اندیشکده| روند خلاف جهانیسازی برای مقابله با مضرات جهانیسازی شکل گرفته است
یک کارشناس برجسته روابط خارجی آمریکا با اشاره به رویکرد کشورها در بستن مرزها یا مخالفت با مهاجران یا تجارت جهانی برای مقابله با مضرات جهانیسازی، این راهکارهای خلاف جهانیشدن را چارهای مناسب مشکلات این پدیده نمیداند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، «ریچارد هاس»، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهای با عنوان «جدایی از جهانیشدن و نارضایتیهای آن» که در وبسایت این اندیشکده و همچنین وبسایت «پراجکت سندیکیت» منتشر شد، نوشت: روابط فزاینده جهانی و رشد عبور افراد، کالاها، انرژی، ایمیلها، سیگنالهای رادیو تلویزیونی، اطلاعات، مواد مخدر، تروریستها، تسلیحات، دی اکسید کرین، غذا و پول و البته ویروسها اعم از بیولوژیک یا نرم افزاری از مرزهای کشورها، مشخصههای دنیای مدرن است. البته مسئله این است که آیا جهانیسازی به اوج خود رسیده؟ و اگر اینطور است آیا باید مسایل پس از آن را پذیرفت یا دربرابر آن مقاومت کرد.
این مقاله می افزاید: مطمئناً، آدمها و کالاها همواره در دنیا از طریق دریاها یا جاده کهن ابریشم در رفت و آمد بودهاند. تفاوت امروز با دیروز در دامنه، سرعت و گوناگونی این جریان است. پیامدهای آنها نیز اهمیت روز افزونی یافته است. اگر رقابتهای بزرگ بر سر قدرت و چگونگی مدیریت آن در قرنهای گذشته به تاریخ شکل داده است، مشخصه دوران معاصر نیز چالشهای جهانی و چگونگی رسیدگی به این چالشها خواهد بود.
به نوشته هاس: جهانی شد نتیجه تکنولوژی مدرن بوده از هواپیماهای جنگنده گرفته تا ماهوارهها و اینترنت و سیاستهایی که بازارها را به روی تجارت و سرمایه گشودهاند. وجود ثبات و بیثباتی در ارتقای آن نقش داشته است. ثبات به این دلیل که باعث کسب و کار و گردشگری شد و بیثباتی به این دلیل که مهاجرت و مهاجران را به همراه آورد. بیشتر دولتها نیز از جهانی سازی به عنوان یک پدیدهای بطور کلی مفید یاد می کنند و از این رو اجازه میدهند که به روند خود ادامه دهد.
وی در ذکر معایب این جهانیسازی نوشت: اما جهانیسازی همانطور که از اشکال مختلف آن روشن است، میتواند مخرب و در عین حال سازنده باشد و در سالهای اخیر شمار فزایندهای از دولتها و مردم دنیا از آن به عنوان یک پدیده خطرآفرین یاد میکنند. وقتی صحبت تغییرات آبوهوایی، پاندمی (بیماری همهگیر جهانی) و تروریسم به میان میآید، همگی با جهانیسازی تقویت میشود و دلیلش نیز روشن است اما در حوزههای دیگر مخالفت فزاینده با جهانیسازی پیچیدهتر است.
در این مقاله آمده است: تجارت را در نظر بگیرید که میتواند به مشاغل پردرآمدتر در صنایع یا شرکتهای صادرات محور یا کشاورزیهای صادرات محور میشود و کالاهایی به همراه میآورد که کیفیت بالاتر و ارزانتر هستند. اما صادرات یک کشور در اصل واردات کشور دیگر به شمار میرود و واردات میتواند تولید کنندگان داخلی را پراکنده ساخته و بیکاری را توسعه دهد. در نتیجه مخالفت با تجارت آزاد رشد کرده و منجر به درخواستها برای تجارت عادلانه و مدیریت شدهای شده که در آن دولتها نقش عمدهای برای محدودکردن واردات و توسعه صادرات یا در هر دو موضوع ایفا میکنند.
هاس با اشاره به روند معکوس جهانیسازی در دیگر حوزهها به حوزه اطلاعرسانی پرداخته و مینویسد: روند مخالفتی نیز در قبال اطلاعرسانی شکل گرفته است. شاید جریان آزاد اطلاعات به نظر چیز خوبی باشد اما دولتهای تمامیتخواه آن را به عنوان تهدیدی برای سلطه سیاسی خود قلمداد میکنند. اینترنت بیشتر به یک شبکه باریکه تبدیل شده و چین همچون فایروال بزرگ در راس این تقابل است و دسترسی به اخبار آنلاین و وبسایتهای دیگر را میگیرد تا مطمئن شود کاربران چینیها نمیتوانند به مطالبی که از نظر سیاسی حساس هستند، دسترسی پیدا کنند.
جنبه دیگری از روند معکوس جهانیسازی به نظر هاس در حوزه مهاجرت است که از دیرباز به عنوان یک پدیدهای بود که از آن استقبال میشد بخصوص در آمریکا که به عنوان بنیاد موفقیت آن در اقتصاد، سیاست، علم و فرهنگ هستند. وی نوشت: اما بسیاری از آمریکاییها اکنون نگاه بدبینانهای به مهاجران دارند و آنها را تهدیدی برای شغل، بهداشت عمومی، امنیت و فرهنگ می نگرند و همین تغییر نگرش نیز در بسیاری از اروپا قابل مشاهده است.
بنا بر این مقاله، همه این مسایل روند تغییر جهت به سوی جدایی از جهانی شدن را تقویت میکند. روندی که هزینهها و محدودیتهای خود را دارد. مسدود کردن واردات میتواند به تورم و کاهش قدرت انتخاب مشتریان، کاهش روند نوآوری منجر شده و دیگران را وادار میسازد با محدودیت واردت در کشور خود، تلافی کنند. ایدههایی که در جهت بستن و بلوکه کردن ارایه میشوند میتوانند خلاقیت را ضعیف کرده و امکان تصحیح اشتباهات سیاسی را میگیرد. جلوگیری از ورود آدمها در مرزها، نیروی کار ماهر و مورد نیاز را فرسوده کرده ضمن این که بر مصائب کسانی که از جنگ و گرسنگی و تعقیب گریختهاند، میافزاید.
این کارشناس آمریکایی روند جدایی از جهانیشدن را در برخی حوزهها ناموفق پیش بینی میکند و مینویسد: مرزها مانعی در راه تغییرات آبوهوایی نیستند. بستن این مرزها یک کشور را از مریضیها در امان نگه نمیدارد و حق حاکمیت ضامن امنیت و شکوفایی نیست.
وی در انتهای این مقاله با ارایه پیشنهاد برای رفع چالشهای جهانیسازی، نوشت: اقدام موثر جمعی میتواند خطرات بیماری، تغییرات آبوهوایی، حملات سایبری و تروریسم را جوابگو باشد. هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند امنیت خود را تضمین کند و یکجانبهگرایی روش جدی سیاسی به شمار نمیرود.
وی نوشت: انزواطلبی یک راهبرد نیست و همچنین انکار واقعیت نیز روش خوبی نیست. ما باید فکرهایمان را روی هم بگذاریم. جهانیسازی یک واقعیت غیرقابل انکار است و تنها گزینه این است که چگونه بهترین واکنش را به آن نشان دهیم. جهانیسازی مسئلهای نیست که حکومتها بخواهند به فکر حل آن باشند بلکه واقعیتی است که باید مدیریت شود. پذیرفتن تمام عیار روند جدایی از جهانیسازی برای مقابله با پدیده جهانی شدن در اصل انتخاب درمان غلط برای یک بیماری است که از خود بیماری خطرناکتر خواهد بود.
انتهای پیام/