تنها روزی که "سردار سلیمانی" از حمله داعش بیقرار شد!/ پاسخ "حاج قاسم" به کاندیدا شدن برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰
"یوسف افضلی" از قدیمیترین دوستان "حاج قاسم سلیمانی" بوده که از کودکی با برادران سلیمانی همبازی و دوست و رفیق بوده و از قبل از انقلاب، بهگفته خودش در دامان حاج قاسم بزرگ شده و رشد کرده است! حالا او برای ما خاطرات نابی از حاج قاسم روایت میکند...
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ در بسیاری از موارد کسانی که بهخوبی شهره عام و خاص هستند، وجهه اجتماعی و عمومی آنها برای مردم آشکار شده است و عموم جامعه بر اساس قول و فعل این افراد مشهور، نسبت به آنها شناخت دارند مثلاً "حاج قاسم سلیمانی" که رشادتها و مجاهدتهایش در امر مبارزه با ظلم، زبان به زبان میچرخید و همگان بر درستی سلوک و زندگی او صحه میگذاشتند، بین تمام آحاد و اقشار آنقدر به خوبی معروف شد که از این "سرباز جبههها" یک "سردار دلها" بسازد.
اما حاج قاسم در جمع خانوادگی و دوستان خود چگونه رفتار میکرد و سخن میگفت و چه ویژگیهایی داشت؟ آیا حاج قاسمِ خانواده و محافل دوستان قدیمی و صمیمی با حاج قاسمِ فرمانده جنگ با تروریستها فرق داشت؟
منطقی است که در جریان زندگی و حیات شخصیتی مثل حاج قاسم، نکات امنیتی لحاظ شود و نکتهها بازگو شوند و اسرار باز نشوند و جزئیات و واگویهها در دلها بماند اما همینکه دروازه شهادت برای این شخصیت بزرگ باز شد، ناگفتهها بیرون آمدند و با یک حاج قاسم رئوفتر، مهربانتر، مقتدرتر و با بینش و ایمان بیشتر مواجه شدیم.
یکی از افرادی که میتواند شناخت بیشتری از زندگی و وجه شخصی حاج قاسم به ما بدهد، "یوسف افضلی؛ معاون مشارکتهای مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات" است؛ او از کودکی با برادران سلیمانی همبازی و دوست و رفیق بوده و از قبل از انقلاب، بهگفته خودش در دامان حاج قاسم بزرگ شده و رشد کرده است.
در نزدیکی افضلی با خانواده سلیمانی و گستره روابط با حاج قاسم همین بس که او یکی از مدعوین همیشگی جمعها و میهمانیهای خانوادگی خانواده سلیمانی است و خاطراتی ناب و دستاول از حاج قاسم دارد که برای شنیدن تعدادی از آنها سراغش رفتیم.
یوسف افضلی در ادامه این مطلب از خاطرات خود از حاج قاسم میگوید که برخی از آنها همراه با بغض و گریه، برخی همراه با غرور و افتخار و برخی هم همراه با حسرت و افسوس است:
مأموریت سازمانی به نجف و مأموریت شخصی برای بازسازی عتبات
در اول صحبت اشاره کنم که من بهمانند خانواده سلیمانی و حاج قاسم، از یک منطقه هستیم، از شهرستان راور استان کرمان؛ از کودکی با خانواده او در ارتباط بودم؛ به ویژه با برادر کوچکتر حاج قاسم یعنی حاج سهراب که همبازی و همدرس بودیم و در دهه 60 با همدیگر وارد قوه قضاییه شدیم و با هم به بازنشستگی رسیدیم؛ الان هم ارتباط خانوادگی ما ادامه دارد و با خانواده سلیمانیها رابطه خانوادگی تنگاتنگی داریم؛ حاج قاسم از ما بزرگتر بود و برایمان بزرگتری میکرد و از همان کودکی در دامان او بزرگ شدم.
خُب! یکی از فعالیتهای حاج قاسم که خیلی به آن پرداخته نشده و برای برخی از مردم ناشناخته مانده، فعالیت او در بحث بازسازی حرم ائمه اطهار(ع) بهویژه در عراق و سوریه است که با راهاندازی ستاد بازسازی عتباب عالیات صورت گرفت.
فلسفه تشکیل ستاد هم به این شکل بود که حاج قاسم بعد از سقوط صدام به یک مأموریت به عراق میرود؛ خودش میگفت در نجف برای زیارت به حرم امیرالمؤمنین رفتم که دیدم درهای آن بسته است! یکی از خادمان را پیدا کردم و او را صدا زدم تا در را برایم باز کند. وارد حرم که شدم دیدم وضعیت خوبی از نظر رسیدگی و نظافت ندارد و حرم را خیلی غریب دیدم.
همین شد که حاج قاسم تصمیم گرفت تا ستاد بازسازی عتبات عالیات را تشکیل دهد و برنامهها و مأموریتهای ستاد را هم به عهده گرفت البته نه از بُعد نظامیگری بلکه از بُعد مردمی بودن کار. سه برنامه هم برای آن در نظر گرفت؛ دوره کوتاهمدت به مدت 6 ماه که شامل نظافت حرمها میشد و دوره میانمدت که طی آن بیش از 150 پروژه بازسازی از تعویض دربهای حرم، کاشیکاری و ... همچنین ترمیم گنبد آقا امیرالمؤمنین و مسائلی از این دست در کربلا و نجف و سامرا و کاظمین انجام شد و وضعیت بهبود یافت و الحمدالله با نگاه حاج قاسم، مأموریتها همه انجام شدند.
وقتی حاج قاسم حضرت علی(ع) را از شرمندگی حضرت زهرا(س) رهانید
بعد از آن برنامه بلندمدت شروع شد که شامل طرح توسعه حرمها بود؛ حرم امیرالمؤمنین الان حدود 11 هزار مترمربع است و در برنامه بلندمدت و توسعه حرم، با آمادهسازی صحن و شبستان حضرت زهرا(س) به زودی به 220 هزار مترمربع یعنی 22 برابر فضای کنونی افزایش مییابد.
اتصال صحن شبستان حضرت زهرا(س) به حرم امام علی(ع) در طول تاریخ ماندگار است؛ خاطرم هست در جلسهای که با حضور حاج قاسم سلیمانی در مشهد برگزار شد، آیتالله علمالهدی گفت ستاد بازسازی و حاج قاسم کاری کردند که حضرت علی(ع) را از خجالت حضرت زهرا(س) درآوردند؛ این بزرگی کار حاج قاسم را نشان میدهد. الان حدود 95 درصد این پروژه افتخارآفرین انجام شده و فقط به خاطر شیوع بیماری کرونا و محدودیتها یک مقدار به تأخیر افتاد.
همچنین در همین برنامههای بلندمدت بازسازی عتبات عالیات، صحن حضرت زینب(س) با 146 هزار مترمربع در حرم امام حسین(ع) در حال ساخت و ساز است و در بهترین نقطه کره خاکی، گودی قتلگاه را به تل زینبیه متصل میکند؛ در کاظمین و سامرا هم برنامهها دنبال میشود.
یکی از حساسیتهای شهید سلیمانی این بود که در سامرا هم به اندازه نجف و کاظمین و کربلا هم باید کار انجام شود که الحمدالله چون هر خواستهای که او داشت محقق میشد، در حال امضای تفاهمنامه برای توسعه حرمین امامین عسکریین هستیم.
بهخواست حاج قاسم کار برای ائمه(ع) حتی یک روز هم تعطیل نمیشود
چند روز قبل از شهادت حاج قاسم، در یک جمع خانوادگی با همدیگر صحبت میکردیم؛ اغتشاشات عراق در جریان بود و من درباره آن از حاج قاسم سؤال پرسیدم؛ به من گفت که اغتشاشات مشکل خاصی ندارد و حل خواهد شد و عراق همیشه همین طور بوده و مسئله خاصی نیست؛ گفتم منظورم در خصوص عتبات و فعالیتهای ما برای بازسازی آن است. در جواب تأکید کرد "حتی یک روز هم نباید کار در عتبات تعطیل شود چون این ماندگارترین اثر جمهوری اسلامی در عراق است."
این اتفاق هم افتاد و ما در شبستان حضرت زهرا(س) حتی یک روز هم کار را تعطیل نکردیم و الان هم زمینه فراهم شده برای توسعه و بازسازیهای دیگر در حرمها امامان دیگرمان در شهرهای کربلا و سامرا و کاظمین.
حرکت داعش به سمت سامرا و کاظمین حاج قاسم را بیقرار کرد
در همان جلسه خانوادگی یکی دو سؤال دیگر مطرح کردم؛ یک سؤال من این بود که در دوره مبارزهتان با داعش کدام روز برای شما خیلی سخت بود؟
حاج قاسم حرکت داعشیها به سمت سامرا و کاظمین را یادآور شد و گفت روزی که داعشیها از جاده بغداد به سمت حرمهای امامان در شهرهای کاظمین و سامرا حرکت کردند، آن روز سختترین روز برای من بود و به قول ما کرمانیها "عین گندم برشته" بودم و اصلاً آرام و قرار نداشتم؛ الحمدلله این اتفاق نیفتاد و حرکت داعشیها خنثی شد.
حاج قاسم گفت که فرماندهی سپاه قدس آخرین پست من در نظام است
سؤال دیگرم را بعد از ذکر یک خاطره میگویم؛ حدود 10 سال قبل همراه حاج قاسم با هواپیما به سمت کرمان میرفتیم؛ آن زمان بحث فرماندهی سپاه و تغییر فرمانده نیروی مقاومت مطرح بود و اسم حاج قاسم را به عنوان یکی از گزینهها مطرح بود؛ در مسیر از او پرسیده بودم که آیا این پیشنهاد را دارید و نظرتان چیست که در جواب گفت "آخرین سمت من در سپاه، فرماندهی نیروی قدس است و من چه بازنشسته شوم و چه شهید بشوم، هیچ مسئولیت دیگری به جز فرماندهی نیروی قدس نخواهم داشت."
برگردیم به مهمانی چند روز قبل از شهادت حاج قاسم؛ به او گفتم که "در محافل مختلف اسم شما برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 مطرح است! آیا کاندیدا میشوید؟" که بهنوعی خاطره ده سال قبل را یادآور شد و گفت "من یک بار به شما گفته بودم که آخرین مسئولیت من فرماندهی نیروی قدس است!"
جالب است که من آن خاطره را تا حدودی از یاد برده بودم و وقتی در مقام فرماندهی نیروی قدس، شهید شد، فهمیدم که او هر خواستهای که دارد به آن میرسد.
دستور حاج قاسم برای حضور موکبهای عراقی برای کمک به سیلزدگان ایرانی
حاج قاسم علمدار بازسازی ستاد عتبات بعد از سقوط صدام است؛ به دلیل ذهن باز و قدرت تفکری که داشت، موضوع موکبها را بسیار مورد توجه قرار میداد؛ در راهپیمایی اربعین ستاد اربعین و ستاد بازسازی عتبات به کمک مردم عراق برای میزبانی از زائران اربعین میروند. حاج قاسم اعتقاد داشت که در صورت نیاز موکبهای عراقی هم به کمک ایرانیها خواهند آمد.
خاطرم هست در جریان سیل فروردین 98 با آقای پلارک [رئیس وقت ستاد بازسازی عتبات عالیات] در حال ساماندهی موکبها برای کمک به سیلزدهها بودیم؛ آقای پلارک به واسطه آقا رضا، پسر حاج قاسم با او تماس گرفت و خواست که راهکار بگیرد؛ حاج قاسم گفت که حالا همه مسئولان آنجا میروند و عکسی هم میگیرند، من چه باید کنم؟ که بحث موکبها مطرح شد.
همان روز، فرمانی برای کمک موکبها به سیلزدهها داد که تا فردای آن روز بیش از 400 موکب اعلام آمادگی کردند و به خوزستان، لرستان و گلستان اعزام شدند و برای مدتها غذای گرم به مردم و مددکاران میدادند؛ خود حاج قاسم هم آمد به خوزستان و حرکتهای جهادی مردم برای خلاصی از سیل شرکت کرد.
اینکه حاج قاسم از جنس مردم بود و کمکرسان مردم بود، ما را بر آن داشت تا "پویش مهر حاج قاسم" را راهاندازی کنیم که کارهایی مانند ساخت مدارس در مناطق محروم، آبرسانی به مناطق مورد نیاز و تأمین جهیزیه برای جوانان متدین و ارائه کمکهای مؤمنانه دوران کرونا را انجام داده است.
حاج قاسم و اربعین
حاج قاسم برای اربعین خیلی اهمیت قائل بود و دوست داشت که برنامه راهپمیایی اربعین به خوبی برگزار شود؛ او البته هم نگران فضای محوطه مراسم اربعین بود و میخواست پروژههای توسعه زودتر به بهرهبرداری برسند تا در ایام اربعین مراسم به خوبی و با نظم بیشتری برگزار شوند.
برای این کار، آیندهنگری هم داشت و در جمع اعضای ستاد میگفت که کارها را طوری جلو ببرید که نیازهای 20 سال بعد در آن پیشبینی شده باشد؛ ممکن است من در جمع شما نباشم اما بهدست مردم و جمهوری اسلامی این فضا را بزرگ کنید که به آن نیاز خواهیم داشت ...
(پایان بخش نخست)
انتهای پیام/