ابراز نگرانی زینب (س) از بی‌وفایی یاران و پاسخ عجیبِ امام حسین (ع)

ابراز نگرانی زینب (س) از بی‌وفایی یاران و پاسخ عجیبِ امام حسین (ع)

حضرت زینب سلام الله علیها در مسیر بازگشت با امام حسین مواجه شد و حضرت خطاب به خواهر فرمود: «ای خواهرم، از زمانی که از مدینه سفر کردیم، تو را اینگونه متبسم ندیدم، به من خبر بده سبب خنده تو چیست؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نگاشته‌های تاریخی حاکی از آن است که حضرت زینب سلام الله علیها هر بار نگرانی خویش را نسبت به وقایع پیش روی ماجرای قیام امام حسین (ع) ابراز می‌داشت و کاروانیان هرچه به روز عاشورا نزدیک‌تر می‌شدند، این نگرانی شدیدتر می‌شد. عمده نگرانی این بانوی بزرگوار نه به خاطر خود بلکه به خاطر برادرش حسین علیه السلام و ترس از تنها گزاردن او توسط یاران بود.

حداقل دو گزارش در این باره وارد شده است. نقل است حضرت زینب سلام الله علیها چندین بار به خارج خیمه می‌رفتند تا در جریان امور قرار گیرند. در یکی از این خروج‌ها به پشت خیمه اصحاب رفتند و شنیدند اصحاب امام حسین یک به یک نسبت به ایشان ابراز  وفاداری می‌کنند و حاضرند تا پای جان در رکاب امام خویش مبارزه کنند؛ لذا آسوده‌خاطر شد و به خیمه‌گاه خویش بازگشت.

در مسیر بازگشت با امام حسین مواجه شد و حضرت خطاب به خواهر فرمود: «ای خواهرم، از زمانی که از مدینه سفر کردیم، تو را اینگونه متبسم ندیدم، به من خبر بده سبب خنده تو چیست؟؛ یا اُختاهُ مُنذُ رَحِلنا من المدینة ما رأیتُکَ متبسمة، أخبرینی ما سبب تبسمک». زینب ماجرا را به ایشان توضیح داد. امام حسین علیه‌السلام برای اطمینان خاطر بیشتر حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: «ای خواهرم، بدان که اینها از عالم ذر (روز ألست) جزو اصحابم بودند و جدم رسول‎ خدا نسبت به آنها به من وعده داده بود. آیا دوست داری ثبات قدم آنها را ببینی؟»  یا أختاه إعلمی، إن هؤلاء أصحابی مِن عالَم الذَّر و بِهِم وَعَدَنی جَدّی رَسول الله هَل تَحبین أن تَنظُری إلی ثُباتِ أقدامِهِم. امام علیه اسلام به زینب سلام الله علها فرمود عَلَیکَ بِظَهرِ الخیمَة؛ به پشت خیمه‎ها برو و شاهد باش».

بعد امام فریاد زدند خویشان من کجایند؟ بنی هاشم از خیمه‌ها برخاستند و عباس (ع) پیش از همه شتافت و با اشتیاق و هولی عجیب فرمود بله آقاجانم؟ در خدتم؛ چه می‌فرمایید؟ امام فرمود می‌خواهم بیعت تازه کنم. بعد باقی خویشاوندان نزد حضرت آمدند
سپس ندا داد حبیب و زهیر و هلال و دیگر یارانم کجایند؟ آنها هم سراسیمه و شمشمیر به دست از خیمه‌ها بیرون آمدند و در بین آنها حبیب از همه پیشتازتر بود.

سپس امام سخنانی درباره برداشتن بیعت از آنان گفت و فرمود هرکه می‌خواهد از تاریکی شب استفاده کند و برود. بعد که یک یک اصحاب به جلوداری ابوا الفضل علیه السلام ابراز وفاداری کردند.

امام حسین(ع) به پاس این تجدید عهد و میثاق فرمودند: حالا که اینچنین می‎گویید،  سرهایتان را بلند کنید و جایگاه خودتان در بهشت را مشاهده کنید؛ فارفعُوا رؤوسکُم و أنظروا إلی مَنازلکُم فی الجنة». زینب(س) که شاهد این ماجرا بود با آسوده‌دلی شب را به عبادت پرداخت.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
triboon
گوشتیران