«سلیمان الفهد»کارشناس سیاسی و نویسنده عراقی در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری تسنیم، تحولات منطقه پس از ترور سردار حاج قاسم سلیمانی و نیز ابومهدی المهندس را به نفع آمریکا ندانست و نوشت: آمریکا باید بداند تصور اینکه کنترل امور را بدست دارد، توهم بوده و به خطا رفته و کاریی که مرتکب شده است، سقوط احمقانه قواعد درگیری است و دیگر در آیندهای نزدیک قادر نخواهد بود آثار فاجعه بار آن را بر راهبردهای استعماری خود در منطقه و جهان مشخص کند.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: طوفان بعد از این حادثه دردناک (شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی) کمتر از نابودی سرهای این جنایت نخواهد بود.
وی با استناد به این آیه قرآن "وَلَا تَحْسَبَنّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ الله أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْد رَبّهمْ یُرْزَقُونَ" (آل عمران/169) گفت: شهید قاسم سلیمانی نقش قلب تپنده و عقل متفکر جنبشهای مقاومت در منطقه و مبالغه نیست اگر بگویم در جهان را ایفا میکرد و شهید قهرمان ابومهدی المهندس نیز نقش یک انسان عاشق آزادی و شهادت به معنی واقعی با ابعاد عرفانی و انسانی را داشت و در هر کشور و یا منطقهای که این دو شهید نیک سرشت پا نهادند، فقط یک هدف داشتند؛ آزادی ملتها.
متن کامل این یادداشت در زیر میآید:
پیروزیها به برکت حضور انساندوستانه و روح مقاومتجویانه این دو به ثمر مینشست و جانفشانی در راه زندگی و خوشبختی دیگران عشق را به همه ملتها ارزانی داشتند.
شهیدان سلیمانی و ابومهدی، عراق و سوریه را با اراده از لوث داعش پاک کردند و رویای آمریکا و صهیونیستها و انگلیس و مزدورانشان و تمام کشورهای غربی را نقش بر آب ساختند از همین رو به شیوهای وحشیانه هدف قرار گرفتند.
آمیخته شدن خون این دو شهید مهر تاییدی بر واقعیت همبستگی انسانی در رویارویی با ظلم و ظالمین است ... در چنین روزی آرزوی سردار سلیمانی تحقق یافت و همانطور که میخواست پرچمدار شهادت شد.. شهیدی که در آستانه 62 سالگی قرار داشت 40 سال از زندگی خود را در فعالیت نظامی سپری کرد و از جبههای به جبههای دیگر منتقل می شد و با صدای گلوله و خمپاره زندگی کرد و چشم برهم نگذاشت و آرزو داشت مانند دوستان شهیدش به آرامش برسد و به آنچه میخواست رسید.
سال 1989م زندگی حاج قاسم سلیمانی با تحول همراه بود زیرا به عنوان جانشین احمد وحیدی به سمت فرمانده قدس سپاه پاسدران تعیین شد تا تاثیر خود را در مهم ترین تحولات منطقه به ثمر برساند تا جایی که مجله نیوزویک آمریکا او را قاتل آمریکا توصیف کرد که البته این مدال افتخاری برای او در دشمنی با آمریکا است.
اما شهید ابومهدی المهندس نیز فرد مورد تعقیب واشنگتن بود زیرا به فرماندهی عملیات نظامی علیه نیروهای آمریکایی متهم شده بود و مجبور شد پست خود در پارلمان عراق را تا زمان خروج نیروهای آمریکایی از کشورش کنار بگذارد.
پس از تشکیل حشدشعبی وی به عنوان معاون فرمانده این نیروها تعیین شد و در تمام جبههها حضور میدانی داشت و نقش برجستهای در برنامهریزی برای هدف قرار دادن داعش و نابودی آن در عراق ایفا کرد.
ترور سلیمانی و ابومهدی المهندس یک رخداد گذرا نیست بلکه تصمیمی است که دولت آمریکا با شعله ورد کردن منطقه و با کمترین ارزیابی اتخاذ کرد و تلاش کرد زمان را به عقب بازگرداند و نتایج حاصل از ایستادگی محور مقاومت در لبنان، سوریه ، یمن، عراق و فلسطین را محو کند.
اما آمریکا از آنچه به دنبالش است و آرزویش را دارد، دور است.
روح این دو به یک آسمان پر کشید زیرا رفیق راه و جهاد در راه خدا بودند و همانطور که در دنیا یک روح واحد بودند و در یک مسیر گام برداشتند در شهادت نیز با یکدیگر بودند و روح آنان و یارانشان آسمانی شد و این انتخابی از سوی خدا است که شهادت آنان سمبل روح وحدت امت اسلام به ویژه محور مقاومت باشد.
ادامه مشی انقلابی توام با مقاومت در برابر طرح آمریکا بهترین سرفصل وفاداری به خون این شهیدان است و باید تاکید کرد که از امروز به بعد دیگر جایی برای توجیه راه حلهای این طرح و یا یافتن گوشه و زاویهای برای آن و بازتابهای حاصل از آن در منطقه وجود ندارد و آمریکا باید بداند تصور اینکه کنترل امور را بدست دارد، توهم بوده و به خطا رفته است و کاریی که مرتکب شده است، سقوط احمقانه قواعد درگیری است و دیگر در آیندهای نزدیک قادر نخواهد بود آثار فاجعه بار آن را بر راهبردهای استعماری خود در منطقه و جهان مشخص کند.
طوفان بعد از این حادثه دردناک (شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی) کمتر از نابودی سرهای این جنایت و عوامل هتک حرمت نخواهد بود، انتقام اجتنابناپذیر است. سلام بر روح شهدا و روزی که چشم به جهان گشودند و لحظهای که به فیض شهادت نائل آمدند و روزی که زنده باز میگردند.
انتهای پیام/