توقیعاتی که شیخ مفید را بیشتر شناساند!
آنچه رضایت اولیای دین نسبت به تلاشهای شیخ مفید را نشان میدهد، توقیعاتی است که مرحوم طبرسی از امام زمان(عج) نقل کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جهان تشیع در طول تاریخ با فراز و فرودهای مختلفی روبهرو بوده که قسمت عمدهای از این حوادث در دوران غیبت امام زمان(عج) اتفاق افتاده است، در این دوران نقش علمای شیعه برای عبور کشتی تشیع از طوفانهای سهمگین نقش غیر قابل انکاری است، آنچنان که امام هادی علیه السلام در بیان نورانی خویش به این موضوع اشاره میکنند و میفرمایند: «اگر بعد از غیبت قائم ما نبود وجود علمایى که بهسوى او مىخوانند و به وجود او رهنمون مىشوند و با حجتهاى الهى از دین او دفاع مىکنند و بندگان ناتوان خدا را از دامهاى ابلیس و پیروان او مىرهانند و از دامهای ناصبیها نجات میبخشند کسی در دین خدا پابرجا نمیماند و همه مرتد میشدند، ولی آنان رهبری دلهای شیعیان ضعیف را با قدرت در دست میگیرند و حفظ میکنند، چنانکه ناخدای کشتی، سکان و فرمان کشتی را نگاه میدارد؛ آنان نزد خدا والاترین انسانها هستند.»[1]
یکی از این علما که نقشی بسزا در این زمینه داشته، محمدبن محمدبن نعمان معروف به "شیخ مفید" است، وی در یازدهم ذیالقعده سال 336 یا 338 ق. در قریه سویقه ابنبصرى از توابع عکبرى در 10فرسنگى شمال بغداد، نزدیک شهر دجیل در یک خانواده اصیل و عمیق در مذهب تشیع به دنیا آمد، دوران حیات وی همزمان بوده است با دوران برپایی حکومت شیعه آلبویه، ازاینرو برای آشکار شدن نقش ایشان در حرکت جامعه شیعه لازم است ابتدا این دوران را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهیم.
نخستین دولت مقتدرى که توانست وضع «ملوک الطوائفی» ایران را زیر یک پرچم جمعآورى کند و روى اساس مذهب شیعه یک ایران نیرومند پدید آورد، پادشاهان «آلبویه» بودند،[2] ازاینرو شیعیان برای اولین بار بعد از تشکیل حکومت اموی و عباسی توانستند بدون تقیه به بیان اندیشههای خویش بپردازند، این موضوع آن زمان اهمیت خویش را بیشتر آشکار میکرد تا به این نکته دقت داشته باشیم که این دوران زمان ظهور اندیشمندان مختلف از فرقههای گوناگون است، بهعنوان نمونه میتوان از متکلمان مشهوری مانند قاضی عبدالجبار معتزلی، ابوبکر باقلانی اشعری، احمدبن الحسین هارونی زیدی و یا محدثین بزرگ اهلتسنن مانند نسائی، حاکم نیشابور، طبرانی و... یاد کرد. حضور این بزرگان از مخالفان شیعه از یک سو و ناآشنایی بدنه شیعه با معارف اهلبیت علیهم السلام ــ بهخاطر دوران اختناقی که حاکمان قبل برای شیعیان ایجاد کرده بودهاند ــ از سوی دیگر سبب شد که تلاشهای شیخ مفید در این دوران از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
شیخ مفید در دوران حیات خویش بارها با علمای متعددی از مخالفین مناظره کرده و به اثبات حقانیت شیعه پرداخت است، افرادی مانند: علیبن عیسی رمانی و قاضی ابوبکر باقلانی قاضی القضاة بغداد، فاضل کتبی، و ابوعمرو شطوی، و ابوحامد اسفراینی شافعی، و قاضی عبدالجبّار معتزلی و... اشاره کرد، این موضوع سبب شد که خطیب بغدادی در مورد قدرت مناظره و غالب شدن ایشان نسبت به مخالفان این گونه بگوید: «او اگر میخواست میتوانست ثابت کند که ستون چوبی از طلاست»[3]
شیخ مفید با بلوغی که داشت توانست علومی را که از اساتید خویش مانند ابنقولویه قمى، شیخ صدوق، ابنجنید اسکافی و... آموخته بود، به شکوفایی برساند، ازاینرو شاگردان بزرگی در مکتب فکری ایشان پرورش پیدا کردند، افرادی مانند سید مرتضی، سید رضی، شیخ طوسی و... که بعدها هرکدام استوانهای علمی برای جامعه شیعه بلکه اسلام بهشمار میآمدند، ازاینروست که وی به «ابنمعلم» مشهور شده است.
نکته مهم دیگری که در زندگی شیخ مفید میدرخشد، تألیفات متعدد این عالم بزرگوار است، این تألیفات در زمینههای مختلف نوشته شده؛ ازاینرو حکایتکننده این واقعیت است که شیخ مفید به تمام نیازهای جامعه آن دوران توجه داشته است، به گونهای که میان تألیفات ایشان کتابی مانند «مقنعه» در فقه وجود دارد که بعدها با شرحی که شیخ طوسی به آن نوشته و بهعنوان تهذیب الاحکام میان شیعیان مشهور شده است، جزو کتب اربعه مذهب تشیع بهشمار رفت.
از کتابهای دیگری که توسط این عالم بزرگوار نگارش شده است، میتوان به کتاب «الجمل» اشاره کرد که شیخ مفید آن را بهخاطر زدوده شدن اختلاف بین مسلمانان آن دوران نوشت و یا کتاب «اوائل المقالات» در کلام و یا کتاب «الکلام فی دلائل القرآن» در علوم قرآنی و...، این تألیفات بنا بر نقل شیخ طوسی چیزی حدود 200 مورد بوده است.[4]
آنچه رضایت اولیای دین نسبت به تلاشهای شیخ مفید در این دوران را نشان میدهد، توقیعهایی است که مرحوم طبرسی در کتاب «الاحتجاج» خویش از امام زمان علیه السلام نسبت به شیخ مفید بیان کرده که در بخشی از آن، اینگونه آمده است: «بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، سلام بر تو ای دوستدار مخلص در دین که در ولایت ما مخصوص به یقین رسیدهای...، بدان که ما رخصت یافتیم تا تو را به نامهنگاری مشرف کنیم و دستور دهیم احکام ما را به دوستانمان که نزد تو هستند برسانی....»[5]
* حجتالاسلام محمدعلی کمالینسب
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
[1]. بحار الانوار، علامه مجلسی، دار حیاء التراث العربی، ج2، ص6
[2]. دولت های شیعه در طول تاریخ، محمدجواد مغنیه، ترجمه محمد بحرینی کاشمری، ج1 ، قم، شفق، بیتا، ج1، ص58ــ57.
[3]. مقاله «مناظرات شیخ مفید با علمای بزرگ عامه» حجت الاسلام علی دوانی، مقاله ارائهشده به کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، شماره 29، ص13.
[4]. الفهرست، شیخ طوسی، تحقیق جواد القیومی، بیجا، مؤسسة نشر الفقاهة، 1417ق، ص238.
[5]. الاحتجاج على اهل اللجاج، طبرسی، نشر مرتضى، ج2، ص497.
انتهای پیام/+