میرزا آقازاده جایگزین "زیرخاکی" شبکه یک سیما شد. سریالی که مدت 6 قسمت روی آنتن است و با فضایی معنوی و نگاه به مسائل اجتماعی در محلههای قدیمی شهر تاریخی سمنان تصویربرداری شده است. "وقت صبح" قصه روحانی جوانی را روایت میکند که در موقعیت انتخابی قرار میگیرد و این انتخاب او را با چالشهایی مواجه میسازد. کاوه خداشناس نقش این روحانی جوان را بازی میکند و نسرین نصرتی، کاظم هژیرآزاد، نگار حسنزاده، صدف بهشتی، سلمان خطی، محمد یگانه، پژمان یاوری، لیلی فرهادپور، حسین صفریان، پناه باقریان، آیسان والی از دیگر بازیگران این سریال تلویزیونیاند.
با نگاهی به این سریال، به مفهوم آدمها و قصه انتخاب میرسیم. سریالی که البته پیش از این دردهه اول محرم به روی آنتن رفته بود. "وقت صبح" قصه روحانی جوانی است که در معرض انتخاب بین دو جوان برای کمک به یکی از آنها قرارمیگیرد. قصد خیر او و تصمیمش تبعاتی در پی دارد که نگاه همسرش و مردمِ محل به او را دچار چالش میکند. در واقع قصه سریال، موقعیتی اخلاقی-اجتماعی را ترسیم میکند که انتزاعی و خیالی نیست که دقیقاً برآمده از تجربه زیسته و زندگی واقعی مردم است.
همین رئالیستی بودن قصه در گام اول، فضا و موقعیت ملموسی برای مخاطب ایجاد میکند برای اینکه بتواند با قصه و شخصیتهایش ارتباط برقرار کند. شخصیتهایی که هرکدام قصه مستقل خود را داشته و در یک شیوه دراماتیک، این داستانکها در مسیر خط اصلی درام قرار میگیرند. با وجود فشردگی زمان و در سریال 6 قسمته، تنوع شخصیتپردازی نه صرفاً شخصیتها، هوشمندانه صورت گرفته و قابل تأمل است. در واقع شاهد ایجاز مناسبی در پرداخت قصه با توجه به تعدد شخصیتها و قصه آنهاییم اما آنچه هسته اصلی و شاکله معنایی قصه را تشکیل داده و این اجزای متکثر را به وحدتی دراماتیک میرساند رابطه آدمها است. اساساً "وقت صبح" قصه آدمها و رابطهها است و سعی میکند از منظر اخلاقی و انسانی به آسیبشناسی آن بپردازد.
آنچه بستر این بازنمایی و خوانش قرار میگیرد مسأله انتخاب است. گرچه در اینجا انتخاب را در تبلور دراماتیکش در تجربه ازدواج شاهدیم اما در پَسِ آن تلاش میشود تا انتخاب به مثابه یک کنش انسانی و حتی اخلاقی در کانون درام قرار گرفته و اهمیت و تأثیر آن در زیست انسانی برجسته شود. خوشبختانه در این خوانش تحلیلی، قصه درگیر سانتی مانتالیسم اخلاقی یا به عبارتی احساساتگرایی اخلاقی نشده و لحن و روایت واقعگرای آنها به مماس شدن قصه با واقعیتهای اجتماعی منجر میشود و نهایتاً باورپذیری آن لطمه نمیخورد. به همین دلیل مخاطب با آدمهای قصه و غصههایشان همراه شده و در بزنگاههای اخلاقی آنها به بازخوانی خود نیز میپردازد. به عبارت دیگر روایت این قصه اخلاقی به دلیل ارجاع و اتصال مدام با رئالیسم اجتماعی، منطق و کارکرد یک درام اخلاقی را حفظ کرده و از افتادن به ورطه شعار و اگزجره شدن پیام قصه مصون میماند.
"وقت صبح" از ساختار فرمیک خوبی هم برخوردار است و با تصویربرداری و تدوین مناسب، هم ریتم کار خوب از کار درآمده و هم آرامش و سکون لازم برای تأمل مخاطب در قصه با حفظ تمپوی آن فراهم شده است. از جمله نقاط قوت این مینی سریال استفاده بهینه و به اندازه از ظرفیت جغرافیایی و فرهنگ بومی است که به خوبی از فضای سنتی شهرستان در بازنمایی قصه بهره برده است. وقتی فیلم و سریال در شهرستانها و استانها تولید میشود و قصهاش در آن فضا جاری است التزام دراماتیک به ظرفیتهای محیطی اهمیت زیادی پیدا میکند و همین مسأله است که تولیدات نمایشی در سطح استانی را متفاوت میسازد. "وقت صبح" به خوبی از این ظرفیت در روایت قصه خود بهره برده است که تلویحاً میتواند تاکیدی بر این باشد که اخلاق در شهرستانهای ما پویاتر است.
البته فارغ از پرداختن به اخلاق در شهرستانها، سریالهای تلویزیونی که در شهرستانها تصویربرداری میشوند میتواند به سبک و سیاق برخی از سریالهای دیگر بومی مثلِ "به وقت صبح" از بازیگران سمنانی و یا شهرستانی بیشتر بهره ببرد تا حال و هوای سریالی شهرستانی و استانی با سریالی که توسط پایتختنشینان ساخته میشود برای مخاطب ملموس باشد. باید برای ساخت سریالهای بومی گامهای بیشتر و بلندتری برداشته شود تا هم استعدادهای آن مناطق و هم زیباییها و ظرفیتهای توریستی و جغرافیاییشان بیشتر به رخ کشیده شود.
انتهای پیام/