فروع و اصول «در شناخت مثنوی معنوی»

فروع و اصول «در شناخت مثنوی معنوی»

کتاب «در شناخت مثنوی معنوی» کوشیده اثر سترگ مولانا را «اندر فروع و در اصول» معرفی کند. روش کار چنان انتخاب شده که ماحصل آن، هم برای مبتدیان و مخاطبان عام کارآمد باشد و هم برای محققان و مخاطبان خاص مفید فایده.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «در شناخت مثنوی معنوی»، نوشته مهدی سالارنسب، از جمله تازه‌ترین آثار منتشر شده درباره اثر ماندگار مولانا است که به شناسنامه، ساختار، سبک، محتوا، پژوهش‌ها و نسخه‌ها می‌پردازد. این اثر که از سوی نشر فرهنگ معاصر در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک قرار داده شده است، تلاش دارد تا از وجوه مختلف به اثر سترگ مولانا نظر بیندازد و در نهایت، به مخاطب در به دست آوردن نگاه و شمه‌ای کلی از آن یاری رساند.

«در شناخت مثنوی معنوی» یکی از مجلدات مجموعه «نامورنامه»ها است که به معرفی متون و خالق آثار و زندگی او می‌پردازد. در این مجموعه اصل بر پرداختن به آثاری است که به نوعی ستون‌های زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شمرده می‌شوند. برای تحقیق و بررسی آثار، روشی واحد به کار گرفته شده است؛ به این صورت که ابتدا فهرستی از مطالب مورد نیاز تدوین شده و پس از آن، جوانب صوری و محتوایی آثار مورد بررسی قرار گرفته است.

سالارنسب یکی از دلایل مهم در پرداختن به متون کلاسیک ادب فارسی و به خصوص مثنوی را در این مجموعه، تأثیر شناخت این آثار در پیشبرد فرهنگ ایرانی و تقویت زبان فارسی می‌داند. او با اشاره به ضعف‌ها و سستی‌های پیش آمده در دهه‌های گذشته در حوزه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، می‌نویسد: می‌بینیم که «کنون زمانه دگر گشت و ما دگر گشتیم»، مقصود را از قول یک متفکر غیر ایرانی کلاسیک مشرق زمین آوردیم که نه از جنس اظهارات شرق‌شناسان باشد و نه طعم تعصب و بوی ناسیونالیسم بدهد؛ حتی اگر این سخنان اندکی اغراق‌آمیز به نظر آید، باز هم از شکاف عمیقی که بین وضع و حال امروز و دیروز اهالی ایرانشهر افتاده، چندان چیزی نمی‌کاهد. القصه، گویی برای بهتر پریدن باید دورخیز کرد. شمس تبریزی می‌گوید: بعضی پس‌تر روند به آن نیت که باز پیش آیند، و از جو بجهند.

ما ایرانیان پیشتر نیز از این روش بهره برده‌ایم؛ یعنی روی فراپس کرده‌ایم تا پیش افتیم، مگر فردوسی به گفته خود داستان‌های تاریخی و اسطوره‌های کهن گشته را بر سر انجمن نو نکرد تا در کالبد کم‌رمق ایران روحی بدمد؟ همین روح بود که قرن‌ها فرهنگ فارسی را زنده نگه داشت:

کهن گشته این داستان‌ها ز بُن
همی نو شود روزگار کَهُن

***

کهن گشته این نامه باستان
ز گفتار و کردار آن راستان
همی نو کنم نامه‌ای زین نشان
کجا یادگار است از آن سرکشان

حتی می‌توان گفت در میراث عرفانی ایرانی از جمله بزرگترین اثر آن یعنی مثنوی معنوی هم، به گونه‌ای یادآوری و بازاندیشی گذشته دیده می‌شود. گرچه گذشته‌ای که مولانا و دیگر عرفا متذکر آن می‌شوند، گذشته غیر تاریخی است نه تاریخی. اما به هر روی مولانا هم سخن گذشتگان را یاریگر می‌داند:

گرچه هر قرنی سخن آری بود
لیک گفت سالفان یاری بود

او داستان کهن اصل ازلی انسان را نو می‌کند، تا رهروان راه‌های آمدن را به یاد بیاورند و روزگار وصل خویش را بازجویند. انسان‌های سرگشته امروز، خاصه ایرانیان، به چنین یادآوری‌هایی برای بازشناسی و بازاندیشی در حقیقت خویش سخت نیازمندند. ...

مؤلف کتاب در ابتدا نگاهی انداخته است به زندگی مولانا. بخش نخست کتاب به «گاه‌شمار زندگی مولانا» اختصاص دارد و پس از آن، نویسنده در شش فصل به شمار دفاتر مثنوی، به معرفی این اثر ماندگار پرداخته است. سالاری نسب برای این کار، ابتدا به معرفی دقیق مثنوی از وجوه گوناگون پرداخته است که خود آن را «معرفی با اولی‌ترین اطلاعات سجلی یا شناسنامه‌ای» معرفی می‌کند.

در واقع کتاب حاضر کوشیده مثنوی را «اندر فروع و در اصول» معرفی کند. روش کار چنان انتخاب شده که ماحصل آن، هم برای مبتدیان و مخاطبان عام کارآمد باشد و هم برای محققان و مخاطبان خاص مفید فایده.

ساختار، موضوعات، اعلام، مآخذ و چکیده‌های دفاتر، سرچشمه‌ها و بینش‌های بنیادی، زبان و سبک مثنوی، شروح، واژه‌نامه‌ها، گزیده‌ها و سیر ترجمه‌ها و معرفی نسخه‌های خطی و چاپی و شروح مختلف بر مثنوی از دیگر بخش‌های تشکیل‌دهنده این کتاب است که در ذیل هر فصل، نویسنده موضوعات را به صورت جزئی‌تر مورد بررسی قرار داده است.

طی سال‌های اخیر منابع مختلفی درباره مثنوی منتشر شده و شاید گزاف نباشد ادعا کنیم که این اثر بیش از دیگر آثار متون کلاسیک فارسی، مرکز توجه محققان بوده است. در این میان، کتاب سالارنسب از چند وجه قابل توجه است؛ نخست و مهمترین نکته آن است که نویسنده برای تدوین این اثر به منابع مختلف و متعدد رجوع و تلاش کرده است تا مطالب مندرج در کتاب در نهایت بتواند به مخاطب برای شناخت مثنوی یاری رساند. به نظر می‌رسد هرآنچه برای شناخت مثنوی برای یک مخاطب علاقه‌مند لازم است، در این کتاب گردآوری و پرداخته شده است.

فرهنگ معاصر کتاب «در شناخت مثنوی معنوی» را در 550 صفحه منتشر کرده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران