گزارش| ناگفتههایی از مقاومت ۳۶ روزه جهانآرا برای جلوگیری از سقوط خرمشهر / ۴ ماه برنامهریزی برای آزادسازی خرمشهر
خاطرات رزمندگانی که با سختی و تلاش توانستند عروس خلیج فارس را از دست دشمن در بیاورند اما در روز فتح خرمشهر در میان اشکها و لبخندها، جای بسیاری از بچههای این مرز و بوم را خالی میدیدند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، خرمشهر آن روزها آسوده نشسته بود در کنار کارون زیبا و دل انگیز و کشتیهایی که مدام در حال حرکت بودند و این بانگ پرشور و طراوت بوق کشتیها بود که شهری پر از تکاپو و تلاش را نشان میداد، شهری که برای خودش سری در میان سرها داشت و افتخارش این بود که به او عروس خلیج فارس میگفتند.
خبر فتح خرمشهر برای مردم ما آنقدر وجدآور بود که گویی خانوادهای بزرگ، فرزند از دست داده خود را بازیافته بودند و در میان اشکها و لبخندها، جای بسیاری از بچههای این مرز و بوم را خالی می دیدند.
"ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته" اولین نماهنگی بودی که بعد از فتح خرمشهر خوانده شد و مردم خوشحال از این بودند که شهرشان باز پس گرفته شد. محمد جهانآراهای زیادی در فتح خرمشهر از دست دادیم تا توانستیم خرمشهر را پس بگیریم.
سوم خرداد یک حماسه ملی است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهههای دفاع نبود، نه حماسه آن پیروزی تحقق مییافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پیروزی. بنابراین به حق میتوان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردم در همه صحنهها است.
عملیات بیتالمقدس یکی از بزرگترین عملیات نیروهای ایرانی بود و انهدام حداقل 2 لشکر از نیروهای عراقی، باز پسگیری حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید، خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه عراق و کاهش توان رزمی دشمن، از جمله اهداف این عملیات بوده است.
عملیات بیتالمقدس یکی از بزرگترین و مهمترین عملیاتهای نیروهای مسلح ایران در دوران جنگ بود که با استعداد 130هزار نیرو در 10 اردیبهشت سال 1361 با رمز علی ابن ابی طالب(ع) آغاز شد و توانست یکی از بزرگترین پیروزیهای سربازان امام خمینی(ره) را در دوران جنگ تحمیلی رقم بزند.
سجده شکر رزمندگان در فتح خرمشهر
تیمور همتی جانباز دوران دفاع مقدس و یکی از رزمندگان در عملیات بیت المقدس در گفت وگو با تسنیم از حال و روز آن روزهای فتح خرمشهر میگوید: بعد از عملیات بچهها همه شادی میکردند و سجده شکر به جای میآوردند که با امکانات کم نظامی و رشادتهای رزمندگان پیروز شدیم و دستاورد خوبی بود.
وی گفت: البته من چون مجروح شده بودم به بیمارستان اهواز رفتم و آنجا هم مردم واقعا خوشحال بودند و برای مجروحان گل آورده بودند و خیلی به ما لطف کردند. ما هم خوشحال بودیم که خرمشهر که یک گلوگاه مهم کشور است آزاد شد و نجات یافت.
همتی با اشاره به خاطرات دوران عملیات بیت المقدس بیان کرد: یک روز با شهید باصیری رفتیم مهمات بیاوریم که به اشتباه رفتیم داخل میدان مین و پای من به یک تله منور خورد و روشن شد، شاید باورتان نشود در 2 ساعت به اندازه یک سال عراقیها بر سر ما گلوله ریختند.
وی ادامه داد: ما از یک طرفی ناراحت بودیم و از یک طرفی میخندیدیم که این چه کاری بود ما انجام دادیم و خلاصه با یک سختی و زحمتی خودمان را به بچهها رساندیم.
4 ماه برنامهریزی برای فتح خرمشهر
فریدون حداد سامانی یکی دیگر از جانبازان عملیات بیت المقدس و رزمندگان فتح خرمشهر نیز میگوید: 4 ماه قبل از عملیات بیتالمقدس خرمشهر، برنامهریزی دقیقی جهت فتح آن شهر انجام شد و ما از 4 محور عملیاتی کرخه، کارون، شمال شرقی خرمشهر و اروندرود به عراق حمله کردیم.
وی گفت: بیشتر زمینهای در اختیار رزمندگان ایران، مسطح بود و ما نمیتوانستیم عملیاتهای زرهی و توپخانهای انجام دهیم زیرا در معرض دید دشمن بود و به دلیل همین مسطح بودن زمینها، در این مناطق شهدای زیادی را تقدیم اسلام کردیم.
حداد سامانی با اشاره به خاطرات دوران فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس بیان کرد: نخستین قدم عملیاتی که برای فتح خرمشهر برداشتیم، 4 ماه قبل از 3 خرداد از شمال شرقی خرمشهر به این منطقه وارد شدیم. در مسیر پیش رویمان، یک پد خندق (خاکریز عمیق) وجود داشت. شب قبل از عملیات بود؛ یک سنگر عراقی در نزدیکی پد خندق وجود داشت که نیروهای بعثی به دلیل ترس، آنجا را ترک کرده بودند.
وی ادامه داد: در بین راه در مسیر پدافند بینالمللی قسمتی وجود داشت که تدارکات دشمن از آنجا حمل و نقل میشد. من دیدم یک خودرو با احتیاط از آن مسیر حرکت کرده و به جلو میآید. ما از پشت خاکریز بیرون آمده و جلوی خودرو را گرفتیم. آن خوردو نیز حامل غذاهای بسیار زیادی بود که برای نیروهای بعثی میبردند و مجدد غذاهای آن خودرو را برای رزمندگان خودمان فرستادیم. این خاطره جالبی از آن شب به یادماندنی است که فراموش نمیشود.
مقاومت 36 روزه جهانآرا در برابر دشمن در خرمشهر
داوود بابایی یکی دیگر از رزمندگان عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر به تسنیم گفت: آن زمان خرمشهر نیز فرماندهی داشت به نام"جهانآرا" که با حدود 50 نیرو به مدت 36 روز در مقابل دو لشکر دشمن که تجهیزات کامل داشتند ایستاد و مقاومت کرد و از ورود یک قدم نیروهای دشمن به خاک خرمشهر جلوگیری کرد.
وی ادامه داد: از آنجایی که خرمشهر برای عراق حیاتی بود وقتی عراقیها نا امید شدند از اینکه نیروی زمینیشان نتوانست وارد خرمشهر شود و آن را تصرف کند شهر را بمباران کردند و شهر را 100 درصد به تصرف خودشان درآوردند.
اموالی که در خرمشهر توسط عراقیها غارت شد
بابایی بیان کرد: زمانی که خرمشهر را عراقیها تصرف کردند بیش از 5 هزار ماشین سواری خارجی در گمرک خرمشهر بود و نزدیک به 270 هزار تن کالا در بندر خرمشهر که به دست صدام افتاد که صدام کمیتهای به نام کمیته حمل اموال خرمشهر تشکیل داد و این کمیته موظف شد فقط اموال را غارت کند.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که صدام به خرمشهر رسید آنجا جشن گرفتند و صدام سخنرانی کرد و گفت: " شما باید ممنون من باشید و تبریک بگید چرا که من توانستم مُحَمَره (خرمشهر) را که جزء پیکر عراق بود تصرف کنم" و نیروهای عراقی برای صدام آواز"یا بوتول(قهرمان) یا صدام" خواندند.
این رزمنده گفت: در همین حین بود که صدام اطلاعیهای به نام اطلاعیه شماره 100 صادر کرد که در این اطلاعیه آمده بود"فرمانده ارتش عراق در مورد تصرف خرمشهر به دنبال پیروزی رزمندگان امت عرب بر دشمن نژاد پرست ایرانی و نابودی نیروهای آنها در محمره با ساختن این شهر بار دیگر محمره به آغوش سرزمین مادر بازگشت و پس از اینکه مردم شهر برادران خود را در بر گرفتند شهر گلی شد نشسته بر شاخسار درخت بزرگی که به نام عراق نامیده میشود."
دشمن در اوج غرور به غارت خانهها و بندر خرمشهر پرداخت و اثاثیه 25 هزار واحد مسکونی و 700 هزار تن کالا به همراه 5 هزار ماشین خارجی که در بندر خرمشهر بود به بصره انتقال دادند و بیش از 50 هزار نیرو در خرمشهر مستقر کردند، حتی صدام آمد آن مدتی که خرمشهر بود تا سال 61 از بصره لولهکشی کرد که آب شرب را از آنجا تأمین کند.
از طرفی خرمشهر برای ایران هم مهم بود و تنها شهری که 100 درصد تصرف شده بود خرمشهر بود و عراقیها برای اینکه خرمشهر را مجدد ایرانیها تصرف نکنند چند نفر از کارشناسان آنها طرحی برای خرمشهر دادند و به صدام اطمینان دادند که با این موانع ایرانیها نمیتوانند این شهر را از دست شما خارج کنند.
اطراف خرمشهر را سراسر کانال زدند و تردد عراقیها از کانال بود و به جای اینکه در اطراف کانال از بلوک و آجر و سیمان استفاده کنند داخل یخچالهایی که غارت کردند خاک ریختند و بجای بلوک در اطراف کانالها استفاده میکردند و کل منطقه را آهنهای 18 و 14 گذاشتند و اطراف خرمشهر را نخلستان آهن و تیرآهن کردند، برای اینکه اگر ایران یک روزی خواست نیرو به وسیله هلیکوپتر پیاده کند جایی برای پایین آمدن نیروها نباشد.
انتهای پیام/7540/ش